به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران تبریز، جبارزاده در نشست تخصصی عصری با فرهنگ و هنر آذربایجانشرقی با اشاره به نقش و پیشینهی غنی آذربایجانشرقی در تاریخ پرفراز و نشیب ایران اسلامی،اظهار داشت: آذربایجان در تاریخ ایران نقش بسیار ممتازی دارد و اگر بگوییم که آذربایجانیان در اکثر عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و ادبی پرچمدار بودهاند، سخنی به گزاف نگفتهایم و یک بررسی تاریخی میتواند موید این ادعا باشد.
وی با اشاره به سبکهای مختلف شعری و ظهور شعرای چیرهدست در این استان، گفت: اگرچه خاستگاه شعر فارسی خراسان بزرگ است و رودکی سرخیل شعرای متقدم از سمرقند است ولی با کمترین فاصله زمانی شعر دری در آذربایجان نیز نضج پیدا میکند و در فاصلهای کمتر از یک قرن بعد از رودکی، قطران تبریزی قصاید بسیار پختهای میسراید بطوریکه ناصرخسرو قبادیانی که خود شاعری تواناست اشعار او را میپسندد و میگوید "در تبریز قطراننام شاعری دیدم، که شعر، نیکو میسراید".
وی افزود: اگرچه حکیم ابوالقاسم فردوسی پرچمدار شعرای حماسه سرای فارسی زبان از خطّه ی خراسان است و در سرودن اشعار رزمی هیچ کس را یارای برابری با او نیست و پرچمدار سرایندگان اشعار بزمی نیز نظامی گنجوی است که از آذربایجان برخاسته و با خلق "خمسه"شاهکاری بی نظیر آفریده است که مقلدین او که بعضی از آنها چون عبدالرحمن جامی و امیر خسرو دهلوی از شعرای زبردستی هستند هرگز به او نرسیدهاند.
استاندار آذربایجانشرقی، با اشاره به تجلی عرفان حقیقی در این مرز و بوم، تأکید کرد: اگرچه زادگاه مولوی عارف بزرگ و افتخار مشرق زمین، شهر بلخ است ولی همگان میدانیم که دم مسیحایی و انفاس شمس تبریزی عشق الهی را در او زنده کرد و پس از محشور شدن با او بود که بانگ نایش از عشق آتشین گشت و دفتر اول و دوم مثنوی را با ارادت ارشاد او خلق نمود و غزلیاتش را که سراپا شور و اشتیاق خدایی است با عشق به شمس تبریزی سرود.
وی افزود: اگرچه سنایی عارف بزرگ اهل خراسان است و عطار نیشابوری که هفت شهر عشق را گشته و سیمرغ عشق الهی در منطق الطیرش به اوج عرفان رسیده و بر فنای فیا... دست یافته است او نیز اهل خراسان است، ولی باید بیاد آورد که عارفی بزرگ چون امیرحسین هروی حل مسایل عرفانی را از هرات به مکتب شیخمحمود شبستری فرستاده است و او نیز در پاسخ به سوالات آن عارف خراسانی اثر موجز و بیبدیل خود یعنی گلشن راز را خلق نموده است که به قول "شاردن" مستشرق فرانسوی تمام حکمت متعالیه در این مثنوی هزار بیتی جمع آمده است.
جبارزاده تاکید کرد: اگرچه شعرای معروفی چون فرخی سیستانی، انوری و عنصری از شرق ایرانند و هر سه شاعر، استادی خود را در قصیده سرایی به اثبات رسانیدهاند ولی باید اذعان نمود که سرودهها و قصاید خاقانی شروانی صلابت دیگری دارد. اگرچه سعدی شیرین سخن و حافظ لسان الغیب ستارگان ادب فارسی، اهل شیرازند و در غزل عاشقانه کسی را یارای برابری با سعدی نیست و در غزل عارفانه نیز حافظ بر عرش تکیه زده است و در این خصوص کمتر شاعری به آنها میتواند برسد ولی از آذربایجان نیز غزلسرایی بزرگ چون صائب تبریزی برخاسته که در بیان کنایات و استعارات بدیع او را لطیفه های نهایی و کنایات بی بدیل است. او در غزلیاتش سخنهای نویی آورده است که نو را حلاوتی دگر است.
وی پرون اعتصامی را نامآورترین زن در عرصهی شعر فارسی برشمرد و گفت: اگرچه در تاریخ ادبیات فارسی کم نیستند زنان شاعرهای که قریحه خود را در سرودن اشعار فارسی آزمودهاند ولی باید اذعان نمود که هیچ کدام با پروین اعتصامی تبریزی قابل مقایسه نیستند.
استاندار آذربایجانشرقی،شهریار را شاعری پرآوازه دانست که یاد و نام و اشعار نغز او فراتر از مرزهای جغرافیایی گسترده شده و گفت: اگرچه در شعرای متاخر، شاعرانی توانا و سخنپردازانی ماهر فراوانند ولی به جرات میتوان ادعا نمود که هیچ کدام از آنها به پای شهریار شاعران معاصر، یعنی سیدمحمدحسین شهریار نمیرسند.
پارهای از غزلیات او با غزلیات خواجهی شیراز برابری میکند و برای حیدربابایش نظیرهای نمیتوان یافت و در عصر حاضر جز شهریار شیرین سخن اساتید برجستهی دیگری در زمینهی شعر فارسی و ترکی به زیبایی هرچه تمام میسرایند که از آن جمله میتوان به استاد عابد تبریزی (ره)، استاد نظمی تبریزی، دکتر اقبالی، استاد شکیب، استاد شبخیز و بسیاری دیگر اشاره کرد.
وی همچنین با اشاره به فعالیتهای ماندگار سه علامهی بزرگوار و بی بدیل آذربایجان شرقی تاکید کرد: در عرصهی حکمت و فلسفه اگرچه ملاهادی سبزواری از خراسان و صدرالمتالهین از شیراز جایگاه ویژهای دارند ولی علامه سیدمحمدحسین طباطبایی و علامه محمدتقی جعفری از فرزندان آذربایجان جایگاه بس والایی در این زمینه دارند.
اگرچه علمای شیعهای که از نقاط مختلف کشور برخاستهاند بسیارند و همگی باعث عزت و افتخار اسلامند ولی باید اذعان نمود که جایگاه علامه امینی ویژه است.
وی با خلق اثری جاودانه به نام الغدیر خدمتی به عالم تشیع نمود که نظیر آن کمتر یافت میشود. همه میدانیم که شروع مدارس جدید با تاسیس مدارس رشدیه بود که موسس آنها میرزاحسن معروف به رشدیه است که او نیز اهل تبریز بود.
استاندار آذربایجانشرقی همچنین با اشاره به نقش مرحوم باغچهبان در موضوع آموزش ناشنوایان و نابینایان،تأسیس اولین چاپخانه و انتشار اولین روزنامه را نیز از افتخاراتی دانست که منحصر به آذربایجان است .
وی با اشاره به زلزلههای ادواری بزرگ که بسیاری از مواریث فرهنگی را تخریب نموده و یا از بین برده است باقیمانده ی این تمدن و فرهنگ عظیم را قابل اعتنا دانسته، گفت: بازار تبریز تا چند سال قبل به عنوان بزرگترین مجموعه سرپوشیده جهان به شمار می رفت و بیانگر موقعیت ممتاز بازرگانی شهر تبریز بود و گرچه کاشیکاریهای بناهای باقیمانده از دوره صفویه در اصفهان بسیار زیاد است ولی کاشیکاری مسجد کبود تبریز از حیث ظرافت و زیبایی شاهکاری استثنایی است. مسجد مزبور به حق "فیروزه جهان اسلام" نام گرفته است.
جبارزاده، ارک علیشاه را که دیوار سترگ آن نشانه عظمت بنای اولیه است، در نوع خود بیبدیل دانست و گفت: تلهای باقیمانده از ربع رشیدی گرچه یادآور خاطرات تاریخی تأسفآور و دلخراش است معالوصف بسیار غرورانگیز و افتخار آفرین است .
وی افزود: میدانیم تقدم زمانی از نظر آموزش عالی با دانشگاه جندی شاپور است که افتخار آن نصیب مردم خوزستان است ولی اگر اصل را بر وسعت، تعداد دانشجویان و اساتید، تعداد رشتهها و تعداد کتابها قرار دهیم این فضیلت مخصوص آذربایجان است چون ربع رشیدی در زمان فعالیت خود دارای شش هزار دانشجو از اقصی نقاط بلاد اسلامی و تعداد زیادی اساتید از کشورهایی هم چون مصر، هند، چین و یونان بوده است .
استاندار آذربایجانشرقی تاکید کرد: در عرصه حماسهآفرینی و حفظ تمامیت ارضی ایران افرادی از آذربایجان برخاستهاند که نظایر آنها را در جای دیگر کشور کمتر میتوان یافت . ما آذریها در همیشه تاریخ مردمانی قدردان و قدرشناس بودهایم و هر کسی قدمی در اعتلای این مرزوبوم برداشته در تاریخ ما به نیکی از آنان یاد شده و نام آنان برای همیشه در نزد ما زنده است .
وی خطاب به حاضران در این آیین گفت: همهي افتخاراتي كه برشمردم همه مربوطه به گذشتهي ماست، پس ما براي نسلهاي آينده بايد چه به يادگار بگذاريم؟، روي سخنم با نسل حاضر اهل فرهنگ و هنر است. بايستي با عشق و ارادهي مصمم بپاخاست و فرهنگ ديرينهي آذربايجان را جانی تازه و نو بخشيد.
وی تاکید کرد: عاشيق چنگيز بايد سازش را كوك كند و جداري و عرب و اميرسپهر قلههاي موسيقي آذربايجاني را براي خود داشته باشند.
امروز قلم زيبا و خوش و خوبنويس فرزبود بايد شعر سرودهي عابد و اقبالي و نظمي و رنجي و شهبازي و ... را به كتابت درآورد.
زمان حال ما بايست هنر خنده بر لب مرد نشاندن هاشم چاووشي و بابك نهرين را قدر بداند و ايشان نيز در اعتلاي فرهنگ اين مرزوبوم چون سربازي فداكار باشند.
امروز نقش هنرمندي عليرضا طاهري و يوسف اعظمي و يعقوب خيبر و ... نقشي ناديده انگاشتني نيست.
مگر ميشود هنر زيباي عكاسي جديدالاسلام و تهرانچي و شبخيز و خانعلي صيامي را در عصر حاضر ديد و تحسين نكرد.
نقش و نگار نخجواني و باجالانلو و شريفي و کهنمویی و... نقش عشق و رنگ يكرنگي با خود دارد.
وی در پایان گفت: خلاصه سينما و تئاتر و موسيقي و خط و نقاشي و عكس و شعر اين ديار با تمامي داشتههاي حال و گذشتهاش نمرهاي عالي به خود اختصاص داده است و امروز بر من و شماست كه دست در دست هم براي اعتلاي بيش از پيش فرهنگ آذربايجان و تأثيرگذاري آن بر فرهنگ ايران زمين قدم برداريم.
انتهای پیام/