هیچگاه اندیشیدهایم چرا یک ورزشکار پس از قهرمانی، پرچم وطن بر دوش میگیرد یا ملیپوشان این سرزمین بعد از موفقیتی، کسب عنوانی و صعودی مهم پرچم وطن بر دست دور افتخار میزنند؟ چگونه است که پولادمردی مدتها با کیلو، کیلو وزنه سخت دست و پنجه نرم میکند و خم بر ابرو نمیآورد اما همین که برفراز سکو میایستد و بالا رفتن پرچم این دیار را میبیند، چشم به اشک میسپارد و مثل ابر بهار میگرید؟ چرا؟ بله، حالا دیگر همه میدانیم ورزشکاران هم در مقیاس نظامیانمان همگی سرباز وطناند ... خادمان زیر پرچم.
اختلاف نظر همیشه هست. در این مُلک تا دلمان بخواهد تنگ نظری هست. ما عادتی تاریخی داریم به حسادت! مرغ همسایه را همیشه غاز میبینیم و در عین حال چشم نداریم موفقیتش را ببینیم. این درد بیدرمان را نشتر مهر لازم است و گاهی وقتی پای وطن در میان است؛ ایثار.
ورزش این سرزمین در عرصه رقابتهای بین المللی مدتهاست برای ایرانی جماعت جبهه بوده، حیثیت بوده و هست. برای ورزشکاران این سرزمین دوبنده، پیراهن و هر رخت دیگری که نام ملی بر آن باشد در حکم همان لباس نظامی است، باید باشد چون برای مردم هست. اگر بازیکنی، مربی رنجیده خاطری، مدیر آزردهای در عرصه باشگاهی دلی نازک کرد یا به «سالاری» گرایید قبحش جداست و قابل نقد اما در عرصه ملی سالاری کردن خواه مربی کشتی باشی یا بازیکن هندبال و فوتبال و هر رشته دیگر به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست. برای آنکه خادم زیر پرچم است و سرباز وطن، سالاریگری جمع نقیضین است و محال!
سالها پیش معلمی به مهر در گوش شاگردانش چنین زمزمه کرد که همه ارزش و اعتبار نظامی جماعت به آن امضایی است که اول کار میاندازند پای برگهای که بالایش نوشته شده برای صیانت از وطن از جان گرانمایه خواهند گذشت. برای ملیپوشان چطور؟ کسی حکم جانفشانی برای آنها نکرده که ورزش بر مدار نیکوییهاست اما ملیپوشی وقتی به اردو دعوت شد، حکم سربازی را دارد که در پادگان به خدمت گماشته شده است. اگر افتخار پوشیدن پیراهن تیم ملی را پذیرفتی، نامه نوشتن و تهدید به بازی نکردن توجیهپذیر نیست. اگر دوبنده ملی بر تن کردی، حق ترک اردو را نداری حتی اگر مربی به حق یا ناحق رنجیده باشد و دستیارانش هر یک به دلیلی جدا شده باشند.
آهای جوان جویای نام! یاد دار که ملیپوش بودن آدابی دارد همپای حتی پهلوانی. اگر ملیپوش شدی مدیر فنی که هیچ، چوب خشک هم تمرینت داد باید اطاعت کنی چرا؟ چون تو سرباز وطنی. زیر پرچم هیچ کس سالار نیست. سالار فقط پرچم این سرزمین است. سرلشگر و سرمربی و رئیس هم که باشی، زیر پرچم فقط سربازی. آنکه برای وطن و زیر پرچم عرق میریزد، «منم، منم» نمیکند حتی اگر المپیک را فتح کرده باشد، حتی اگر رسیده باشد به قله قاف!
سوال؛ پس فردا که در جام جهانی یا هر رویداد سهل و سخت دیگر که پای ملیت این سرزمین وسط است، نتیجه نگرفتید و دل ملتی شکست، همه مسئولید از رئیس گرفته تا مدیر و مربی و ورزشکار. در ضمن؛ دوره سالاریها در این خاک خیلی سال است که سر آمده است؛ این را همه باید بدانند از سرمربی تیم ملی گرفته تا کشتیگیر و هندبالیست و فوتبالیست.