این روزها این منطقه شرایط زیست محیطی مناسبی ندارد، زیرا انسانها فقط به فکر بهرهبرداری از آن هستند. آلودگیهای ناشی از نفت و پسماندهای صنعتی از یک طرف و صید بیرحمانه، اکوسیستم این منطقه را با چالش روبهرو کرده و اگر هنوز این پهنه آبی از بین نرفته، آن را باید به پای نعمتی طبیعی به نام مرجانها گذاشت که با جذب آلودگیها از بین میروند، اما نکته اینجاست که هر روز مرجانهای بیشتری در این منطقه از بین میرود تا آنجا که کارشناسان هشدار میدهند، چنانچه آلودگیها مهار نشود با مرگ مرجانها تا مدتی دیگر خلیج فارس و دریای عمان توان خودپالایی را از دست میدهند و فاجعه زیست محیطی جهانی بزرگی رقم خواهد خورد.
عبدالرضا کرباسی، رئیس دانشکده محیطزیست دانشگاه تهران درباره چالشهای زیست محیطی خلیج فارس و دریای عمان به جامجم میگوید: سالانه حدود یک میلیون و 200 هزار بشکه نفت وارد خلیج فارس میشود که بخشی به دلیل قدیمی بودن تجهیزات چاههای نفت کشورمان است. افزون براین، بتازگی بحث قاچاق سوخت مطرح شده، زیرا قاچاقچیها هنگام تعقیب و گریز با پلیس سوخت قاچاقی را که همراه دارند، به دریا میریزند و به همین دلیل باید این مقدار را نیز در نظر گرفت. این درحالی است که برای افرادی که اقدام به تخلیه نفت در دریا میکنند، جریمه در نظر گرفته شده، اما چون سازمان حفاظت محیطزیست، گشت و نظارت لازم را دراین باره ندارد، اعمال قانون بخوبی انجام نمیشود.
آب شیرینکن؛ آب شورکن
ورود پسماندهای صنعتی به خلیج فارس را میتوان دومین عامل آلودهکننده این منطقه دانست؛ بخشی از این پسماندها مربوط به آب شیرینکنهای منطقه خلیج فارس است که روز به روز به تعداد آنها در کشورهای عربی افزوده میشود پسماندهای این دستگاهها حاوی آب شور و فلزات سنگین است و سبب آلوده شدن آب منطقه میشود.
کرباسی درباره تعداد آب شیرینکنهای کشورمان در این منطقه میافزاید: آب شیرینکنهای کشورمان در مقابل سایر کشورهای منطقه مانند قطره چکان است، اما نکته اینجاست که با توجه به نحوه مدیریت منابع آب کشورتا مدتی دیگر ناچار به استفاده بیشتر از آب شیرینکنها خواهیم شد.
افزون بر پسماندهای آب شیرینکنها باید به آلودگی صنایع سنگین مانند نیروگاه، پالایشگاه و پتروشیمیها ـ که هر هشت کشور حاشیهنشین خلیج در آن سهم دارند ـ توجه کرد. کشورهای منطقه باید برای رفع این مشکل تجهیزات خود را بهروز کرده، به سمت توسعه پایدار پیش بروند.
رئیس دانشکده محیطزیست دانشگاه تهران یادآور میشود: عوامل تهدیدکننده دیگری نیز وجود دارد که کارشناسان از آنها به عنوان پدیدههای نوظهور یاد میکنند برای نمونه دمای آب خلیج فارس در 17 سال گذشته حدود یک و نیم درجه افزایش پیدا کرده است. افزون بر این، تاثیر ریزگردها را نباید فراموش کرد، زیرا به ازای هر کیلومتر مربع، هزار تن ریزگرد در دریا رسوب میکند.
به گفته وی به دلیل ترسیب، ریزگردها از عمق خلیج فارس کم میشود و ریزگردها روی مرجان و آبسنگها نشسته، سبب مرگ آنها میشوند. به همین دلیل قدرت تصفیهکنندگی مرجانها از بین میرود. این درحالی است که فعالیتهای شیلاتی مانند صید بیرویه و بیرحمانه با تورهای بزرگ نیز تهدیدی برای محیطزیست خلیج فارس و دریای عمان به حساب میآید، زیرا صید با تورهای بزرگ سبب از بین رفتن آبسنگها میشود و تخریب زیستگاهها را به همراه دارد.
پروین فرشچی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست با بیان اینکه توسعه بیرویه و ناپایدار در کشور، تهدید بزرگی برای خلیج فارس است، به جامجم میگوید: ورود گونههای غیربومی به منطقه، صید بیرویه، آلودگیهای نفتی، حرارتی، کشاورزی و ریزگردها از دیگر عوامل تهدیدکننده محیطزیست خلیج فارس و دریای عمان است.
مرجانهای فداکار
گزارش وضع زیستمحیطی خلیج فارس و دریای عمان ـ که از سوی راپمی (سازمان منطقهای حفاظت از محیطزیست دریایی خلیج فارس و دریای عمان) منتشر شده ـ از وخیم نبودن وضع این منطقه حکایت میکند. کرباسی در این باره عنوان میکند: برخلاف فعالیت عوامل تهدید کننده این ماجرا میتواند به دلیل وجود مرجانها باشد چون هر روز مرگ و میر آنها بیشتر از قبل میشود، زیرا مرجانها آلایندهها را به خود جذب میکنند، اما نکته اینجاست که در دراز مدت با مرگ مرجانها خلیج فارس امکان خودپالایی را از دست میدهد.
معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست درباره اولویتهای این سازمان برای بهبود وضع محیطزیستی خلیج فارس و دریای عمان تصریح میکند: باید مستندسازی انجام شود تا بتوان ادعاهای زیست محیطی را بیان کرد، برای رسیدن به این هدف باید پایشها و مطالعات و تحقیقات دانشگاهی صورت بگیرد.
برای نمونه تاکنون در کشورمان برای ارزشگذاری خاک جزیره هرمز ـ که سرشار از مواد معدنی است ـ تحقیق و پژوهش کاملی صورت نگرفته. این ماجرا سبب شده برخی شرکتها و نهادهای خصوصی خاک جزیره هرمز را به کشورهای همسایه بفروشند. افزون بر این باید به ساخت و سازهایی که در جزایر کشورمان میشود، اشاره کرد، زیرا اگر این ساخت و سازها بدون ارزیابی زیست محیطی انجام شود، به محیطزیست منطقه و گونههای جانوری آن صدمات جبرانناپذیری خواهد زد.
ضرورت تعامل کشورهای منطقه
نکته اینجاست که برای حفظ محیطزیست منطقه هر هشت کشور حاشیه خلیج فارس و دریای عمان باید تعامل بیشتری با یکدیگر داشته باشند. این درحالی است که این کشورها آن طور که باید و شاید با یکدیگر همکاری نمیکنند. کرباسی دراین باره عنوان میکند: تنها تعامل هشت کشور حاشیه خلیج فارس برای حفظ منطقه از طریق راپمی است که متاسفانه مسائل سیاسی روی این تعاملات سایه انداخته. علاوه بر این متاسفانه کشورهای عربی به اندازه ایران دانش حفاظت از محیطزیست را ندارند. به همین دلیل از ایران دوری میکنند. به گفته کرباسی این اشتباهی است که از طرف آنها صورت میگیرد.
علاوه بر این باید به کنوانسیون کویت نیز اشاره کرد که 36 سال پیش بین کشورهای منطقه امضا شد و تاکنون چهار پروتکل داشته، اما چون تعامل کشورها ضعیف است، از محل این کنوانسیون فقط دفتری اجرایی به عنوان «میمک» ایجاد شده که در چهار سال اخیر فعالیت بدی نداشته است. برای نمونه این دفتر با کشتیهایی که اقدام به تخلیه غیرقانونی در خلیج فارس و دریای عمان میکنند برخورد میکند، اما به قول معروف چون دست تنهاست، نمیتواند فعالیت چشمگیری داشته باشد.
1200 فروند کشتی غرق شده
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد کشتیهای غرق شده در منطقه است. به گفته کرباسی 1200 فروند کشتی بزرگ و کوچک در خلیج فارس و دریای عمان غرق شده که 40 فروند آنها غول پیکر است و باید از منطقه خارج شود.
رئیس دانشکده محیطزیست دانشگاه تهران ابراز میکند: برای اینکار باید چند نقطه که حساسیت زیستمحیطی ندارد در خلیج فارس و دریای عمان مشخص شود تا بتوانیم همه آنها را بازیافت کنیم، زیرا این کار میتواند اشتغالسازی کند.
معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست با بیان اینکه برخی از این کشتیها به زیستگاه آبزیان تبدیل شده و خارج کردن آنها سبب صدمه دیدن زیستگاهها میشود، ادامه میدهد: یکی از اولویتهای ما پایش ملی محیطزیست، شناخت واقعی علمی و فنی محیطزیست در مناطق ساحلی کشور و به دنبال آن برنامهریزی برای مناطق ساحلی و دریایی کشور است.
فرشچی درباره راهحل سازمان حفاظت محیطزیست برای رفع مشکل همیشگی کمبود اعتبار عنوان میکند: خواست سیاسی کشور باید به شکلی باشد که به محیطزیست اهمیت بدهد. این خواست را نیز متخصصان باید ایجاد کنند. بخش خصوصی نیز باید وارد عمل شود، زیرا در حفاظت از محیطزیست، بخش خصوصی حضور کمرنگی دارد. برای نمونه در کشورمان غیر از صندوق صنایع و اینکه مصوبهای در هیات دولت داریم و قرار است وزارت نفت کمک کند، جای بخش خصوصی بسیار خالی است.