به گزارش
خبرنگار ادبیات باشگاه خبرنگاران حاضر درمحل برگزاری بیست وهفتیمن نمایشگاه بین المللی کتاب نشست "راهکارهای تعامل میان نویسندگان جهان" با حضور "محمدسرور رجایی"، دکتر "قهرمان سلیمانی"، "حمید رضا شاه آبادی" و "علیرضا قزوه" عصر امروز برگزار شد.
بنابر این گزارش در ابتدای این مراسم محمد سرور رجایی گفت: امیدوارم برنامه امروز تنها یک برنامه نباشد و برنامههایی اینچنین با دعوت از کارشناسان دیگر انجام شود.
زبان فارسی در ایران، تاجیکستان و افغانستان فرهنگی است که ما را بدون واسطه به هم وصل میکندو باعث می شود که حرف و ادبیات و زبان همدیگر را بفهمیم والبته این باید توسط فرهیختگان بیشتر گسترش یابد.
رجایی ادامه داد: این امر باعث میشود که مردم ما که اکنون احساس میکند زبان فارسی افغانی(زبان دری) با زبان ایران تفاوت دارد و التبه این چنین نیست از بین برود و ملتها ی ما احساس نزدیکی بیشتری با هم بکنند زیرا مردم زیادی درگوشه وکنار جهان به زبان فارسی تکلم میکنند.
وی ادامه داد: این موضوع جالبی است که باید بیشتر به آن پی ببریم و همدلان و همزبان فارسی گو در کشورهای دنیا به این نیاز دارند که برای همدیگر احترام قائل شوند.
رجایی عنوان کرد: باید در تعاملات ما از دایره ادبیات خارج شود و بیشتر گسترش یابد. ما رفاقت و صمیمیت زیادی بین اهل ادب ،داستان نویسان دیدهایم که این گام موثر بسیار خوبی درجهت تعاملات روز افزون کشورمان است. اما ای کاش این اتفاق در زمینههای دیگر مانند سینما، عکاسی و نقاشی نیز میافتاد.
رجایی ادامه داد: هر زمان که موفق شدیم این اتفاقات فرهنگی را به هم نزدیک کنیم تعاملات فرهنگی ما نیز بیشتر خواهد شد.
در ادامه علیرضا قزوه اظهار داشت: من سالها در این زمینه کار کردهام و 20سال پیش ضرورت این را احساس کردم که هر کدام از شاعران ونویسندگان ما باید در باره یک کشور تخصص داشته باشد ومن دراین هنگام کشور تاجیکستان را انتخاب کردم وبا شاعری به نام محمدعلی عجمی آشنا شدم که او به ایران آمدودرحوزه هنری با یکدیگر کار کردیم.
وی ادامه داد: ضرورت داشت که از بین شاعران ونویسندگان متخصص ادبیات تاجیکستان و افغانستان نیز حضور داشته باشد، همین الان نیز باید شاعران حتی روی زبانهای کارکنند که هیچ سنخیتی با زبان ما ندارد.
وی ادامه داد: بنا بر نیازی که احساس کردم با ادبیات تاجیکستان آشنا شدم و بر اساس همین آشناییها بخش زیادی از ادبیات امروز افغانستان نیز به ما معرفی شده اما چیزی که در این میان مظلوم واقع شده ادبیات فارسی به جز افغانستانی آن است.
وی عنوان کرد: باید با نسل تازهای از شاعران و نویسندگان ارتباط داشته باشیم فضای امروز اقتضا می کند که با فضاهای روز به سمت ارتباط برقرار کردن با دیگران باشیم مثلا ما در فضای واتس آپ گروهی به نام خوبان پارسی گو ترتیب دادهایم و با کشورهایی نظیر پاکستان، تاجیکستان وافغانستان تعامل برقرار کردهایم.
درادامه قهرمان سلیمانی گفت: هر آدمی چند هویت دارد یک هویت جهانی ، یک هویت اسلامی و ما نیز هویت جهانی، یک هویت اسلامی و یک هویت ایرانی داریم ودر این هویتها یک هویت برای ما ایرانیها فراموش شده و آن هویت ما به اعتبار جغرافیایی فرهنگی مشترک ما است که از نسلهای گذشته مورد فراموشی قرار گرفته است.
سلیمانی ادامه داد:در هیچکدام از کتابهای ما به اعتبار هویت زبانی و فرهنگی توجه نشده و البته این موضوع تنها مربوط به نسل ما نیست و می بینیم که نسل گذشته نیز به آن توجهی نداشته است.
اما سوال این است که چرا ما به بیماری اینچنینی دچارشدهایم؟
سلیمانی عنوان کرد: یک بخش از این موضوع ناشی از برنامههای داخلی و این مرزبندیهای به شدت حساب شده بود.
برای مثال کتابی به نام "تهران مخوف" که سراسر نشاندهنده فقرو فساد بوده و تصویری مخدوش از ایران را در ادبیات منعکس میکرد، این کتاب تنها در حوزه تاریخ ادبیات نقش دارد اما به صورت عجیبی در تیراژ 120هزار نسخهای در تاجیکستان چاپ شده بود و تصویر ایران را بسیار مخدوش کرده است و در چنین حالتی کسی حتی رغبت نمی کرد که درباره ایران حتی فکر کند و این نشاندهنده این است که این کتاب با هوشمندی بسیار زیادی انتخاب شده بود.
وی ادامه داد: کتاب "جلال اکرامی" رمان نویس تاجیکی با عنوان "دختر آتش" به زبان روسی ترجمه و از زبان روسی به زبان فرانسه و از زبان فرانسه به زبان فارسی ترجمه شد و در این هنگام شما ببینید چه بلایی بر سر شعرها ی ترجمهشده ای از حافظ که در این کتاب ترجمه شده بود آمده است. این ناشی از این موضوع است که ما در درون فرهنگ خودمان با هم گفتگو نمیکنیم.
در ادامه شاهآبادی بیان کرد: گاهی اوقات در برنامهریزیهای خودمان از هدف گزاری دوری می کنیم و شرایطی فراهم می شود که ما فقط حرفهایی را در قالب تعارف بیان کنیم.
وی ادامه داد: اگر چه همه ما موافقیم که باید نویسندگان فارسی زبان با هم باشیم اما فکر میکنم که باید به صورت جزئی تر درباره این مسائل کار کنیم.
اگر بپذیریم که زبان یک موجود زنده است باید این را نیز بپذیریم که این موجود زنده متولد می شود، بیمار می شود و درنهایت میمیرد وما شاهد این موضوع هستیم که تعداد زبانهایی که در سالهای اخیر مرده اند بسیار زیاد هستند.
شاهآبادی بیان کرد: زبان فارسی نماد هویت ما است و دستاورد های فرهنگی ما در درون خود دارد اگر یک ملت باخاطرههای قومی خود ارتباطی عمیق دارد از بین رفتن زبان آن ملت یعنی از بین رفتن خاطرههای قومی آن ملت است.
وی افزود: ما فارسی زبانان برای حضور در کنار یکدیگر باید زبان فارسی را تقویت کنیم و با همدیگر ارتباط داشته باشیم اما باید این موضوع را بدانیم که تعامل فارسی زبانان میتواند سود اقتصادی زیادی داشته باشد و وضع مالی نویسندگان و ناشران را بهبود بخشد.
در ادامه رجایی عنوان کرد: در 30سال گذشته که مهاجران افغانی در ایران بودهاند متاسفانه مردم افغان آنچنان که باید با زبان و فرهنگ ایرانیان آشنا نشدهاند و البته مردم ایران نیز با آنها آشنایی چندانی ندارند و ناخواسته دیواری در بین ما ایجاد شده که ما را دور از همدیگر نگه داشته است.
ما در طول هشت سال دفاع مقدس ایران جانبازان و شهدای افغانی را داشتهایم که از دید رسانههای ایران مغفول مانده و امسال وقتی بازدیدکنندگان عکسهای شهدا و جانبازان افغانی را در یکی از غرفه ها می دیدند تعجب بسیاری می کردند.
وی ادامه داد: افغانیهای مقیم ایران بیش از 340نشریه ، روزنامه و هفته نامه درایران منتشر کردهاند که نه مسئولان فرهنگی ایران و نه مسئولان افغانستان از آن خبر دارند.
در پایان علیرضا قزوه گفت: احساس میکنم در اینجا صحبت کردن درباره تجربه ها بسیار بهتر است زیرا در کشور ما زبان فارسی را مساوی با ایرانی بودن می دانند که باید این موضوع اصلاح شود. باید فارسیزبانان سراسر جهان را فراموش نکنیم و در عین حال به آنها مسئولیتی بدهیم.
انتهای پیام/ اس