موج ساخت فیلم های به اصطلاح ضدایرانی در هالیوود اتفاق عجیبی نیست که یک شبه ایجاد شده باشد و ما هر وقت اراده کنیم یک شبه به مقابله با آن برخیزیم .

 به گزارش حوزه سینما باشگاه خبرنگاران؛ موج ساخت فیلم های به اصطلاح ضدایرانی در هالیوود اتفاق عجیبی نیست که یک شبه ایجاد شده باشد و ما هر وقت اراده کنیم یک شبه به مقابله با آن برخیزیم .

کاملا طبیعی است که وجود شکاف میان واقعیت و آنچه تصویر می شود باعث آزار است و این رویکردی است که "رسانه های ِ مغرض" در مواجهه با شرایط امروز ایران در پیش گرفته اند. اگربخش اعظمی از تولیدات جریان اصلی در سینمای هالیوود را که با فرهنگ و خوی آمریکایی سازگار است بصورت طبیعی کنار بگذاریم و کاری به کارشان نداشته باشیم  باید اعتراف کنیم هر ساله بخشی از استودیوهای شاخص تولیدفیلم به دنبال خلق حداقل چنداثر سرگرم کننده و در عین حال مخرب و بدبین نسبت به فرهنگ ایرانی هستند. گاهی از دریچه ی مذهب وارد می شوند و فیلم های ضدعلائق مذهبی مردم تولید می کند مانند سنگسار ثریا و بدون دخترم هرگز ، گاهی هم از دریچه ی علائق ملی مردم وارد می شوند و فیلم مزخرف و ضعیف 300 را در دوقسمت تولید می کنند و ما از آنجایی که تسلطی به منابع موثق تاریخی نداریم درگیر بحث های علمی در مورد  اینکه تحریف تاریخ  رخ داده یا خیر نمی شویم و قضاوتی هم ارائه نمی دهیم ، بیشتر جدل مان حول وحوش نشان دادن چهره ای خلاف واقع ، اغراق شده و تکان دهنده از فرهنگ ایرانی است که گاهی خودمان را نیز می ترساند چه برسد به جمعیت کثیری از مخاطبان جهانی که قطعا شناخت چندانی از گذشته و حال ایران ندارند و این حقیقتی تلخ و تاسف بار را پیش رویمان می گذارد.

چه بخواهیم چه نخواهیم چه خوشمان بیاید چه نیاید و عصبی شویم ، موتور تولید در سینمای هالیوود با قدرت در حال حرکت است و هرگونه ادعایی در این زمینه که ما می توانیم در ذهن و افکار استودیوهای غول پیکر فیلمسازی ورود کرده و آنها را از ساختن این گونه فیلم ها منصرف کنیم خنده دار و قریب به حماقت است. حال باید چه کنیم ؟؟ 

قطعا با تقویت بدنه ی مستقل تولید فیلم در داخل کشورمان با تکیه بر استعدادهای فیلمسازی در کشورمان می توانیم تا حدی در مقابل این هجمه خودمان را بهتر نشان دهیم و اینجاست که باید به این نتیجه برسیم که بازی را باید از زمین خودمان آغاز کنیم. آمارنشان داده یک فیلم موفق هالیوودی در بیش از 150 کشور دیده می شود واینجاست که به فکر فرو می رویم که کدام اثر تولید شده ی موفق محصول سینمای ایران در حتی 15 کشور مطرح دنیا نمایش عمومی با سینماهای کافی داشته است یا حداقل نسخه ی خانگی اش دست به دست چرخیده و دیده شده است؟ با نگاهی به پیشرفت های فنی و ساختاری سینمای هالیوود می توان این گونه گفت که هر استودیوی هالیوودی اگر اراده کند می تواند فیلمی متوسط را چنان به مردم جهان غالب کند که تبدیل به فرهنگی رسانه ای شود از تحقیر سیاه پوستان بگیرید ، تا تحقیر مسلمانان و تحقیر فرهنگ های وابسته به ملل شرق. در این نقطه است که باید به فکر فرورفت و نگران شد که چرا سینمای ایران پس از گذشت چندسال آزمون و خطا و کسب موفقیت های متعددجهانی  هنوز هم در بدیهی ترین مسائل که مرتبط است با صنعت سینما لنگ می زند؟ قطع به یقین باید بدنه ی تولیدمستقل در سینمای داخل را فعال و حمایت کرد تا در محیطی آرام و به دور از ساخت آثار سفارشی دست به خلق آثاری بزنند تا گویا و معرف فرهنگ واقعی ایرانیان باشد نه آن چیزی که در فیلم 300 یا فیلم ضعیفی مانند بدون دخترم هرگز می بینیم که با تبلیغات زیاد به خورد مخاطبان فراوانی داده می شود و نهایتش این می شود که همه ی ایرانیان  را موجوداتی یک دست خشن ، عقب مانده و بدور از منطق نشان دهد. 

به فیلمساز داخلی آزادی بدهیم و با حمایت از او و اثرش فضایی را ایجاد کنیم که فیلم های موفقی ساخته شود تا بتواند با کسب موفقیت های بین المللی به پخش کننده های جهانی نزدیک شود و تازه آنجا نقطه ای است که میتوان چشم انتظار  رقابتی برابر بود. به موازات آن باید در داخل به دور از هیاهو و شلوغ کاری به تحلیل علمی چگونگی بازنمایی ایران در سینمای هالیوود پرداخت و در محیط های آکادمیک با نمایش این فیلم ها و تحلیل منطقی آن (نه صرفا تحلیل متعصبانه) به مخاطب ایرانی نشان دادکه بیشتر آثار ضدایرانی ساخته شده ، فیلم های متوسط و پرنقصی هستند که اگر قرارباشد در یک فضای منطقی تحلیل شوند گاهی فاقد استانداردهای اولیه ی یک فیلم سینمایی هستند و در عین حال آنقدر به آنطرف بام حرکت نکنیم که از بیخ وبن موقعیت موفق سینمای هالیوود را از ریشه بزنیم . اگر نگاهی منصفانه داشته باشیم باید پیشرفت های فنی و تکنولوژیکی را که باعث شد صنعت سینمای آنها را تبدیل به قدرت برتر کند در جهت خلق آثار جذاب و موفق داخلی به کار گیریم ، آن وقت است که می توان مواجهه ای منطقی با موج ساخت آثار ضدایرانی داشت نه صرفا با فریاد زدن و تحلیل های متعصبانه که ممکن است مارا از درک واقعیت دور کند. از یک مواجهه ی آگاهانه و چندبعدی است که می توان تخریب فرهنگ ایرانی را که یک تهدید تلقی می شود تبدیل به فرصتی برای بکارگیری اندیشه و خلاقیت در جهت تولید آثار موفق کرد.


یادداشت: رضا میرمحرابی – کارشناس و پژوهشگر سینما و رسانه


انتهای پیام/ اس
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
nasi
۱۳:۵۲ ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۳
به نظر من ما نمي توانيم جلوي آنها را از ساختن چنين فيلم هايي بگيريم ولي ميتوانيم با آگاه کردن مردم از واقعيت اين داستان ها به شکل صحيح، مانع تاثير گذاري آن در جامعه شويم.
من خودم فيلم 300 را ديدم و به آن را به شکل يک فيلم تخيلي و غير واقعي مشاهده کردم. البته صحنه هايي هم در فيلم وجود داشت که تخيلي بودن آن را اثبات مي کرد حتي براي يک غير ايراني.

فيلم آرگو که کاملا مزخرف بود و از هيچ لحاظ کارگرداني و بازيگري و فيلم برداري و داستان و... خوب نبود و با دريافت جايزه اسکار برترين فيلم، سياسي بودن اسکار به تمامي جهان معلوم شد.

به نظر من آنها با توليد چنين فيلم هايي نه تنها باعث تنفر ايرانيان بلکه حتي خود امريکاييان مي شوند.
آخرین اخبار