به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، امروز نقش گروه همسالان و رسانه های جمعی در شکلگیری رفتارها، افکار، نگرشها، احساسات، آرزوها و بهطور کلی شخصیت فرد از موارد دیگر پیشی گرفته است.
هرچند که به گفته برخی روانشناسان و جامعه شناسان در 6 سال نخست زندگی خانواده، در 6 سال دوم معلمان و در 6 سال سوم زندگی همسالان و دوستان بیشترین نقش را در تربیت و شکلگیری شخصیت هر فرد ایفا میکنند، اما حضور طولانی مدت دانش آموزان در مدارس و ارتباطات مستمر آنان با همکلاسی های خود در ساعت فراغت از طریق وسایل ارتباط جمعی و امکانات مجازی این دسته بندی را تا حد زیادی تغییر داده است.
علی رجبلو، عضو هیات علمی دانشگاه الزهراء (س) معتقد است پس از 6 سالگی تاثیرپذیری فرد از اطرافش بیشتر ذهنی میشود به همین دلیل این سن، زمان رفتن به مدرسه است. در این مقطع ارتباط با محیط هم جنبه عینی و هم ذهنی دارد. از 10 سالگی فرد شروع به تحلیل و برتری دادن مهارتهای ذهنی میکند.
از این زمان است که تاثیرپذیری از گروههای همسالان آغاز میشود.بنابراین این جامعهشناس معتقد است، فرد در 10 تا 15 سالگی بیشترین تاثیر را از گروه دوستان میپذیرد. به عبارتی دوستان در یک گروه سنی میتوانند بیشتر از آنکه تاثیرات مثبت بر رفتار و نگرش فرد داشته باشند درصورت نبود نظارت والدین موجب انحراف نوجوان از هنجارها و ارزشها شوند.
پسران بیشتر تاثیر پذیرند با نگاهی اجمالی به تحقیقات انجام شده میتوان اینگونه اظهار کرد که 62 درصد دانشآموزان در مقطع راهنمایی از گروه همسالان خود الگو پذیرفتهاند. به عبارتی این گروه 75 درصد در الگوی درس خواندن، 72 درصد در نحوه گذران اوقات فراغت فرد نقش داشته است، در حالی که پدر نقش 48 درصدی را به خود اختصاص داده است و 60 درصد افراد در این گروه سنی مانند معلم تربیتی و 73 درصد مانند بهترین معلم خود رفتار کردهاند.
به طور حتم میپرسید در این میان آیا پسران با دختران تفاوتی دارند؟ به گفته مریم یوسفی، جامعه شناس، پژوهشها نشان میدهندکه پسران بیش از دختران تحت تاثیر گروه همسالان خود قرار می گیرند.اما اینکه این تفاوت از کجا نشأت میگیرد، پرسشی است که وی در گفت و گو با حمایت به آن اینگونه پاسخ میدهد: در جامعه امکان تعامل و برقراری ارتباطات خارج از چارچوب قوانین خانوادگی برای پسران بیش از دختران وجود دارد. این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی بر این باور است که ارتباط دختران به دلیل تعاریفی که در عرف و سنت ما وجود دارد، محدود تر از پسران است و زمان کمتری را برای همراهی با دوستان خود در اختیار دارند.زهرا اسماعیلزاده، عضو نظام روانشناسی و مشاوره کشور نیز با وی هم نظر است، به اعتقاد وی نیز پسران در مقایسه با دختران بیشتر از هم سالان خود تاثیر میپذیرند. بنابراین باید گفت، در بسیاری از جوامع از جمله ایران خانوادهها همواره تلاش میکنند تا کنترل بیشتری بر رفتار و روابط فرزندان دختر خود داشته باشند از سوی دیگر در فرهنگ سنتی جامعه ایرانی دختران در مقایسه با برادران خود وابستگی بیشتری به خانواده خود دارند.علاوه بر این همانطور که رجبلو میگوید، پسران به علت وجود تربیت اجتماعی خود که برگرفته از جنس و نگاه والدین آنان است، تمایل بیشتری به داشتن استقلال و همراهی با گروههای دوستی خود دارند.
این در حالی است که این موضوع بیشتر شامل حال جوامع سنتی میشود و نوع تربیت فرزندان در جوامع صنعتی متفاوت است. بنابراین برخلاف آنچه تصور میشود والدین باید نظارت بیشتری بر رفتارها و رفت و آمدهای پسران خود داشته باشند.
چرا به سراغ نابابها میروند؟ مهمترین نکته ای که در پاسخ به اینکه چرا احتمال دوستی با افراد ناباب در گروه سنی نوجوان بیشتر از سایر سنین است؟ باید گفت این است که افراد در این سنین دقت کمتری به معیارهای گزینش دوست دارندو این موضوع موجب میشود تا اغلب به سراغ افرادی بروند که گاه نهتنها دوستی با آنان ثمرات مثبتی برای آنان ندارد بلکه نتایج ناخوشایندش تمام دوران زندگی فرد را تحتالشعاع قرار میدهد. این را هم بگویم که تحقیقات نشان میدهند که علت 63 درصد انحرافات از جمله اعتیاد، وجود دوستان ناباب در زندگی فرد و پیروی از هنجارهای آنان است.
به عقیده رجبلو اگرچه رفتار و نگرش فرد با رسیدن به دوره نوجوانی تغییر میکند و این موضوع موجب میشود تا خود را همتراز بزرگسالان ببیند، اما چنین فردی در نگاه والدین و بزرگسالان خود همچنان کودک است، به همین علت وی برای اثبات خود به سراغ همسالانش می رود. این در حالی است که به گفته بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان، نوجوانی مهمترین زمان در شکلگیری شخصیت، رفتار و نگرش یک فرد است. تا به آنجا که گفته میشود، در دورههای بعدی حیات انسان، اگرچه گروه دوستان اهمیت دارد ولی میزان تاثیرپذیری آن کاهش مییابد.
جنگ ممنوعجنگ قدرت میان اعضای خانواده، بویژه والدین، سرد بودن کانون خانوادگی و نبود صمیمیت و بی توجهی به نیاز نوجوانان به همصحبتی با پدر و مادر خود را میتوان از مهمترین عوامل گرایش آنان به دوستان همسن خود و جایگزین کردن آنان به جای خانواده در الگوبرداری و رسیدن به آرامش ذکر کرد.چه باید کرد؟ این پرسشی است که بدون تردید اکنون در ذهن شما جای گرفته است، علامت سؤالی که پاسخ آن این است؛ برخورد تهاجمی با فرزندان در سنین نوجوانی برای قطع رابطه با دوستان راهحلی منطقی نخواهد بود.
زیرا همانطور که اسماعیلزاده میگوید: «در صورت مواجه شدن نوجوانان با چنین برخوردهایی تمایل آنها به گروههای همسالان که دوستان ناباب نیز در این مقوله جای میگیرند، افزایش مییابد.»اگرچه عضویت در گروههای دوستان ناباب پیامدها و تبعاتی منفی برای فرد در تمام دوران زندگی به همراه دارد اما باید توجه داشت که عضویت در گروه دوستی، نشانه پذیرش نوجوان در گروه همسالان است.
نوجوانانی که توسط همسالان مثبت ارزیابی میشوند، نسبت به دیگر نوجوانان دارای عزتنفس بالاتری هستند. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که انتخاب درست یک دوست بدون تردید اسباب رشد و یادگیری مهارتهای اجتماعی را به بهترین نحو برای فرد فراهم میآورد. بنابراین آنچه اهمیت دارد انتخاب صحیح دوست است نه کمتر کردن این رابطه. موضوعی که نباید والدین آن را فراموش کنند.