به گزارش
خبرنگار گروه وبگردی،مدتی است فکر بستهشدن توافق نهایی با غرب پیرامون برنامه هستهای کشورمان، مشابه کلاه گشادی که به اسم توافقنامه ژنو به عنوان چارچوب مذاکرات بعدی بر سر ملت گذاشته شد، خواب از چشم دلسوزان و متخصصان کشورمان ربوده است.
اهمیت توافق نهایی در این است که مثل توافقنامه ژنو، قید زمانی 6 ماهه ندارد و امضای محمدجواد ظریف پای آن به معنای پذیرش کل جامعه ایرانی است. بیایید پیش از وقوع فاجعه بررسی کنیم که «اگر چه بشود» به ضرر ایران و ایرانیان است و اصولا با مدالیته ضعیف، مشکلدار، تبیین نشده و سرشار از خلأهای حقوقی ضد ایران، میتوان به توافق نهایی رسید یا خیر!
هدف نهایی آمریکا چیست؟6 اسفند 1392 مذاکرهکننده ارشد آمریکا، «وندی شرمن» اعلام کرد: چنانچه برنامه غنیسازی داخلی «ناچیز محدود تاییدشده کوچک مجزایی» وجود داشته باشد، ترتیبی خواهیم داد که به «توافق محکمی» برسیم که بتواند به ما اطمینان دهد ایران به سلاح هستهای دست نخواهد یافت و برنامه این کشور منحصرا صلحآمیز است. وی ادامه داد: موضوع این کار در نهایت راستیآزمایی، راستیآزمایی و راستیآزمایی است. ما میخواهیم ببینیم که آیا ایران آن گامهای ملموس را برمیدارد، آیا آن گامها واقعی هستند، آیا قابل راستیآزمایی و نظارت هستند و آیا میتوانند به ما تا حد امکان اطمینان دهند که ایران به سلاح هستهای دست پیدا نخواهد کرد و برنامه آنها منحصرا صلحآمیز است. 7 اسفند 1392 روزنامه کیهان نوشت: البته منظور شرمن از بازرسیهای سرزده و راستیآزماییهای گسترده، پذیرش پروتکل الحاقی و حتی فراتر از پروتکل از سوی ایران است.
مقامات آمریکایی در جریان مذاکرات گام نهایی به دنبال آن هستند که در مقابل یک امتیاز حداقلی و محدود یعنی پذیرش غنیسازی سمبلیک در داخل ایران، بزرگترین امتیازات ممکن که یکی از آنها پروتکل الحاقی است را به دست بیاورند.
به عبارت دیگر، آنچه منظور آمریکاییهاست حذف غنیسازی صنعتی در ایران و جایگزینی غنیسازی تحقیقاتی (در حد پایلوت) است.
ایران از مذاکرات چه میخواهددر طول سالیان متمادی مذاکره با غرب آنچه مدنظر ایرانیان بوده «پذیرفتهشدن در جهان بهعنوان یک کشور هستهای» مثل هند، پاکستان، فرانسه، آلمان، روسیه، کره، ژاپن و عضوی عادی از اعضای آژانس انرژی اتمی با حق غنیسازی صنعتی است. قید «عادی» از این جهت به کار رفته که هیچ کدام از کشورهای عضو آژانس انرژی اتمی به سبب «هستهای شدن»، با تحریمهای شدید جهانی مواجهه نشدهاند با وجود اینکه بسیاری از آنها هیچ تعهدی به «صلحآمیز»بودن برنامه هستهایشان نداشته و حتی ذخایر عظیمی از انواع بمبهای هستهای را نیز در کشور خود به صورت آشکار تهیه کردهاند! پس لغو تحریمهای ناعادلانه با توجه به مسیر طولانی اعتمادسازی که از دوره خود حسن روحانی تا مدیریت سعید جلیلی در شورای امنیت ملی پیمودهایم طبیعیترین حق ما بوده و هست.
چگونه بازنده خواهیم شدپیش از این گفتیم که ایران به واسطه فتوای مشهور رهبر معظم انقلاب صلحآمیزبودن برنامه هستهای کشورمان را از مسیری بسیار ویژه نیز به جهانیان اعلام کرده است. پس برنامه هستهای ایران به جای مظهری از قدرت سخت نظامی از جنگافزاری بیکاربرد در جهان امروز، تبدیل به سمبلی از قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران شده است. همین موضوع موجب شده ایران به عنوان الگویی مقتدر، مستقل و هستهای، مطالبات ملتهای خاورمیانه و حتی آمریکای جنوبی و فراتر را از دولتمردانشان افزایش دهد.
منطق ایران در تعامل با جامعه دیوانه، غیرمنطقی و نامنظم جهانی با قوانین متغیر در برابر کشورهای مستقل، خود موجی از «بیداری و استقلالطلبی» را در صاحبان اندیشههای آزاد، فارغ از دین و ملیتشان ایجاد کرده است و این هزار هزار بار برای بانیان «نظم نوین جهانی» خطرناکتر از «بمب هستهای ایرانی» است. پس غرب در واقع به دنبال تنبیه جهانی و خلع سلاح قدرت نرم جمهوری اسلامی در این بازی بزرگ هستهای است. بناست دیگر هیچ کشوری جرات نکند روی پای دانشمندان هستهای خود بایستد و از راهی نامتعارف و از مسیری ابداعی «نسخه بومی غنیسازی» خود را اجرایی سازد. با این مقدمه اگر در توافق نهایی با غرب چه کنیم بازنده خواهیم شد؟
الف- اگر به جای «برنامه هستهای صلحآمیز صنعتی ایرانی» زیر بار هر قید دیگری برویم یعنی اصل معامله را باختهایم. بیتعارف عرض کنیم... رئیسجمهور محترم در سفر اخیر سیستان و بلوچستان از عبارت مجهول و جدید «فناوری علمی هستهای» در تعریف مسیر آینده برنامه هستهای کشورمان استفاده کردند. اگر منظور همان باشد که ما و وندی شرمن فکر میکنیم یعنی رئیسجمهور خود را برای پذیرش برنامه غنیسازی داخلی «ناچیز محدود تایید شده کوچک مجزایی» یا همان «خالهبازی سمبلیک هستهای» آماده کرده است!
بهواسطه پذیرش این برنامه مضحک، ایران دیگر بلیت عضویت در باشگاه قدرت جهانی را دریافت نخواهد کرد چرا که به واسطه تحقیق علمی در زمینه هستهای، کسی صاحب صنعت هستهای و رآکتورهای پیشرفته نمیشود! آمریکا خیلی ساده تصمیم گرفته است کل مسیری را که با خون و عرق جبین پیمودیم یکجا دور بزند! اگرنه با رنج تعلیق و پلمب که هماکنون همآغوشیم!
ب- به واسطه پذیرش توافق نهایی با شرایط عنوانشده، به دست خودمان سند «غیرعادیبودن» و عدم رشد و بلوغ فکری و منطقیمان را در جهان به نمایش خواهیم گذاشت حال آنکه عرض شد اصل مذاکره با غرب برای اعلام این موضوع به ملتهای جهان بود که «ایران هستهای کشوری عاقل و منطقی» است. پس همه تلاشهای سالهای گذشته پیرامون خنثیسازی عملیات روانی رسانهای غرب با هدف نمایش یک کشور «نامتعادل ایدئولوژیک» از ایران به دست نمایندگان ایرانی به هدر خواهد رفت.
ج- علم در دنیا زماندار است. بهطور مثال اگر از نتایج تحقیقاتی که امروز به ثمر نشستهاند بهرهای صنعتی و کاربردی نبریم، فردا به واسطه پیشرفت علمی سایرین تکیه بر تحقیقات قبلی مضحک خواهد بود. پس هر روزی که با پلمب تاسیسات و مراکز هستهایمان سپری میشود «استهلاک علمی» بهواسطه عدماستفاده از آنها در حوزه انرژی و صنعت هزینهای مضاعف ایجاد خواهد کرد. اگر از سانتریفیوژهای پیشرفته نسل 3، امروز استفاده کردیم برندهایم اگرنه فردا که جهان به سمت نسلهای جدیدتر رفت پیشرفتهای دیروزی قابل اتکا نخواهد بود.
د- تا پیش از امضای توافقنامه اولیه ژنو «زمان» به نفع ایران بود و به ضرر دشمنانمان! چرا که به واسطه اختیار در پیشرفت برنامه هستهای هر روز مواردی جدید برای مذاکره با غرب به لیست اضافه میشد. از درصد غنیسازی گرفته تا اماکن آن! از تعداد رآکتورهای هستهای تا تعداد مراکز و نیروگاههای مرتبط و حتی حق بازرسی از اینجا و آنجا! با تن دادن به نسخه قدیمی حسن روحانی برخلاف وعدههای انتخاباتی و «پلمب مجدد»، به واسطه واگذاری همه شرایط مذاکره در همان دور اول تهیه پیشنویس دست جمهوری اسلامی «خالی شد». از این به بعد زمان به نفع غربیها پیش میرود تا وقتی که دوباره پلمبها گشوده شود.
این لیست ادامه دارد اما در پایان مثلی بگوییم و تمام... زمان جنگ عدهای خودفروخته و بیرگ که نه بهرهای از اسلام برده بودند و نه از عرق ملیگرایی برخوردار بودند دعوت خانواده و دوستان و اقوام خود به دفاع از میهن را این گونه پاسخ میدادند: «شهیدان زندهاند ما چرا بجنگیم؟!» حالا حکایت بعضی از امروزیهاست که عملا نقشه خلع سلاح قدرت نرم جمهوری اسلامی را اجرایی میکنند و لابد انتظار دارند احمدیروشن و علیمحمدی و شهریاری و رضایینژاد، پای میز مذاکره از دستاوردهای هستهای کشور دفاع کنند!