به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه ایران با اشاره به این موضوع که ماجرای کریمه و اقدامات روسیه در اوکراین به منزله یک کشیده ی صدادار برای غرب بود که تا همین چندی پیش تصور میکرد می تواند هر کاری دلش بخواهد در جمهوریهای شوروی سابق انجام دهد، چنین می نویسد: قرارداد نفت در ازای کالای ایران و روسیه به تیرخلاصی به مغز کسانی تبدیل شد که معلوم نیست به چه جهت تصور می کردند روسیه دیگر یک قدرت مستقل نیست و درهرگامی که در زمینه روابط با ایران برمی دارد باید از واشنگتن اجازه بگیرد. بعد از انتشار گزارشهایی در مورد قرارداد روسیه و ایران کاخ سفید دچار حالت پرخاشگری غیرقابل کنترلی شد. ابتدا "وندی شرمن" معاون وزیرخارجه و ملقب به "تانک کاخ سفید" شلیک هشداری انجام داد و مسکو را تهدید کرد. سپس دستان مقامات آمریکا برحسب عادت به سمت چماق تحریمها رفت که بیش از 150 سال است علیه همه جهان به کارگرفته میشود و این کار را با چنان شور و شوقی انجام می دهد که هر انسان غارنشینی به آن رشک میبرد.
پایگاه ایران ادامه داد: شرمن درماه فوریه با اعتماد به نفس و قاطعیت اعلام کرده بود هر اقدامی از جمله توافقنامه بین ایران و روسیه می تواند موجب تحریم شود. وزارت خارجه روسیه همان موقع به خانم معاون متخاصم یادآور شد که مسکو و تهران تحریمهای یک جانبه آمریکا و اتحادیه اروپا را علیه ایران به رسمیت نمی شناسند و به همین دلیل طرف روسی هنگام همکاری با تهران فقط به منافع ملی خود توجه می کند. ولی مقامات کاخ سفید آرام نشدند و با جعل واقعیت به کنگره گزارش دادند که روسیه درآینده نزدیک خرید نفت ایران را در ازای کالا شروع نمی کند چون واشنگتن در خصوص تحریمهای احتمالی به دو طرف هشدار داده و به طورکاملا روشن تاکید کرده هر گونه اقدام مشابه می تواند خطرات فراوانی به همراه داشته باشد که دستیابی به توافقنامه جامع را خیلی دشوارکند یا حتی جلو دستیابی به آن را بگیرد. ولی وزارت خارجه روسیه این ادعا را هم رد کرد و همراه با تهران به کار روی قرارداد ادامه داد. در نتیجه آمریکا نگران شد که روند تقاضای پرهیجان تجارغربی برای یافتن جایگاه در بازار از نو باز شده ایران عملا ازکنترل خارج شده است.
بعد بحران اوکراین شروع شد که به لابیهای ضد روسی و ضد ایرانی درآمریکا امکان داد یک بار دیگر و البته در سطح جدیدتر و خشن تری به موضوع تحریمها برگردند و مجازات روسیه را به خاطر اقداماتش درکریمه و تمایل خود را به متوقف کردن روابط تجاری و اقتصادی این کشور با ایران به هم ربط دهد چون قرارداد بزرگ مسکو و تهران می تواند به مبنایی برای مشارکت راهبردی آنها تبدیل شود.
به نوشته این پایگاه، دولت اوباما در تلاش برای به هم زدن معامله نفتی ایران و روسیه شروع به تهدید مسکو با تحریم کرد و بعد با ناباوری متوجه شد که در صورت کوتاه نیامدن روسیه نمی تواند بدون به جان خریدن خطر ضربه زدن به سیستم مالی خود هیچ گونه تحریمی علیه این کشور به اجرا بگذارد. روسیه امروز از نظر ذخایر ارزی مکان چهارم جهان را در اختیار دارد و ذخایرخود را به دلار درآمریکا نگه می دارد. قبلا به این مساله به دید نشانه وابستگی روسیه نگاه می شد ولی امروز یک حقیقت بی نهایت ناخوشایند یعنی اهرم فشار روسیه بر آمریکا مشخص شده است. یعنی اگر مسکو تصمیم بگیرد ذخایر ارزی خود را به یوان یا یورو تبدیل کند پیامدهای بسیار وخیمی در انتظارآمریکا خواهد بود که به خاطر آن اوباما را هرگز نخواهند بخشید.
درخصوص سایر تحریمهای احتمالی آمریکا باید گفت بیشترحالت طنز دارند. یعنی باید دید آیا صنایع هوایی و فضایی آمریکا آمادگی صرفنظر از همکاری با روسیه را دارند؟ آیا گفت و گوهای مربوط به سپردفاع ضد موشکی و تسلیحات متعارف بین دو کشور متوقف خواهند شد؟ ضمن این که بدون تحریم هم این گفت و گوها پیشرفت چندانی نداشته اند. آیا احتمال تحریم در زمینه روادید وجود دارد؟ باید گفت 99 درصد مردم روسیه این مساله را احساس هم نخواهند کرد چون سفر به آمریکا به خاطر روند تحقیرآمیز دریافت روادید در میان آنها محبوبیت چندانی ندارد. واشنگتن با درک این اوضاع ناخوشایند شروع به تحریک اروپا برای تحریم روسیه کرده چون روابط اقتصادی اتحادیه اروپا و روسیه تنگاتنگ تراست و بروکسل میتواند نقطه ضعفی برای آسیب زدن به مسکو بیابد. ولی در این زمینه هم نتیجه ای حاصل نشد. درحال حاضر سیاستمداران اروپایی سخنان خصمانه بسیار زیادی به زبان می آورند ولی تعداد اقدامات عملی آنها بی نهایت اندک است. اتحادیه اروپا تهدید کرده روابط خود را با روسیه مورد بازبینی قرار دهد ولی در مرحله نخست مسولان دیپلماسی تصمیم گرفته اند فقط گفت و گوهای مربوط به روادید را با روسیه متوقف کنند. ازجمله اقدامات بعدی می توان برگزار نشدن نشست سران گروه هشت را نام بردکه البته جهان متوجه آن نشد. شاید امضای توافقنامه جدید مشارکت روسیه و اتحادیه اروپا هم به تعویق بیفتد؟ البته نباید فراموش کرد که امضای آن شش سال تمام است به ابتکار بروکسل به تعویق افتاده و کک روسیه هم نگزیده است.
روسیه در تجارت خارجی اتحادیه اروپا مکان سوم را پس ازآمریکا و چین در اختیار دارد و ازنظر حجم واردات کالا از اتحادیه اروپا در سال دو هزار و دوازده از آمریکا پیشی و در مکان دوم قرار گرفته است. این کشور درمیان بازارهای صادرات اصلی اروپا مکان چهارم را پس از آمریکا، چین و سوئیس به خود اختصاص داده است. پس این پرسش مطرح می شود که با توجه به وابستگی متقابل دو طرف به یکدیگر و مشکلات اقتصادی اروپا تحریمهای این قاره علیه روسیه تا چه اندازه جدی خواهد بود؟
"پایگاه ایران" در ادامه به این موضوع می پردازد که واشنگتن در تاریخچه تحریم تهران و مسکو در واقع اسیر تخیلات خود در مورد تغییر جدی سیاست خارجی کشورهایی است که مقاماتشان به دلایل مختلف برای آمریکا نامطلوب به شمار می روند. واشنگتن دردهه نود یعنی در دوران توسعه طلبی بلا منازع و جهان تک قطبی توانست این نظریه را به سازمان ملل تحمیل کندکه رنجهای ملتها موجب اعمال فشار بردولتها خواهند شد و با این روش توجیهی برای تحریمها نزد افکار عمومی جهان یافت. ولی نظریه فشار اقتصادی بر نظامهای حاکم بر کشورها یک نقص منطقی جدی دارد. تحریمها نه برای حکومت و بلکه برای مردم فلج کننده خواهند بود. ولی متاسفانه وقتی صحبت بر سر "ایران هراسی" بیمارگونه است، هیچ کس با منطق کاری ندارد.
با توجه به جهان بینی آمریکا و روش خاص آن برای صدور دمکراسی، جامعه جهانی بدون اعتراض به تشدید تحریم علیه ایران این پرسشهای مسلم را مطرح نکرد که آیا تحریمهای سخت آمریکا توانستند فیدل کاسترو را درکوبا سرنگون کنند؟ آیا تحریمها تاثیری بر حکومت سی و سه ساله رابرت موگابه در زیمبابوه داشته اند که دیگر هیچ جایی برای تشدید فشار علیه آن باقی نمانده است؟ هیچ کس این سوال مهم را نپرسید که آیا امکان وارد کردن خسارت جدی به اقتصاد کشوری وجود دارد که درجهان از اعتبار زیادی برخوردار است و مقامات آن همزمان با تشدید تحریمها به مردم خود نزدیکتر میشوند؟
واشنگتن با سرسختی این اقدامات را علیه ایران و حالا روسیه به کار گرفته است. جهان به سرعت درحال تغییر است و این تصور ایجاد می شود که فقط نخبگان(!) غربی که معتقدند تهدید و فشار با تحریمها را می توان تا ابد ادامه داد، متوجه این حقیقت نیستند. درخواست طرف امریکایی از روسیه برای خودداری از معامله نفتی با ایران در واقع به منزله نقض شدید حاکمیت این کشور است و "آنتون سیلوآنف" طی دیدار با "جک لو" همتای آمریکایی خود به روشنی و صراحت به این مساله اشاره و تاکید کرده مسکو در این رابطه بر اساس تصمیمهای سازمان ملل و بقیه سازمانهای بین المللی اقدام می کند. در چنین شرایطی یک نکته کاملا مشخص وجود دارد یعنی شرکای آمریکایی قوانینی تصویب کرده اند که تا حدودی با تصمیمهای شورای امنیت سازمان ملل تفاوت دارند ولی آنها را بالاتر از تصمیمهای سازمان قرار میدهند.
به نوشته پایگاه، آمریکا ضمن مخالفت با معامله ایران و روسیه "استدلالهای گندیدهای" می آورد که هم با منافع دولتی روسیه و هم با قوانین بین المللی منافات دارند. ولی دروغ گفتن و ایجاد سردرگمی سیاست همیشگی کاخ سفید است و حالا روسیه باید این مساله را ارزیابی کند که آیا معامله با ایران از روابط تیره با آمریکا مهمتر است؟ باید گفت نخبگان سیاسی روسیه هرچند به کندی و به سختی ولی در هر صورت در حال درک اهمیت مشارکت راهبردی مسکو و تهران هستند. نزدیک شدن دو کشور به یکدیگر نه تنها پاسخگوی منافع دولتی روسیه است، بلکه می تواند بخشی از تهدیدها و چالشهای پیش روی مسکو را در خاورمیانه برطرف سازد. این روند را می توان به طور مصنوعی متوقف کرد و چوب لای چرخ آن گذاشت و این همان کاری است که بخشی از نخبگان روسی دارای ارتباط تنگاتنگ با غرب انجام داده و می دهند. ولی متوقف ساختن قطعی آن ممکن نیست چون این روند وارد فاز عملی شده و با خط مشی ایجاد اقتصاد مستقل رئیس جمهور روسیه هماهنگی کامل دارد. ضمنا این فرضیه که نفت ایران موجب کاهش بهای نفت روسیه می شود درست نیست چون مسکو نفت این کشور را به آسیای شرقی و به ویژه چین خواهد فرستاد.
پایگاه ایران در خاتمه چنین می نویسد: قرارداد بزرگ ایران و روسیه نه تنها به منزله کمک مستقیم به ایران و حمایت از یک کشور دوست است که موضع آن در رابطه با مسائلی چون سوریه، افغانستان، عراق، دریای خزر و امنیت منطقه با موضع مسکو یکسان است، بلکه یک اقدام بلند مدت است که موجب محدود شدن توسعهطلبی آمریکا، اقدامات خودسرانه و راهبرد توسله به زورآن در روابط بین الملل خواهد شد. برای دستیابی به این هدف می توان به "هیستری واشنگتن" بیاعتنایی کرد به ویژه این که چماق تحریمهایی که آمریکا عادت به تکان دادن آن دارد به طور علنی ترک برداشته است. چماق آمریکا در مواجهه با کشوری که بر منافع خود تاکید می کند فرسوده و از داخل پوسیده و فاسد به نظر میرسد.
انتهای پیام/