شرکت کنندگان در این کنفرانس بر اساس سرفصل های مطرح در چارچوب برنامه به سخنرانی پرداختند. برگزار کنندگان و جناحهای مخالف نظام در خارج، درصدد بودند کنفرانس را به جلسه محاکمه انقلاب و نظام اسلامی تبدیل کنند و با تبلیغ ناکارآمدی نظام اسلامی از زبان دعوت شدگان داخلی، اینگونه تبلیغ کنند.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، کنفرانس «ایران پس از انتخابات» (Iran
After the Elections Conference) که بیشتر با عنوان «کنفرانس برلین» شناخته
میشود نام همایش سه روزهای بود که از ۱۹ تا ۲۱ فروردین ۱۳۷۹ به مدت سه
روز از سوی حزب سبز آلمان و به دعوت بنیاد هاینریش بل (داستان نویس آلمانی) در خانه فرهنگهای جهان در برلین برگزار شد.
بنیاد هاینریش بل موسسهای است که مناسبت نزدیکی با اتحادیه سبزها دارد.
این بنیاد برترین وظیفه خود را «افزایش شعور و دانش سیاسی در داخل و خارج
از کشور [آلمان] به منظور پیشبرد اراده دموکراتیک جوامع، تعهدات
سیاسی-اجتماعی و تفاهم ملل است.»
بنیاد هاینریش بل
در
این دور از جلسات بنیاد هاینرش بل، ایران و دولت خاتمی و آینده پیش روی
جریان رفورمیسم در ایران محور بحث قرار داده شده بود و قرار بود شرکت
کنندگان به موضوعات زیر بپردازند:«ایران
پس از انتخابات، اسلام و دموکراسی در اعتراضهای دانشجویی؛ اسلام اصلاح طلب
و جامعه مدنی مدرن؛ چالشهای اقتصادی و زیست محیطی پیش روی جمهوری اسلامی؛
حقوق زنان و جنبش زنان؛ رسانهها، هنر و ادبیات در روند اصلاحات و
دموکراسی؛ ارزیابی گذشته و افقهای آینده سیاسی ایران و آلمان.»
در
این کنفرانس، تعدادی از پیادهنظام جریان اصلاحات و روشنفکری، از فعالان
سیاسی تا نویسنده و نظریهپرداز کهنهکار و تازه از راه رسیده مانند:«عزتالله سحابی، اکبر گنجی، حسن یوسفی اشکوری، علیرضا علویتبار، حمیدرضا
جلایی پور، علی افشاری، کاظم کردوانی، چنگیز پهلوان، فریبرز رئیس دانا،
محمود دولت آبادی، مهرانگیز کار، شهلا شرکت، خدیجه مقدم، شهلا لاهیجی،
جمیله کدیور، منیرو روانی پور، محمدعلی سپانلو» حضور داشتند.
* موج تحقیر و رسوایی فضای
حاکم بر اجلاس آکنده از تنش و درگیری بود. گروههای مختلف به جان هم
افتاده بودند و شبکههای جهانی هم به انعکاس آن مشغول بودند. مرتضی غرقی،
خبرنگار صداوسیما که تنها نماینده جمهوری اسلامی برای انعکاس این رویداد
بود، معتقد است شدت و حساسیت وقایع آن روز به اندازهای بود که به دوستش
گفته: «مواظب باش كسي از پشت ما را با چاقو نزند يا اتفاقي از اين دست
نيفتد! چرا كه به دليل آشفتگي زياد، پليس هيچ حاكميتي در سالن نداشت و فضا
بسيار متشنج بود.»
شرکت
کنندگان در این کنفرانس -و یا به عبارت بهتر شبه محاکمه انقلاب اسلامی- بر
اساس سرفصلهای مطرح در چارچوب برنامه به سخنرانی پرداختند. مباحث مطرح
شده از سوی سخنرانان ملغمهای از انواع تهمتها، توهمپردازیها و
عقدهگشاییها بود که طیف وسیعی از موضوعات مختلف مانند آزادی، حقوق زنان،
دموکراسی، جنبش دانشجویی، دیکتاتوری و فاشیسم در جمهوری اسلامی و قس علی
هذا را در بر میگرفت و تلاش داشتند که فضایی را از کشور ترسیم کنند که
شاید از زبان شهلا شرکت به خوبی بیان شده است: «من از ایران می آیم.
کشوری که حوادث غیرمترقبه آن در طول بیست سال گذشته شگفتی آور بوده. کشوری
که مردمش شب را با یک شوک خبری به خواب می روند و صبح از زلزله خبر دیگری
بیدار می شوند.»
* میهمانان ناخوانده با این همه هر یک از سخنرانان ماجرای خاص خود را داشتند. در این میان وضع یوسفی اشکوری و اکبر گنجی
از همه بدتر بود. فضای متشنج حاکم در کنفرانس که به صحنه درگیری اقشار
مختلف فارسیزبان در پیش چشم آلمانیها تبدیل شده بود جو سنگینی را علیه
سخنرانان نیز به وجود آورده بود. سخنرانان مدعو به این کنفرانس، از یک سو
دم از غربگرایی و اعتقاد به مشهورات و مقبولات مدرنیته غربی میزدند و
بنابراین توقع حمایت و تشویق و به به و چه چه حضار را داشتند و از سوی دیگر
به دلیل حضور در فضای جمهوری اسلامی و تجربه بیست سال حضور در ایرانِ
انقلاب اسلامی، توقع حضار بیمبالات و رادیکال را برآورده نمیکردند و به
چشم مشتی عناصر خوار از اصل برگشته و متظاهر دیده میشدند.
تملقات و فضاحتهای این پیادهنظام افراطيها پاسخی جز هو کردن و ناسزا نداشت. از جمله هنگام سخنرانی او زنی از
میان جمع به رقصیدن مشغول شده و مردی هم به بالای سن میآید و خود را برهنه
میکند
یوسفی اشکوری،
از همان آغاز مورد طعن و تمسخر حاضران قرار گرفت. این مرد که در لباس مقدس
روحانیت، نماد تیپیکال آخوندهای آمریکایی بود، با فضاحت تمام سعی میکرد
که خود را روشنفکری مبادی به آداب غربزدگی جلوه دهد و به حمایت از آزادی و
جامعه مدنی بپردازد. او در یکی از سخنرانیهای خود که با هو کردن مداوم حاضران همراه بود گفت: «ما در ایران قربانی خشونتیم و توقع ما این بود که در خارج از
کشور کسانی که برای آزادی و دموکراسی و مردمسالاری مبارزه میکنند به
گونه دموکراتیک رفتار کنند.»
در جای دیگر گفت: «جناح محافظهکار و پاسداران استبداد باز هم
قطعا کارشکنی خواهند کرد و باز هم دست به انواع توطئهها خواهند زد.» با این همه، تملقات و فضاحتهای این پیادهنظام اصلاحات پاسخی جز هو کردن و ناسزا نداشت. از جمله هنگام
سخنرانی یوسفی اشکوری -که متاسفانه به عنوان یک نماینده از روحانیت در
کنفرانس حضور داشت- زنی از میان جمع به رقصیدن مشغول شده و مردی هم به
بالای سن میآید و خود را برهنه میکند که این صحنه، بعدا در تلویزیون نشان
داده شد و موجی از سروصدا را آفرید و اعتراضهای عمومی را موجب شد.
اکبر
گنجیدیگر عنصر پیادهنظام جریان روشنفکری وابسته هم بارها
مورد طعن حضار قرار گرفت که تو با این همه تجربه کار در نهادهای انقلابی
نخست عذرخواهی کن و به گذشته خود فحش بده تا ما ادامه حرفهای تو را گوش
کنیم. او هم به تکذیب میپرداخت و میگفت: «بنده عضو سپاه در ترکیه نبودم، بنده در رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در
ترکیه بودم، سمینار حافظ برگزار کردم، سمینار مولوی برگزار کردم، کلاسهای
آموزش زبان فارسی داشتیم...»
این جریان تحقیر به یوسفی و گنجی محدود نشد. مرتضی غرقی میگوید: «خانم [جمیله] كديور (همسر آقاي مهاجراني) با بچهاي در بغل در حالي كه چادر
به سر داشت وارد شد. جمعيت با ديدن او شروع به فحش دادن كردند و يكدفعه به
سمت سن حمله كردند.»
یوسفی اشکوری، مهرانگیز کار و اکبر گنجی
افراد
دیگری هم در این اجلاس صحبت کردند. از جمله این مباحث مقولات مربوط به
زنان بود که در قالب یک فمینیسم خودباخته افسوس خود را از آزاد نبودن روابط
زن و مرد و قوانین حجاب و برخی فقهیات حقوق زن ابراز میداشتند. مهرانگیز کار، پای ثابت دلسوزی برای زنانِ این روزهای شبکههای ضدانقلاب گفت: « ساختار حقوقی ایران که در
حوزه تخصص من قرار میگیرد به خصوص در امر حقوق زن، حقیقتا زن ستیز است و
اگر شعارهایی که بعضا پریشب و دیروز ما شنیدیم در فضای بهتری می شنیدیم
شاید دیروز را برای بحث پیرامون مشائل و شاید بخشی از حقوق زنان از دست نمی
دادیم.»
یوسفی اشکوری هم در تکمیل مباحث خود پیرامون اسلام و حقوق زن ادعا کرد که «همان را که اول انقلاب به ما وعده دادید همان
را عمل کنید. ما چیزی بیش از این نمی خواهیم. همانهایی را که در سال 1357
به ما وعده دادید.... مساله خانواده، مساله زن... بنده هستم که همه اینها
باید از پی و بنیان بازسازی شود.»
* 30 دقیقه تاریخی
این کنفرانس انعکاس وسیعی داشت. نه تنها صداوسیما
ایران با انعکاس به موقع خود مردم و مسوولان را از این رسوایی بزرگ آگاه
کرد بلکه رسانههای خارجی هم این اتفاق تاسفبار را -متاسفانه- منتشر کردند.
غرقی میگوید: «من با نماينده BBC در آلمان كه يك ايراني بود، دوست بودم و
او به من گفت كه BBC به شدت سعي ميكند تا اين كنفرانس را پوشش كامل خبري
بدهد.»
با این همه پخش گزیدهای 30دقیقهای از این مراسم توسط صداوسیما
موجی از تحلیل و واکنش در داخل را آفرید که به آگاهی جمعی ملت و مسوولان
منجر شد و با فشار بر نیروهای ضدانقلاب و بدنه روشنفکری وابسته، آنها درا
افشا و سدی محکم بر آرزوهای بهم بافته آنها ناشی از سرخوشی پیروزی در
انتخابات مجلس ششم ایجاد کرد.
ویدئویی 30 دقیقهای از جریانات کنفرانس با صلاحدید علی لاریجانی از صداوسیما پخش شد
علی لاریجانی، رئیس صداوسیمای وقت درباره
چند و چون پخش این فیلم از رسانه ملی گفت: «نوارهای آن جلسات از دو کانال
به دست ما رسید و معلوم شد که برخی از آقایان حتی در نزد اجانب ، حرمت
منافع ملی را حفظ نکرده اند لذا در معاونت سیاسی، برنامهای تدوین شد که
حدود نیم ساعت بود و اجمالاً ماجرای زشت آن جلسه را روشن میکرد . این
برنامه را با من در میان گذاشتند. من موافق بودم که پخش شود . پس از پخش آن
، فشارها و سروصداها بلند شد اما تا حد زیادی اشتباهات سیاسی رخ داده را
روشن کرد.» اما جریان
اصلاحطلبی در واکنش به این افشاگری تاریخی به فرافکنی پرداخت. یکی از
نخنماترین و مضحکترین
اعتراضهای اینها نسبت به
نشان دادن رقص زن در فیلم بود و گویی این منکران مقدسات اسلام و ضروریات
مذهب، حالا نگران دین مردم و پاک ماندن نگاههای آنها شدهاند.
آیتالله منتظری بلافاصله در پاسخ به استفتایی بیان داشت که
«نمایش عمومی این قبیل صحنه ها در تلویزیون از مصادیق بارز اشاعه
فحشا می باشد و شرعا حرام است و واضح است که انگیزه سیاسی در کار است.»
علی اکبر محتشمیپور هم در نامهای نوشت: «سیمای
جمهوری اسلامی در یک اقدام غیرمنتظره صحنههای مستهجن فیلم کنفرانس برلین
را پخش کرد که موجب جریحهدار شدن عواطف و احساسات اکثریت اشخاصی که به
مشاهده آن نشستند شد.»
اما بهترین پاسخ به این ادعاها را هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه داد و گفت: « حالا این حرفها را می زنند
که یک خانم برهنه دارد آنجا می رقصد. چرا این را آوردید و نشان دادید؟ این
دیگر، حرف است. شما هر شب در فیلمها از این خانم ها می بینید. کسی غصه این
چیزها را نمی خورد، لااقل شما نمی خورید. انصافا زور نیست که ما در یکجا
بخواهیم همه چیز شفاف و اطلاع رسانی واضح باشد و در یکجا بخواهیم شفاف
نباشد؟» * واکنش ها برگزاری این کنفرانس در بازه زمانی دو ماه گذشته از انتخابات مجلس ششم
شورای اسلامی که با پیروزی اصلاحطلبان خاتمه یافته بود، این طیف را به
فراصت انداخت که مخالفتهای به راه افتاده از صداوسیما، احزاب سیاسی، علمای
اعلام و بدنه بازار و مردم همه به دلیل خشم و احساس ناکامی از شکست در برابر
جبهه دوم خرداد است و از همین رو، متکبرانه به تطهیر خود از این عمل ضدملی
و سبکسرانه پرداختند.
اما
پس از پخش گزیدهای مختصر از ماوقع کنفرانس برلین از سیمای جمهوری اسلامی
ایران، گروههای مختلفی از مسوولان و علما جسته و گریخته به تحلیل و اعتراض
پرداختند.
علمای عظام به سرعت نسبت به رسوایی کنفرانس برلین واکنش نشان دادند
آیتالله العظمی جوادی آملی، امام جمعه موقت قم نیز در سخنان خود با اشاره به وقایع کنفرانس برلین گفت: «کنفرانس رقت بار و ذلت بار برلین، فاقد
استدلال بود و حرفی جز فحش و هتاکی نسبت به مقدسات نداشت... کوردلان برلین،
طمعکاران داخلی، قلم به دستان مزدوری که از غیرت الهی طرفی نبسته اند
بدانند حاکم بر این مرز و بوم نامه امام حسین بن علی است که دعوت به غیرت
می کند.
مرحوم آیتالله مشکینی، رئیس مجلس خبرگان هم از وقایع کنفرانس ابراز گلایه کرد و گفت:« ای امام راحل! ای شهدا! ای ارواح شهدا! کاش زنده
بودید و به هدر رفتن زحمات خود را می دیدید که در ایران چه می گذرد؟ من هم
می گویم: کاش می مردم و این ننگ را برای دولت اسلامی نمیدیدم.»
برخی از علمای عظام هم در اعتراض به حضور یوسفی اشکوری در این اجلاس به سرزنش او پرداختند. مرحوم آیتالله معرفت: «حضور یک نفر معمم در چنینی جلسه ای برای بنده بسیار ناراحت
کننده بود و این جنب تاکنون چندین بار درباره خلع لباس نامبرده و پاکسازی
روحانیت از چنینی عناصری به مسوولین مربوطه تذکر داده ام.» آیتالله مصباح یزدی هم در دفاع از احکام اسلامی و واکنش به اشکوری گفت:
«افراد جبهه ملی در این کنفرانس رسما احکام اسلام را محکوم می کنند.
متاسفانه کسانی که دو متر پارچه به سرشان بسته اند، این غلطها را می کنند.
آنان آبروی جمهوری اسلامی ایران را برده اند.»
هاشمی رفسنجانی واکنش تندی به کنفرانس برلین نشان داد
هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه مورخ 9/2/1379 به
اعتراض نسبت به اجلاس برلین پرداخت و با عبارات تندی آن را محکوم کرد: «در
کنفرانس برلین میخواستند همه شوون انقلاب را محاکمه کنند و
برای این کار طراحیهای زیادی کرده بودند. افرادی را به نمایندگی از جناح ها
و اقشار مختلف اعم از نویسنده، شاعر، حزبچی، روزنامهچی، حقوقدان و
لیبرال را دعوت کرده بودند تا به قول خود همه شوون انقلاب را محاکمه کنند.
از سوی دیگر، صحنه ای درست کرده بودند که باز و کبوتر درست کنند و در این
میان، بازها بخواهند اصل انقلاب برچیده شود...»
محمد خاتمی،
رئیس جمهور وقت هم پس از انعکاس محتوای کنفرانس در روزنامه ها (از جمله
کیهان) سکوت اختیار کرد، اما چند روز پس از پخش بخش هایی از فیلم کنفرانس
از شبکه اول سیما، واکنش نشان داد و با اینکه صداوسیما را محکوم کرد
نتوانست از بار شناعت این حرکت منسوب به اصلاحطلبی فرار کند: «از آغاز
انقلاب، از زمان حضرت امام
(قدس) تاکنون دهها نشست و سمينار
با انگيزه هاي مختلف که نوعاً براي تحريف انقلاب و دستاوردهاي آن بوده
برگزار شده و حرف هاي بي ربطي هم زده شده است و شنيدهام در کنفرانس برلين
هم حرفهاي بد و نامناسبي زده شد و برخي حرف هاي خوب و معقول هم زده اند،
آيا بناست هر چه در آرشيوهاست بيرون بکشند و نشان بدهند؟» و در جایی دیگر
گفت: «به هیچ وجه با کار صداوسیما موافق نبودم که مساله را
به این نحو مطرح کند... آنچه در برلین نیز رخ داد قابل قبول نیست.»
دادگاه متهمان پرونده کنفرانس برلین
* پایان بحرانی دیگر از عصر بحرانها با
اوجگیری اعتراضها و واکنشها، قوه قضائیه نیز ساکت ننشست و با احضار
شرکت کنندگان در
کنفرانس، درباره برخی از آنان احکام قضایی صادر نمود. در واکنش به این
احکام، فراکسیون پارلمانی حزب سبز آلمان با صدور اعلامیهای تند اقدام
دادگاه انقلاب اسلامی را محکوم کرد. محکومیتهای متفاوتی برای شرکت کنندگان
دز نظر گرفته شد و عمده آنها به یوسفی اشکوری و گنجی اختصاص داشت.
با این همه، کنفرانس برلین، کانونی برای خط و ربطگیری عناصر آرزو به دل مانده داخلی با بتوارههای خارجیشان بود. همانگونه که شهلا لاهیجی، یکی دیگر از سخنرانان اجلاس گفت: «ما بیست سال در ایران
برای آزادی مبارزه میکنیم. ما بیست سال در ایران برای آزادی بیان و اندیشه
کشته میدهیم، ما بیست سال در ایران برای احقاق حقوق مردم میجنگیم و بعد
از بیست سال این امکان پیش آمده که با جهان گفتگو کنیم و این اطلاعات را به
جهان بدهیم.»
گروههای اصلاحطلب بارها تاکید
کردهاند که خود به وقایع پیش آمده در
اجلاس اعتراض داشتهاند و همان جا هم این اعتراض را نشان دادهاند اما
جمهوری اسلامی این روی ماجرا را بایکوت کرده است. این در حالی است که که
هیچ گاه به این پرسش پاسخ نمیدهند که چرا هنگامی که موج بیاحترامی ها به
جمهوری اسلامی و حضرت امام و ملت
مجاهد ایران و حتی به حال و گذشته همین بیمایگان سرازیر شده بود، خجولانه
و
ملتمسانه میگفتند که ما انتظار نداشتیم در خارج از کشور وضع این طور
باشد؛ لطفا هیاهو نکنید و بگذارید که ما ناسزاهایمان را به بیست سال مقاومت
و استقلال
جاودانه جمهوری اسلامی بدهیم. گروههای ضدانقلاب خارج از کشور و حتی سازمان منافقین به
اینها ناسزا میگفتند و این مدل های دسته دوم و جعلی غرب زدگی و آزادی خواهی
را به سخره میگرفتند ولی نه یک پاسخ قاطع که فقط عجز و ناله و التماس
تحویل میگرفتند که لااقل شما به ما فحش ندهید. مقام معظم رهبری،
همان موقع درباره اهداف پنهان کنفرانس برلین، در دیدار با جمعی از مسوولان
مملکت بهدرستی فرمودند که «برگزار کنندگان و جناحهای مخالف نظام در
خارج، درصدد بودند
کنفرانس را به جلسه محاکمه انقلاب و نظام اسلامی تبدیل کنند و با تبلیغ
ناکارآمدی نظام اسلامی از زبان دعوت شدگان داخلی، از زبان ضدانقلاب هم
اینگونه تبلیغ کنند که اصلاحات اساسی تنها با حذف اسلام، ولایت فقیه،
شورای نگهبان و حدود اسلامی یا کلاً نوشتن قانون اساسی جدید امکانپذیر است
که خداوند این نقشه را بر هم زد».