به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، "فینیان کانینگهام" نویسنده و تحلیلگر ایرلندی در مقاله‌ای در خصوص مناقشه اخیر میان روسیه و اروپا بر سر اوکراین که پایگاه اینترنتی پرس تی وی آن را منتشر کرده‌، نوشته است واشنگتن برای حفظ سلطه خود بر منطقه اقیانوس اطلس حاضر است  میلیون‌ها اروپایی را قربانی کند و اروپا را  به جنگ با روسیه سوق دهد.

 او می‌نویسد در همین راستا مسائل کلیدی عبارتند از، جلوگیری از توسعه مناسبات تجاری و روابط سیاسی میان  روسیه و اروپا - که از تجارت گسترده در بخش انرژی نشات می گیرد- ودر ثانی، بقای دلار آمریکا به عنوان ارز جهان.

بنابراین این مسائل برای ادامه هژمونی آمریکا  به قدری حیاتی است  که واشنگتن آماده است میلیون ها نفر  را در جنگ بین روسیه و به اصطلاح"متحد"  اروپایی اقیانوس اطلس خود قربانی کند.

این افشاگری تکان دهنده  را یک فرمانده اروپایی سابق ناتو عنوان کرده است. به گفته کریستوف لمان ، سردبیر اخبار و تحلیل وب سایت nsnbc ، افسر نظامی اروپا با  هشدارشدید همتایان آمریکایی خود در یک جلسه استماع –که ظبط نمی شد- مواجه شد.
پس از آن، فرمانده اروپایی ، که در حال حاضر بازنشسته شده است ، اطلاعات خود را به طور محرمانه در اختیار لمان گذاشت   ، لمان می گوید تنش بین روسیه و قدرت های غربی بر سر اوکراین با این تهدید پنهانی آمریکا  هماهنگ است.
 
تهدید اصلی در طول دهه 80 میلادی فاش شد ، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم سیاست آمریکا برای به راه انداختن جنگ در اروپا  تغییر کرده است. دلیل آن این است که منطق استراتژیک برای منطق جنگ طلبانه ایالات متحده  همچنان به قوت خود باقی است . و حوادث اخیر اوکراین قویا نشان می دهد که طرح های مخرب واشنگتن هنوزهم پا برجا هستند.
 
لمان می گوید : " در اوایل دهه 80  ،   دریاسالار اروپایی ارشد ناتو گفت که همکاران آمریکایی در پنتاگون به صراحت ، به او گفته بودند ،که اگر وضعیتی به وجود آید که اروپا و روسیه ، اتحاد جماهیر شوروی آن زمان، روابط نزدیکی با هم برقرار کنند،ایالات متحده و انگلستان در ایجاد یک جنگ جدید اروپا درنگ نخواهند کرد. "
 
 کانون اصلی منطق آمریکایی  ، موضوع انرژی بود، و همچنان هست. واشنگتن نمی خواهد ببیند که اقتصاد اروپا و روسیه در مسئله حیاتی تجارت نفت و گاز،  یعنی پایه و اساس توسعه اقتصادی و اجتماعی، با هم یکی شده و همکاری نزدیکی دارند.
 
در طول دو دهه گذشته از زمان پایان جنگ سرد بین غرب به رهبری ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سابق ، اروپا و روسیه شاهد همترازی وتوازن قابل توجه اقتصاد خود بوده اند ، که دلیل اصلی آن  حجم عظیم نفت و گاز عرضه شده توسط مسکو است.  حجم  مبادلات تجاری دو جانبه اروپا و روسیه سالانه بیش از 1 تریلیون دلار ، و ده برابر     تجارت میان آمریکا و روسیه است.
 
روسیه نزدیک به یک سوم کل مصرف سوخت هیدروکربنی اروپا را تامین می کند . در مورد آلمان ، بزرگترین اقتصاد اروپا ، این رقم به 40 درصد افزایش می یابد. با خطوط لوله جدید "نورث استریم" (جریان شمال) و  خط لوله در دست ساخت "ساوث استریم " (جریان جنوبی) ، قرار است نقش روسیه به عنوان منبع اصلی  تامین انرژی  اروپا در طول دهه های آینده حتی بیشتر هم بشود.
 
لمان می افزاید : " با این توسعه روابط اقتصادی میان اروپا و روسیه، سلطه آمریکا بر محور اقیانوس اطلس در اروپا غربی تهدید می شود. آلمان و جمهوری چک   پس از پایان جنگ سرد ،  با روسیه مناسبات اقتصادی نزدیک و روابط دیگری برقرار کرده اند. هر دو کشور، همراه با اتریش و ایتالیا، حتی  به سمت ایجاد روابط نزدیکتر با مسکو حرکت می کنند . "
 
این روند همیشه به عنوان یک خطر استراتژیک توسط واشنگتن تلقی می شود. می توان استدلال کرد که جنگ سرد  سال های1945-1990 عمدا توسط ایالات متحده به عنوان یک سد دفاعی برای مقابله با نزدیکی تجاری بین اروپا و روسیه ، که با توجه به ذخایر انرژی شگرف روسیه و مجاورت قاره ای آن با کشورهای اروپایی امری طبیعی بود، به وجود آمد.
 
خطر استراتژیک برای ایالات متحده دوبرابر شده است. اول این که، رابطه نزدیک بین مسکو و اروپا دلیل منطقی برای نقش نظامی امریکا در ناتو حذف خواهد کرد و در نتیجه نفوذ سیاسی  امریکا در اروپا را از بین می برد. دوم این که ،تجارت انرژی اروپا و روسیه نقش دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهان را تضعیف می کند. این بازار کلیدی جهان به ناچار به سمت استفاده از یورو / روبل حرکت خواهد کرد ، که می تواند پایان هژمونی مالی جهانی آمریکا باشد ، و با  انجام این کار، پایان اقتصاد بدهکار ایالات متحده فرا می رسد.
 
اقتصاد آمریکا در حال حاضر با بدهی 17 هزار میلیارد دلار در حال ورشکستگی است. ورشکستگی آمریکا و انفجار اجتماعی سرنوشت محتومی است که تا کنون تنها با تداوم  حضوردلار به عنوان ارز استاندارد برای تجارت بین المللی در بخش سوخت ، و عملا مجوز برای بانک فدرال ایالات متحده جهت چاپ پول فراتر از هر گونه پایه و اساس اقتصادی برای انجام این کار ،به تعویق افتاد است.
 
لمان می گوید : " توسعه همکاری روسیه و اروپا ،ایالات متحده آمریکا  را از لحاظ سیاسی   ، فرهنگی و اقتصادی  طی 25 سال منزوی خواهد کرد. همچنین نزدیکی اروپا و روسیه  به این معنی است که ایالات متحده از نظر نظامی و محاصره استراتژیک روسیه و چین به طور فزاینده ای منزوی خواهد شد. و دلار سقوط می کند. "
 
نکته مهم نقش موذیانه  انگلستان است. همانطور که فرمانده ارشد ناتو در اروپا فاش کرد،طرح های جنگ آمریکا برای اروپا توسط انگلستان حمایت می شد. این امر تا حدی به دلیل وابستگی تاریخی  سرمایه داری انگلیس و آمریکا است، و همچنین  اشاره می کند که، " محور ضعیف اقیانوس اطلس به معنی از دست رفتن نفوذ انگلیس بر آلمان و فرانسه است. "
 
این پس زمینه ای است برای این که بدانیم چرا واشنگتن  به دنبال آن است که  بر سر حوادث اخیر در اوکراین بحرانی به وجود بیاورد. واشنگتن در راه تغییر رژیم در آن کشور نقش کلیدی داشت ، اوکراین ظهورحکومت نظامی فاشیستی غیر منتخبی را به خود دیده  که تهدیدی جدی برای روسیه است.
 
هوچی گران کی یف به طور آشکارا از تحریک تروریسم و کشتار دسته جمعی علیه روسیه صحبت کرده اند و مایل به نصب موشک های آمریکایی در مرز غربی خود با روسیه هستند.
 
این افتضاح به بدترین بحران دیپلماتیک بین پایتخت های اروپایی و مسکو پس از پایان جنگ سرد منجر شد. احتمال جنگ بین قدرت های هسته ای ممکن است در حال حاضر فروکش کرده باشد ، اما خطر وقوع چنین فاجعه ای باقی است.
 
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، با جان کری همتای آمریکایی خود برای مذاکرات فوری در پاریس ملاقات کرد. بنا به گزارش ها ، کری این جلسه را برای " تنش زدایی " بین روسیه و غرب برگزار کرده است. واقعیت این است که واشنگتن بخاطر منافع استراتژیک خودخواهانه خود برای تشدید این مناقشه ،به ویژه بین روسیه و اروپا، هر کاری کرده است.  در صورتی که لازم باشد، واشنگتن   جنگ تمام عیاری در اروپا به راه می اندازد .


انتهای پیام/