به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران ؛ به گفته باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا ، غرب علیه روسیه متحد شده است و به این ترتیب مسکو در انزوای بیشتری قرار خواهد گرفت اما آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان به دنبال کاهش تنشهاست و پارلمان جمهوری چک نیز با تشدید تحریم ها علیه روسیه مخالفت کرده است. حال این سوال مطرح می شود که چرا کشورهای اروپایی موضع مشترکی درباره مسئله تحریم روسیه ندارند و با یکدیگر متحد نیستند؟
چسودوفسکی در پاسخ به این سوال می گوید : « این مسئله همانند یک شمشیر دو لبه است زیرا اتحادیه اروپا بیش از یک سوم گاز و سوخت مورد نیاز خود را از روسیه وارد می کند بنابراین چنانچه تحریمی علیه روسیه اعمال شود عواقب آن به سرعت دامن اتحادیه اروپا را خواهد گرفت. »
در حقیقت تحریم روسیه ، تحریم غیرمستقیم اتحادیه اروپاست زیرا این اتحادیه بلافاصله نمی تواند جایگزینی برای تامین سوخت و گاز طبیعی مورد نیاز خود پیدا کند. واشنگتن خواهان تحریم روسیه است و به نظر می رسد دولت های اروپایی در سطح دیپلماتیک با این کشور همگام شده اند اما هنگامیکه مسئله تحریم های تجاری و اقتصادی مطرح می شود مخالفت می کنند زیرا معتقدند پیامدهای این تحریم ها نه تنها گریبانگیر مردم روسیه خواهد شد بلکه دامن شهروندان اتحادیه اروپا را نیز خواهد گرفت.
چسودوفسکی درباره تحریم های فعلی اتحادیه اروپا و آمریکا علیه برخی مقامات روس و پیامدهای اقتصادی این تحریم ها می گوید این تحریم ها نمادین است و در چارچوب آنها برخی اعضای دولت روسیه نمی توانند مسافرت کنند یا اموال آنها توقیف شده است اما چیزی نیست که مانع از اقدامات دولت روسیه شود و تنها نشان دهنده این واقعیت است که واشنگتن از پیدا کردن راه حلی برای این بحران عاجز مانده است. واشنگتن نمی تواند همانند کشورهای فقیر همچون کشورهای آفریقایی یا آمریکای لاتین و احتمالا میانمار در جنوب شرق آسیا علیه روسیه یا چین نیز تحریم هایی هدفمند اعمال کند زیرا این تحریم ها نتیجه ای نخواهد داشت.
باید به این مسئله توجه داشت که اقتصاد کشورهای اروپایی بسیار آسیب پذیر و شکننده است زیرا از یک جهت وابسته به واردات انرژی است. ذخایر نفت و گاز طبیعی غرب در مقایسه با ذخایر انرژی خاورمیانه و دیگر کشورهای تولیدکننده انرژی همچون روسیه بسیار اندک است.
چین نیز تامین کننده اصلی کالاهای مصرفی در اغلب کشورهای غربی بشمار می رود از این رو چنانچه تحریم هایی علیه این کشور اعمال شود میلیون ها نفر در تامین کالاهای مورد نیاز خود دچار مشکل خواهند شد.
چسودوفسکی در پاسخ به این سوال که با حذف مسکو از گروه هشت کشور صنعتی جهان موسوم به گروه هشت چه زیانی متوجه این کشور خواهد شد افزود از دیدگاه دیپلماتیک این اقدام عاقلانه نیست چراکه در چارچوب گروه هشت ، سران دولت های اروپایی ، آمریکا و کانادا می توانند با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه گفتگو و برخی ابعاد این بحران را حل و فصل کنند.
این در حالی است که آنها ترجیح داده اند این گفتگوهای دیپلماتیک قطع شود و روسیه از گروه هشت حذف شود اما گروه هفت یک گروه غیررسمی بشمار می رود.
از سوی دیگر در زمینه اعطای کمک مالی به اوکراین در کنگره آمریکا پیشرفت هایی حاصل شده و کیف با صندوق بین المللی پول برای دریافت وام وارد مذاکره شده است.
سوال این است که آیا این میزان کمک مالی برای نجات اقتصاد اوکراین کافی خواهد بود یا خیر؟
چسودوفسکی می گوید کمک های مالی به اوکراین می بایست به صورت وامی از سوی صندوق بین المللی پول با شرایطی خاص و در راستای تامین بودجه دولت در اختیار این کشور قرار می گرفت اما اعطای این وام در واقعیت غیرممکن است چراکه دولت اوکراین بدهی های بسیاری دارد و قادر به پرداخت تعهدات مالی خود نیست.
در عین حال کمک های آمریکا به اوکراین از طریق وزارت خارجه این کشور و بدون هیچ قید و شرطی صورت می گیرد . دریافت کنندگان این وام و شرایط استفاده از آن مشخص نیست و ممکن است در اختیار سازمان های غیردولتی ، احزاب و افراد سیاسی قرار گیرد.
کیف به زودی کمک مالی به ارزش 20 میلیارد دلار از آمریکا و صندوق بین المللی پول دریافت خواهد کرد اما این کمک در طولانی مدت چه پیامدی بر اقتصاد اوکراین خواهد داشت.
چسودوفسکی معتقد است این کمک ها در حال حاضر می تواند آثار مخربی بر اقتصاد اوکراین داشته باشد زیرا صندوق بین المللی پول به دنبال اجرای اصلاحات اقتصادی در این کشور است.
کاهش هزینه های مربوط به برنامه های اجتماعی و آموزشی از جمله اصلاحاتی است که صندوق بین المللی پول خواهان اجرای آنها در اوکراین است. این اصلاحات فروپاشی اقتصاد اوکراین ، افزایش تورم و هزینه های زندگی در این کشور را به دنبال خواهد داشت.
باید به خاطر داشت که اصلاحات صندوق بین المللی پول در اوکراین در سال 1994 نیز اقتصاد این کشور را در سراشیبی سقوط قرار داد زمانیکه بهای نان در این کشور ناگهان 300 درصد افزایش یافت و بر هزینه های حمل و نقل 900 درصد افزوده شد. بنابراین با کشوری مواجه هستیم که پیشتر نیزآثار بحران اقتصادی را تجربه کرده است.
چسودوفسکی در پایان در پاسخ به این سوال که آیا دولت اوکراین قادر است تنها با اتحادیه اروپا و آمریکا وارد همکاری شود و از همکاری با روسیه خودداری کند افزود به اعتقاد من پاسخ این سوال به ماهیت دولت اوکراین بستگی دارد. دولت جدید به دنبال کودتایی روی کار آمد که از سوی گروه های راست افراطی ترتیب داده شده بود و پست های کلیدی آن را اعضای گروه های نئونازی در اختیار دارند بنابراین باید پرسید آیا دولت جدید یک دولت واقعی است یا دولت دست نشانده غرب و آمریکا ؟ آیا این دولت می تواند با جامعه بین الملل با روسیه مناسبات برقرار کند؟ به نظر می رسد چنین توانایی نداشته باشد . این دولت همزمان با بحران تشکیل شده است از این رو باید تا زمان برگزاری انتخابات ماه مه منتظر ماند و دید نتیجه چه خواهد بود اما من به نتیجه این انتخابات خوشبین نیستم زیرا دولتی که غیرواقعی باشد نمی تواند حمایت مردم اوکراین را به خود جلب کند.
این دولت در نتیجه شورش و حمله به پارلمان تشکیل شد و حمایت غرب را در اختیار دارد. آنچه مردم اوکراین در حال حاضر بدان نیاز دارند دولتی مستقل است که می تواند آزادانه و نه تحت فشارهای واشنگتن و صندوق بین المللی پول میان برقراری مناسبات با روسیه و اتحادیه اروپا تصمیم بگیرد.
انتهای پیام /
