نوروزنامه ما به آنجا رسید که در روز سوم دید و بازدیدها شرقی شد، دید و بازدیدهایی از جنس دلبستگی‌های من و شمایی که حوض خاطراتمان را پر از آب زندگی کنیم.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران امروز دیگر وقت اتلاف زمان نیست، امروز کودک درون هر کس له له زنان به پیشواز عیدی‌های باد کرده در جیب بزرگترها می‌رود تا که شاید کمی از لطافت مهر و مهربانی را در لفافه تکرای کاغذ ببیند، این روزهاعید است، عید باورهای کوچک و بزرگی که سوار بر فکرهایمان به این ور و آن ور می‌کشانیمشان، امروز عید است.
 
کوچک که باشی عید معنای دیگری دارد اما چه کسی می‌تواند همیشه کوچک بماند، ‌بزرگ که بشوی به گفته برخی عید نداری اما بیا کمی با هم راحت‌تر باشیم، عید کوچک و بزرگ نمی‌شناسد، عید حتی فامیل دور و نزدیک هم نمی‌شناسند، عید، عید است.  
 
معنای عید در باورهای من و تو نهفته شده،‌ خاک می‌خورد اما کهنه نمی‌شود، آب چشم می‌خورد اما شسته نمی‌شود، زخم می‌خورد اما مصدوم نمی‌شود، عید، نوروز است، روزی نو که قدیمی نمی‌شود، چشمه‌ای زلالی که گلی نمی‌شود،‌ همین و بس.


انتهای پیام/ اس
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.