آنچه مورد اجماع بسیاری از صاحب نظران سیاسی است
این است که وقایع اوکراین ارتباطی به آزادی و دموکراسی ندارد بلکه
یک توطئه آمریکایی - صهیونیستی و اروپایی است. "برنار هنری لیفی"روزنامهنگار و نویسنده فرانسوی در جمع مخالفان اوکراینی حاضر میشود و در یک
سخنرانی از زیباییهای آزادی، لذت زندگی و آسایش در آغوش غرب و اتحادیه اروپا سخن
میراند و ادامه میدهد که بدون اوکراین وحدت اروپایی کامل نمیشود و زمان آن
رسیده اوکراین خود را از یوغ روسیه نجات دهد و به سوی پیشرفت حرکت کند. وی در
ادامه عنوان میدارد: دیگر زمان آن رسیده که سوسیالیسم ایدئولوژیک
جای خود را به نئولیبرالیسم دهد و حکومت جدید به تمام اینها جامه عمل خواهد
پوشاند. حکومت جدید زبان روسی را کلا ملغی اعلام خواهد نمود و حکم بازداشت رئیس جمهور
اوکراین "یاناکوویچ" را صادر میکند و بدون تاخیر کمکهای اقتصادی از
دولتهای اروپایی برای اوکراین جمع آوری میکند.
همانطور که برافراشتن پرچم مخالفان دولت سوریه در میدان کییف پیام واضح آمریکا به پوتین و تقابل اوکراین در مقابل موضع روسیه در قبال سوریه بود و پوتین بعد از این جریان از فشار آمریکا بر روسیه از طریق اوکراین اذعان میکند و اینکه این اقدامات برای عقبگرد روسیه از موضعاش در سوریه انجام شده است. روسیه به شدت این درخواست آمریکا را رد کرده و اعلام میکند امروز بیشتر از هر زمانی از بشار اسد به عنوان هم پیمان قدرتمند و وفادار روسیه حمایت میکند و جایگاه و نقش سوریه در جهان امروز، آن را به جنگ سوریه کشانده است، مسئلهای که تغییر قواعد بازی قدیمی و خطوط قرمز و رویآوردن به گزینههای جدید را میطلبد گزینههایی که موازین قدرت در میدان خاورمیانه که - اکنون به منطقه جنگ و درگیری تبدیل شده - را میسازد و اسراییل، اردن، و عربستان سعودی از جهنمی که بپا کردهاند در امان نخواهند بود.
در اوج این تحولات، سوزان رایس مشاور امنیت ملی اوباما در اظهاراتی روسیه را در چند مورد نصیحت میکند و میگوید: دخالت نظامی روسیه در اوکراین اشتباهی بزرگ است، اظهاراتی که با پاسخ قاطع وزارت خارجه روسیه روبرو میشود و روسیه اعلام میکند بهتر است رایس این دست نصایح خود را تقدیم رهبران آمریکا کند، آمریکایی که دائما در حال دخالت نظامی در کشورهای مختلف جهان و لشکرکشی است.
این تحول مهم به این موضوع اشاره دارد که روسیه در حال حاضر تصمیم گرفته یک مشت آمریکا و هم پیمانانش را خواه در سوریه، اوکراین و یا خاورمیانه، با دو مشت پاسخ دهد. زیرا آنچه در اوکراین در حال وقوع است، مقدمه یک جنگ داخلی است که به ناچار به شرکت نظامی روسیه در این جنگ خواهد انجامید. روسیه نشان داده است هیچ تهدیدی در مورد امنیت اقوامش را نمیپذیرد. اما این مسئله در سطح بینالمللی به جنگ سرد جدید میان آمریکا و روسیه میانجامد؛ موضوعی که به جنگهای بسیاری در مناطق مختلف جهان که اولین آن خاورمیانه است ختم میشود.
این اولین باری نیست که اسراییل مانند یک چاقوی تیز برای سر بریدن روسیه عمل میکند. در سال 2008 سازامان جاسوسی و ارتش این رژیم در دامنزدن به بحرانی که گرجستان تجربه نمود نقشی موثر داشتند و به درگیری مسلحانه با روسیه روی آوردند، و مشخص شد که یهودیان صهیونیست نقشی کثیف علیه روسیه چه در زمینه اطلاعاتی با همکاری آمریکا و چه در زمینه نظامی یعنی آموزش ارتش گرجستان و کمکهای موشکی و هوایی -به شکل مخفیانه- علیه نیروهای روسی ایفا کرده است.
چه نقشهای برای خاورمیانه کشیده شده است؟
روزنامههای اسراییلی و غربی در یک اقدام هماهنگ خبر پشتیبانی مستقیم نظامی پوتین از حکومت سوریه را پوشش دادند و روزنامه اسراییلی یدیعوت آحارونوت در یک گزارش مینویسد دهها افسر کارکشته نظامی روسی در خلال هفتههای اخیر وارد سوریه شدهاند و در کنار ارتش اسد میجنگند. این اولین باری است که نیروهای نظامی روسیه وارد مبارزه مستقیم برای سرکوب تروریسم در سوریه میشوند مسئلهای که از عزم جدی مسکو برای نابودی تروریسم حکایت دارد.
براساس اطلاعات رسیده، در بین نیروهای نظامی که وارد سوریه شدهاند افسرانی با بالاترین درجات نظامی روسیه نیز وجود داشتهاند که به عنوان مشاوران حرفه ای ستاد کل ارتش منصوب شدهاند و تعدادی دیگر از افسران روس در سمت مشاوران گردانهای میدانی ارتش سوریه فعال هستند؛ علاوه بر این روسیه کمکهای لجستیکی، اطلاعاتی و تسلیحاتی خود به دمشق را افزایش داده است.
گزارشهای دستگاههای اطلاعاتی غرب از پرواز مرتب هواپیماهای روسی حامل انواع سلاح و مهمات به فرودگاههای مختلف روسیه خبر می دهند، علاوه بر این، کشتیهای روسی حامل موشک، تانک، سلاحهای سنگین و تجهیزات نظامی هر هفته در بندر طرطوس لنگر میاندازد؛ اقداماتی که حمایت محکم و همهجانبه پوتین از همپیمانش بشار اسد در مقابل حمله احتمالی به دمشق را اثبات میکند، حملهای که صاحبنظران بینالمللی آن را بعید نمیدانند و یک جنگ منطقهای با همپیمانی اردن، اسراییل و سعودی علیه دمشق را در وهله اول پیشبینی میکنند.
به ویژه اینکه روسیه ناگهان تصمیم گرفت یک پایگاه عملیاتی دائمی در شرق دریای مدیترانه ایجاد کند، مجموعهای که در حال حاضر با 12 کشتی جنگی و ناوچه و زیردریاییهای غولپیکر فعال است... این موضوع همان چیزی است که احتمال آمادگی روسیه برای یک رویارویی بزرگ در خاورمیانه را تقویت میکند و مسئله فقط شکست توطئه آمریکایی - صهیونیستی - وهابی در سوریه نیست. مسئله دیگری که بر این درگیری صحه میگذارد اعلام علنی اسراییل مبنی بر ساخت" دیوار خوب" در جنوب سوریه است تا بدینوسیله مخالفان ارتش آزاد را حمایت کند و روزنامه اسرییلی معاریو به نقل از سایت گلوبال ریسرچ "Global research”، نقل میکند که "عبدالله بشیر" سرکرده جدید ارتش آزاد در اسراییل آموزش نظامی دیده است.
همانطور که رهبران نظامی اسراییل، از تشکیل یک گردان نظامی در جولان و آموزشهای نظامی فشرده خبر دادند؛ اقدامی که دلیل بر احتمال یک برخورد نظامی سوری –اسراییلی در بلندیهای جولان میتواند باشد، زیرا به نظر میرسد بشار اسد همزمان با شروع عملیات سقوط دمشق، قصد دارد آزادی بلندیها جولان را نیز اعلام کند. در حال حاضر پنج تیم نظامی سوری کاملا مجهز در منطقه جنوبی هستند که بسیار خوب آموزش دیدهاند و در درگیریهای فعلی شرکت نمیکنند و فقط جهت رویارویی با نظامیان اسرائیلی در جولان و عملیات احتمالی آزادی این بلندیها، به حالت آمادهباش هستند.
به نظر میرسد این سناریو باعث نگرانی آمریکا و هم پیمانانش نشده به ویژه اینکه عربستان و اسراییل تشنه تغییر در لبنان و سوریه هستند و حاضرند هزینههای آن را هرچقدر که باشد بپردازند. کشورهایی که وضعیت کنونی منطقه را مناسبترین فرصت برای از بین بردن محور مقاومت و مخالفان اسراییل، سعودی و سلطه آمریکا در منطقه میدانند. به همین دلیل در آخرین دیدارهای مقامات اسرائیل و عربستان از واشنگتن، بر مسئله استراتژی جدید در سوریه تمرکز شد تا اینکه جنگ احتمالی از حدود خاورمیانه بیرون نرود و به جنگی جهانی تبدیل نشود.
اما تا زمان حل نهایی مسئله فلسطین و کنارگذاشتن طرح "ترانسفر"، اجرای سناریوی هرج و مرج فراگیر در منطقه به نفع آمریکا؛ اسراییل، ترکیه، و قطر نیست - ترانسفر یکی از طرحهای آريل شارون که به موجب آن اسراییل سعى مىکرد از طريق قتل عام يا فشار به اعراب فلسطينى ساکن در اسرائيل، آنها را مجبور به فرار کند. اکنون هم سالهاست که اين افراد به عنوان شهروند درجه دو و سه محسوب مىشوند و مورد ظلم و ستم قرار مىگيرند. بنابراین انتظار میرود این هرج و مرج موازنه قدرت را تغییر دهد و همزمان با آن شرایط برای حل ریشهای موضوع فلسطین آماده شود، موضوعی که در راس گفتگوهای ایرانی – روسی قرار خواهد گرفت.
یک تمایل قوی و آمادگی جدی از سوی آمریکا و همتایان اروپاییاش یعنی فرانسه و انگلیس ،همپیمانش اسراییل و نیز گوش به فرمانانش در منطقه یعنی عربستان، اردن، ترکیه و قطر برای یک جنگ تمامعیار در خاورمیانه وجود دارد. این مسئلهای است که روزنامه واشنگتنپست در مطلبی به آن پرداخته است. واشگتنپست از توطئهای که با مشارکت افسران اطلاعاتی ترکیه، قطر، سعودی، فرانسه و آمریکا شکل گرفته است پرده برمیدارد و از نقشهای تحت عنوان دمشق جدید سخن میگوید. از جمله مراحل اجرایی این نقشه شامل افزایش محمولههای سلاح، آموزش منظم مخالفان دولت سوریه در پایگاههای نظامی اردن و ترکیه و حتی پاکستان، بهرهگیری از جداییها و اختلافات میان گروههای تروریستی و تنها پشتیبانی از میانهروها مانند جبهه اسلامی و ارتش آزاد است. عربستان این توطئه را "حمله آخر به دمشق" نامیده و برخی رسانهها نام آن را "تیر خلاص" اعلام کردهاند؛ حملهای که به صورت مستقیم از اردن به سوی دمشق آغاز میشود تا آن را کاملا در اختیار بگیرد.
خلاصه آنچه از نشست واشنگتن تا کنون درز پیدا کرده حاکی از آن است که طرفهای غربی، عربی و همچنین ترکی اعتقادی به دست کشیدن ایران و روسیه از سوریه ندارند و شرایط فعلی هم اجازه برگزاری یک کنفرانس برای تسویه حساب سیاسی را نمیدهد. مادامی که موازنههای قدرت در جبهه میدانی سوریه به نفع نظام باشد بهترین کار آن است که معادله قدرت و تسلط را با یک استراتژی جدید تغییر داد؛ همان چیزی که در حال حاضر به دلیل اختلافات سعودی - قطری، و سعودی - ترکی محقق نمیشود و باعث شکست این گروهها در سوریه شده است.
امروز بار دیگر روابط آمریکا و سعودی که پس از مدتی به دلیل پرونده هستهای ایران تیره شده بود، می تواند به جای اول خود بازگردد. واشنگتن دوباره قول داد که امنیت همپیمانانش را تامین خواهد کرد و عربستان نیز به تازگی یک توافق نامه امنیتی با فرانسه امضا کرد تا حمایت و پشتیبانی از رژیمش را تقویت بخشد و آن را از خطر سقوط حفظ کند. از سویی "بندر بن سلطان" کنار زده شده و "نایف" جایگزین وی گردید تا در کنا ولیعهد "متعب" یک طرح استراتژیک پیشگیرانه جهت عدم بازگشت تروریستها به داخل خاک عربستان را اجرا کند و با اعتماد بر جبهه اسلامی و ارتش آزاد، هماهنگیهای نظامی جهت جنگ علیه سوریه از طریق اردن را انجام دهد؛ ارتش آزادی که دوباره به دست آمریکا و اسراییل احیا شد. آمریکا این بار در مقابل معادله جنگ بر علیه تروریسم بشار اسد، معادله جدیدی به نام مخالفان معتدل سوریه انتخاب کرده تا به نوعی به آن مشروعیت دهد.
اما به جز مقامات عربستان، پادشاه اردن هم از جلسه صمیمی و متمایزش با اوباما در کالیفرنیا با شور و شوق و اعتماد به نفس بازگشت به نحوی که رسانههای اردن اعلام کردند: این دیدار به ویژه در زمینههای اقتصادی و چالشهای حکومتی و مردمی بسیار موفقیتآمیز بوده است؛ آمریکا از نقش مهم منطقهای اردن تقدیر کرده و اردن نیز به خاطر اعلام این موضع از سوی آمریکا تشکر کرده است. این سخنان بدان معنی است که پس از اینکه خیال پادشاه اردن از جانب حمایت آمریکا از منافعش راحت شد، گامهای رو به جلوی بسیاری از جمله در مورد جنگ آینده دمشق بر خواهد داشت، اما رسانههای اردن همچنان توطئه سقوط دمشق از سوی اردن را تکذیب میکنند و مدعی هستند این امر مستلزم حمایت امنیتی مرزهای اردن و سوریه با هم است. اما چه کسی این ادعا را از حکومتی که علنا فعالیتهای اطلاعاتی فاش شده کشورش را منکر میشود، باور میکند؟
صد البته روسیه در مقابل این توطئه ساکت نخواهد
ماند به همین دلیل قابلیت های اطلاعاتی در حد یک ابر قدرت را در اختیار سوریه
گذاشته - مسئله ای که حتی در جنگ های سرد هم سابقه نداشته است – قابیلت هایی که
قرار است در مقابل تروریست ها و هر گونه توطئه نظامی در سوریه بایستد، کارشناسان
روس اذعان کرده اند در حال حاضر مسئله سوریه در راس اولویت های رئیس جمهور پوتین
است و موسکو این بار آماده دفاع مستقیم است و پوتین در این مسئله با هیچ کس شوخی
ندارد.
اما سوالی که اکنون برای همه مطرح است این است که همپیمانان مقاومت و سوریه برای مقابله با حمله جدید چه طرحهایی اتخاذ نمودهاند؟
قطعا روسیه، ایران و حزب الله برای حمله احتمالی آینده و هرگونه تحرکات گروههای تروریستی تمهیداتی اندیشیدهاند. تا کنون اطلاعاتی از این محور منتشر نشده است مگر اطلاعات کمی از آمادگی برای یک مقابله بزرگ، عملیاتهای نظامی فعال در مرزهای اردن با جولان اشغالی برای پاک کردن این منطقه از مزدوران اسراییلی، و خبرهایی از تحرک تعداد بسیار زیادی از افراد داعش در شمال و تلاش آنها برای نفوذ به جنوب، خبری که از یک درگیری جدی میان مخالفان سوری در جنوب حکایت دارد.
کارشناسان آگاه معتقدند که این بار وضعیت بسیار متفاوت است و پس از سقوط کییف پوتین دیگر کوتاه نمیآید. همانگونه که وارد شدن اسراییل در جنگ علیه سوریه، دیروز در گرجستان و امروز در اوکراین یک تهدید امنیتی است که نمیتوان آنرا نادیده گرفت و از کنار آن گذشت.
اما نوبت به عربستان حامی تروریسم بینالمللی که ثبات منطقه را برهم زده و روسیه و امنیت شهروندان آن را هدف قرار داده نیز رسیده است، وقت آن رسیده که سعودی شر دستپروردههای خود و دستدرازیاش بر امنیت قومی روسیه در آسیا و منطقه را بچشد. امروز روسیه بر مسئله امنیت قومیاش بسیار حساس شده و سقوط دمشق برای او به معنای سقوط مسکو است ... و حقیقت این است که کسی نمیداند آیا اسد برای فتح مکه و مدینه و آزادسازی آن از قبضه وهابیت اعلام جهاد میکند یا به ارسال موشکهای تشرین کفایت میکند.