مقام‌معظم رهبري به مناسبت حلول سال 1373 شمسى‏ فرمودند: هر كس از افراد اقتصادى يا سياسى، تحليل‌هاى گوناگونى نسبت به مسائل و پديده‏‌هاى مختلف كشور داشته باشد، اما راه حل مشكلات، همين دو شاخص «وجدان كار» و «انضباط اجتماعى» است.


به گزارش حوزه سياسي باشگاه خبرنگاران؛ به نقل از khamenei.ir، پيام مقام‌معظم رهبري به مناسبت حلول سال 1373 شمسى‏ به شرح زير است:


بسم‌‏اللَّه الرّحمن الرّحيم‏

يا مقلّب القلوب و الابصار. يا مدبّر الليل و النّهار. يا محوّل الحول و الاحوال. حوّل حالنا الى احسن الحال.

عيد سعيد نوروز را به همه هم ميهنان عزيز و ايرانيانى كه در سراسر جهان زندگى مى‏كنند، تبريك عرض مى‏كنم. بخصوص به ايثارگران و خانواده‏هاى معظّمى كه به نحوى از انحاء در حركت عظيم ملت ايران، تلاش و كوششِ دشوارى را متحمّل شده‏اند. مخصوصاً به خانواده‏هاى معظّم شهدا و جانبازان عزيز و خانواده‏‌هايشان. همچنين، به آزادگان عزيز و كسانى كه هنوز در اسارتند و خانواده‏‌هايشان، تبريك عرض مي‌‏كنم. دعا مي‌‏كنيم كه ان‏شاءاللَّه هر چه زودتر، مفقودالاثرهاى ما و كسانى كه هنوز در زندان‌هاى اسارت گرفتارند، آزاد شوند و با بازگشت خودشان، دل ما را شاد كنند. همينطور، به ملتهايى كه عيد نوروز را عيد مي‏دانند - مردم عزيز «جمهورى آذربايجان»، و بعضِ جمهوري‌هاى ديگرى كه اطراف ما هستند و عيد نوروز را بزرگ مى‏شمارند - تبريك عرض مى‏كنم و از خداى متعال، براى همه در سال جديد هجرى شمسى آرزوى توفيق دارم.

ما در دعاى آغاز تحويل، از خداى متعال مى‏خواهيم كه حالمان را به بهترين حال برگرداند. در طول ماه مبارك رمضان هم، از خداى متعال خواستيم كه «اللّهم غيّر سوء حالنا بحسن حالك.(1)» بديها و ناهنجاريهاى حال ما، منش ما، زندگى ما و روح و جسم ما را به بركتِ خير و رحمت محضى كه در وجود توست، تبديل كن. اين تغيير و تحوّل، يكى از بزرگترين اسرار حركت تكاملى انسان است كه اسلام ما را به آن امر كرده و دستور داده است. مخصوص كسان خاصى هم نيست. مبادا كسى خيال كند كه تغيير حال، از آنِ كسانى است كه طبق معيارهاى اسلامى، دچار بدحالى‏اند! حتّى كسانى كه حال و اخلاق نيكى دارند، چون بهترين نيستند، از خدا مى‏خواهند كه به سمت بهترين حركت كنند. ما، هر كه هستيم، هر جا هستيم و در هر مرتبه‏اى از دانش، معرفت، كمال و اخلاق انسانى قرار داريم، بايد از خدا بخواهيم كه حالمان را نيكوتر كند و ما را به سمت كاملتر شدن پيش ببرد.

اين‏جا سؤال پيش مي‌‏آيد كه «نشانه و جهت اين كامل شدن چيست و چگونه مى‏شود كه انسان حالش بهتر مى‏گردد و به سمت كاملتر شدنْ پيش مي‌رود؟» من، دو عنوان را به عنوان نشانه به شما عزيزان خودم كه اين صحبت را در آغاز سال مي‌شنويد، عرض مي‌كنم. اين دو نشانه، عبارت است از سازش و آشتى با خدا و سازش و آشتى با مردم. ما، هر جا هستيم و هر كيفيّت حالى كه داريم، بايد به سمت اُنس و آشتى كردن با خداى متعال پيش برويم. يعنى گناهان را در رفتار خودمان جستجو كنيم و آنها را كنار بگذاريم. انسان، غالباً بديهاى كار خودش را نمى‏شناسد. به عبارت ديگر، حبّ نفسْ نمى‏گذارد كه ما به نواقص و عيوب خودمان آشنا شويم. پس، بايد اوّل اين نواقص و عيوب را جستجو كنيم و بشناسيم و با برطرف كردن آنها، خودمان را به خدا نزديك سازيم. به تعبير من، «با خدا، آشتى كنيم.» سپس، آشتى با مردم، صفا با مردم، وفا با مردم، نيك‏رفتارى با مردم و نيكوكارى با مردم را - يعنى با همه قشرها؛ مخصوصاً با كسانى كه ضعيفند؛ چه ضعيف از لحاظ جسمى، چه ضعيف از لحاظ مالى، چه ضعيف از لحاظ موقعيت اجتماعى و چه ضعيف از لحاظ ندانستن راه و چاه زندگى - سرلوحه رفتار خود قرار دهيم. در برابر هر كس كه قرار مى‏گيريم، مخصوصاً اگر ضعيف باشد، به تصحيح رفتارمان با او بپردازيم و سعى‏مان اين باشد كه با مردمِ خوب و بندگان خدا، حالت آشتى پيدا كنيم. اگر در اين جهت پيش برويم و خودمان را لحظه به لحظه پيراسته‏تر كنيم، آن وقت، تحويل «حال» به «احسن حال» انجام گرفته است. نمى‏گويم كه «بهترين» خواهيم شد. اما ان‏شاءاللَّه به سمت «بهترين» حركت خواهيم كرد.

من از اين فرصت، جهت عرض يك تذكّر اخلاقى استفاده مي‌كنم كه آن هم براى همين بهتر شدن است. قبلاً اين را بگويم: در شرايط كنونى كه ما برخوردار از نظامى جوان و تازه، داراى ارز‌ش‌هاى متعالى و شعارهاى بسيار مهم و جهتگيرى روشن و پرجاذبه براى هر انسانِ با انصاف هستيم، و از طرف ديگر، كشورى بزرگ و با عظمت، داراى سابقه تاريخى مهم، با فرهنگ بسيار متعالى و درخشان در طول تاريخ، با ميراث ارزشمندى از گذشته و با ثروتهاى فراوان مادّى داريم - كه يكى از اين ثروتها كه معلوم هم نيست بزرگترينش باشد، نفت و گاز و ديگر منابع زيرزمينى ماست - و در اين كشورِ به اين بزرگى و شكوفايى، ملتى با اين عظمت زندگى مى‏كند، جا دارد كه مردم ما، اين تحوّل اخلاقى را در خودشان به وجود آورند.

تذكّرى كه مي‌خواهم عرض كنم اين است كه از آغاز سال جديد، دو شاخص را به عنوان شعار براى خودمان قرار دهيم: اين دو شاخص، عبارت است از «وجدان كار» و «انضباط اجتماعى». اين دو شاخص، براى همه ما، در هر جا كه هستيم بسيار مهم است. «وجدان كار» يعنى اين‏كه اگر كارى را به عهده گرفتيم و انجام آن را تعهّد كرديم - چه اين كار، براى شخص خودمان يا خانواده خودمان؛ جهت نان درآوردن باشد، و چه كارى اجتماعى و مردمى و مربوط به ديگران باشد؛ مثل امور مهم اجتماعى و مسؤوليتهاى كشورى - آن را خوب و كامل و دقيق و تمام انجام دهيم. به تعبير معروف، براى آن كار، «سنگ تمام بگذاريم». اگر ملتى داراى «وجدان كار» باشد، محصول كار او خوب خواهد شد، و وقتى محصول كار نيكو شد، وضع اجتماعى، به طور قطع بهبود پيدا خواهد كرد.

ممكن است هر كس از افراد اقتصادى يا سياسى، تحليل‌هاى گوناگونى نسبت به مسائل و پديده‏‌هاى مختلف كشور داشته باشد. اما من عرض مي‌‏كنم: هر كس هر تحليلى داشته باشد، راه حل مشكلات، همين دو شاخص «وجدان كار» و «انضباط اجتماعى» است. «انضباط اجتماعى»، يعنى نظم‏‌پذيرى در همه امور. شما براى اِعمال اين انضباط، از كارهاى كوچك شروع كنيد. فرض بفرماييد، عبور نكردن از خطّ عابر پياده، براى اتومبيل‌ها، در خيابان‌هاى شلوغ و پرجمعيت، يا همه جا. يا عبور نكردنِ پياده‏ها از غير محلِ خطِّ عابر پياده، در خيابان. اين كار، در وهله اوّل، به نظر كوچك و پيش پا افتاده مى‏آيد. اما از همين جا شروع كنيم و انضباط اجتماعى را در همه مسائلمان تعميم دهيم تا به مسؤوليتهاى بالاى كشور در برخورد با مسائل كشور برسد. يعنى كسانى كه مراجعات مردمى دارند، در برخورد با مردمى كه به آنها مراجعه مي‌كنند، نظم و انضباط را حاكم كنند و كسانى كه كارى را بر دوش گرفته‏اند، نظم و انضباط را در انجام آن كار معمول دارند. همه اينها، كشور و ملت ما را به شادابى خواهد رساند و كارِ آنها را پيش خواهد برد.

امروز، خوشبختانه كارها در حال پيشرفت است. من اين را با اطّلاع و آگاهى از مسائل كشور، به شما عرض مي‌كنم. البته، بسيارى از مردم ما هم، به ويژه كسانى كه در مسائل جارى، قرار و حضور دارند، اين پيشرفت را احساس مى‏كنند. فشارها به سمت ما از طرف قدرتهاى قلدر - كه دشمن ملت و استقلال ما هستند - زياد است. اما خوشبختانه، اين فشارها را اين كشور با عظمت، اين ملت بزرگ و اين دولتمردان مخلص و صميمى و دلسوز، با كمال قدرت، از سرِ خودشان دفع مي‌كنند و در درازمدّت هيچ‏گونه تأثيرى بر زندگى واقعى آنها نمي‌گذارد؛ اگر چه ممكن است بعضى از مشكلات را، در كوتاه مدت، به وجود آورد. همه اينها را مي‌توان به خوبى از سرگذراند. ما در حال پيشرفت و سازندگى و در حال بناى يك تمدّن هستيم. من اين را مي‌خواهم به شما بگويم: مسأله ما اين نيست كه زندگى خودمان را نجات دهيم و گليم خودمان را از آب بكشيم. مسأله اين است كه ملت ايران - همچنان كه شأن اوست - در حال پديد آوردن يك تمدّن است. پايه اصلى تمدّن، نه بر صنعت و فنآورى و علم، كه بر فرهنگ و بينش و معرفت و كمالِ فكرى انسانى است. اين است كه همه چيز را براى يك ملت فراهم مى‏كند و علم را هم براى او به ارمغان مى‏آورد. ما در اين صراط و در اين جهت هستيم. نه اين‏كه ما تصميم بگيريم اين كار را بكنيم؛ بلكه حركت تاريخى ملت ايران در حالِ به وجود آوردن آن است.

در چنين شرايطى، با احراز موقعيت عظيم ملت بزرگ ايران، بايد همه بدانند كه چه مي‌كنند و در چه صراطى به حركت در مي‌آيند. به نظر من، اين دو عنوان - يعنى «وجدان كار» و «انضباط اجتماعى» - مى‏تواند براى ما دو شعار باشد و عرض كردم كه اين دو شاخص، در ما تكامل و تحوّلى به وجود خواهد آورد كه ان‏شاءاللَّه آن تحوّل، در جهت آشتى با خداى متعال و با ارزشهاى الهى و آشتى با مردم و زندگى مردم است.

اميدوارم كه ان‏شاءاللَّه مردم عزيزمان امسال - سال 1373 هجرى شمسى - را به نيكى و با بركت بگذرانند و مشمول دعوات زاكيّه ولىّ عصر ارواحنا فداه باشند. ان‏شاءاللَّه، مسؤولين دولتى هم بتوانند كارهاى بزرگى را كه در پيش گرفته‏اند، به بهترين وجه انجام دهند.

درود مي‌فرستم به روح مطهّر امام بزرگوارمان كه بازكننده اين راهِ عظمت براى ملت ما بود. اميدوارم كه خداوند متعال، روح مقدّس آن بزرگوار را، امسال هم مثل سال‌هاى گذشته، مشمول تفضّلات و رحمت و بركت و مغفرتِ خودش قرار دهد و دعوات مردم را در حقِ‏ّ آن بزرگوار و درباره امور زندگى خودشان قبول كند.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته.


انضباط اقتصادى و مالى يعنى مقابله با ريخت و پاش، زياده روى و اسراف/ كسانى كه اموال خودشان را بي‌حساب و كتاب خرج مي‌كنند، مخاطب اين مطلبند

به گزارش حوزه سياسي باشگاه خبرنگاران؛ متن پيام نوروزى مقام معظم رهبرى به مناسبت حلول سال 1374 هجرى شمسى‏ به شرح زير است:

بسم اللَّه‏‌ الرحمن الرحيم‏

يا مقلّب القلوب و الابصار. يا مدبّرالليل والنّهار. يا محوّل الحول و الاحوال. حوّل حالنا الى احسن الحال.

عيد نوروز و حلول سال جديد را به همه هم‏‌ميهنان عزيز و ملت عظيم‏‌الشّأن و بزرگوارمان، بخصوص به مردان و زنان مؤمن و فداكارى كه در راه سربلندى اين كشور و اين ملت و پيروزى اين انقلاب تلاش ويژه‏اى را انجام داده‏اند و رنج ويژه‏اى را متحمّل شده‏اند و خانواده‏هاى معظم شهيدان، جانبازان و آزادگان و خانواده‏‌هاى آنها و خانواده‏‌هاى مفقودان و اسراى مظلوم و عزيزمان تبريك عرض مي‌كنم.

همچنين اين عيد را به ملت‌هاى ديگرى كه براى عيد نوروز احترامى قائل هستند و ارزش مي‌گذارند - مثل ملت جمهورى آذربايجان، ملت افغانستان و ملتهاى جمهوري‌هاى آسياى ميانه و ديگران - و نيز ايرانيانى كه در سراسر دنيا هستند، تبريك عرض مي‌كنم.

امسال عيد ما با غم بزرگى آميخته شد و سايه غم فقدان فرزند عزيز امام راحل رضوان‏اللَّه تعالى عليهما در چهره عيد و چهره بهار و سال جديد سنگينى مي‌كند و مشاهده مي‌شود. اميدواريم كه خداوند اين ملت رابه خاطر اين رنجها و بخصوص آن خانواده بزرگوار و بخصوص مادر رنج كشيده و همسر محترم و فرزندان عزيز ايشان و بقيّه خانواده ايشان - خواهران و ديگران - و خانواده‏‌هاى وابسته به بيت محترم امام بزرگوار را در اين رنج بزرگ مشمول رحمت و فضل و صبر و كمك خود قرار دهد.

من در همين آغاز صحبت لازم است كه از ملت بزرگ ايران صميمانه تشكّر كنم. در اين حادثه غم‌انگيز، ملت همدردى بزرگى را نشان داد و نسبت به امام بزرگوار خود، يك بار ديگر پس از صدها بار، عرض اخلاص و ارادتِ وفاداران‌ه‏اى را ابراز نمود. در سالى كه گذشت، در چندين قضيه، ملت عزيز ايران به همين ترتيب، حضور خود را در صحنه، با قوّت و قدرت نشان داد. چه در فقدان‌هايى كه داشتيم و عزيزانى را از دست داديم و چه در مناسبتهاى مهم اجتماعى در طول سال 1373 - مثل راهپيماييهاى روز 22 بهمن و روز قدس و بقيّه مناسبت‌ها و همچنين در حوادث تلخى كه با فقدان‌هاى بزرگ پيش آمد - ملت با حضور عظيم خود يك منش عظيم انقلابى و اسلامى را در معرض ديد همه مردم جهان قرار داد. حضور ميليونى مردم در حوادثى كه به آنها اشاره كردم، در خيابان‌ها و در معرض ديد ملت‌هاى عالم و ناظران جهانى، چهار مفهوم را به همه نشان داد. اوّلاً موضع‌گيرى سياسى ملت را؛ ثانياً عواطف سرشار و وفاى فراوان مردم به اسلام و انقلاب و رهبر عظيم‏الشّأن و دلسوزان و خدمتگزاران اين ملت را؛ ثالثاً نشاط روحى ملت را - ملتى كه در صحنه است و در همه حوادث مهم جامعه حضور خود را نشان مى‏دهد - و رابعاً اميد اجتماعى و اين كه اين ملت يك ملت اميدوار و خوش بين به آينده است. اين چهار مفهوم؛ يعنى موضعگيرى سياسى، وفاى عاطفى و نشاط روحى و اميد اجتماعى، جمعبندى همه اجتماعات عظيمى است كه ملت ما در سال گذشته، بخصوص در ماههاى اخير - در ماه رمضان، در همين حادثه تلخ ، در شهادت سرداران نيروى هوايى، در رحلت مرجع بزرگوار آيةاللَّه العظمى اراكى و حوادث گوناگون ديگر - از خود بروز داد. من مى‏خواهم به مردم عزيزمان عرض كنم كه اين حضور پرعظمت شما در صحنه‏هايى كه حضورتان لازم و ضرورى است، نشان دهنده و نمايشگر قدرت و تصرّف الهى است. اين همان معناى «يا مقلّب القلوب و الابصار» و «يا مدبّر الليل و النّهار» است. خدا، گرداننده دلها و هدايت كننده جانها و روحهاست. اين همه تبليغات عليه ايران و ايرانى و نظام اسلامى و همه جريانها و حوادث زندگى در اين كشور به وسيله سردمداران و تبليغاتچيهاى بزرگ جهانى انجام مى‏شود. رسانه‏هايى كه در اختيار استكبار و صهيونيسم هستند به‏طور دائم اين ملت را بمباران تبليغاتى مى‏كنند. در عين حال وقتى ملاحظه مى‏كنيد و مى‏بينيد آحاد اين ملت اين گونه در مقابل تبليغات دشمن، سرافراز، مستقيم، قائم به نفس و پرنشاط در صحنه حضور پيدا مى‏كند؛ متوجه مى‏شويد كه اين دست خداست و تصرّف پروردگار در دلها و جانهاست و اين خنثى كردن نقشه‏هاى دشمن به وسيله تدبير و اراده الهى است. اين نقش عظيم و حياتى را كه نقش اصلى در عالم وجود است، بايد در همه مراحلِ زندگى‏مان در نظر داشته باشيم. آحاد ملت؛ مسؤولين كشور و كسانى كه براى خودشان در اين جامعه و كشور و روى اين كره خاكى، شأن انسانى صحيح و شأن اسلامى حقيقى قائلند، بايد به اين اراده الهى و اين تصرّف الهى در دلها و جانها ايمان داشته باشند و بدانند كه كارها با قدرت و اراده الهى پيش مى‏رود و در اين رهگذر، ملت و شخصى موفّق است كه رابطه خودش را با خداى متعال روز به روز بهتر كند و عبوديّت را در مقابل پروردگار، روز به روز بيشتر و روشن تر و شفّاف‌تر نمايد.

سال گذشته براى كشور ما سال بسيار پرتلاش و پرموفقيّتى بود. در زمينهّ سياسى - چه در سطح جهانى و چه در رابطه با قضاياى ويژه‏‌اى كه براى ملت ايران مطرح است - حضور ملت ايران حضورى مقتدر بود و مسؤولان سياست خارجى و ارتباطات بين‏‌المللى كشور به اتّكاء همين اعتماد و پشتيبانى ملت، حقّاً و انصافاً كارهاى بزرگى را انجام دادند. در صحنه جهانى، ملت ايران سرافراز شد. تهمت‌هاى دشمنان، بسيارى باطل شد و دشمنان ملت ايران و دشمنان جمهورى اسلامى و دشمنان تماميت ارضى كشور، به اشكال مختلف ناكام شدند. در صحنه داخلى؛ يعنى صحنه سازندگى و نوآورى و پايه‌گذارى يك نظام صحيح زندگى در كشور از لحاظ اقتصادى و بناى پايه‏‌هاى اساسى اقتصاد آينده هم، حقّاً و انصافاً كارهاى بزرگى انجام گرفت و مسؤولان كشور و دولتمردان توانستند كارهاى باارزشى را انجام دهند. اميدواريم كه اين كارها ادامه پيدا كند و ملت ايران رابطه صميمانه خود را با مسؤولان بيشتر و وحدت و هماهنگى و همدلى خود را در صحنه‏هاى سازندگى، زندگى، ابتكار و فعاليت روز به روز افزونتر كند و ان‏شاءاللَّه روند سازندگى كشور به پيش برود.

من در نوروز سال 73 دو توصيه به ملت و دولت كردم و به عنوان دو شعار، دو سر فصل را عنوان نمودم كه يكى از آنها «وجدان كارى» و ديگرى «انضباط اجتماعى» بود. برحسب جمع‌بندى خود من، اين دو سرفصل مي‌‏توانست و مي‌تواند حركت ملت ايران به سمت پيروزى و سازندگى ايران اسلامىِ آباد و آزاد را تسريع و تسهيل كند. البته مسؤولين كشور و سردمداران امور گوناگون اقتصادى و اجتماعى و نيز مسؤولين امور فرهنگى و اداره كنندگان رسانه‏ها و ديگران، نسبت به اين دو موضوع قلم فرسايى كردند، سخنها گفتند و تأييد كردند. همچنين با خود ما، در گفتارهاى شفاهى، در گزارشهاى گوناگون و در سخنرانيها و نوشتارها اعلام كردند كه اين دو سرفصل حقيقتاً مهم است و كارهايى هم در اين جهت انجام گرفت.

من امسال - يعنى در طليعه سال 74 - مي‌‏خواهم عرض كنم كه ما در صورتى توانسته‏‌ايم اين دو سرفصل را با موفقيّت انجام دهيم و اين دو شعار را تحقّق بخشيم كه آثار آن را در خارج مشاهده كنيم. اگر در كشور، توليد در زمينه اقتصادى زياد شده باشد؛ اگر كارهاى اجتماعى و ادارى و اقتصادى، روانتر و آسانتر شده باشد؛ اگر اجناس مورد استفاده مردم فراوانتر و در دسترس قرار گرفته باشدو اگر كارهايى از اين قبيل انجام گرفته باشد، اين نشانه آن است كه وجدان كارى در جامعه ما به طور كامل بيدار شده است. يعنى در اين كشور انجام دهندگان ميليونها كار، داراى احساس وجدان كارى هستند و كار را يك عمل صالح، يك وظيفه حقيقى، يك عبادت ويك مسؤوليت اجتماعى و سياسى تلقّى كرده‏‌اند و معناى وجدان كارى نيز همين نكاتى است كه عرض كردم.

هر مقدار آن كارها انجام شده باشد، وجدان كارى پيشرفت كرده است. اگر در آن زمينه‏‌ها، كم پيش رفته باشيم، پيداست وجدان‌كارى مقدارى تحقّق پيدا كرده و بيدار شده است. اگر خداى ناكرده در اين زمينه‏‌ها هيچ پيش نرفته باشيم - كه البته اين طور نيست - در آن صورت دليل اين است كه وجدان كارى تحرّكى پيدا نكرده است. در سال گذشته اگر چه بحمداللَّه پيشرفتهايى در كارها داشتيم،ولى بايد عرض كنم كافى نيست. در مورد انضباط اجتماعى، اگر تخلّفات اجتماعى و قانون شكنى كم شده باشد؛ اگر مردم با عادات و آداب صحيح اجتماعى حقيقتاً خو گرفته باشند؛ اگر جرم و جنايت كاهش چشمگير يافته باشد، آن گاه ما احساس مي‌كنيم كه انضباط اجتماعى به معناى واقعى تحقّق پيدا كرده است. البته مقدارى پيشرفت داشتيم و تلاش شده است؛ اما نه آن مقدار كه مورد نظر اين حقير بود و براى جامعه ما لازم بود و هست.

من عرض مي‌كنم امسال هم مي‌خواهم دو توصيه بكنم. يك توصيه اين است كه آن دو شعار را زنده نگه داريم. اين مسائلى كه مربوط به اخلاق و آداب و عادات انسانى و اجتماعى است، مسائل فصلى و زودگذر نيست، مسائل يك سال و دو سال نيست. قرن‌ها كار كرده‏‌اند تا اين كه يك ملت را به يك موضع خوب يا بد رسانده‏اند؛ يك عادت اجتماعى يا يك مشت عادتهاى اجتماعى را در ملتى به وجود آورده‏اند يا در آن تزريق كرده‏اند.

اوّلاً سالها لازم است كه يك عادت زشت برطرف شود و يك عادت خوب در جان يك ملت ريشه دواند. اين كارِ يك ماه و دو ماه و چند ماه و يك سال نيست. بنابراين عرض مى‏كنم آن دو شعار را كه عبارت بود از تلاش براى به وجود آمدن وجدان كارى و تلاش براى پديد آمدن انضباط اجتماعى در مردم، در داخل جامعه، در مسؤولين، در كارگزاران كشور و در هر كسى كه به كارى مشغول است، بايد ادامه دهيم.

بايد كسانى كه منادى و محافظ مسائل فرهنگى هستند، آن مسائل را ترويج كنند؛ مسائل را درست براى مردم بشكافند و تبيين نمايند. كسانى كه اهل برنامه‏‌ريزى هستند، براى دميدن دو روحيه وجدان كارى و انضباط اجتماعى در مردم برنامه‌ريزى كنند. كسانى كه اهل كار و تلاشند اين دو روحيه را در خودشان به وجود آورند. هر كسى اين كار و تلاش را براى خود بكند. آن كسانى هم كه به مردم تذكر مي‌دهند و براى مردم تبليغ مي‌كنند، در اين باره براى مردم حرف بزنند. كارى كنيم كه كار و عمل سازنده؛ چه عمل فرهنگى و چه عمل اقتصادى و چه عمل اجتماعى و چه عمل سياسى، براى كسى كه كننده آن است يك عمل مقدّس به حساب آيد. از يك كارگر ساده بگيريد، تا يك مأمور ساده ادارى، تا يك مدير عاليرتبه، تا يك صاحب صنعت مهم و بزرگ در كشور، تا يك مأمور عاليرتبه دولتى، تايك معلّم، تا يك دانشجو، تا يك مبلّغ و روحانى، همه و همه احساس كنند اين كارى كه انجام مى‏دهند يك عبادت و يك عمل خير و صالح است. همه بايد كارشان را با جدّيت و به نيكى انجام دهند. از نبىّ‏اكرم صلوات اللَّه و سلامه عليه نقل شده است كه فرمود: «رَحِمَ‏اللَّهُ اِمْرَء عَمِلَ عَمَلاً فَاتْقَنَه(1)»؛ رحمت خدا بر انسانى كه كارى را انجام دهد و آن را نيكو و محكم و متقن و صحيح انجام دهد. از سرهم بندى وكار را به امان وحال خود رها كردن و به كار نپرداختن و بي‌اعتنايى به استحكام يك كار به شدّت پرهيز شود. اين مربوط به وجدان كارى است.

در مورد انضباط اجتماعى نيز همين است كه همه حد اجتماعى صحيحى را كه قانون معنى مي‌كند و مقرّرات و حدود الهى معيّن مي‌نمايد، با دقّت رعايت كنند تا زندگى يك زندگى صحيح و سالمى باشد. اين دو شعار را امسال حفظ كنيد. گويندگان راجع به آن بگويند؛ نويسندگان درباره آن بنويسند؛ مسؤولين در خصوص آن برنامه‏‌ريزى كنند و آحاد جامعه خودشان را با اين معيار بسنجند و پيشرفتهاى خودشان را ملاحظه كنند. اين توصيه اوّل.

توصيه دوم كه آن هم براى جامعه ما بسيار مهم است، «انضباط اقتصادى و مالى» است. من اين را از آحاد ملت و مسؤولين كشور و مأمورين دولت، امسال تقاضا دارم. انضباط اقتصادى و مالى يعنى مقابله با ريخت و پاش، زياده روى و اسراف. ريخت و پاش مالى و زياده روى در خرج كردن و زياده روى در مصرف، به هيچ وجه صفت خوبى نيست. نه اسمش جود و سخاست و نه كرم و بزرگ منشى است. فقط اسمش «بى‏انضباطى اقتصادى و مالى» است. كسانى كه بى‏خود خرج مى‏كنند؛ زيادى خرج مى‏كنند و زيادى براى خودشان مصرف مي‌‏كنند و رعايت موجودى جامعه را از لحاظ امكانات اقتصادى نمي‌كنند، انسانهايى هستند كه از نظر من بي‌انضباط از لحاظ امكانات اقتصادى و مالى هستند. اگر چنين وضعيتى ادامه پيدا كند، اين ملت كارش مشكل خواهد شد. به كسانى كه بي‌خود خرج مي‌كنند، اگر بگوييم شما چرا اين قدر خرج كرديد و چرا اين ميهمانى بي‌خود و بي‌جهت را با اين همه ريخت و پاش ترتيب داديد؟ مي‌گويند داريم و مي‌كنيم! آيا اين دليل كافى است كه دارم و مي‌توانم خرج كنم؟ نه؛ اين دليل به هيچ وجه دليل قانع كننده‏‌اى نيست. بايد به قدر نياز و حاجت، خرج و مصرف كرد. بخصوص كسانى كه اموال عمومى را مصرف مي‌كنند. آنها هم مانند كسانى كه اموال خودشان را بي‌حساب و كتاب خرج مي‌كنند، مخاطب اين مطلبند و نبايد زيادى مصرف كنند.بعضى افراد، پولدارند و درآمدى ان‏شاءاللَّه از راه حلال دارند - آنها كه از راه حرام كسب درآمد كنند كه وضعشان بدتر است - اينها هم اگر در خرج كردن و وضع زندگى و تجمّلات بيهوده و بى‏جا و اعيان منشى، ريخت و پاش و اسراف كنند، بي‌انضباطى مالى و اقتصادى انجام داده‏‌اند. اين كارها اسمش ريخت‏ و پاش است و ريخت‏‌وپاش امرى نكوهيده و ناپسند است.

اين كارها زندگى ديگران را از لحاظ روانى مختل مي‌كند. شما مثلاً مبالغ زيادى مواد خوراكى در فلان مهمانى معمولى مصرف مى‏كنيد؛ در حالى كه لازم نيست و در كنار شما و در همسايگى شما در يك محلّ دورتر، ولو در اقصى‏ نقاط كشور، كسانى به اين مواد غذايى براى ادامه زندگى خود و فرزندان و عزيزانشان نياز مبرم دارند. آيا اين كار در چنين شرايط كارِ درستى است؟ پس در اموال شخصى و مالى كه از راه حلال هم به دست آمده باشد، ريخت‏ و پاش غلط و خلاف انضباط است. كسانى كه اموال دولتى را مصرف مى‏كنند، ديگر بيشتر.

 من از مسؤولين امور مي‌خواهم جّداً در زمينه مصرف اموال عمومى، در جاهايى كه اولوّيت ندارد - ولو ممكن است مورد نياز هم باشد، اما نياز درجه يك نيست - خوددارى كنند. آن جايى كه امر داير است بين نيازِ با اولوّيت و نياز بى‏اولوّيت، خوددارى كنيد. آن جايى كه نياز نيست و حاجت نيست، حتماً مصرف نشود. آن جايى كه حاجت هست، اما حاجت بالاترى نيز هست آن جا هم مصرف نشود و اين امكان مالى در حاجت برتر و بالاتر مصرف گردد. اين هم توصيه امسال من است و اميدوارم باز مسؤولين كشور نسبت به اين قضيه اهتمام ورزند. به تعبير ديگر مسؤولين فرهنگى، اهتمام فرهنگى و مسؤولين اقتصادى و ادارى و دولتى و اجرايى، اهتمامِ اجرايى ورزند.

در پايان اين صحبتِ آغاز سال نو، مايلم به بعضى از ملتهاى همسايه‏مان هم كه نسبت به عيد نوروز اهميت قائلند توصيه كنم از فجايع بزرگى كه در بعضى از ملتها رخ مى‏دهد بكاهند و جلوِ خونريزيها را بگيرند. در اين سال جديد متأسفانه مشاهده مى‏شود كه در بعضى از كشورهاى همسايه ما از جمله در افغانستان - كه حوادث اين كشور براى ما حوادث به شدّت دردآور و ناراحت كننده‏اى است - خونريزيها و برادركشيهايى مى‏شود كه هيچ شعار صحيح و هدف درست و روشنى با آن نيست و بيشتر جنبه قدرت‏طلبى دارد. ملت افغانستان، مسؤولين آن كشور و سردمداران گروهها و احزاب بايستى حتماً به اين نكته توّجه كنند. ملتها اين رخدادهاى خونين را ممكن است در كوتاه‏مدّت به روى خود نياورند و يا مجال اعتراض پيدا نكنند؛ اما در بلندمدّت و بخصوص در تاريخ، اين گونه روشهاى نادرست به نامِ عاملانش ثبت خواهد شد و مايه روسياهى آنها خواهد گرديد. از خداى متعال با تضرّع و ابتهال مى‏خواهم كه اين سال را بر مردم مبارك كند.

ان‏شاءاللَّه سال 1374 بر شما ملت ايران سال شاد و نيكويى باشد؛ سال خير و بركت و سال پيشرفتهاى گوناگون اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى باشد؛ سال پيروزيهاى بزرگ سياسى باشد؛ سال ناكامى دشمنانتان در برابر شما و سال نيكبختى بزرگ سياسى باشد. اميدواريم كه ان‏شاءاللَّه مشمول ادعيهُ زاكيّه حضرت بقيةاللَّه‏الاعظم حضرت ولىّ‏عصر ارواحنافداه باشيد و خداوند فرج آن بزرگوار را نزديك كند و ما را از ياران آن بزرگوار قرار دهد و روح امام راحل را از ما شاد كند و روح اين عزيز تازه در گذشته ما را هم از اين ملت و از عواطف اين ملت پاداش نيكو عنايت فرمايد.

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته‏
انتهای پیام/
برچسب ها: رهبری ، پیام ، نوروزی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار