به دنبال پوشش خبری وقایع اخیر اوکراین، به ویژه در کریمه، می توان احساس کرد که رسانه‌های غربی بسیار مشتاق هستند که روسیه را به عنوان کشوری که استقلال دیگر کشورها را نقض کرده، به تصویر بکشند؛ در حالیکه عکس این قضیه صادق است و متجاوزان و مداخله جویان حقیقی، غرب و ناتو هستند.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "گلوبال ریسرچ" در مقاله‌ای به قلم "الکساندر کلکسون" می‌نویسد: درحالیکه بحران اوکراین همچنان ادامه دارد، یکی از جنبه‌های قابل توجه، زبانی است که رسانه‌ها و سیاستمداران غربی برای توصیف روسیه و رئیس‌جمهور این کشور، ولادیمیر پوتین استفاده می‌کنند.

*** فرافکنی‌های رسانه‌ای غرب علیه روسیه
متجاوز، مهاجم، موسس امپراطوری، القابی هستند که این روزها از سوی رسانه‌ها و سیاستمداران غربی به روسیه و رئیس‌جمهور این کشور نسبت داده می‌شود و حتی آن‌ها را با آلمان نازی مقایسه مي‌کنند. در رشته روانشناسی، اصطلاحی برای توصیف نوعی مکانیسم دفاعی وجود دارد که «فرافکنی» نامیده می‌شود و در این حالت، احساسات ناخواسته به دیگر اشخاص فرافکنی می‌شود. شاید در حال حاضر، آمریکا و متحدان غربی آن، موجی از فرافکنی را تجربه می‌کنند؛ چرا که شیوه‌ای که به وسیله آن، روسیه را توصیف می‌کنند، نه تنها حقیقت نداشته، بلکه مشخصه بارز قدرت‌های غربی به شمار می‌رود.

*** از زمان ریاست‌جمهوری پوتین، روسیه هیچ‌گاه شروع کننده جنگ علیه یک کشور دیگر نبوده است
قبل از هر جای دیگر، از روسیه شروع می‌کنیم. از وقتی که ولادیمیر پوتین در سال 2000 انتخاب شد، صرف نظر از بحران اخیر در اوکراین، (که به طور مختصر به آن اشاره می‌کنیم)، روسیه فقط درگیر 2 جنگ بزرگ بوده است:‌ جنگ چچن بین سال‌های 1999 تا 2009 و جنگ به اصطلاح 5 روزه با گرجستان در سال 2008. در هر دوی این وقایع، می‌توان با اطمینان کامل گفت که روسیه آغازکننده و محرک جنگ نبوده است و در حقیقت، برای دفاع از خود وارد عمل شده است. جنگ چچن، پس از حمله به داغستان آغاز شد؛ یعنی هنگامیکه «جمعیت بین المللی اسلامی»، یک گروه شبه نظامی اسلامگرا [که به طور مخفیانه توسط سیا حمایت می‌شد] که مقر آن در چچن قرار داشت، به رهبری «شمیل باسایف» و «ابن الخطاب» در دوم آگوست 1999، در حمایت از شورشیان جدایی‌طلب داغستان، به جمهوری داغستان در همسایگی روسیه حمله کردند. روسیه در تاریخ 1 اکتبر، چاره‌ای ندید جز این که وارد چچن شود. این جنگ به استقلال جمهوری چچن ایچکریا پایان داد و روسیه بار دیگر کنترل این قلمرو را در دست گرفت. 

*** گرجستان، آغازگر جنگ با روسیه
در جنگ با گرجستان نیز، روسیه سیر مشابهی از وقایع را دنبال کرد. در شب‌های هفتم تا هشتم آگوست 2008، گرجستان برای بازپس گیری اوستیای جنوبی، به حمله‌ای نظامی در مقیاس بزرگ علیه این منطقه دست زد. این حرکت کاملا بی‌دلیل و بی‌جهت بود. حمله گرجستان به  بروز تلفات در میان نیروهای حافظ صلح روسی که در کنار نیروهای شبه نظامی اوستیایی ایستادگی کرده بودند، منجر شد. یک روز بعد، دولت روسیه با اعزام واحدهای ارتش پنجاه و هشتم روسیه، و نیروهای هوابرد روسیه به اوستیای جنوبی، به این تجاوز واکنش نشان داد و حملات هوایی را علیه نیروهای گرجی در اوستیای جنوبی و همچنین اهداف نظامی و لجستیکی گرجستان، راه‌اندازی کرد. در حال حاضر نیز اکثر کارشناسان و ناظران ، در مورد این که این جنگ توسط گرجستان آغاز شد، اتفاق نظر دارند.

*** بحران اوکراین و رسانه‌های غرب
از زمانی که پوتین رئیس‌جمهور روسیه شده است، روسیه هرگز به هیچ کشور دیگری حمله و یا تاخت و تاز نکرده است، مگر آنکه اقدام تحریک‌آمیزی از جانب مقابل صورت گرفته باشد. به نظر می رسد که رهبران کشورهای غربی و رسانه‌هایی که به ترسیم روسیه به عنوان کشوری ترسناک و غیرقابل پیش‌بینی ادامه می‌دهند، این حقیقت را نادیده گرفته‌اند. به دنبال پوشش خبری وقایع اخیر اوکراین، به ویژه در کریمه، می توان احساس کرد که رسانه‌ها بسیار مشتاق هستند که روسیه را به عنوان کشوری که بارها قوانین بین المللی و استقلال دیگر کشورها را نقض کرده است به تصویر بکشند؛ در حالیکه عکس این قضیه صادق است. آیا می‌توان بحران کریمه را «تجاوز» نامید؟ اولا هیچ خونی ریخته نشده است و هیچ درگیری یا حتی شلیک گلوله‌ای‌، به جز شلیک‌های هوایی برای اخطار، صورت نگرفته است.

غرب ادعا می‌کند که روسیه، حاکمیت ارضی اوکراین را نقض کرده است اما باید به این نکته توجه داشت که کریمه و روسیه، هیچ یک دولت موقت فعلی اوکراین را به رسمیت نمی‌شناسند و از نظر آن‌ها، قلمروی اوکراین، در هرج و مرج و بی‌قانونی کامل قرار دارد. با توجه به وقایع مستندی که در نتیجه خشونت نئونازی‌ها در کیف و دیگر بخش‌های اوکراین رخ داده است، روسیه مسئول است که از امنیت مردم اقلیت روس در کریمه، اطمینان حاصل کند. فراموش نکنید که روسیه ادعا نکرده است که کریمه به فدراسیون روسیه تعلق دارد. این کشور صرفا نیروهای خود را برای حفظ صلح در منطقه مستقر کرده است و بسته به نتیجه همه پرسی پیش رو در مورد وضعیت کریمه در شانزدهم مارس، روسیه بدون شک، اقدام لازم را انجام خواهد داد؛ یعنی در صورتی که کریمه تصمیم بگیرد همچنان بخشی از اوکراین باقی بماند، این منطقه را ترک کرده و در صورتی که مردم کریمه رای دهند که می‌خواهند بخشی از روسیه باشند، حضور خود را در این منطقه حفظ می‌کند.

 ***مداخله‌های آمریکا و گسترش ناتو
درحالیکه روسیه به قوانین بین المللی پایبند بوده است و در طول 14 سال اخیر نشان داده است که تمایلی به تجاوز به دیگر کشورها ندارد، آمریکا و ناتو درست عکس این قضیه عمل کرده‌اند. آمریکا خود به تنهایی در کشورهای دیگر مداخله کرده است. این کشورها عبارتند از: سیرالئون، نیجریه، یمن، افغانستان، فیلیپین، ساحل عاج، عراق، گرجستان، هائیتی، جی‌بوتی، کنیا، اتیوپی، اریتره، پاکستان، لبنان، سومالی، لیبی، اوگاندا، اردن، چاد، مالی و ترکیه. در این بین، ناتو در مداخلات بوسنی و هرزگوین، کوزوو، جنگ افغانستان و مداخله اخیر لیبی دست داشته است؛ که مورد آخر، فجایع بزرگی به بار آورده‌ که این کشور را به صحنه کشتار و هرج و مرج تبدیل کرده است.

*** ناتو تعهدات خود به روسیه را زیر پا نهاده است
علاوه‌براین، ناتو تعهد خود به روسیه را زیر پا نهاده است. میخائیل گورباچف، پس از آنکه ناتو متعهد شد که حتی یک اینچ دیگر به سمت شرق پیش نخواهد رفت، اجازه اتحاد دوباره آلمان با ناتو را صادر کرد. اما به جای آن، با وجودی که ناتو ادعا می‌کرد که پس از پایان جنگ سرد، هیچ برنامه‌ای برای توسعه خود ندارد، در سال 1999، لهستان، مجارستان و جمهوری چک، به این سازمان پیوستند. توسعه دیگر ناتو، الحاق 7 کشور اروپای مرکزی و شرقی، شامل استونی، لتونی، لیتوانی، اسلوونی، جمهوری اسلوواکی، بلغارستان و رومانی بود. این کشورها ابتدا برای شروع مذاکرات در مورد عضویت آنها در ناتو، در اجلاس سران ناتو در پراگ در سال 2002 دعوت شدند و در 29 مارس 2004، اندکی پیش از برگزاری اجلاس استانبول در سال 2004، به ناتو پیوستند. در آخرین مورد،  کشورهای آلبانی و کروات نیز در 1 آوریل 2009، اندکی پیش از برگزاری اجلاس استراسبورگ در سال 2009، به ناتو پیوستند. دیگر کشورها که اعلام کرده‌اند که تصمیم دارند به ناتو بپیوندند، بوسنی و هرزگوین، مونته نگرو و گرجستان هستند. 

 *** نگرانی‌های روسیه قابل توجیه است
نگرانی پوتین در مورد اینکه ناتو سعی در محاصره روسیه دارد، کاملا به جا است و درگیرهای اخیر اتحادیه اروپا  و آمریکا در اوکراین، این نگرانی‌ها را بیشتر کرده است. با توجه به خصومتی که روسیه از جانب سیاستمداران و رسانه‌های غربی مواجه است، واقعا تعجبی ندارد که روسیه با هرگونه دولت مورد حمایت غرب در اوکراین، به شدت مخالفت کند؛ مخصوصا به دنبال انقلاب مشکوکی که با حمایت مالی آمریکا صورت گرفت. 
از زمانی که پوتین در سال 2000 به مقام ریاست‌جمهوری روسیه رسید، با واکنش منفی رسانه‌ها روبه‌رو بوده است. وی حفاظت از امنیت ملی روسیه را در راس اولویت‌های خود قرار داده است و به غرب اجازه نمی‌دهد که به مداخلات خود ادامه دهند؛ اما حملات اخیر به روسیه، نه تنها حقیقت نداشته و ریاکارانه هستند، بلکه نشان دهنده تمایل شدید غرب به بی‌اعتبار ساختن و افترا بستن به روسیه برای رسیدن به اهداف ژئوپولیتیکی خودشان است. با این همه، وقایع یک دهه اخیر، کاملا نشان می‌دهند که غرب در تمام این مدت، متجاوز و مداخله‌جو بوده است و برخلاف روسیه، این ناتو است که به دنبال ایجاد یک امپراطوری است.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۲۵ ۲۳ اسفند ۱۳۹۲
آمریکاه متجاوز است
آخرین اخبار