وی با تأکید بر این مسئله که دولت آمریکا طی سال های اخیر، حین مچ اندازی راهبردی با ایران و روسیه بخصوص در عرصه سوریه؛ حرف زده در حالیکه ایران و روسیه اقدام کرده اند، می گوید در صورتیکه آمریکا نسبت به سیاست های نظامی «پوتین» در «کریمه»، واکنش مناسبی نشان ندهد؛ ایران در پیشبرد نفوذ منطقه ای خویش، مصرتر خواهد شد. «راس» تلویحاً اعمال تحریم های شدید جهانی علیه روسیه را بهترین گزینه برای حمایت از متحدین منطقه ای آمریکا، در برابر سیاست های توسعه ای ایران و روسیه در منطقه می داند. «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق» بخشی از این تحلیل را برای اولین بار، بدون رد یا پذیرش مفاد آن منتشر می نماید:
How
Ukraine Will Shape the Future of the Middle East- BY
Dennis Ross-The
New Republic- 2Mar,
2014
***
چگونه اوکراین، "آینده خاورمیانه" را شکل خواهد داد؟
2 مارس 2014 میلادی
«ولادیمیر پوتین» بار دیگر تکرار کرد که در «ترانسنیستریا»، «آبخازیا»، «اوستیای جنوبی» و اکنون «کریمه»، در هر منطقه روسی نشین در شوروی که به قلمرو روسیه نپیوستند؛ اینک جنبش های تجزیه طلبانه ای سر بر آورده که بدنبال تجزیه خاک مولداوی، گرجستان و اینک اوکراین است و روسیه نیز از آنها پشتیبانی می کند. امروز توافق بین المللی «بوداپست» در سال 1994 م. که در آن، روسیه به همراه «ایالات متحده»، بریتانیا و اوکراین که همگی آن را امضاء کردند و در آن؛ روسیه متعهد شد به نوبه خود به تمامیت ارضی اوکراین احترام بگذارد، دیگر اهمیتی ندارد. از نظر «پوتین»، روسیه در آن سال ها ضعیف بود و امروز، یعنی در سال 2014 م. ضعیف نیست و می تواند نیات و اهداف خود را با نگرانی اندکی نسبت به پیامدهای احتمالی؛ اِعمال کند.
اشارات آمریکا و اروپا خطاب به روسیه، باید آشکار باشد. باید برای رفع این وضعیت، هزینه ای پرداخت. هیچ کس به جنگ در «کریمه» و همچنین اوکراین اقدام نمیکند اما می توان هزینه سیاسی و اقتصادی؛ صرف کرد. عدم شرکت در نشست سران «G-8» در «سوچی»، «پوتین» را تحت تأثیر قرار نخواهد داد. او خواهد گفت که از روسی تبارها حمایت می کند و اگر «باراک اوباما» و رهبران اروپایی در این نشست شرکت نکنند هم؛ او همچنان مخالف باقی خواهد ماند و به احتمال فراوان، حمایت داخلی چشمگیری نیز بدست خواهد آورد.
اما چرا او نمیگوید، اگر نیروهای روسیه در «کریمه» بمانند یا برای الحاق این شبه جزیره به روسیه تلاش کنند، روس ها عضویت در «G-8» را از دست خواهند داد؟ همچنین، تمام قراردادهای تجاری و نشست های اقتصادی با روس ها تحریم می شود. من ترجیح می دهم، بحران پیش رود و تحریم های در نظر گرفته شده علیه روس ها اعمال شود. مسلماً برخی نگرانند که اگر ما و اروپایی ها، تحریم های اقتصادی علیه روس ها وضع کنیم، آنها صادرات گاز طبیعی به اروپا و اوکراین را قطع خواهند کرد و یا از شرکت در مذاکرات هسته ای با ایران بعنوان یکی از اعضای 1+5؛ انصراف خواهند داد.
چنین واکنشهایی از سوی روسیه کاملاً محتمل است اما «پوتین» نیز نیاز دارد، همزمان با اینکه پیشرفت ناچیز سیاست های خود را زیر نظر دارد و از پس تأمین مشقت بار هزینه های تحمیلی ناشی از تحریم ها بر میآید؛ پیامدها و نتایج حرکت ها و اقدامات خود را در نظر بگیرد و ریسک از دست دادن بازارهای اساسی گاز طبیعی را به جان بخرد، آن هم در شرایطی که دیگر تولیدکنندگان؛ از جمله «ایالات متحده»، روز بروز مهم و مهمتر می شوند. همچنین، باید پرسید که آیا واقعاً «پوتین» از ایران می خواهد، یک دولت دارای تسلحیات هسته ای شود؟
مسئله این است که ما در تحمیل خواسته های خود، بدون اهرم نفوذ نیستیم و «رئیس جمهور اوباما» که بارها تأکید کرده، اقدام در اوکراین هزینه در پی دارد؛ باید مطمئن باشد که تنها یک اهرم نفوذ وجود دارد. این اهرم نفوذ برای کسانی که در خاورمیانه نشسته اند و رویدادهای رخ داده در «کریمه» را تماشا میکنند؛ اهمیت ویژه ای دارد. در حال حاضر، آنها نمونه دیگری از آمادگی روسیه برای مقابله با هنجارهای بین المللی و اقدام مبتنی بر قدرت خود را در برابر چشمان خود می بینند. رفتار رایجی که اغلب، تنها چیزی است که برای بیشتر رهبران خاور میانه اهمیت دارد.
بیشتر دوستان خاورمیان ای ما، اعتقاد دارند که «ایالات متحده» بشدت نسبت به مواجهه با چالش های منطقه ای که موازنه قدرت را به ضرر متحدان و منافع او در منطقه تغییر می دهد؛ بی علاقه است. اگر این روزها به اظهارات سعودی ها، اماراتی ها و اسرائیلی ها دقت کنید، تجربه رنج آوری از انتقاد به عقب نشینی آمریکا در منطقه را در خواهید یافت. می توان استنباط و نتیجهگیری آنها را به چالش کشید اما نمی توان نگرانی های آنان را انکار کرد. تردیدی نیست که شاید اساسی ترین دلیل رئیس جمهور برای سفر به عربستان سعودی و گفتن اینکه نه تنها سعودی ها، بلکه دیگر رهبران کشورهای خلیج فارس همچنان شرایط مناسبی دارند؛ همین نکته است.
این هفته «رئیس جمهور اوباما»، «نخستوزیر نتانیاهو» را ملاقات میکند، در حالیکه مذاکرات هسته ای با ایران و همچنین گفتگو با طرف های فلسطینی و اسرائیلی، روند و شرایط آینده گفتگوهای آنان را تعیین خواهد کرد؛ با این حال مسئله اوکراین، «کریمه» و رفتار روسیه، همچنان یک معمای پیچیده باقی خواهد ماند.
آیا در نظر ایران، رفتارهای روسیه بدین معناست که هنجارهای بین المللی چندان اهمیتی ندارند؟ تردیدی نیست که ما به یک واکنش قاطع در مورد مسئله «کریمه» نیاز داریم و ممکن است در مورد مسئله ایران؛ بین «رئیس جمهور اوباما» و «نخست وزیر نتانیاهو» مشاجره هم رخ دهد. «نتانیاهو» و همکاران او در خاورمیانه، ترجیح می دهند که آمریکا در موضوع «کریمه» پاسخی جدی و صریح به طرف روسی بدهد؛ چرا که آنان بدنبال نشانه هایی هستند که آمریکا، قدرت و رهبری خود را به رخ بکشد. صرف نظر از اینکه ایران، چگونه از این اختلاف بین روسیه و آمریکا بهره می برد، بیشتر رهبران و دولتمردان کشورهای خاورمیانه مایلند که آمریکا در مقابله با رفتارهای تحریک آمیز روسیه قاطعیت و جدیت از خود نشان دهد.
در حال حاضر، بسیاری در منطقه معتقدند که روس ها (و ایرانی ها) اقدام می کنند و حال آنکه ما فقط حرف می زنیم و هشدار می دهیم. این پاسخ که وقتی نمی توانیم، اقدام کنیم، باید بیانیه های شدیداللحن صادر کنیم و باید به واکنش های دیگران بی اعتناء باشیم؛ شایسته ما نیست. اما باید موضعگیری های معنادار را زیر نظر گرفت و آنها را دنبال کرد.
در وضع کنونی، باید آمریکا این گونه دیده شود که این کشور، بدنبال تهیه دامنه وسیعی از تحریم های سیاسی و اقتصادی و جلب حمایت ها در اوکراین است. کمک به ثبات اقتصادی اوکراین، یک تکلیف دشوار برای آمریکاست اما تحریم علیه روسیه را مهمتر می کند. باید دانست توجیه صرف هزینه ها، امروز به مراتب آسان تر از هر وقت دیگری است. کمک به اوکراین، همچنین واکنشی است به اقدامات روسیه و رهبری و قدرت «ایالات متحده» را یادآوری می کند و این نکته در خاورمیانه مؤثر خواهد بود.
دانستن اینکه سعودی ها در مورد قاطعیت ما در این زمینه نگرانی هایی دارند، بدین معنا نیست که ما دیگر نمی توانیم؛ آنها را بخوبی به چالش بکشیم. آنان از ما می خواهند که برای "تغییر موازنه قوا" در سوریه بیشتر کار کنیم و با ایرانی های مستقر در سوریه و منطقه، مستقیماً روبرو شویم. سعودی ها که با اقدامات روسیه در سوریه بشدت مخالفند، برای ابراز عینی این مخالفت؛ چندان حرکتی انجام نمی دهند. استدلال آنان مبنی بر اینکه آنان، نمیتوانند جایگزین «ایالات متحده» در منطقه باشند، درست است اما امروز هم؛ زمان مناسبی برای سرمایه گذاری "3 میلیارد دلاری" آنان برای تهیه تسلحیات روسی برای پشتیبانی نظامی از مصر نیست.
نشانه های آشکار اندکی وجود دارد که نشان می دهد، روس ها در کنار عرب ها برای کمک به تشدید جنایات جنگی علیه غیرنظامیان سوریه؛ هیچ هزینه ای پرداخت نمی کنند. طنز روزگار اینجاست که اثبات اقتدارمان در پاسخ به دخالت روسیه در «کریمه»، احتمالاً توجه دوستان ما در خاورمیانه را بدنبال خواهد داشت. واکنش ما، نمی تواند جایگزین اقدامات ما در خاورمیانه باشد اما میتواند؛ باب گفتگوهای جدیدی را با سعودی ها و دیگران باز کند. واکنشی که هم بر آنچه میتوانیم در سوریه انجام دهیم، متمرکز شود و هم به آشفتگی مصر پایان دهد و همچنین جوانب و ابعاد مذاکره در موضوع هسته ای ایران را به شکل سنجیده ای؛ در نظر بگیرد. اما اگر «ایالات متحده» با یک استراتژی کارآمد که تجاوز «پوتین» به خاک اوکراین را پاسخ دهد، ظاهر نشود؛ اقدام به گفتگو به مراتب دشوارتر خواهد بود.