به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، پس از ظهور اولین کارشکنیهای "فرانسه" و "لوران فابیوس" در روند توافق هستهای ژنو میان ایران وکشورهای 1+5، بسیاری از رسانهها از نقش "عربستان سعودی" در این اقدام خبر دادند.
همکاریهای سیاسی و قراردادهای سنگین اقتصادی و تسلیحاتی عربستان و فرانسه، حاکی از افزایش روابط این دو کشور است؛ افزایش روابطی که به نظر میرسد در نتیجه سیاستهای جدید آمریکا در "خاورمیانه" رخ داده است.
پیشینه روابط اما روابط فرانسه و عربستان به تازگی و درپی اختلافات آل سعود با آمریکا در منطقه پدید نیامده، بلکه دارای پیشینه تاریخی درازمدتی است.
روابط فرانسه و عربستان سعودی دارای سابقه تاریخی نسبتا طولانی مدتی است که از جمله نشانههای آن؛ نامه نگاریهای "شریف غالب" حاکم وقت مکه، با ناپلئون است.
همچنین "منندز سوگر"، کارشناس تاریخ، در کتاب خود با عنوان "روابط سعودی-فرانسوی در دهه 20 و 30 میلادی با بررسی اسناد کتابخانه ملک عبدالعزیز" گفته اس، در سال ۱۸۱۸ و در جریان درگیریهای حاکمان جزیرةالعرب با نیروهای عثمانی-مصری، فرانسه با ارسال مستشاران نظامی خود به عربستان، کمکهای قابل توجهی به این کشور انجام داد.
این روابط تا جایی پیش رفت که در سال ۱۹۳۱ توافقنامهای امنیتی میان فرانسه و عربستان در زمان پادشاهی "ملک عبدالعزیز" به امضاء رسید.
اما نگرانی پادشاه تازه به قدرت رسیده سعودی از پیشینه استعماری فرانسه، باعث شد تا آل سعود به سمت یک قدرت ناشناخته و نوظهور دیگر به نام "آمریکا" متمایل شود. با وجود تمایل آل سعود به سوی آمریکا، که از بارزترین نشانههای آن توافقنامه "کلنل" تحت عنوان "نفت در مقابل امنیت" بود (Stanford University Press, 2007)
، همکاریهای فرانسه و عربستان در قالب فعالیتهای تسلیحاتی فرانسه در این کشور ادامه داشت.
اما این روابط نیز در سال ۱۹۵۶ و با تجاوز نظامی فرانسه به مصر، از سوی عربستان قطع شد.
دلخوری آل سعود از ساکنان کاخ ورسای تا سال ۱۹۶۷ و سفر تاریخی "شارل دوگل" به عربستان ادامه داشت؛ سفری که نقطه عطفی در تاریخ روابط دو کشور به حساب میآید.از آن پس همکاریهای فرانسه و عربستان با عبور از سطح تسلیحاتی، وارد حوزههای اقتصادی و فرهنگی نیز شد، به طوری که در سال ۲۰۰۹ حجم مبادلات تجاری دو کشور به بیش از ۶۰ میلیارد ریال سعودی رسید (الغرفة التجارية الصناعية بالرياض 2003-2009)
محورهای استراتژیکفرانسه علیرغم آنکه یکی از کشورهای مطرح بلوک غرب به حساب میآید، اما عمدتا خواستار حفظ استقلال خود، حداقل در سطح ظاهری، در حوزه سیاست خارجیاش نسبت به آمریکا بوده است.
این اصرار فرانسویها در قالب اقداماتی همچون؛ خروج از رهبری مشترک ناتو در سال۱۹۶۶، (Raphaël Dargent, "Le 7 Mars 1966, De Gaulle Sort De l'Otan", Espoir, 146)، اجرای قوانین مربوط به جلوگیری از توسعه فرهنگ آمریکایی و کاهش ساعت پخش برنامههای انگلیسی زبان در رادیوهای فرانسه و همچنین مخالفت با تجاوز نظامی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ نمایان شده است.
گفتنی است؛ خاورمیانه یکی از آوردگاههای اصلی میان آمریکای نوظهور و فرانسه به عنوان یک استعمارگر با سابقه به شمار میرفته و این کشور همیشه در تلاش برای ایجاد نوعی "توازن قوا" میان خود و آمریکا در این منطقه بوده است.
این نقطه، زمینهای است برای همسو شدن منافع منطقهای عربستان و فرانسه؛ به این ترتیب عربستان سعودی که در سال ۱۹۴۴ برای جلوگیری از توسعه نفوذ فرانسه در منطقه با آمریکا نوظهور همپیمان شد، امروز و در نتیجه نگرانی از سیاستهای منطقهای جدید آمریکا به سمت همپیمانان دیرین خود بازگشته است. به نظر میرسد میزان حضور و نفوذ آمریکا و سایر قدرتهای اروپا و روابط آنها با کشورهایی همچون عربستان نسبت معکوس دارد؛ به عبارت دیگر هرقدر که روابط آمریکا باکشورهای همسوی خود در منطقه کاهش یابد، زمینه برای حضور جدی رقبای این کشور در خاورمیانه فراهمتر میشود.
از سوی دیگر عربستان سعودی نیز به دلیل وجود بحرانهای متعدد در اطراف خود و عدم توانایی این کشور برای ایستادگی در برابر کشورهای جبهه مخالف خود (محور مقاومت) به هیچروی چارهای جز یافتن متحدی همسوتر با سیاستهای منطقهای خود ندارد.
در همین راستا؛
فرانسه و عربستان، زمینه بیسابقهای را برای تکرار تجربه اتحاد استراتژیک خود در تاریخ یافتهاند، که تاکنون آن را در قالب قراردادهای سنگین تسلیحاتی و اقتصادی به پیش بردهاند. آینده روابط سیاستهای چند دهه گذشته فرانسه، مخصوصا در دوره "سارکوزی"، در منطقه شکست خورده است، به طوریکه بزرگترین دستاورد دولت سارکوزی طی سالهای گذشته، نزدیکی کشوری همچون قطر به فرانسه بود که به هیچ وجه نقش تعیینکنندهای در تحولات داخلی منطقه ندارد.
از این رو، دولت "فرانسوا اولاند"، ضمن کاهش روابط فرانسوی-قطری، درپی بازتعریف جدی سیاستهای فرانسه در منطقه، از جمله افزایش روابط با عربستان سعودی است.
از سوی دیگر، کاهش جدی سیطره فرانسه بر مناطق تحت سلطه خود در آفریقا و ظرفیتهای عربستان برای نفوذ در این مناطق، عامل دیگری برای ترغیب فرانسه به اتحاد با عربستان به شمار میرود.
در مقابل، آل سعود نیز از نقش فرانسه در معادلات بینالمللی برای ضربه زدن به رقبای منطقهای خود، از جمله "ایران" استفاده خواهد کرد.
به نظر میرسد، مقدمات یک "اتحاد استراتژیک" میان فرانسه و عربستان به طور کامل فراهم شده و عربستان سعودی، ناتوان از مدیریت تحولات منطقهای، محتاج همراهی قدرتهای جدیدی برای بقای خود در خاورمیانه است، همراهی که به طور حتم هزینه گزافی را برای این کشور در پی خواهد داشت.
انتهای پیام/