به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، امنیت ملی مصر به طور مستقیم با سه کشور همسایه آن مرتبط است، به طوری که لیبی در غرب،و سودان در جنوب، و نوار غزه و دولت فلسطین در شمال شرق این کشور واقع شده است. وجودتنش و بی ثباتی در هر یک از کشورهای همسایه مصر، این کشور را به ناچار تحت تأثیر قرار خواهد داد و بالعکس، بی ثباتی در مصر تأثیر مستقیمی در کشورهای همجوار آن دارد.
جغرافیای سیاسی همسایگان مصر:
مصر
در شمال خود 995 کیلومتر با دریای مدیترانه همجوار است و در شرق با دریای
سرخ 1941 کیلومتر، در شمال شرقی با فلسطین به طول 265 کیلومتر و با لیبی
1145 کیلومتر و در جنوب با سودان به طول 1280 کیلومتر مرز مشترک دارد.
تمرکز
اصلی این گزارش بر روی همسایگان مستقیم مصر خواهد بود از آن جهت که امکان
تبدیل به یک تهدید امنیت ملی مصر شود، به خصوص که در لیبی با مطرح شدن دولت
فدرال و حکومت خود گردان برقه و همچنین جدایی جنوب سودان و مشکلات تقسیم
آب رودخانه نیل و نیز مشکلاتی که در وضعیت نوار غزه و موضوع تونل ها ایجاد
شده است مشکل امنیتی و اقتصادی مصر نیز رو به افزایش بوده است.
1. همسایگی لیبی و مشکل سلاح و دعاوی دولت فدرالکشور
لیبی از زمان آغاز انقلاب 17 فوریه 2011 و بعد از آن شاهد مشکلات امنیتی
زیادی بین طرفداران نظام لیبی و معارضه بوده است به نحوی که حتی منجر به
ورود اسلحه به داخل جامعه و در دستان مردم لیبیایی شد و مناطق قبیله ای نیز
مسلح شدند به طوری که وجود سلاح در این مناطق مسئله امنیت قبیله ای آنها
را تحت تأثیر قرار داد و افراد عادی نیز مسلح به تجهیزات سنگین و پیشرفته
شدند.
در
طول انقلاب لیبی همه سلاح های انبار شده در مراکز نظامی برای مقابله با
قذافی به دست غیر نظامیان افتاد و مجلس انتقالی لیبی نیز از برگرداندن سلاح
ها عاجز شده بود. این امر موجب شد که بسیاری از لیبیایی ها اقدام به فروش
سلاح به تجار لیبیایی نمودند و آنها نیز با همتایان مصری خود در مناطق مرزی
قرارداد فروش و قاچاق اسلحه را تنظیم میکردند. ورود سلاح به مصر اثرات
امنیتی مخربی بر جای گذاشت؛ مخصوصاً وجود تونل های امنیتی بعد از فاصله
زمانی انقلاب 25 ژانویه در مصر بحران امنیت را در این کشور رقم زد. به
گفته آقای امیر عبدالهیان - معاون عربی و افریقایی وزارت خارجه- برای هر
لیبیایی سه اسلحه وجود داشت.
در همین زمینه سرتیپ عنانی حموده
معاون وزیر کشور مصر در امور امنیت استان «مطروح» نزدیک مرزهای این کشور با
لیبی از کاهش قاچاق اسلحه از لیبی به مصر خبر داد. پیش از این نیروهای
مصری تعدادی موشکهای ضدهواپیما، موشکهای میان برد و هزاران قبضه اسلحه در
مرزهای مصر با لیبی کشف و ضبط کرده بودند. می توان گفت تشدید تدابیر امنیتی
به ویژه از سوی سازمان اطلاعات جنگی و سازمان اطلاعات گارد مرزی به میزان
زیادی به خنثی سازی قاچاق اسلحه از لیبی به مصر از طریق زمین یا دریا کمک
کرده است.
گستردگی
مساحت و سختیهای کنترل کامل مرزهای بین دو کشور مصر و لیبی منجر شد که
حجم وسیعی از سلاح و مواد مخدر به مصر وارد شود و البته در این بین از سود
سرشاری که به این وسیله به جیب مسببان این قاچاق وارد میشود نباید غافل
شد. ورود سلاح به مصر تا حدی ادامه یافت که ارتش مصر در ماه مه 2012،
پنجاه عدد موشک زمین به زمین و نزدیک به 96 هزار و 400 فشنگ مختلف به علاوه
12 صندوق که حاوی 120 کیلوگرم حشیش بود را در "بحر الرمال" در جنوب منطقه
"سیوه" در مرز بین مصر و لیبی کشف کردند.
پس از سقوط نظام لیبی و
سرنگونی قذافی، تهدید دیگری از جانب لیبی متوجه مصر شد و آن زمانی بود که
در طی کنفرانسی که سیاسیون لیبی در 6 مارس 2012 برگزار کردند، منطقه
"برقه" ادعای استقلال کرد و خواهان حکومت مستقل شد و در طی آن احیای نظام
فدرالی و قانون اساسی 1951 را خواستار شد. این خواسته از طریق "بلوک
فدرالی" - متشکل از جبهه نجات لیبی- و بزرگان قبایل برقه مورد حمایت قرار
گرفت.
از طرف دیگر می توان ادعای استقلال منطقه برقه را ناشی از
عملکرد ضعیف مجلس ملی انتقالی و نیز ضعف دولت انتقالی به ریاست "عبدالرحیم
الکیب" دانست که پس از به حاشیه راندن و طرد قذافی از حکومت صورت گرفت به
نحوی که کیب 80 درصد از سفرای خود را از منطقه غربیه به خصوص مصراته و
الزنتان و طرابلس تعیین کرد. این چنین بود که لیبیایی ها احساس کردند
دولتشان در خطر بزرگی قرار گرفته است از آن لحاظ که دستاوردهای انقلابشان
در خطر قرار گرفته و همه فداکاری های لیبیایی ها از هر طایفه و قبیله به
هدر رفته است.
درگیری
های زیادی بین انصار الدعوه و مخالفان در گرفت و تقریباً همه شهرهای لیبی
شاهد برگزاری تظاهرات در اعلام مخالفت با این فکر بودند. کشتارهایی به پا
شد و لحن ارعاب و تهدید از جانب رئیس مجلس انتقالی لیبی، مصطفی عبدالجلیل
در خصوص رد هرگونه فکر فدرالی تشدید شد؛ تا آنجا که وی تهدید کرد اگر لازم
باشد برای جلوگیری از به وقوع پیوستن فکر فدرالی در لیبی از نیروی نظامی
نیز استفاده خواهد کرد.
در این چارچوب می توان گفت امنیت و ثبات
مصر از طریق دروازه غربی این کشور و بر وحدت دولت لیبی متوقف است و نه بر
تجزیه شدن کشور لیبی؛ چرا که استقلال منطقه شرقیه از کشور لیبی، مصر را که
در منطقه ژئواستراتژیکی واقع است با مشکل پیچیده ای در مرزهای غربی آن
مواجه می کند؛ همچنین با در نظر گرفتن اینکه منطقه شرقیه بیشترین چاه های
نفتی را در اختیار دارد و باعث شده است دیدگان جهانیان به این منطقه دوخته
شود و دولتهای بزرگ استعمارگر به این منطقه راه پیدا کنند.
علاوه
بر آن اعلان استقلال منطقه برقه باعث افزایش درگیری ها و مهاجرت ساکنان آن
به شهرهای دورتر از جنوب صحرا می شود، این موضوع زمانی سخت تر می گردد که
درگیری های بین قبائل "تبو" و "زویه" در جنوب این منطقه در شهر "کفره"
نزدیک مرز بین چاد و سودان و مصر برای رسیدن به استقلال و حکومت خود گردان
در نظر گرفته شود. شهر کفره منبع اصلی تأمین آب لیبی است همچنان که منطقه
برقه بیشترین میدان های نفت و ذخایر نفتی را در این کشور در بر دارد.
هنگامی
که به پراکندگی جمعیت در کشور لیبی نگاه کنیم می بینیم در همسایگی شمال
غربی مصر اعراب و بربرها قرار دارند و هر چه به سمت پایین بیاییم تیبوها و
افرادی که هویتشان کاملاً مشخص نیست قرار گرفته اند. بنابراین وجود اعراب
در لیبی به مصریان که عرب زبانند کمک شایانی می کند.
2. همسایه سودانی...جدایی جنوب سودان و معضلات امنیتی آببعد
از اعلام استقلال سودان در سال 1955م گروه های جنوبی این کشور خواستار
استقلال شدند؛ امری که مستلزم یک جنگ داخلی و ویرانگر بین جنبش آزادیبخش
مردم و حکومت مرکزی در خارطوم برای جدایی و رسیدن به استقلال بیش از یک دهه
بود. بالاخره در 9 ژانویه 2005 در نیفاشا توافقنامه جامع صلح بین دو طرف
امضا شد و طبق آن جنوب سودان به استقلال رسید.
البته
در 9 ژانویه 2011 نیز همه پرسی در مورد جدایی جنوب سودان صورت گرفت و
ساکنان آن منطقه به جدایی آن رأی مثبت دادند و جنوب سودان از 9 جولای 2011
دولت مستقلی داشت. از زمان جدایی جنوب سودان روابط شمال و جنوب سودان به
دلیل وجود تنش و بی ثباتی در برخی از مسائل برجسته شده که بین طرفین حل و
فصل نشده است.
چنانچه در 10 آوریل 2012 بحرانی بین دو دولت روی داد
که منجر به ورود نیروهای جنوب در منطقه هجلیج در جنوب کردفان شد و سودان
فقط از نصف تولید نفت خود توانست بهره ببرد و همین عامل بود که نگرانی را
در بین نیروهای سودانی برانگیخت و منجر به سیطره بر هجلیج در 29/4/2012 شد.
به طور کلی موضوع نفت و فراورده های نفتی مهم ترین عامل مناقشه بین سودان
شمال و جنوب بوده است.
ترویج
جدایی طلبی در برخی از مناطق سودان منجر به انفصال جنوب سودان شد و در
این بین سربازان سابق ارتش ملی برای آزاد سازی سودان در جنوب کردفان و
منطقه جنوب نیل آبی شورش کردند. این بدین خاطر بود که وعده های دولت که با
مشورت با ساکنان در مورد سرنوشت آنها در طول مذاکرات صلح بین دولت و جنبش
آزادیبخش مردم برگزار شده بود عملی نشد و نه از طرف جنبش آزادیبخش مردم که
خواسته های خود را فقط به رسیدن به استقلال محدود کرده بودند وفا شد و نه
از شمال سودان که نقش خود را در اجرای توافقنامه صلح به خوبی ایفا نکرده
بود و درنتیجه مسیر به این سمت رفت که نیروهایی که سلاح خود را به دولت
خارطوم تحویل ندهند دستگیر شوند.
بحران دارفور از دیگر موضوعاتی است
که در همسایگی مصر خصوصاً پس از امضای توافقنامه صلح دارفور در دوحه
درتاریخ 14 جولای 2011 موجب بروز تنش بین حکومت مرکزی و شورشیان جنبش آزادی
و عدالت - که البته وزنه ای در منطقه محسوب نمی شدند و تجهیزات نظامی نیز
نداشتند- در این منطقه شد.
این توافقنامه جنبش های دیگر نظیر جنبش
عدل و مساوات را که از بزرگترین گروه های موجود مسلح در دارفور به شمار می
رفت نادیده گرفت و این موضوع به این معنی است که این توافقنامه جزیی است و
فراگیر نیست؛ علاوه بر آن بیشتر جنبشهای شورشی در دارفور کمک به جنبش آزادی
بخش مردم را منع کرده بودند و بیشتر رهبران جنبشهای شورشی در جنوب مستقر
بودند و در جلو آنها رهبران جنبش عدل و مساوات قرار داشتند که خواستار وجود
پناهگاه امنی برای این جنبشها بودند.
در منطقه شرق سودان نیز
بیشترین سلاح علیه خارطوم استفاده شد به طوری که حتی از منطقه دارفور نیز
شدیدتر بود و این به خاطر تأثیر جدایی جنوب بود و پس از همه پرسی ژانویه
2011 از مردم جنوب، منطقه شرق خصوصاً شهرهای بحر الاحمر و الجزیره شاهد
درگیری ها و مطالباتی مبنی بر جدایی منطقه شرق بود.
علی رغم اینکه
رئیس جمهور جنوب سودان -سالواکیر- به حکومت مصر این اطمینان را داده بود که
جدایی جنوب سودان هیچ تأثیری در تغییر سهم آب دولتهای حوزه رود نیل نخواهد
داشت چرا که جنوب سودان از مشکل آب رنج نمی برد و وجود رودخانه های زیاد و
بارش فراوان مشکل آب این منطقه را حل کرده است، ولی نگرانی هایی از جدایی
جنوب سودان وجود داشت که در درجه اول پیامدهای منفی در امنیت آبهای نیل در
رأس آن قرار می گیرد.
سهم
مصر از آبهای نیل از دو منبع اصلی تشکیل می شود: 1. نیل آبی که از دریاچه
تانا در اتیوپی شروع می¬شود و از برخی زمین های جنوب سودان عبور می کند و
این منبع حدود 15% سهم آب مصر را تشکیل می دهد. 2. نیل سفید که زمینهای
جنوب سودان را به طور کامل قطع می کند و حدود 85% سهم آب مصر را از رود نیل
تشکیل می دهد. بدین ترتیب نگرانی قاهره از سناریوهای فروش آب دولتهای حوزه
نیل خصوصاً اتیوپی افزایش یافت در حالی که دولت جنوب سودان قانع شده بود
که قسمتی از سهم آب خود را به دولتهای حوزه پایین نیل بفروشد.
ممکن
است در آینده امنیت آبی مصر به خاطر افزایش اختلافات با سودان بر سر مسئله
نیل به خطر افتد چرا که جدایی جنوب سودان و قرار گرفتن در مرکز توجه
دولتهای نیازمند آب برای تجدید نظر در تقسیم آب نیل ممکن است نقل و
انتقالات در آبراه دو رود نیل سفید و دور سوباط را آسان تر کند و این یعنی
ممکن است سودان و مصر کمتر از رود نیل آبی بهره اقتصادی ببرند. پس در حالی
که مصر باید روابط خود را با جنوب سودان گسترش دهد، قاهره نگران این است که
دولت جنوب سودان-دولت جدید رودخانه سوباط- از مرزهای شمالی خود تجاوز کند.
3. همسایگی فلسطین: معضلات تونل های زیر زمینی و آثار حصار بر غزهدر
سایه افزایش درگیری های فلسطین و اسرائیل و همچنین افزایش اختلافات
فلسطینی- فلسطینی، موضوع تونل های غزه زمانی اهمیت دوچندان پیدا می کند که
تهدید واقعی برای امنیت و ثبات مصر در عرصه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی
محسوب می شود. شروع موضوع تونلهای فلسطینی به زمانی بر می گردد که اسرائیل
پس از سیطره حماس بر نوار غزه، محاصره نوار غزه و کرانه باختری را تشدید
کرد و هفت گذرگاه منتهی به این منطقه بجز گذرگاه رفح- که در جنوب نوار غزه
واقع است- را بست تا بدین وسیله عبور و مرور به نوار غزه را محدود کند و
فلسطین را در برابر خود تسلیم کند.
البته در 15 سبتامبر 2005
قراردادی با عنوان توافقنامه گذرگاه ها بین اسرائیل و فلسطین به امضا رسید
که طبق آن دولت فلسطین با همکاری مصر و با نظارت اروپا گذرگاه رفح را
اداره کنند. ولی اسرائیل همیشه شرایط و مفاد قرارداد را نادیده گرفته است و
مانع از عبور و مرور بازرگانان و افراد عادی از این گذرگاه شده و همچنین
از بازرسی اتحادیه اروپا نیز ممانعت به عمل آورده است که این عامل موجب
خسارتهای فراوان به اقتصاد فلسطین به میزان میلیاردها دلار و همچنین کشته
شدن دهها فلسطینی به خاطر ممانعت از خروج آنها برای معالجه و درمان شده
است.
نیروهای
مصری در طول دوران رژیم سابق گذرگاه مرزی رفح را در پشت حصاری که اسرائیل
آن را ایجاد کرده بود و در سایه اختلافات فلسطینی- فلسطینی دو جنبش حماس و
فتح بسته بودند تا اینکه بالاخره منجر به اقدام جنبش فتح برای انحلال جنبش
حماس شد و حماس اجرایی شدن این توافقنامه را رد کرد و استقلال خود را در
نوار غزه اعلام کرد و در آخر منجر شد که گلوگاه اصلی ساکنان غزه گرفته شود
به خصوص که اسرائیل نیز در سال 2009 در غزه جنگ تمام عیاری به راه انداخت.
در
نتیجه حصاری که اسرائیل بر روی نوار غزه ایجاد کرده بود و با توجه به بسته
بودن گذرگاه ها خصوصاً گذرگاه رفح، فلسطینیان با حفر تونل های متعددی -که
در واقع از نظر سیاسی غیرمشروع بود- بسته بودن گذرگاه های مرزی با مصر را
دور زدند. در ابتدا محصولات غذایی و سوخت و دیگر نیازهای حیاتی مهم مردم از
طریق این تونل ها به نوار غزه می رسید ولی کم کم این تونل ها به تهدید
بزرگی برای امنیت و ثبات مصر تبدیل شد به گونه ای که اتومبیل های مسروقه و
کالاهای قاچاق و اسلحه و مواد مخدر و تجارت انسان از این مسیرها انجام می
شد.
در این راستا سایت اسرائیلی والا گزارش داد که نسخهای از
گزارش صادره از وزارت خارجه آمریکا را بدست آورده است که نشان میدهد
آمریکا به مصر برای تامین امنیت مرزهای خود با غزه کمک میکند. بر اساس این
گزارش، واشنگتن دستگاههای پیشرفته به مصر ارائه کرده تا جلوی عملیات
قاچاق سلاح از ایران به نوار غزه از طریق شبه جزیره سینا و کانال سوئز را
بگیرد.
وزارت خارجه آمریکا تلاشهای قاهره برای تامین امنیت
مرزهایش را ستود. ارتش مصر به دنبال وقوع حوادثی در سینا از جمله کشته شدن
16 سرباز مصری توسط افراد ناشناس در رفح در سال گذشته، عملیاتهای امنیتی
در شبه جزیره سینا را به منظور مبارزه با مجرمان و گروههای مسلح آغاز کرده
است و در همین راستا اقدام به تخریب تونلهای واقع در مرز غزه با هدف
جلوگیری از قاچاق سلاح کرد.
هفت
سرباز مصری چندی پیش در صحرای سینا توسط افراد مسلح ناشناس ربوده شدند که
یک هفته بعد با تلاش ارتش مصر و طی عملیات گسترده در سینا، آزاد شدند و پس
از آزادی این سربازان، مرسی از قبایل سینا خواست تا سلاحهای خود را تحویل
دهند. این در حالی است که تعدادی از شیوخ قبایل سینا با استقبال از حضور
ارتش در صحرای سینا برای تامین امنیت ساکنان آن با هر گونه تحویل دادن
سلاحهای خود مخالفت کرده و گفتند که به دلیل اوضاع ناامن سینا بویژه پس از
انقلاب 25 ژانویه، داشتن سلاح ضروری است.
در همین زمینه «آن
پاترسون» سفیر آمریکا در قاهره در واکنش به گزارش سالانه درباره تروریسم که
وزارت خارجه آمریکا آن را صادر کرد، گفت که ما از دولت مصر و تلاشهای آن
برای تامین امنیت مرزها و برچیدن شبکههای جنایی و تروریستی حمایت میکنیم.
گزارش تروریسم بر اساس دستورات کنگره به منظور ارزیابی وقایع
مربوط به تروریسم بینالمللی در سراسر جهان صادر میشود و بخش خاصی از آن
به مصر و اقدامات دولت این کشور در رابطه با مبارزه با تروریسم بینالمللی
مربوط است. در این گزارش آمده است که فعالیتهای دولت مصر در سال 2012 در
زمینه مبارزه با تروریسم با توجه به چالشهایی که با آن مواجه است، خوب
بوده است.
منابع:
[1] "جوار مصر الجغرافي قراءة
في الإشكاليات الأمنية الكامنة"، مرکز المصری للدراسات و المعلومات، المصری
الیوم، 2012 نيفين العيادي، علی الرابط التالی:
http://www.almasryalyoum.com/news/details/319499
[1] محمد عاشور مهدي، "ليبيا ما بعد القذافي… میراث من التحديات"، الهيئة العامة
للاستعلامات، على الرابط التالي: http://www.sis.gov.eg/VR/35/4.htm
[1] نيفين العيادي، 2012، مركز المصري للدراسات والمعمومات،
www.asicenter.org
[1] نشست تخصصی در پژوهشکده مطالعات
استراتژیک خاورمیانه، تاریخ 12/3/92
http://fa.merc.ir/Group/EgyptandNorthAfricaStudies.aspx
[1] جمیل عفيفي، "مخاطر وتهديدات تواجه الأمن القومي المصري.. تهريب السلاح من الغرب"، صحيفة الأهرام 2012 علی الرابط
التالی:
http://digital.ahram.org.eg/articles.aspx?Serial=835269&eid=572
[1] المصري اليوم،.2012/5/25
[1] Cyrenaica
[1] سماح عبد الحميد، "جدل في ليبيا حول الفيدرالية مع انفصال برقة"، اليوم السابع، 6/3/2012 علی الرابط التالی:
http://www1.youm7.com/News.asp?NewsID=619543.UxGv3lKtv3M
[1] القدس العربي - 62012/3/
[1] سامي صبري
عبد
القوي،
"أزمة
الشمال: تحديات
ما بعد انفصال الجنوب
في السودان"، السياسة الدولية، أكتوبر 2011علی
الرابط التالی:
http://www.siyassa.org.eg/NewsContent/3/112/1854
[1] خالد حسن
النقيب،
تقليص
حصة
مصر
في مياه النيل انتياک للقانون الدولي، الأهرام المسائي، 142012/3/
[1] السيد مصطفى
أحمد
أبو
الخير،
المعابر
الفلسطينية رؤية قانونية، مؤسسة
النور
للثقافة
والاعلام، 2008
علی الرابط التالی:
http://egyptandworld.blogspot.nl/2007/04/blog-post_12.html
[1] فتحي عطوة،
"أزمة
المعابر
الفلسطينية.. مسئولية من؟"، صحيفة عكاظ، 2008 علی
الرابط التالی:
http://www.okaz.com.sa/okaz/osf/20080203/Con20080203170391.htm