اوضاع و نتایج پاس در لیگ دسته اول را رصد میکنید؟
پیگیر نتایج چند بازی آخر پاس بودهام و آخرین بازی تیم مقابل ایرانجوان بوشهر را هم تماشا کردم.
چرا پاس بزرگ به این روز افتاده که باید برای بقا در لیگ یک بازی کند؟
به نظرم درباره پاس اصلا بحث فنی معنا ندارد و برای رسیدن به ریشه مشکلات باید به چند سال عقبتر و زمانی که پاس را به استان همدان هبه کردند، برگردیم. در همان برهه خیلیها مخالف انتقال تیم ریشهدار و بااصالتی مثل پاس به شهرستان بودند اما مدیران بالادستی ورزش سرانجام کار خودشان را انجام دادند. پاس در تهران تماشاگر نداشت، اما پس از انتقال به همدان تماشاگر و هوادار پیدا کرد و این تنها مزیت انتقال تیم بود. پاس صرفا از بعد تماشاگر غنی شد اما در دیگر موارد خیلی متضرر شد. یادم هست همه کارشناسان و حتی مردم کوچه و بازار هم میگفتند انتقال پاس به شهرستان کار درستی نیست؛ اما دست آخر قهرمان ایران و آسیا را به همدان منتقل کردند.
ظاهرا عدهای از نمایندگان وقت مجلس از انتقال تیمها به شهرستانها استقبال میکردند.
طبیعی است که نمایندگان مجلس هم دوست داشتند شهرشان یک تیم لیگ برتری داشته باشد. مدیران وقت سازمان تربیت بدنی هم میگفتند هر استان باید یک تیم در لیگ برتر داشته باشد اما این طرح به هیچ عنوان کارشناسی شده نبود. نمایندگان میگفتند چون فوتبال ایران دولتی است، پس دولت باید یک تیم به استان ما بدهد. بر اساس همین تئوری میخواستند راهآهن را به ساری و نفت را هم به اراک منتقل کنند، اما خدا را شکر که نشد.
اما اوضاع پاس در دو سال اولی که به همدان منتقل شد و شما سرمربی این تیم بودید، بد نبود.
در سال اول استانداری از پاس حمایت کرد. در سال دوم هم تیم نتایج بدی نگرفت و چند هفته بالای جدول بودیم، اما وقتی دچار افت شدیم به شکل ناگهانی مرا برکنار کردند و محمود یاوری سرمربی شد. با مربیگری ایشان پاس نتایج خوبی نگرفت و با اصرار استانداری و هواداران پاس، یک بار دیگر هدایت پاس را پذیرفتم اما اتفاقاتی که در هفته آخر لیگ یازدهم رخ داد و با توجه به تبانیهایی که صورت گرفت، پاس فقط به دلیل تفاضل گل کمتر به لیگ یک سقوط کرد. من از عادل فردوسیپور گله دارم که چند هفته اتفاقات بازی پرسپولیس و سپاهان را زیر ذرهبین برد، اما در آن برهه پیگیر اتفاقات مشکوکی که سقوط پاس را به همراه داشت، نشد. مطمئن باشید اگر برنامه نود و رسانهها آن اتفاقات را دنبال میکردند، پاس به لیگ یک سقوط نمیکرد و حق به حقدار میرسید.
چه اتفاقاتی؟
در بازی هفته آخر که بین شاهین بوشهر و نفت تهران برگزار شد و در چند بازی دیگر اتفاقات مشکوکی رخ داد و در نهایت این دو تیم در لیگ برتر ماندند و پاس سقوط کرد.
چرا تیم ریشه داری مثل پاس در این دو سال نتوانسته به لیگ برتر برگردد؟
وقتی پاس با آن وضع به لیگ یک سقوط کرد ناخودآگاه دچار بحران شد و در همان روزها مدیریت باشگاه باید خودش را نشان میداد اما آقایان منافع شخصیشان را ترجیح دادند و به شکل تعمدی نخواستند تیم به لیگ برتر برگردد. همان سالی که تیم سقوط کرد، من و خیلی از بازیکنان میخواستیم بمانیم و تیم را به لیگ برتر برگردانیم اما مدیریت باشگاه با این پیشنهاد مخالفت کرد. همان سال و سال بعد، حدود 14 بازیکن را عوض کردند و این مسائل باید آسیبشناسی شود. کدام تیم طی دو سال 15ـ14 بازیکن عوض میکند؟ چرا کسی تحقیق نمیکند که در این دو سال چه اتفاقاتی در باشگاه پاس رخ داده است؟ اگر مدیریت باشگاه افکار درست و سالمی داشت، پاس این پتانسیل را داشت که در همان سال اول به لیگ برتر برگردد.
مدیریت باشگاه را عامل اصلی سقوط پاس میدانید؟
ضعف مدیریت باشگاه و دستهای پشت پرده. پاس لیگ یک برو نبود، تیم را با عبور و مرورهای مکرر به دسته پایینتر انداختند. اصلا کسی تصور نمیکرد تیمی مثل پاس، یک روز در لیگ یک به میدان برود و بنای این کار در هفته آخر لیگ یازدهم گذاشته شد. شاید اگر پاس هم در فدراسیون فوتبال نفوذ داشت و یکی از مسئولان باشگاه در فدراسیون سمتی داشت، به دسته پایینتر سقوط نمیکرد؛ همان طور که نفت در فدراسیون فوتبال مسئول داشت و همان یک نفر این تیم را در لیگ برتر حفظ کرد.
فکر میکنید اگر پاس در تهران میماند به لیگ یک سقوط نمیکرد؟
اگر تیم در تهران میماند در کانون توجه بود و آقایان به خودشان اجازه نمیدادند که تیشه به ریشه این تیم بزنند. به طور صد در صد هم نمیتوان گفت اگر پاس در تهران میماند، سقوط نمیکرد اما دستکم به این حال و روز هم نمیافتاد که برای بقا در لیگ یک تقلا کند. اگر در همان برهه هم پاس این گونه مدیریت میشد حتما سقوط میکرد. درباره دلایل سقوط پاس حرفهای زیادی برای گفتن دارم اما تیم اکنون به آرامش نیاز دارد و تعدادی از دوستان من هم هنوز در این تیم کار میکنند. فعلا ترجیح میدهم به جزئیات اشاره نکنم اما پس از اتمام بازیهای لیگ یک، در این باره به طور مفصل صحبت خواهم کرد.
پاس را چگونه میتوان به روزهای اوج برگرداند؟
تنها راه نجات پاس، برگرداندن تیم به تهران است و این اتفاق هم فقط در یک صورت رخ میدهد؛ پاس به استان همدان هبه شده و فقط در صورتی که استانداری تیم را نخواهد و بگویند که توان تیمداری ندارند و از پس هزینههای تیمداری برنمیآیند میتوان تیم را به تهران برگرداند. مسئولان ورزش کشور باید یک فکر اساسی به حال تیمی مثل پاس که این همه بازیکن به فوتبال ملی ایران تحویل داده، بکنند و مطمئن باشید که اگر پاس به روزهای اوج برگردد، فوتبال ملی ایران هم جان میگیرد.
پیشکسوتان پاس حاضرند برای نجات این تیم وارد گود شوند؟
من بارها با قدیمیهای باشگاه صحبت کردهام و اگر تیم به تهران برگردد حاضریم در پایین رده کار کنیم تا پاس را به روزهای اوجش برگردانیم. خیلی از پیشکسوتان باشگاه حاضرند حتی در لیگ دسته سوم هم برای پاس کار کنند و تیم را دوباره به لیگ برتر برگردانند. ما پیشکسوتانی مثل مهدی مناجاتی، حسن حبیبی و حشمت مهاجرانی را داریم که برای سربلندی پاس هر کاری میکنند. فراموش نکنیم که فوتبال ایران فقط دو تیم ستاره دار دارد که در آسیا قهرمان شدهاند؛ یکی استقلال و دومی هم پاس. تیم سومی وجود ندارد. من هم شنیدهام که تلاشهایی برای برگرداندن پاس به تهران شروع شده و خیلی امیدوارم که این اتفاق رخ بدهد و پاس که روزگاری کارخانه بازیکنسازی بود، بتواند به پیشرفت فوتبال کشورمان کمک کند.