به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران، سرجیو‌ سانچز‌ که به همراه زاپاتا‌ در تیم بسکتبال افرا به عنوان مربی بدنساز مشغول به کار بود از مدتی قبل با این تیم قطع همکاری کرده و به اسپانیا بازگشته است سانچز‌ از طریق ایمیلی نارضایتی خود از کار در افرا را ابراز کرده و خواستار امکان توضیح در مورد شرایط همکاری خود با تیم تهرانی شد.
 
** دو هفته پاسپورتم را نگه داشتند
 
 سانچز توضیح می‌دهد: یک ماه قبل دعوایی با سرمربی تیم داشتیم که بعد از آن پاسپورتم را نگه داشته و اجازه رفتن به تمرینات را هم به من ندادند با توجه به  نداشتن پاسپورت، امکان بازگشت به کشورم را هم نداشتم تا در نهایت با مراجعه به سفارت اسپانیا و صحبت در مورد قانونی نبودن این کار، پاسپورتم را برگردانده و بالاخره به اسپانیا بازگشتم.
 
وی ادامه داد: علاوه بر اینکه پول بلیت بازگشت و حقوق آخرم را ندادند مبلغ اجاره خانه‌آی که در آن ساکن بودیم را هم پرداخت نکرده و به همین دلیل صاحبخانه هر روز به آنجا مراجعه می‌کرد.
 
** تنها 6 ساعت تمرین می‌کردیم
 
 وی ادامه می‌دهد: تیم افرا در هر هفته تنها شش ساعت تمرین می‌کرد در حالی که کمترین زمان تمرین برای یک تیم اسپانیایی 12 ساعت است این شرایط تمرینی  تنها در دسته چهارم اسپانیا دیده می‌شود ما تنها در پیش فصل خوب کار کردیم و زاپاتا هم واقعا شرایط تیم کمک کرد به خصوص که سرمربی در بیشتر جلسات تمرینی حضور نداشت.
 
*** افرا باید سوم یا چهارم می‌شد
 
 وی با حمایت از هموطن خود تاکید کرد که همکاری فدراسیون بازاپاتا نشان از خوب بودن کار این مربی دارد و گفت: شروع لیگ برای افرا خوب بود اما زمانی که میگوئل‌ رفت و با تنها 6 ساعت تمرین در هفته تیم افت کرد و تعجبی نیست که در نهایت دهم شد در حالی که به نظرم این تیم بدون شرایط فعلی سوم یا چهارم می‌شد.
 
** امیدوارم بازیکنان سال بعد به تیم بهتری بروند
 
 وی اضافه کرد: از این ناراحتم که بسیاری از بازیکنان افرا  آینده بسکتبال ایران هستند و از ابتدا هم به آنها گفته شد که دو مربی اسپانیایی در تیم حضور دارند تا با حضور در افرا موافقت کردند اما در نهایت به ما اجازه ندادند آنطور که بلدیم، کار کنیم بازیکنان هم هیچ پیشرفتی در این فصل نداشتند اما امیدوارم سال بعد موفق به بازی در یک تیم  بهتر شوند.
 
سانچز تاکید کرد: می‌دانم که سرمربی تیم بعد از این صحبت‌ها جوابم را  درست مانند زمان سونسکا‌ و زاپاتا می‌دهد، اما وی در زمان حضورم هر روز از افتخار به خاطر کار با من می‌گفت.