به گزارش حوزه سینما
باشگاه خبرنگاران؛ ده نفر از کارگردانان بخش نوعی تجربه جشنواره فیلم فجر بیانیهای اعتراض آمیز را به دبیر این جشنواره صادر کردند.
جناب آقای رضاداد
دبیر محترم سی ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر
سلام
حالا که جشنواره سی ودوم به پایان رسیده است شاید اگرخبر دبیری شما برای سال آینده در مراسم اختتامیه جشنواره داده نمی شد، لزومی هم برای نوشتن این نامه وجود نداشت.اما حالا و در این روزها که شما استراحتی می کنید تا پس از آن برای تصمیم گیری درمورد نحوه اجرای جشنواره درسال بعد آماده شوید، وظیفه خود دانستیم تا با نوشتن این نامه آسیب شناسی بخش نوعی تجربه جشنواره سی ودوم را از دیدگاه شرکت کنندگان این بخش به اطلاعتان برسانیم تا شاید کمکی باشد برای بهتر برگزار کردن چنین بخش هایی در دورهای آتی جشنواره.
در روزهایی که هیات محترم انتخاب، فیلمهای بخش سودای سیمرغ جشنواره را معرفی میکرد و پیشنهاد برگزاری بخشی تحت عنوان نوعی تجربه از جانب ایشان مطرح شد، تصور ما براین بود که تصمیمی حرفه ای برای نمایش فیلمهایی که از نظر ساختاری، تفاوت هایی با فیلم های بخش اصلی دارند گرفته شده است .تا به این وسیله عملی شبیه همه فستیوال های بزرگ جهان اتفاق بیفتد و همانطور که بخش های اصلی جشنواره هایی مثل کن وبرلین و ونیز بیشتربه نمایش فیلم هایی که پرزرق وبرق اند می پردازند و فیلم هایی را که ساختارتجربی تری دارند در بخش هایی چون نوعی نگاه وافق ها وپانوراما جا می دهند،فستیوال فجرهم تصمیم گرفته که بعد از گذشت سی ودو دوره به این نوع فیلم ها بها دهد. غافل ازاینکه جشنواره درتصوراست که منتی بر سر فیلم سازان نوگرای کشورش گذاشته ومی خواهد برای این بینوایان هم جایی هرچند کوچک در جشنواره بازکند.و سر آغاز ماجرا ازهمینجاست که فیلم سازان ازاین منتی که برآنها گذاشته شد بی خبر بودند.
تفاوت این دو نگاه است که منجر به نوشتن چنین نامه ای می شود.چیزی که از نظر فیلم سازان بدیهی فرض شده،ازنظربرگزار کنندگان لطف و بزگواری قلمداد شده است.
پس نتیجه این می شود که فیلم های بخش نوعی تجربه در سالن مطبوعات دردوطبقه پایین ترازسطح زمین پخش می شوند وتصوربرگزارکنندگان این است که چون برج میلاد خود دربالای بلندی قراردارد، پس دو طبقه زیرزمین به واقع چند صد متری بالاترازهمه جاست!
صدای خانومی که دائما حضورعکاسان را برای شرکت در مراسم فرش قرمز فیلم های سودای سیمرغ گوشزد می کند، در سالن های کوچک پایین، بالاتر از صدای دیالوگ های فیلم شنیده می شود و این از نظر کاخ جشنواره یک اطلاع رسانی به حساب می آید در حالیکه حتی تابلوی کوچکی که نشان دهد فیلم های نوعی تجربه در کجای کاخ جشنواره پخش می شوند وجود ندارد.
در حالیکه منتقدان و نویسندگان مطبوعات برای نمایش برخی فیلم های این بخش در سالن اصلی جشنواره امضا جمع می کنند و درخواست می دهند، مسئولان جشنواره با وجود داشتن سانس خالی در این سالن،حتی فرصتی برای جواب دادن به این عزیزان که مخاطبان اصلی کاخ جشنواره اند،پیدا نمی کند.
اولین ردیف صندلی های سالن های کوچک برج میلاد، کمتر از دو متر با پرده فاصله دارند و نمایش ها در این دو سالن با پایین ترین کیفیت ممکن اتفاق می افتد وعزیزان مسئول حتی به این اهمیت نمی دهند که پایین پرده نمایش در این سالن ها از صندلی های ردیف های پشتی اصلا دیده نمی شود.
جلسات نقد و بررسی و گفتگو با اهالی مطبوعات برای هیچ فیلمی در این بخش طراحی نشده است و این فیلم ها که ظاهرا برای پیچیده بودن یا متفاوت بودنشان در این بخش جا دارند، بدون هیچ روشنگری ای از طرف فیلم سازان یا منتقدان ومخاطبان،به حال خود رها می شوند.
در سالن های مردمی هم نمایش ها به سالن کوچک سینما فلسطین وخانه هنرمندان محدودمی شود که از نظر تعداد صندلی کوچکترین سالن های این دوره جشنواره هستند که البته باید گفت هردوی این سالن ها از سالن نمایش اصلی فیلم های نوعی تجربه در برج میلاد بزرگ ترند که این هم به نوبه خود نکته جالبیست.
کمترین حجم مطالب نشریه روزانه جشنواره مربوط به این فیلم هاست،کمترین تعداد کارت دعوت صادر شده برای عوامل فیلم وهمین طورکمترین پوشش سایت رسمی جشنواره فیلم فجر،به این بخش اختصاص دارد.
وعده داده شده که فیلم های نوعی تجربه داوری می شوند اما نه داوران بخش اصلی ونه داوران بخش فیلم های اول،حتی یک فیلم از این بخش را نمی بینند وبیست وچهار ساعت قبل از اختتامیه اعلام می شود که داوری در این بخش تنها یک پیشنهاد بوده وتصمیمی برای داوری این فیلم ها وجود ندارد.
با دیدن مراسم اختتامیه هیچ کس حتی متوجه این نکته نمی شود که جشنواره فیلم فجر،بخشی به نام نوعی تجربه هم دارد ونه تنها از طرف مجری،داور،دبیر،وزیرودیگران اشاره ای به این بخش نمی شود ،حتی وله ای ،آیتمی ،پوستری،عکسی،بوقی،چیزی هم برای این فیلم سازان نواخته نمی شود که کسی دلخوش شود.
پس حق بدهید تنها می توان اینطوربرداشت کرد که جشنواره فیلم فجر سعی در پنهان کردن بخشی دارد که خود به جشنواره اضافه کرده است.
جناب رضاداد
تمام فیلم های بخش نوعی تجربه جشنواره فیلم فجر محصول بخش خصوصی هستند وضمن احترام به تمام فیلم های دولتی بخش سودای سیمرغ، که پولشان راازارگان های مختلفی که دغدغه بازگشت سرمایه ندارند گرفته اند،وتوسط تلویزیون دولتی وسایت ها وروزنامه های دولتی حمایت می شوند،باید در نظر داشت که این نوع رفتار تنها نتیجه اش بی اعتمادی بخش خصوصی به انجام تجربه های جدید درسینما خواهد بود در حالیکه به عقیده تعدادزیادی از منتقدان حاضر در همین جشنواره،وظیفه فستیوال ها پیدا کردن ایده های جدید وحمایت از صداهای تازه است،نه همراه شدن با فیلم هایی که فضای جشنواره تنها پیش درآمدی برای اکران های گسترده شان خواهد بود .
شما که خود دنیا دیده اید وبه این مهم آگاهید که اگر جشنواره ای با شجاعت فیلم هایی راانتخاب نمی کند،با همان شجاعت از سلیقه اش دفاع می کند وامکان نقد شدنش را برای مخاطبانش به وجود می آورد واگر فیلم هایی رابرای نمایش در هر بخشی می پذیرد،عدالت در اموررا فراموش نمی کند.
هرچند که حرف زدن از شجاعت وعدالت در این دوره جشنواره کمی غریب است.
امیدواریم که در سال بعد مدیریت شما براین جشنواره شاهد عدالت در نمایش فیلم ها وفرصتی برای تصمیم گیری مخاطبان برای برقراری ارتباط یا عدم ارتباط با آنها باشیم.درشکل فعلی ما تا قیام قیامت می توانیم مدعی باشیم که شرایط ناعادلانه باعث دیده نشدن فیلم هایمان است وشما می توانید پیش داوری کنید که این فیلم ها مخاطب گسترده ندارند.بگذارید در شرایطی یکسان مخاطب امکان انتخاب داشته باشد وفیلم خوب رااز بد تشخیص دهد.
اکنون که جشنواره سی ودوم به پایان رسیده لطفا به حدود بیست وچند روز قبل نگاهی بی اندازید وخود قضاوت کنید که آیا به نتیجه ای که می خواستید از برگزاری چنین بخشی برسید،رسیده اید یانه؟اگر جواب منفی است،بدانید که راه حل مثل همیشه پاک کردن صورت مساله نیست.حل کردن ان است. و در پایان این سوال مهم پیش می آید که به راستی حامی سینمای تجربی و جریان سازی که بارها برای این مرز و بوم افتخار آفریده کیست؟
والسلام
تورج اصلانی، مسعود امینیتیرانی، پناه برخدا رضایی، محمدعلی سجادی، کاوه سجادی حسینی، مهرشاد کارخانی، محمدرضالطفی، شهرام مکری، فرزاد موتمن، فرهاد مهران فر
انتهای پیام/ اس