بردهای ناپلئونی استقلال در لیگ سیزدهم و کیفیت نازلی که آبی‌ها در این فصل بروز می‌دهند، هواداران این تیم را راضی نکرده و افت فاحش تعداد تماشاگران این ادعا را ثابت می‌کند.استقلال اما مثل اغلب تیم‌های لیگ برتری روزهای پرفراز و نشیبی را سپری می‌کند و تیم قلعه‌نویی در اوج رقابت با رقبا دچار لغزش شده است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،  با حذف ناباورانه استقلال در جام حذفی نگاه نگران هواداران متعصب استقلال به بازی‌های باقیمانده تیم محبوب‌شان در لیگ برتر دوخته شده، اما مشکلاتی که در نهایت به قیمت از دست رفتن اولین جام شد، موقعیت این تیم را در لیگ برتر هم بشدت تهدید می‌کند. منصور پورحیدری، عضو هیات مدیره باشگاه استقلال و کسی که نامش با تار و پود این باشگاه گره خورده در توضیح​ افت تدریجی استقلال به دلایل متعددی اشاره می‌کند. پورحیدری از مشکلات مالی و بی‌برنامگی سازمان لیگ برای برگزاری مسابقات شکایت می‌کند، اما در نهایت سرمربی تیم ملی را به عنوان متهم اصلی این ماجرا معرفی می‌کند و برای امیر قلعه‌نویی سنگ تمام می‌گذارد.

استقلال در چهار بازی متوالی لیگ برتر برنده نشد​ و در جام حذفی هم به مس باخت. قبول دارید که تیم در شرایط بحرانی قرار دارد؟

نمی‌توان گفت اوضاع بحرانی است، اما باید ببینیم چه مسائل و مشکلاتی چنین روزهایی را برای استقلال رقم زد.

چه مشکلاتی؟

یکی از مشکلات عمده ما درگیری بازیکنان کلیدی با اردوهای تیم ملی و غیبت گاه و بیگاه آنها در تمرینات باشگاهی بود. قبل از شروع لیگ هم کرش دستور داد بازیکنان ملی‌پوش دو هفته استراحت کنند و به همین دلیل بازیکنان ملی‌پوشان استقلال فرصت بدنسازی را از دست دادند. تیمی‌که بخواهد با بازیکنان آماده لیگ را شروع کند، یک دوره شش تا هفت هفته‌ای می‌خواهد، اما استقلال در این دوره بازیکنان کلیدی‌اش را در اختیار نداشت و همین مساله روی عملکرد تیمی‌تاثیر منفی گذاشت. قلعه‌نویی معمولا در دوران بدنسازی حساسیت زیادی به خرج می‌دهد و روی آماده کردن بدن‌ها تاکید می‌کند، اما امسال بنا به دلایلی که اشاره کردم نتوانست بازیکنانش را به مرز آمادگی برساند. از طرفی بازیکنانی هم که ​ ابتدای فصل جذب کردیم، به موقع سر تمرینات حاضر نشدند و ​ دوران بدنسازی را بدرستی طی نکردیم. این مسائل را وقتی کنار میانگین سنی نسبتا بالای بازیکنان قرار می‌دهیم، دلیل اصلی ناآمادگی استقلال در این فصل ناخودآگاه مشخص می‌شود. البته فشردگی مسابقات این فصل را هم نباید نادیده بگیریم. استقلال از یک طرف درگیر لیگ قهرمانان بود و از طرف دیگر باید در لیگ برتر هم انتظارات را برآورده می‌کرد. در این حین مسابقه‌های جام حذفی هم شروع شد و همین فشردگی رقابت‌ها مصدومیت بازیکنان ما را به همراه داشت. استقلال می‌توانست فینالیست جام حذفی شود اما مصدومیت بدموقع بازیکنان و فشردگی مسابقه‌ها و ناآمادگی بدنی بازیکنان مانع شد.

تمام تیم‌های مدعی کم و بیش با مشکلات مشابهی دست و پنجه نرم کردند اما کیفیتی که بروز می‌دهند به مراتب از استقلال بهتر است. عده‌ای محافظه کاری و احتیاط بیش از حد قلعه‌نویی را دلیل افت کیفیت بازی‌های استقلال می‌دانند.

قلعه‌نویی​ بیشتر از یک ماه تمام بازیکنانش را در اختیار نداشته و با توجه به این مساله باز هم خوب نتیجه گرفته است. من معمولا قبل از تمرین با قلعه‌نویی صحبت می‌کنم و می‌دانم که او از شرایط فعلی استقلال راضی نیست. او مدام به من می‌گوید تیم از نظر بدنی با شرایط ایده‌آلش فاصله زیادی دارد. من هم تصور می‌کنم فوتبالی که استقلال در این فصل ارائه می‌دهد با فوتبالی که همه از تیم‌های قلعه‌نویی انتظار دارند فاصله دارد و در این فصل صرفا امتیاز گرفته‌ایم. الان هم که آقایان مدام می‌گویند لیگ باید تا بیستم فروردین به پایان برسد. ما از صعود تیم ملی به جام جهانی افتخار می‌کنیم، اما راهیابی تیم ملی به جام جهانی برایمان مشکل ساز شد و استقلال بیشتر از دیگر تیم‌های لیگ برتری از این اتفاق لطمه خورد.

از برنامه‌های آماده سازی کرش برای تیم ملی انتقاد می‌کنید؟

برنامه کرش برای برگزاری لیگ برتر، تمام تیم‌ها را تحت فشار قرار داده و متاسفانه مدیران فدراسیون فوتبال هم از روز اول به او اجازه داده‌اند مطابق میلش برای لیگ برتر برنامه‌ریزی کند. کرش صرفا به خودش فکر می‌کند و اصلا موقعیت باشگاه‌ها را در نظر نمی‌گیرد. سازمان لیگ هم با اجبار و اصرار سرمربی تیم ملی برنامه‌های او را اجرا کرده، اما کرش باز هم راضی نشده و دنبال حرف و حدیث است. او‌ ادعا می‌کند لیگ باید از این هم فشرده‌تر برگزار شود، اما خبری از برنامه‌های او نیست و این کارها برای کرش که در تیم‌های بزرگ دنیا مربیگری کرده، خوب نیست. برنامه‌های او جز صدمه زدن به لیگ و بازیکن و مربی چیز دیگری ندارد. تیم ملی ما قبلا هم به جام جهانی صعود کرده، اما باشگاه‌ها با چنین مشکلات و حرف و حدیث‌هایی دست به گریبان نبوده‌اند.

مشکل برنامه‌های کرش است یا سازمان لیگ در اجرای مسابقه‌ها ضعیف عمل می‌کند؟

البته که سازمان لیگ هم بیگناه نیست، چون باید کار خودش را می‌کرد. سازمان لیگ باید با یک برنامه‌ریزی و کار کارشناسی مسابقات را برگزار می‌کرد تا به بازیکنان فشار وارد نشود و مربیان هم در تنگنا قرار نگیرند. متاسفانه دوستان قصد دارند کرش را راضی کنند، در صورتی که اساسا لیگ است که تیم ملی منسجم را می‌سازد. حالا هم می‌گویند لیگ باید تا بیستم فروردین تمام شود و معلوم نیست چه بلایی بر سر بازیکنان خواهد آمد. اگر قرار باشد مسابقه‌های لیگ و جام حذفی با این فشردگی برگزار شود، مگر رمقی برای بازیکن ملی‌پوش می‌ماند که در اردوی تیم ملی حاضر شود و دو ماه بعد در جام جهانی کیفیت قابل قبولی را بروز بدهد.

به نظر می‌رسد فشردگی مسابقات تنها دلیل افت کیفی بازی‌های استقلال در این فصل نیست. فکر نمی‌کنید استقلال در بازار نقل و انتقالات هم ضعیف عمل کرد و تیم با جذب بازیکنان مورددار تضعیف شد؟

ما بر حسب توان مالی که داشتیم بازیکن جذب کردیم. این روزها یک بازیکن جوان حدود دو میلیارد تومان از باشگاه‌ها طلب می‌کند که پرداخت چنین رقم‌هایی در توان باشگاه استقلال نیست. همین امسال باشگاه رقیب ما چند بازیکن جوان جذب کرد، اما می‌بینید که همین باشگاه با گرفتاری‌های مالی دست و پنجه نرم می‌کند. ما از همان ابتدای فصل توان مالی نداشتیم تا بازیکن جوان و ستاره بگیریم و در حد بضاعت‌مان خرج کردیم. با این حال باز هم برای پرداخت قرارداد بازیکنان با مشکل مواجه شده‌ایم.

اما استقلال در پایان فصل یا بازیکن تمام شده جذب کرد یا بازیکنی که در حد و اندازه‌های استقلال نیست. مثلا احمد جمشیدیان که با جدایی نکونام و جباری هم در ترکیب قرار نمی‌گیرد یا مهدی نظری که در 25 هفته فقط یک گل به ثمر رسانده است.

بازیکنی مثل نظری خیلی برای ما زحمت کشیده، اما بازی کردن در تیم‌های بزرگی مثل استقلال و پرسپولیس شرایط خاصی ​می‌طلبد. بازیکنی که نتواند با فضای اطراف تیم‌های بزرگ کنار بیاید به مشکل برمی‌خورد. نظری اساسا بازیکن زحمت‌کشی است، اما قبول دارم که وقتی می‌خواهند عملکرد یک مهاجم را بررسی کنند به تعداد گل‌های زده او نگاه می‌کنند. در مورد احمد جمشیدیان هم باید بگویم وقتی در ابتدای فصل از او تست پزشکی گرفتیم سالم بود، اما چند روز بعد بشدت مصدوم شد و هنوز هم با این مصدومیت دست و پنجه نرم می‌کند. با وجود تلاش تیم پزشکی مصدومیت او دائم عود می‌کند و نمی‌تواند به ترکیب اصلی برسد. درباره دیگر بازیکنان هم باید بگویم توان مالی باشگاه در همین حد بوده است.

بعد از جدایی جواد نکونام، استقلال درهیچ کدام از بازی‌هایش برنده نبوده. جدایی نکونام تا چه حد در عملکرد تیمی‌ استقلال تاثیر داشته است؟

خیلی تلاش کردم جواد در استقلال بماند، اما او تصمیم گرفته بود برود و کسی هم جلودارش نبود. من و جواد چند جلسه با هم داشتیم اما هر بار بنا به دلایلی به جمع بندی نرسیدیم و در نهایت هم جدا شد. مسلما جدایی او و پژمان منتظری روی عملکرد تیم تاثیر منفی داشته و این واقعیت را نمی‌توان کتمان کرد. همانطور که با رفتن مجتبی جباری در تنگنا قرار گرفتیم و فرهاد مجیدی هم شب خوابید و صبح بیدار شد گفت می‌خواهد از فوتبال خداحافظی کند.

به نظر می‌رسد قلعه‌نویی هم ​ مدیریت سابق را ندارد. فکر نمی‌کنید در چنین شرایطی یک نفر باید بین قلعه‌نویی و بازیکنان وساطت کند؟

من بارها این کار را انجام داده‌ام. در همین مساله جواد نکونام، هیات مدیره باشگاه وظیفه گفت‌و‌گو با او را به من واگذار کرد. هم قلعه‌نویی و هم فتح‌الله‌زاده به وجود جواد نیاز داشتند، اما او تصمیم گرفته بود که به هر شکل ممکن از استقلال جدا شود و برود. من معمولا بین مربی و بازیکن وساطت می‌کنم و الحق و انصاف هم قلعه‌نویی هیچ وقت روی مرا زمین نزده است. نمونه‌اش ماجرای لگد زدن آرش برهانی به کلمن و مشکلاتی بود که دیگر بازیکنان به‌وجود آوردند. باور کنید کار کردن در تیم بزرگی مثل استقلال به حدی سنگین شده که گاهی مدیریت قلعه‌نویی هم جواب نمی‌دهد. البته امیر با مدیریت و هوش ذاتی‌اش تمام این مشکلات را از سر گذرانده و با این‌که چند بازیکن را از دست داده و چند بازیکن دیگر هم مصدوم شده‌اند، تیمش را صدرنشین لیگ برتر کرده است.

منتقدان می‌گویند، قلعه‌نویی هم مثل اغلب مربیان ایرانی لیگ نتیجه‌گرا شده و به فوتبال تدافعی متوسل شده است. شما این نظریه را قبول دارید؟

با این‌که استقلال ناچار به سمت نتیجه‌گرایی رفته موافقم، اما این‌که استقلال به عمد دفاعی بازی می‌کند، قبول ندارم. اصولا فوتبال ما طی دو سه سال اخیر بشدت افت کرده و لیگ امسال هم در مقایسه با سال‌های قبل از نظر کیفی دچار افت شده است. افت فوتبال باشگاهی ایران دلایل زیادی دارد، چون همه دنبال کسب نتیجه هستند و می‌خواهند پست و مقام‌شان را حفظ کنند. در تحلیل دلیل افت فوتبال باشگاهی ایران، فعلا به گفتن همین مسائل اکتفا می‌کنم، اما پس از پایان لیگ حرف برای گفتن زیاد است. مثلا همین حرف و حدیث‌هایی که درباره وجود فساد و زد و بند در فوتبال ایران مطرح شد آثار بشدت مخربی داشت. عده‌ای یکسری اتهام را بدون سند و مدرک مطرح کردند و ادعای آنها در هیچ محکمه‌ای به اثبات نرسید، اما اتهام وارد کردن به فلان داور و فلان مدیر، روی فوتبال ایران اثر منفی گذاشت.

البته انگ نتیجه‌گرایی فقط به قلعه‌نویی زده نمی‌شود و اغلب تیم‌های لیگ برتری به سمت و سوی نتیجه‌گرایی رفته‌اند.

وقتی شرایط برای فوتبال بازی کردن مهیا نیست، طبیعی است که تیم‌ها صرفا به کسب نتیجه فکر می‌کنند و مربیان هم دوست دارند به هر وسیله‌ای که شده نتیجه بگیرند و در کورس بمانند. دلایل افت بازی‌های لیگ برتر و نتیجه‌گرا شدن مربیان باید مورد بحث کارشناسان قرار بگیرد تا فوتبال ایران از ورطه سقوط نجات پیدا کند. مثلا کسی نیست که بگوید چرا دیگر بازیکن درجه یکی از دل تیم‌های پایه باشگاه‌های بزرگ متولد نمی‌شود. سال‌ها قبل چند بازیکن مثل مجتبی جباری، آندرانیک تیموریان، امیرحسین صادقی و... در تیم‌های پایه استقلال رشد کردند و به بالاترین سطح فوتبال ایران رسیدند، اما الان در تیم‌های پایه بازیکنی نداریم که بتواند جای آنها را بگیرد. در نتیجه لیگ از بازیکن خلاق و ستاره خالی می‌شود و تماشاگرهم اقبالی به تماشای مسابقات نشان نمی‌دهد. خیلی راحت به شما بگویم که خیلی از بازیکنان امروزی که فوتبال مهم‌ترین مساله زندگی‌شان است و از این راه ارتزاق می‌کنند، وقت چندانی در این رشته نمی‌گذارند. تمام این عوامل دست به دست هم داده و فضای نگران‌کننده امروزی شکل گرفته است.

اگر بخواهیم جزئی‌تر صحبت کنیم، فکر می‌کنید چرا استقلال دیگر آن بازی‌های هجومی‌ را به نمایش نمی‌گذارد و قلعه‌نویی هم دیگر آن مربی جسور سابق نیست؟

این‌که قلعه‌نویی مربی محافظه کاری شده را قبول ندارم. امیر در کنفرانس خبری پس از بازی استقلال و مس گفت اشتباه کرده که تیم را جلو نکشیده. بعد از این بازی هنوز امیر را ندیده‌ام، اما فکر می‌کنم در آن بازی هم مربی مقصر نبود. ما معمولا بازی‌های استقلال را با هم می‌بینیم و آنها را تجزیه و تحلیل می‌کنیم.

در تمام این بحث‌ها می‌بینم که تفکر امیر جستجو ی راهی برای باز کردن دروازه حریف است. ما باید ببینیم چه اتفاقی در فوتبال ایران رخ داده که اجرای تفکرات هجومی ‌به آسانی امکانپذیر نیست و دست مربیان برای ارائه فوتبال هجومی‌ و رو به جلو بسته شده است.

به نظر شما چرا در لیگ برتر کمتر شاهد ارائه فوتبال هجومی‌از سوی مربیان هستیم؟

یکی از دلایلش این است که بازیکنان امروزی کیفیت فوتبالیست‌های دو سه دهه قبل را ندارند. در حال حاضر استقلال در فاز تهاجمی،‌ چهار بازیکن مطرح دارد، اما در بحث اضافه شدن این بازیکنان در فاز هجومی ‌و بازگشت آنها در حالت دفاعی مشکل داریم. به نظرم این توانایی در خیلی از فوتبالیست‌های لیگ برتری وجود ندارد که بموقع اضافه شوند و بموقع برگردند و در حالت تدافعی به تیم کمک کنند، چون بدن‌ها آماده نیست. ما می‌بینیم که در خیلی از بازی‌های لیگ برتر، گاهی اوقات تیم‌ها در حالت حمله قرار دارند، اما یک بازیکن در محوطه 18 قدم حریف نیست؛ چون بازیکنان از نظر بدنی آماده نیستند.خیلی از بازیکنان پیش خودشان محاسبه می‌کنند که اگر رو به جلو حرکت کنند، می‌توانند برگردند یا نه؟! فوتبالیست‌های امروزی از نظر حساب و کتاب کردن خیلی پیشرفت کرده‌اند.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار