سرمقاله روزنامه های کیهان،خراسان،رسالت،وطن امروز و ...را میتوانید در این قسمت بخوانید.


در ابتدا ستون یادداشت روز،روزنامه کیهان را مطالعه میکنید که به مطلبی با عنوان«جشن عاشقان»نوشته شده توسط حسین شمسیان به چاپ رسید:


دیروز برای مردم ایران عید ملی بود و برای دشمنانمان عزای عمومی! مردم برای تحویل گرفتن سی‌وششمین پرنده عاشقی از دستان مهربان خدا، صبح زود راهی خیابان‌ها شدند. وقتی اسرافیل در صور دمید و مردم را به سور عمومی دعوت کرد، اسرائیل به گور خزید و به خود لرزید! سور و شادمانی به وسعت یک کشور و به عظمت یک ایران!دیروز قطره‌ها و جوی‌های کوچک به هم پیوستند و موج عظیم وحدت و همدلی از خزر به خلیج فارس و اروند رسید و ساحل والفجر 8 را دوباره طوفانی کرد تا یاد آنها که تن به طوفان بلا داده بودند برای همیشه جاوید بماند.دیروز همه سخنگوی نظام بودند! 75میلیون سخن‌گو، عجیب اما واقعی است! و عجیب‌تر اینکه حرف همه آنها یکی بود! اصلاً مردم، به زیاد حرف زدن عادت ندارند. بیشتر اهل میدان عمل هستند. آنها سی‌وپنج سال است که عملاً آمریکا را تحقیر کرده‌اند، چگونه؟ با حضور پرشور در عرصه‌هایی که تابلوی آن، در یک کلمه «مرگ بر آمریکاست».

دیروز در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر عطری روح‌نواز پیچیده بود، پیرمردی در وسط جمعیت، که نه، در پیشانی جمعیت حرکت می‌کرد پیشانی‌اش مطلع انوار الهی و پیام‌آور فتح و ظفر و تجلی آمال انبیاء بود و خط زیبای ابرویش خط مستقیم و دربست به بهشت سعادت بود و ظرفیتی به اندازه جهان داشت!پشتش به امام عصر(عج) بود و دست راستش روی دوش فرزندش سیدعلی. مردم او را دیدند! آنها را دیدند! همه دیدند حتی بچه‌هایی که تازه بدنیا آمده بودند! دیدند که او تکیه‌گاهش کجا بود و دستش حامی که بود!چهره‌اش دلربا بود و درخت‌ها به احترامش در زمستان جوانه زدند و چشمانش با یک نگاه بذر امید را در دل‌ها ‌رویاند و اینگونه شد که دیروز هر دلی نهالستان و باغستان امید بود.

پشت سر آنها چند قاب شقایق در دست چند پیرزن و پیرمرد باغبان بود عطرشان شهر را زنده می‌کرد و عکسشان عفت و عزم به زنان و مردان می‌داد. مردم دستان باغبان‌ها را می‌بوسیدند و از آن‌ها به تبرک بوی بهشت می‌گرفتند!دیروز مردم آمده بودند تا باز هم به آنها که یادشان رفته بگویند که فقط از «انقلاب» می‌توان به «آزادی» رسید و بقیه راه‌ها سراب است، حباب است! اصلاً حرف بی‌حساب است!
دیروز هیئت شیرخوارگان علی‌اصغر(ع) با هیئت جوانان علی‌اکبر(ع) همه جا حسینیه زده بودند تا انقلاب و مردم به آنها تکیه کنند!شیرخوارگان علی‌اصغری نسل پنجم با کالسکه از روی تانک‌ها و ناوهای آمریکایی گذشتند و جدیدترین گزینه نظام را روی میز گذاشتند و جوانان علی‌اکبری نسل سوم و چهارم برای ثبت‌نام بهشت صف بسته بودند تا نقد جانشان را به حساب معشوق واریز کنند تا به جای «یارانه» گرفتن، دل دادن «جانانه» را به رخ جهانیان بکشند و چشم حسودان را کور کنند!

دیروز دیوار بلند تحریم‌ها با موج انفجار مهیب «مرگ بر آمریکا» شکست و بر سر دشمن آوار شد تا بفهمند که نمی‌فهمند! نمی‌فهمند که تحریم تأثیری بر مردم ما ندارد! دیروز همه مردم از روی آمریکا رد شدند و تحریم‌ها را دور زدند! و دشمن مستأصل شد که مگر می‌تواند اسم 75میلیون ایرانی را به لیست تحریم شده‌ها اضافه کند!؟دیروز بزرگترین جلسه تفسیر قرآن در ایران برگزار شد و مردم همه باهم سوره فتح و نصر را تفسیر کردند و نمره بیست را از علامه مفسر، بخاطر میزان‌ترین تفسیر دشت کردند!دیروز مردم برای سلامتی نهال انقلابشان بازهم نذری دادند و در ایستگاه صلواتی، صدای صلواتشان تا عرش رفت و آسمان از لبخند خوشحالی پیامبر(ص) روشن شد و صدای دعای خیرش به گوش همه رسید. سر هر کوچه شیرینی عشق و نقل ظفر پخش می‌شد.

دیروز سبد عاطفه و ایمان مردم برای یکسال دیگر شارژ شد و مردم در صفی به وسعت مسیرهای راهپیمایی، آذوقه یکسالشان را از صاحب انقلاب گرفتند و فریاد زدند که ما غرق رحمت صاحب خانه‌ایم.  آمدند تا به وندی شرمن و آن یکی کودن بگویند انقلاب را ارزان نخریده‌اند که ارزان بفروشند و آنقدر این حرف را عاشقانه گفتند که گوهرشاد، همسایه ولی نعمت ایران از شادی دختران آزاد و نجیب کشورش شاد شد و از همان دور، دست دعا برایشان تکان داد! دیروز ماهواره‌های هواشناسی از شناسایی هوای ایران عاجز بودند! اصلا هوای عاشقی که قابل سنجش نیست! هوای ایران از قلب خورشید گرمتر بود و چشم هر حسودی را ذوب می‌کرد!

حتی کلاغ‌های خبرچین دشمن هم در برابر شکوه ملت ایران لال شده بودند! آنها اگر بخواهند هم نمی‌توانند عظمت ملت ما را ترسیم کنند! پس به غار بدبختی خودشان خزیدند تا شب هنگام بر سر سفره شیطان در «بی‌بی‌سی» کاسه‌لیسی کنند و در دویچه‌وله لیچار بگویند. آنها لال می‌شوند چون می‌دانند که بار دیگر یک حنجره با قدرت 75میلیون وات در مقیاس بیداری یک صدا نام نحس آمریکا را به زشتی صدا کردند و مرگ را برایش آرزو کردند! و اینگونه شد که آمریکا باز هم تحقیر شد به جز او، شریک هرزه‌اش، بریتانیای صغیر هم بار دیگر تحقیر شد و روباه پیر در چشم مردم ما از شغال هم پست‌تر شد!مردم با آئین احمدی(ص) و روشنی که داشتند آمده بودند تا راه و رسم شهریاری را به دنیا بیاموزند و ثابت کنند که نژادشان رضایی(ع) است و از سرچشمه زلال‌ محمدی(ص) و علوی(ع) که فخر آفرینش‌اند سیراب می‌شوند.
آمده بودند ثابت کنند که جواب معادله 5+1 هرچه باشد، از 75میلیون کوچک‌تر است!

دیروز اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا(ع) آمده بودند تا ثابت کنند که اگر آن روز امامشان 72 یار بیشتر نداشت امروز نایب‌ امامشان 75میلیون یار و فدایی فقط در عرصه ایران ‌اسلامی دارد و کربلا دیگر تکرار نمی‌شود! نه کربلا تکرار می‌شود و نه خانه‌نشینی پیشوایشان!همه فریاد زدند که ایران کوفه نیست و امان نامه کفر هرگز امضای یک ایرانی را نخواهد دید!در ظهر روز بیست‌ودوم و گرماگرم جشن انقلاب، مردم قلب‌هایشان را در دست گرفتند و به پیشگاه صاحب و امیر انقلابشان پیشکش کردند و روبه قبله ایمان نماز عشق خواندند و هم قسم شدند که هرگز تندیس پر تبلیس ابلیس در آمریکا را با محراب ابروی جانان عوض نکنند و برعهدشان با لاله‌ها و باغبان لاله‌ها باقی بمانند و سردرپای ایمانشان بدهند.  

امیر حسین یزدان پناه در مطلبی که با عنوان«پازل آمريکا براي مذاکرات کامل تر مي شود؟»در ستون یادداشت روز ،روزنامه خراسان به چاپ رساند اینگونه نوشت:

پازلي که تشخيص قطعات آن تا هفته هاي پيش کمي سخت به نظر مي رسيد حالا کم کم دارد تکميل مي‌شود و مواضع برخي مقامات آمريکايي، قطعاتي را شکل مي‌دهد که در نهايت ساختار اين پازل را تکميل مي کند و مسيري را زيرسازي مي کند که به مذاکرات جامع ايران و 1+5 منتهي مي شود. شواهد نشان مي دهد که آمريکايي ها بحث هايي غير از موضوعات هسته‌اي را به زمين مذاکرات کشانده اند. «موشک‌هاي بالستيک ايران» مهم ترين اين بحث‌هاست. موضوعي که مستقيماً ساختار دفاعي کشور را هدف قرار داده است. به اين مستندات توجه کنيد:

1- حدود 2 هفته پيش «جيمز کلاپر» رئيس جامعه اطلاعاتي آمريکا در گزارش سالانه خود به سنا گفت که «اگر ايران بخواهد سلاح هسته اي بسازد همه زيرساخت هايش را دارد اما هنوز تصميم نگرفته است و توافق ژنو شرايطي را ايجاد کرد که اگر ايران چنين تصميمي بگيرد ما آن را بلافاصله شناسايي خواهيم کرد.» واضح است که اهميت اين نظر بسيار زياد است اما يکي از مهم ترين جملات اين گزارش درباره ايران آن جايي است که او مي گويد: «ايران بزرگترين موجودي موشک هاي بالستيک را در خاورميانه دارد. پيشرفت هاي ايران در پرتاب حامل هاي ماهواره هاي فضايي [توسعه صنعت فضايي و] پرتاب موشک هايي با برد بلند، براي تهران انگيزه توسعه موشک هاي بالستيک قاره پيما را ايجاد مي کند.» (وب سايت اداره اطلاعات ملي آمريکا- 29 ژانويه 2014) اين گزارش جدي ترين نشانه، طي مدت سپري شده از امضاي توافق ژنو بود که از شکل گيري فضايي جديد براي تاثيرگذاري بر مذاکرات پيش رو با ايران حکايت مي کرد. در اين پاراگراف 2 موضوع هدف گذاري شده است:

الف- در منطقه اي که رژيم صهيونيستي بزرگترين زرادخانه توليد «موشک هاي بالستيک» و کلاهک هاي اتمي است، ايران به عنوان انبار موشک هاي بالستيک معرفي شده است.

ب- توسعه علوم فضايي ايران که موضوعي غيرنظامي و کاملا علمي و مبتني برفناوري هاي نوين است، عاملي براي توسعه «موشک هاي بالستيک» قاره پيما درايران توصيف شده است. «موشک هاي بالستيک» وجه مشترک اين 2 هدف است تا به اين ترتيب بخشي ازپازل آمريکا براي شکل دهي مذاکرات جامع آماده شود.

2- اين موضع را البته 10 روز بعد «وندي شرمن»، مذاکره کننده ارشد آمريکايي در کميته استماع سنا به زباني ديگر و البته با صراحت بيشتر تکرار کرد: «درست است که در اين 6 ماه (اجراي توافق ژنو) ما نتوانسته ايم جلوي توليد همه موشک هاي بالستيک ايران که مي‌توانند کلاهک هسته اي حمل کنند را بگيريم اما در واقع اين چيزي است که بايد براي رفتن به توافق جامع در نظر داشت و بايد بخشي از آن (توافق) باشد.» (فِري بِيکِن-4 فوريه 2014) «شرمن» صراحتاخبر از اين مي دهد که آمريکا قرار است در مذاکرات جامع براي رسيدن به توافق ژنو بحث موشک هاي بالستيک را هم روي ميز بگذارد.

3-اين پازل وقتي کامل تر مي شود که همزمان با مذاکرات نمايندگان آژانس و ايران در تهران، آسوشيتدپرس در خبري مدعي شد که «بازرسان آژانس فهرستي تهيه و به مقامات ايران تحويل داده و خواهان بررسي آن شده اند .دسترسي به برخي اطلاعات رايانه‌هاي تاسيسات هسته اي و مراکز توليد موشک ، برخي از موارد موجود در اين ليست است.»گرچه يک مقام ايراني حاضر در مذاکرات ديروز وجود چنين فهرستي را تکذيب کرد اما اصل وجود خبر آسوشيتدپرس مي تواند نشانه اي باشد که موضوع موشک هاي ايران در دستور کار فشار بر ايران قرار دارد.

4- در اين ميان اظهارات صريح سخنگوي شوراي امنيت ملي آمريکا ترديدي درباره نگاه آمريکا به اين موضوع باقي نگذاشت. حتي پس از واکنش ايران به طرح موضوعات موشکي در مذاکرات و «خط قرمز» خواندن اين بحث ها براي ايران، «برنادت ميهان» سخنگوي شوراي امنيت ملي آمريکا در اظهارنظري صريح از لزوم بررسي اين موضوع در گفت و گوهاي جامع سخن گفت: «ايران بايد به قطعنامه هاي شوراي امنيت مربوط به برنامه هسته اي خود رسيدگي کند و يکي از اين موضوعات تمام فعاليت هاي موشکي است که قادرند سلاح هسته اي حمل کنند...بنابراين اين موضوع بايد در طول مذاکرات جامع مطرح شود...»(واشنگتن فِري بِيکِن -10 فوريه 2014) تمام اين نکات و حقايق نشان مي دهد طرح برنامه موشکي ايران و پرداختن به اين موضوع در کنار تشريح ارتباط ميان برنامه موشکي ايران با توسعه صنايع و علوم فضايي، قطعاتي تامل برانگيز و هشدار دهنده براي پازل فشار و زياده خواهي در مذاکرات جامع را شکل مي دهد. پيش بيني اين رفتار آمريکا حدود 3 ماه پيش، در12 آبان از سوي رهبر انقلاب بيان شده بود: «...اگر يک روزى هم مسئله هسته اى حل شد - فرض کنيد جمهورى اسلامى عقب نشينى کرد؛ همان که آنها مي خواهند - خيال نکنيد مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه  ديگر را به تدريج پيش مي کشند: چرا شما موشک داريد؟ چرا هواپيماى بدون سرنشين داريد؟ چرا با رژيم صهيونيستى بديد؟ چرا رژيم صهيونيستى را به رسميّت نمى شناسيد؟ چرا از مقاومت در منطقه  به قول خودشان خاورميانه حمايت مي کنيد؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ مسئله اين نيست که اينها سرِ قضيّه  هسته اى با جمهورى اسلامى اختلاف پيدا کرده باشند...»

محمد کاظم انبارلویی مطلبی را با عنوان«اوج حماسه سياسي»در ستون سرومقاله روزنامه رسالت به چاپ رساند که در ادامه میخوانید:

ديروز ملت بزرگ و بيدار ايران با حضور حماسي در راهپيمايي يوم‌الله 22 بهمن چشم جهانيان و بويژه قدرت‌هاي بزرگ را مبهوت كرد.35سال استقامت و پايداري، 35 سال بصيرت و بيداري، 35 سال نشاط و سرزندگي در مبارزه با طواغيت جهان، 35 سال هوشياري در رصد فريب دشمنان اسلام و ايران، 35 سال پايبندي به قرآن و پيروي از احكام اسلام، 35 سال وفاداري به رهبري پاك و پيامبرانه امام خميني (ره) و رهبر مظلوم و معظم انقلاب اسلامي، 35 سال پنجه در پنجه استبداد و استكبار جهاني بويژه آمريكا و صهيونيسم بين‌الملل انداختن و بالاخره 35 سال ايثار، فداكاري، جانبازي و بر سر پيمان خويشتن خود با خدا ماندن... تصويري است كه امسال به مناسبت سال حماسه سياسي، ملت مسلمان ايران از خود در جهان واتاب داد.

گزينه حضور حماسي در صحنه از آغاز شكل‌گيري نهضت اسلامي امام خميني(ره) همواره پاسخ گزينه دشمن در جنگ سخت و نرم بوده است. اين گزينه برتري خود را همواره به گزينه‌هاي دشمن نشان داده است و تاريخ مي‌تواند به آن گواهي دهد. امسال اين گزينه شفاف‌تر از سال‌هاي گذشته بود.

مجمع روحانيون مبارز يك‌شنبه گذشته در آستانه برگزاري راهپيمايي عظيم يوم الله 22 بهمن با حضور در مرقد حضرت امام خميني(ره) با آرمان‌هاي مقدس امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي تجديد پيمان كرد. اين يك رويكرد مبارك است. مجمع روحانيون مبارز در فتنه 88 كارنامه قابل قبولي از خود در دفاع از نظام و ميراث امام خميني(ره) ارائه نكرد. آن هنگام كه رهبري مظلوم انقلاب اسلامي در پاسداشت از جمهوريت و اسلاميت نظام تمام قد در برابر اهل فتنه ايستاد و از حماسه حضور 40 ميليوني ملت در انتخابات رياست جمهوري دور دهم حمايت كرد، مجمع روحانيون مبارز همصدا با فتنه‌گران راه خود را از راه امام (ره) كه فرمود؛ "ميزان راي ملت است" جدا كرد.در حالي كه رهبري انقلاب اسلامي براي مهار فتنه در نماز جمعه تاريخي 29 خرداد خطبه خواند، مجمع روحانيون مبارز در روز 30 خرداد به عنوان اعتراض به اعلام نتايج انتخابات اعلام راهپيمايي كرد.

روز30 خرداد روز اعلام جنگ منافقين با نظام مقدس جمهوري اسلامي در سال 60 بود. لذا مجمع همصدا با منافقان و مخالفان نظام دستور سنگربندي خياباني و مقابله با جمهوريت نظام را صادر كرد. اما در همين مجمع انسان‌هاي ارزشمندي بودند كه ولو دير هنگام اعلام راهپيمايي را پس گرفتند و حاضر نشدند ننگ اعلام محاربه با نظام مقدس جمهوري اسلامي در كارنامه آنها ثبت شود. از آن هنگام به بعد تا عاشوراي سال 88 تمام كشور، نه تنها تهران دستخوش ناآرامي بود. كساني كه فتنه را كليد زده بودند، مي‌خواستند تا سرنگوني نظام آن را دنبال كنند در فتنه سال 88 ده‌ها نفر كشته شدند. آرمان‌هاي امام (ره) به سخره گرفته شد، شعارهاي انقلاب را معكوس كردند و حتي اهل فتنه نوك تيز حمله خود را به سمت اصل نظام گرفتند.

اما متاسفانه مجمع روحانيون مبارز در همه اين ايام ساكت بود و با سكوت خود از فتنه حمايت كرد. در همان زمان يك سئوال در ذهن متدينين مطرح بود كه اگر اين جماعت با منتخب ملت مسئله  دارند، چرا حمله خود را به شعارهاي انقلاب و اهداف امام نشانه گرفته‌اند؟ سئوال اين بود: وقتي تمثال مبارك امام (ره) را در دانشگاه تهران در 16 آذر 88به آتش كشيدند چرا عده‌اي در مجمع روحانيون مبارز كه قبل از انقلاب و بعد از انقلاب جانشان را براي امام فدا مي‌كردند ساكت بودند و حتي يك بيانيه خشك و خالي در محكوميت اين عمل زشت صادر نكردند؟
سئوال متدينين اين بود كه وقتي در عاشوراي 88 منافقان شعار مرك بر اصل ولايت فقيه را مطرح كردند، چرا اعضاي مجمع در برابر اين پديده شوم و خائنانه ساكت بودند؟

سئوال متدينين اين بود كه وقتي انقلاب اسلامي به بهانه دروغ تقلب در انتخابات توسط ارتش رسانه‌اي غرب مورد هجوم قرار گرفت، چرا مجمع در اين جنگ نابرابر سكوت اختيار كرد؟چرا آنان جايي كه بايد فرياد مي‌زدند و در كنار مردم و انقلاب قرار مي‌گرفتند ساكت بودند. اين سئوالات و ده‌ها سئوال در ذهن مردم بود كه بي‌پاسخ ماند. اكنون اين پرسش در ذهن برخي كه خود همگرايي با جريان فتنه داشتند و دارند هم وجود دارد، چرا سكوت؟ چرا سكوت؟لذا يك‌شنبه گذشته حضرت آيت‌الله موسوي بجنوردي يكي از اعضاي محترم مجمع روحانيون مبارز در مرقد حضرت امام مورد سئوال خبرنگار آرمان قرار مي‌گيرد. خبرنگار سئوال مي‌كند؛ "به نظر مي‌آيد مجمع روحانيون مبارز چند سالي بود كه آنچنان فعاليتي نداشت. دليل اين سكوت چه بود؟" ايشان مي‌فرمايند: "مجمع هر دو هفته يكبار جلسه تشكيل مي‌دهند و در اين جلسات اعضا در خصوص موضوعات روز داخلي و بين‌المللي اظهار نظر مي‌كنند... به دلايل معذوريت‌هايي كه به وجود آمده بود ترجيح مي‌دادند موضوعات جلسات در رسانه‌ها مطرح نشود، تشكل ما در هشت سال گذشته فعال بوده است. ما هميشه فعال بوده‌ايم و اكنون هم كه دولت تدبير و اميد براساس عقلانيت مشغول فعاليت است فضايي را براي ما به وجود آورده كه مي‌توانيم بهتر از گذشته فعاليت كنيم". هر كس كه اين توضيحات را بخواند در مي‌يابد كه اين پاسخ آن سئوالات نيست. كسي نگفته است شما مشروح مذاكرات خود را بياييد به مردم بگوييد. سئوال اين است چرا بر خلاف مرامنامه خود و برخلاف منشور برادري امام (ره) از نظام، ولايت فقيه، انقلاب و كشور در توفان  فتنه 88 دفاع نكرديد و در كنار مردم نايستاديد.

چرا همين اقدام خوب و شايسته‌اي را كه مجمع در 35 سالگي انقلاب در مرقد امام (ره) براي اعلام همبستگي با آرمان‌هاي بنيانگذار جمهوري اسلامي و مردم انجام دادند در سال 88 نكردند. اين كه ديگر هيچ هزينه‌اي براي آنها نداشت.اگر پس از شعار ننگين مرگ بر اصل ولايت فقيه منافقان در محرم 88 "مجمع" با حضور در مرقد مطهر امام (ره) از واضع اصلي تئوري ولايت فقيه دفاع مي‌كرد با تجديد پيمان با نظامي كه امام با خون و دل آن را بنيان نهاده بود حمايت مي‌كرد مي‌توانست كارنامه قابل قبولي براي فرار از سكوتي باشد كه اكنون قابل قبول نيست. اين كم‌ترين توقع مردم از شما بود و كم هزينه‌ترين اقدام از سوي شما، سئوال اين است چرا همين را دريغ فرموديد؟

امسال براي اولين بار پس از فتنه سال 88 مجمع روحانيون مبارز به مناسبت پيروزي انقلاب بيانيه داد. علي‌رغم كاستي‌هاي اين بيانيه بايد از آنها تشكر كرد. امسال مجمع با حضور در مرقد مطهر حضرت امام (ره) بيعت گذشته خود را با امام ومردم تجديد فرمود. مفهوم اين كار چيست؟ مفهوم اين كار شكست مفتضحانه اتاق فتنه در لندن، تل آويو و واشنگتن است. آنها مي‌خواستند بخشي از نيروهاي انقلاب و امام (ره) را از پيكر نظام جدا كنند. صبوري رهبري باعث شد دشمن اين آرزو را به گور ببرد. آقاي خاتمي به همين مناسبت نيز گفته بود؛ "براي تحقق حماسه سياسي مورد نظر رهبري بايد زمينه رفع كدورت‌ها فراهم شود". اين حرف درستي است. روز 22 بهمن بهترين روز براي رفع كدورت‌ها و پر كردن شكاف نخبگان است و لو آن شكاف به سنگيني يك فتنه باشد.

روز 22 بهمن روز تحكيم اتحاد ملي و انسجام اسلامي است. روز22 بهمن روز جمع شدن زير پرچم نوراني جمهوري اسلامي و پشت سر امام (ره) و رهبري است. هر كسي كه سخن از تفرقه و جدايي بزن به بيراهه مي‌رود و هر كس كه سخن از وحدت و آشتي به ميان مي‌آورد يك قدم از دشمنان نظام دور و ده‌ها قدم به دوستان نظام و انقلاب نزديك مي‌شود.ديروز خيابان‌ها مملو از جمعيت ميليوني ملت ايران بود كه فارغ از زبان، نژاد و قوميت اسلام و خدا را فرياد زدند و نام و ياد امام (ره) را گرامي داشتند و با رهبري معظم به عنوان تداوم بخش راه امام (ره) تجديد بيعت كردند.لذا از مجمع روحانيون مي‌خواهيم به برخي دوستان و رفقايشان كه امروز در حبس و حصر هستند و همچنان بر طبل تفرقه و فتنه مي‌كوبند بگويند؛ از خر شيطان بزرگ پياده شويد، ايستادن در برابر قرآن و ملت يك فكر بيهوده و عبث است، 35 سال اين تفكر به آزمون گذاشته شد و هر بار بدتر از بار قبل مردود شد. 

اي كاش بيعت با امام (ره) و حضور در مرقد مطهر بنيانگذار جمهوري اسلامي و واضع تئوري ولايت فقيه توسط "مجمع روحانيون مبارز" در سال 88 صورت مي‌گرفت. اي كاش بيانيه مجمع در سال 92 در مورد يوم الله 22 بهمن در بهمن 88 صادر مي‌شد. اما براي پيوستن به انقلاب، امام و مردم هيچ‌گاه دير نيست. بازگشت به اردوگاه انقلاب و همگرايي با مردم نشانه شكست دشمن در جنگ نرم عليه ملت ايران است. اعضاي مجمع با حضور در مرقد امام (ره) و راهپيمايي 22 بهمن امسال گامي براي تعظيم حماسه سياسي برداشت. اين گام يك رويكرد مبارك است و بايد آن را گرامي داشت.

روزنامه وطن امروز ستون یادداشت روز،روزنامه خود را به مطلبی با عنوان«می‌خواهند به ملت ما ضربه بزنند»نوشته شده توسط پرویز سروری اختصاص داد:

حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن امسال به صورت ویژه‌ای با شعار مرگ بر آمریکا عجین و پاسخ محکمی به یاوه‌سرایی‌های آمریکایی‌ها بود. این پاسخ از این جهت امسال قاطع‌تر از گذشته بود که آنها با موضوع مذاکره یک برخورد سلبی کردند و نشان دادند بیانات رهبر حکیم انقلاب مساله درستی بود که آمریکایی‌ها نه قابل اعتماد و نه به دنبال مذاکره واقعی هستند. غربی‌ها احساس‌شان این است که ما از روی ضعف وارد مذاکره شده‌ایم. اظهارات سخیف مقامات آمریکایی بر این دلالت می‌کند که آنها از میز مذاکره برای ضربه‌زدن به منافع ملت ایران می‌خواهند استفاده کنند. به همین دلیل رهبر انقلاب به مرکز کانون فتنه که آمریکاست، اشاره کردند و مشخصا این راهپیمایی نمایانگر پاسخ معینی به گزینه‌های روی‌میز آمریکا بود و آمریکایی‌ها باید بدانند که با ادامه این روند حتما امکان بزرگ و فرصت طلایی‌ای که ملت ما به آنها داده است را از دست می‌دهند و بعید است چنین فرصتی بار دیگر برای آمریکایی‌ها ایجاد شود. البته رهبر انقلاب فرمودند از برکات مذاکرات اخیر این بود که دشمنی آمریکا آشکار شد.

این فرمایش از جهات مختلف قابل تدقیق است. یک عده در داخل کشور ما تحلیل‌شان این بود که اگر ما باب مذاکره را باز کنیم، گره‌های اقتصادی کشور باز شده و در نتیجه آن بسیاری از مشکلات کشور حل می‌شود اما دیدیم نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه بر گره‌ها افزوده شد و این نشان داد رویکرد مقاومت راه‌حل پیشرفت کشور است. البته در جهت پیشبرد اهداف انقلاب همه به نحوی وظیفه دارند. یکی از وظایف اصلی در این بین بر عهده رسانه‌هاست تا با انتقادات سازنده مسؤولان را در جهت تحقق آرمان‌های انقلاب کمک کنند. البته ریاست محترم جمهوری در سخنرانی خود در روز 22 بهمن اظهارنظری کردند که باعث تعجب بود.

آقای روحانی گفتند در این 6 ماه گذشته از عمر دولت فضای مطبوعات بازتر شده است. این اظهارنظر درحالی است که در این مدت شاهد برخورد با برخی رسانه‌های منتقد دولت بوده‌ایم. گله ما از دولت یازدهم این است که متاسفانه شعارهایی که داده شد در بعد رسانه‌ها اصلا تحقق نیافته و رفتار دولت با رسانه‌ها رفتار بسته‌ای است. البته به نظر می‌رسد این اظهارنظر ایشان در حوزه آزادی مطبوعات شاید از این بابت باشد که رسانه‌های اصلاح‌طلب امکان بیشتری پیدا کرده‌اند و رسانه‌های اصولگرا کاملا در محدودیت قرار گرفته‌اند. حتی نوع حمایتی هم که وزارت ارشاد از مطبوعات دارد کاملا جهت‌دار و غیرعادلانه و غیرمنصفانه است. 

«فصل همدلی»عنوانی است که روزنامه جمهوری اسلامی در ستون سرمقاله خود به چاپ رساند:

فرا رسيدن سي و پنجمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي و حضور حماسي مردم در راه پيمائي يوم‌الله 22 بهمن حداقل دو پيام به همراه خود دارد. اول اينكه اين يك انقلاب موفق بوده كه توانسته خود را از كوران حوادث و انواع توطئه‌ها نجات دهد و نظام حكومتي متولد شده از خود را با اقتدار در صحنه نگهدارد و دوم اينكه وقتي مردم براي يك انقلاب بپاخيزند و پشتيبان آن باشند اين انقلاب بر تمام توطئه‌ها غلبه مي‌كند و هيچ قدرتي نمي‌تواند مانع ادامه حيات آن شود.مطالعه تاريخ انقلاب‌هاي جهان در دوران معاصر نشان مي‌دهد حتي انقلاب‌هاي مردمي درصورتي كه حضور مردم را در تداوم خود نداشته باشند، توسط نااهلان و نامحرمان مصادره مي‌شوند. به همين دليل، آنچه ضامن استمرار و حافظ هويت انقلاب‌هاست حضور مردم در صحنه است. انقلاب اسلامي به دليل پشتوانه پررنگ و پرقدرت مردمي در آغاز شكل گيري، توانست بسيار سريع و عميق به پيش برود و اندام‌هاي نظام برآمده از خود را به كارائي برساند. اگر اين انقلاب در چهارمين دهه از عمر خود همچنان در وجود مردم ايران نفوذ دارد به دليل همين پشتوانه مردمي و همدلي بي‌نظيري است كه مردم در زمان پيروزي داشتند. اين، سرمايه‌ايست كه امروز نيز انقلاب و نظام جمهوري اسلامي به آن نياز دارند.

تلاش‌هاي زيادي براي ايجاد تفرقه ميان مردم وجود دارد كه به مثابه يك آفت خطرناك، انقلاب را تهديد مي‌كند. اين تهديد متأسفانه فقط بيروني نيست بلكه از داخل نيز انقلاب و نظام جمهوري اسلامي تهديد مي‌شوند. از دشمنان انتظاري غير از تهديد وجود ندارد. بسيار طبيعي است كه قدرت‌هاي سلطه‌گر به دليل اينكه قيام مردم ايران عليه استبداد داخلي و استعمار خارجي منافع آنها را به خطر انداخته براي ناكام نمودن آن نقشه‌ها داشته باشند و برنامه‌ها اجرا كنند. با اينحال، از توطئه‌ها و تهديدهاي دشمنان خارجي نبايد هراسيد، اگر خطري انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را تهديد كند اختلافات داخلي و به جان هم افتادن گروه‌ها بر سر كسب قدرت است. اين، همان تهديد داخلي است كه بايد از آن برحذر باشيم و براي مقابله با آن با تمام توان تلاش نمائيم.

امام خميني كه محور وحدت و همدلي مردم براي شكل گيري انقلاب اسلامي و به پيروزي رساندن آن بودند، همواره بر اين واقعيت تأكيد مي‌كردند كه اين انقلاب هرگز از دشمنان خارجي شكست نخواهد خورد و اگر روزي خطري آن را تهديد كند قطعاً از داخل خواهد بود. درستي اين سخن واقع بينانه تا امروز به اثبات رسيده و همين تجربه كه تحميل جنگ و تحريم‌ها و تبليغات مسموم و فشارهاي سياسي خارجي نتوانسته‌اند كاري از پيش ببرند وضعيت آينده را نيز نشان مي‌دهد. قطعاً در آينده نيز دشمنان خارجي در توطئه‌هاي خود ناكام خواهند ماند و انقلاب اسلامي با قدرت و قوت تمام توطئه‌ها را به شكست خواهد كشاند بشرط اينكه انسجام داخلي حفظ شود و انقلاب از تهديد داخلي در امان باشد. توصيه امام خميني به مسئولين نظام اين بود كه با هم متحد باشند و نيروها و امكانات خود را عليه دشمنان مشترك بكار بگيرند.

آنچه امام خميني گفتند و توصيه كردند، متن قرآن كريم است كه ميفرمايد: "محمد رسول‌الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم."
توصيف قرآن از پيامبر گرامي اسلام و پيروان آن حضرت اينست كه آنها در برابر كفار شدت عمل نشان مي‌دهند ولي با همديگر مهربان و صميمي هستند. مهرباني و صميميت به معناي اين نيست كه همه يكسان فكر كنند و هيچ اختلاف نظري نداشته باشند بلكه مقصود اينست كه اصل را بر وحدت و همدلي بگذارند و اجازه ندهند اختلافات مانع تعامل آنها با همديگر شود. عمل به همين توصيه بود كه انقلاب اسلامي را به پيروزي رساند و ملت ايران را در جنگ تحميلي و انواع توطئه‌هاي خارجي غلبه داد.

اكنون با اينكه براي استمرار انقلاب و حفاظت از دستاوردهاي آن بايد پاي‌بندي بيشتري به اين توصيه امام خميني كه برگرفته از قرآن كريم است نشان دهيم، متأسفانه گفتارها و رفتارهاي رقباي سياسي با همديگر بگونه‌ايست كه گوئي در جهت عكس توصيه بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي و رهنمود قرآن كريم حركت مي‌كنند و به جاي "اشداء علي الكفار" اشداء علي انفسهم شده‌اند! اين، يك خطر بزرگ براي انقلاب و يك هديه بزرگ به دشمنان است. همه بايد منافع شخصي و گروهي را كنار بگذارند و به مصالح انقلاب و كشور و ملت فكر كنند. هيچ مجوز شرعي و عقلي براي كشاندن اختلافات به رسانه‌ها و محافل و مجامع عمومي و سطح جامعه وجود ندارد و جامعه بايد عرصه همدلي مسئولان و فعالان سياسي باشد.

دهه فجر انقلاب اسلامي، كه يادآور فداكاري‌هاي مردم و همبستگي آنها براي غلبه بر استبداد داخلي و استعمار خارجي است، و روز 22 بهمن كه روز غلبه لشكر الهي بر جنود شيطاني است، بايد فصل همدلي مسئولين و فعالان سياسي نيز باشد. مسئولان بايد در همدلي و هماهنگي با همديگر براي مردم الگو باشند. انتظار مردم از كساني كه مسئوليتي برعهده دارند اينست كه در پيروي از بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي و عمل به توصيه‌هاي ايشان پيشگام باشند و با عمل خود، ديگران را به وحدت و همدلي دعوت كنند.در روز 22 بهمن ديديم كه مردم سراسر كشور با سلائق مختلف به صحنه آمدند و در راه پيمائي سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي شركت كردند. اين حضور حماسي كه براي سي و پنجمين سال پياپي استمرار دارد، دشمنان انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را مأيوس خواهد كرد و راه را براي هرچه مقتدرانه‌تر عمل كردن مسئولان نظام در برابر سلطه‌جويان و مستكبران هموارتر خواهد نمود. مردم با اين حضور خود، به مسئولين و فعالان سياسي نيز مي‌آموزند كه روزهاي شروع سي و ششمين سال انقلاب اسلامي را به فصل همدلي تبديل كنند.

امیر دبیری مهر مطلبی را با عنوان«گزينه حضور ملت در برابر همه گزينه‌ها»در ستون یادداشت اول روزنامه تهران امروز به چاپ رساند که به شرح زیر است:


35سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی تردیدی وجود ندارد که این رویداد یکی از مهم‌ترین حوادث دوران‌ساز جهان معاصر بوده است. انقلابي كه براي «استقلال ايران»؛ «آزادي مردم»، «برقراري جمهوريت و مردمسالاري» و«حاكميت ارزش‌هاي الهي و اسلامي در همه شئونات كشور» آغاز شد و در بهمن 1357 به‌ثمر رسيد و در 35سال گذشته ضمن عبور از موانع و بحران‌هاي فراوان به بهاي والايي كه خون صدها هزار شهيد است به دستاوردهاي ارزشمندي رسيده؛ ولي همچنان براساس منطق استوار استمرار انقلاب، آرمان‌هاي نخستين را جست‌وجو مي‌كند. اين آرمان‌ها از چنان نيرو و قوت ودروني برخوردارند كه هنوز شور و حال انقلابي يك ملت را مثل روز‌هاي نخست بيدار نگه مي‌دارد و حماسه‌هاي با شكوهي مانند حماسه حضور مردم در راهپيمايي 22بهمن را رقم مي‌زند.

اميد است همه دست‌اندركاران و مديران و مسئولان كشور در بخش‌هاي مختلف با درك اهميت امانتي كه از جانب اين ملت بزرگ به آنها واگذارشده، خود را براي خدمت هرچه بيشتر و بهتر به ملت عزيز مهيا سازند و به‌طور خاص دستگاه ديپلماسي با تكيه بر اين حمايت و اراده سترگ ملي روند مذاكرات پيش رو را با قوت و اقتدار بيشتر براي افزايش منافع ملي در تعامل با قدرت‌هاي جهاني ادامه دهد و طرف‌هاي مقابل نيز به خوبي درك كنند كه مذاكره‌كنندگان و نمايندگان ملت در صحنه‌هاي مختلف جز در چارچوب خواسته‌ها و مصالح و منافع مردم توان و اختيار مذاكره و معامله‌اي نداشته و آنها نيز فقط با زبان تكريم و احترام و به رسميت شناختن حقوق حقه مردم ايران مي‌توانند با نمايندگان ملت مذاكره كنند.

ديروز در سالروز پيروزي انقلاب اسلامي مجددا مردم ايران با سلايق و ديدگاه‌ها و عقايد مختلف با وحدت‌نظر حول سه مفهوم مقدس يعني «ايران عزيز» و «نظام جمهوري اسلامي» و «انقلاب اسلامي» به خيابان‌ها آمدند و ضمن گراميداشت سالروز نهضت بزرگ اسلامي خويش با آرمان‌هاي نخستين اين انقلاب شكوهمند مردمي تجديد بيعت كردند.اما حضور شكوهمند ملت ايران در 22 بهمن امسال از جهاتي واجد اهميت فراواني است كه مي‌تواند زمينه‌ساز توفيقات كشور در عرصه‌هاي مختلف در روزهاي آينده باشد. مردم ايران در شرايطي با كشور و انقلاب و نظام و رهبر خود تجديد بيعت كردند كه در هفته‌هاي اخير مقامات آمريكايي به‌جاي اعتماد‌سازي و جبران مافات دشمني‌هاي گذشته در فضاي پيش امده بعد از توافق ژنو با خوي استكباري و مهاجمانه و گستاخانه مجددا به تكرار مواضع نابخردانه و شكست خورده خود در سال‌هاي گذشته پرداختند و با تهديد مردم ايران از وجود گزينه‌هاي مختلف روي ميز تصميم‌گيري مقامات كاخ سفيد سخن گفتند ادعايي كه حاوي تهديد‌هاي تكراري و پوشالي است.تهديدهايي كه در 35 سال گذشته در مواقعي مثل جنگ و ترور و كودتا كه جامه عمل پوشيده نيز تاثير بر عزم پولادين اين ملت عزت طلب و پيشرفت خواه نداشته است و عجيب است كه تصميم‌گيران آمريكايي با اين همه تجربه شكست در توسل به تهديد و زور باز به اين ريسمان پوسيده دست مي‌آويزند و گويي عقلانيت سياسي در واشنگتن دچار جزر و مد مي‌شود.

 در چنين شرايطي و با اين حضور ميليوني مردم در سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي مهم‌ترين پشتوانه قدرت و اقتدار دولت و دستگاه ديپلماسي كشور يعني حمايت مردمي به بهترين و صريح‌ترين شكل خود را نشان داده و پيام خود را به بدخواهان ملت در صحنه بين‌المللي رسانده است و آن پيام اين است كه آرمان‌هاي تاريخي اين ملت يعني پيشرفت و استقلال وآزادي و مردمسالاري ديني و حيات معنوي، آرمان‌هايي كاملا خردمندانه و صلح طلبانه و مترقي است و چنيني آرمان‌هايي به هيچ قيمتي قابل اغماض و عدول نيست و نه تنها آمريكا بلكه همه جهان هم به تعبير امام راحل عظيم‌الشان نمي‌توانند روي خواسته‌هاي بحق يك ملت متمدن و ريشه‌دار پا بگذارند و در اراده ملي كشور خدشه‌اي وارد سازند و بهترين گزينه آنها احترام و سر فرود آوردن در برابر اين آرمان‌هاست.

ستون یادداشت حمایت را میخوانید که مطلبی را با عنوان«با صلابت تر از همیشه»به چاپ رسانده است:

جویبارهای کوچک با عبور از کوچه ها و خیابان های فرعی  به هم می رسند و در خیابان های اصلی رود می شوند و آن گاه رودها در تجمع و وحدتی دیگر بار، در میدان اصلی حضور، دریایی می‌شوند که عظمت و صلابت آن، وصف ناشدنی است.داستان سی و پنج ساله مردم ما و ارتباط و تعاملشان با انقلاب اسلامی همین بوده است چه آن که قطره قطره جمعیت در اتحاد بزرگ ملی، به سان اقیانوسی از حضورِ پرشور و در عین حال با بصیرت می شوند و این گونه نگاه جهانیان را به سوی خود خیره35 سالمی سازند و این همان هنر بزرگ و نایاب مردان و زنان این مرز و بوم است؛ مردمانی برتر و متفاوت تر از هر جای دیگری از این کره خاکی.بی جهت نبود که روح خدا در وصفشان فرمود:   «من با جرأت مدعى هستم كه ملت ايران و توده ميليونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله (ص) و كوفه و عراق در عهد اميرالمومنين (ع) و حسين بن على (ع) مى باشند».

با وجود چنین مردم راسخ و معتقدی، وندی شرمن ها که هیچ، امثال نتانیاهو و اوباما و مرکل و بزرگ‌تر از آن ها هم عددی نیستند. حالا، گزینه روی میز بگذارند و تشر بزنند. ما را چه باک از این گستاخی های ذلیلانه که ما به نام خدا قیام کردیم و خدا بزرگ تر است و هم او ما را بس.امسال مهدی یاوران حقیقی چه حماسه ای در خیابان های سرزمین آریایی مان خلق کردند.جشن 35 سالگی انقلاب، متفاوت تر و زیباتر از گذشته، نمایشگر استحکام و اقتدار اقیانوس بی کران حضور مردمی بود که نشان دادند گرچه زخمی و خسته از رنج ها و مشکلات هستند اما یک باور عمیق دارند و آن هم این که نباید ولی و رهبر خود را در میانه دشواری ها و دشمنی های زورگویان، تنها بگذارند و دقیقاً به همین خاطر است که به طور خاص در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن، بیش از هر زمان دیگری، ندای تبعیتِ جانانه از ولی فقیه شنیده می شود.

راهپیمایی امسال اما تجدید بیعتی دوباره بود با پیر خمین و علی اکبرهای شهید او که در جای جای ایران عزیز، به ظاهر در خاک آرمیده اند و لیکن زنده تر از هر زنده ای نظاره گر ما و رفتارمان هستند.بی درنگ، وفاداری امت به خمینی کبیر و راه و مسلک الهی او و تبعیتشان از خلف صالحش، مقام معظم رهبری، در قاموس هیچ فرهنگ سیاسی ای نمی گنجد چه آن که چنین رسم و رسومی را باید در امتداد فرهنگ انتظار شیعی جستجو کرد.

و در آخر ستون سرمقاله روزنامه مردم سالاری را میخوانید که به مطلبی با عنوان«فرزندان انقلاب»نوشته شده توسط علی ودایع اختصاص یافت:


حماسه سياسي ملّت ايران، در سالگرد آغاز جمهوري اسلامي تکميل شد .11فوريه در 35 سال گذشته ايراني‌ها با تصاحب تيتريک رسانه‌هاي جهان و نمايش اقتدارمردمي،قدرت خود را به رخ جهانيان کشيده اند. پس از چندسال تنش ميان مقامات سياسي و نگاه حذفي با راهبرد اپوزيسيون پروري ، ديروز همه در کنار هم و با هم از انقلاب به آزادي رسيدند. منش جمهوري اسلامي با شعار نه شرقي و نه غربي، ريشه در استکبار ستيزي و مبارزه با استعماردارد. به روايت تاريخ به اجنبي‌ها هميشه چشم طمع به ايران داشته اند و از هيچ اقدامي عليه منافع ايرانيان فروگذار نکرده اند. امروز ديگر منافع کشورها در ميدان جنگ تامين نمي‌شود بلکه اين ديپلمات‌ها هستند که در مذاکرات پشت درهاي بسته و با واژگان حقوقي يکديگر را به چالش مي‌کشند. تهديدات مشترک و منافع مشترک آنها را به همگرايي سوق مي‌دهد و تناقض منافع تنش‌هاي ديپلماتيک و سياسي را حادث مي‌کند. در اين ميان يک موضوع و عرف کاملا پذيرفته شده وجود دارد،هيچ تفاهمي دائمي نيست و با اقتضاي زماني روابط به شکل معادلات درهم پيچيده تغيير مي‌کند.

 مشهود ترين نمونه آن حوادث کي يف است. آمريکايي‌ها در سال2004 با هدايت نارضايتي از سيستم حکومتي تحت امر روسيه انقلاب نارنجي را به پيروزي رساندند اما چند سال بعد در ميانه ادبيات تهاجمي محمود احمدي‌نژاد براي کسب حمايت کرملين در جريان تصوب قطعنامه شوراي امنيت عليه سازمان ملل دست به يک عقب نشيني استراتژيک زدند. روس‌ها به همراه چيني‌ها در 5قطعنامه شوراي امنيت عليه ملت ايران براي وضع تحريم‌هاي خصمانه دست خود را بالابردند. در آن روزها که جام جم به رسانه پاستور تبديل شده بود و چشم بر گلايه‌هاي مردم بسته بود،موضوع را سانسور کرد و امروز نيز همين نگاه به کرملين ادامه دارد. پس از روي کار آمدن دولت يازدهم رسانه ملي حرکت گذشته خود را به شکل معني داري تغيير داده است. رسالت يک رسانه واکاوي و بررسي مشکلات جامعه است؛اما چه مي‌شود که رسانه ملي در چرخشي 180 درجه‌اي از مجيزگويي دولت به بهانه گيري بني اسرائيلي مي‌رسد.

 دولت تدبير و اميد ضعف‌هايي دارد که بايد ضمن توجه به مخالفان نسبت به رفع آنها تلاش کند. در اين ميان ادبيات خس و خاشاکي زيبنده آقاي روحاني نيست. برخي به حق نگران معادلات ديپلماتيک دولت تدبير و اميد هستند که رئيس جمهوري به عنوان عالي ترين مقام اجرايي کشور بايد پاسخگوي آنها باشد اما منتقدان هم بايد با سعه صدر مسائل را مورد پردازش قرار دهند تا به همصدايي با رسانه‌هاي معاند مبتلا نشوند. رسانه عريض و طويل با هزينه‌هاي گزاف،در مقابل رسانه‌هاي خارج نشين که با مهندسي افکار عمومي اداره مي‌شود در رقابت است. نگاه پوپوليستي جام جم به مسائل ديپلماتيک که بيشتر پس از تفاهم نامه ژنوميان ايران و 1+5 نمود پيدا کرده است؛با نگاه غير حرفه اي و مسئله دار، هرروز مخاطبان بيشتري را به سمت نگاه مغرضانه رسانه‌هاي غربي سوق مي‌دهد. آمريکايي‌ها به هيچ وجه قابل اعتماد نيستند و هرکس که مدافع آنها باشد در ميان فرزندان انقلاب جايي ندارد اما اين موضوع باعث نمي‌شود که برخي رسانه‌ها از واشنگتن غول منفي و مهار نشدني بسازند.

در جريان 8 سال جنگ تحميلي عراق با فرزندان انقلاب کشورهاي متعددي ديکتاتوربعثي را همراهي مي‌کردند اما اين واقعيت تاريخي همانند موضوع قطعنامه‌ها ناديده گرفته مي‌شود. اين موضوع در عمق ماجرا تقابل قهرمانانه ايراني‌ها را با دشمنان منهدم مي‌کند و از طرف ديگر فرزندان انقلاب را در جريان مذاکرات به گوشه رينگ نبرد با 1+5 پرتاب مي‌کند. در ايالات متحده و حتي کشورهاي اروپايي رسانه‌هاي دولتي سعي مي‌کنند در چارچوب ديپلماسي رسانه‌اي به عنوان يارپنهان در مذاکرات همراهي کنند،اتفاقي که متاسفانه در ايران و پس از لغو اوليه تفاهم‌ها ايجاد نشد. ديپلماسي انقلاب به هيچ به اين معني نمي‌تواند باشد که ايران با جهان سر جنگ دارد. تهران در طول 35 سال گذشته هيچ و به کشوري را مورد تهاجم قرار نداده است و همواره از خود دفاع کرده است و اين نقطه تفاوت جمهوري اسلامي با حکومت‌هاي داعيه دار حقوق بشر و دموکراسي است.مردم ايران همواره صلح‌طلب بوده‌اند اما در مقابل هرگونه تهاجمي جوابي پشيمان کننده داده اند در اين ميان ادبيات تهاجمي حتي در واژگان پارسي جايي ندارد.

 ديروز، در ميان شوق پرچم ايران جاي بعضي فرزندان انقلاب اسلامي خالي بود. چند روز پيشتر پنج مرزبان ايراني توسط گروه موسوم به جيش‌العدل از گروه‌هاي تحت امر القاعده ربوده شده‌اند و بسياري از رسانه‌هاي ايراني متاسفانه در اين مورد هم نتوانستند نمره قبولي کسب کنند تا کاربران ايراني در فضاي مجازي با عنوان ‎freeiraniansoldiers# ميدان دار ايجاد همدلي عليه اين اقدام تروريستي شوند. کمپين «سربازان ايراني را آزاد کنيد» پس از ايجاد کمپين «جين پوش‌هاي انقلابي» که عليه سخنان بنيامين نتانياهو ايجاد شد ؛ دومين نمايش قدرت ايراني‌ها در فضاي مجازي و فيس بوک است و نشان مي‌دهد که از فضاي مجازي با قدرتي بسيار بيشتر از رسانه‌هاي ديداري و شنيداري مي‌توان بهره برد. پاکستان به عنوان مهد القاعده و طالبان شناخته مي‌شود.

در حالي که اتهامات سنگيني عليه اسلام آباد و آي اس آي به عنوان سازمان اطلاعات اين کشور مطرح است آنها نتوانسته اند اقدام قابل تاملي در مورد پرورش تروريسم وهابي و سلفي‌گري انجام دهند. در حالي که زمزمه تحويل بمب‌هاي اتمي عربستان توسط پاکستان هرروز بلندتر مي‌شود، اسلام آباد در نهان اقدامات خصمانه خود را گسترش داده است. مردم ايران براي آزادي فرزندان انقلاب اين حق را براي خود قائل هستند که وارد خاک پاکستان شده و با گروه جيش‌العدل وارد نبرد تن به تن شوند. پاکستاني‌ها در مورد اقامت پنهاني بن لادن در ابيت آباد نيز در مقابل جامعه جهاني به وظيفه خود عمل نکردند و حالا در مواجهه با گروه‌هاي تروريستي که عليه ايران اسلامي در حال فعاليت هستند نيز اقدام موثري انجام نمي‌دهند و اين موضوع در ذهن ايراني‌ها حک خواهد شد.




اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار