بیان احساسات و ادراکات و مطالبات جمعی، یکی از جلوه‌های زندگی انسان‌هاست. هر جامعه‌ای برای انعکاس بیرونی خواسته‌های خود، از قالب‌های گوناگونی استفاده می‌کند.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،  اگاه با نقوش برجسته روی دیواره‌های سنگی، منظور و مراد اصلی خود را می‌رساند و گاه برای انتقال پیام از آتش و دود استفاده می‌کند. زمانی هم برای نشان دادن احساسات و عواطف خود اعم از خرسندی و خوشحالی یا ناخشنودی و کدورت خاطر حتی از حرکات سر و صورت نیز بهره می‌گیرد.

یقینا نماد و نشانه‌ها که هر یک دربرگیرنده پیام خاصی هستند، جزو شناسه‌های فرهنگی یک جامعه به شمار می‌آیند. در هر یک از حوزه‌های تمدنی، علائم مشخصی برای انتقال پیام وجود دارد که برای اعضای آن جامعه شناخته شده است. در میان ابزارها و قالب‌های ارتباطی شاید بتوان از «شعار» به عنوان یکی از نمادهای برتر انتقال پیام نام برد. چون اساسا این مفهوم یکی از ابزارهای مناسب و موثر در حرکت‌های اجتماعی مردم است که البته در تاریخ معاصر اهمیت و اعتبار بیشتری یافته است. گاه شعار همه چیز یک حرکت اجتماعی به حساب می‌آید و با بررسی آن می‌توان به اهداف بسیاری از نهضت‌ها، قیام‌ها، حرکت‌های فکری و عقیدتی یا اقتصادی و فرهنگی پی برد.

عموما طراحان شعار، احساس و عواطف مخاطب را مورد توجه قرار می‌دهند. هر چقدر شعارها با فرهنگ عمومی جامعه تناسب بیشتری داشته باشد، در جلب قلوب موفق‌تر خواهد بود.

در انقلاب اسلامی ایران، شعار، جایگاه ویژه‌ای دارد و بررسی دقیق آنها، ماهیت سرایندگان را مشخص می‌کند. در طول دوران حاکمیت پهلوی دوم، گروه‌های سیاسی در مواجهه با رژیم، مطالبات خاصی را عنوان می‌کردند که در شعارهای آنها نمود پیدا می‌کرد. بررسی این شعارها نشان‌دهنده این است که خواسته‌ها از تنوع و گوناگونی فراوانی برخوردار است که بررسی دقیق آنها یکی از زمینه‌های مناسب پژوهش است. هر چقدر طراحان و ارائه‌کنندگان شعار با معیارهای فکری و اخلاقی و اعتقادی جامعه هماهنگی بهتری داشت، با اقبال عمومی بیشتری نیز مواجه می‌شد. در غیر این صورت، قضیه کاملا برعکس بود. در همین زمینه ناکامی و کامیابی جریان‌های سیاسی در انقلاب اسلامی قابل تحلیل است. می‌توان در بررسی شعارهای انقلاب اسلامی، دسته‌بندی‌های شکلی و محتوایی ذیل را برشمرد.

تقسیم‌بندی شکلی

رایج‌ترین شکل شعار، بر مبنای ارائه آن به صورت شفاهی بوده است. مردم به مناسبت‌های مختلف اقدام به تجمع، راهپیمایی یا تحصن می‌کردند. در چنین مواقعی مناسب با نحوه مواجهاتشان با نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم شاه، شعار سر می‌دادند. مثلا اگر احتمال حمله نظامی سربازان وجود داشت، طبیعی بود اجتماع‌کنندگان به شعارهای کوتاه و منقطع بسنده می‌کردند؛ نظیر الله‌اکبر، خمینی رهبر و مرگ بر شاه.

زمانی هم بود که به واسطه یک مقطع حساس تاریخی، تجمع اعتراض‌آمیز چند هزار نفری شکل می‌یافت. در این صورت شعارها معمولا طولانی و در اوزان عروضی و ادبی مشخص و همراه با بیان کامل مصرع و بیت بود. چون در چنین مواقعی امکان برخورد مأموران با راهپیمایان به علت تعداد زیاد آنها بعید به نظر می‌رسید و معترضان، فرصت بیشتری برای سر دادن شعار داشتند. در این زمینه می‌توان به تجمع میلیونی تاسوعا و عاشورای سال 57 و راهپیمایی‌های عظیم مردم در زمان نخست‌وزیر بختیار و ورود امام به میهن اشاره کرد. مثلا:

تاسوعا قرار ما / عاشورا قیام ما

عاشورای حسینی / پیروزی خمینی

عاشورا، عاشورا / قیام ملی ما

یا بعد از انتخاب شاپور بختیار به مقام نخست‌وزیری، مردم این شعار را می‌دادند:

کابینه بختیار یک حیله جدید است

برنامه خمینی،‌ برچیدن یزید است

یا این که:

بختیار، بختیار، ز خوبی‌ات دم مزن

می‌شناسد تو را ز کودک و مرد و زن

نه مرغ توفانی، نه موج دریایی

تو گرگ خونخواری، تو نوکر شاهی

یا

ز خلق ایران هشدار / به شاهپور بختیار

تاجر سرمایه‌دار / ناجی شاه خونخوار

نمی‌دهیم اختیار / مرگ به هر سازشکار

در بعضی مواقع از پلاکاردها و دیوارنوشته‌ها برای بیان مفاهیم و شعارهای سیاسی، اقتصادی استفاده می‌شد.

عمده مطالبی که در این صورت به عنوان شعار و پیام اصلی راهپیمایان در پلاکاردها و اعلامیه‌ها درج می‌شد، در قالب جملات طولانی و مفصل بود. برخی اوقات از شبه‌جمله و عبارات کوتاه نیز استفاده می‌شد. چنین پیام‌هایی را به صورت دیوار نوشته‌ها نیز در جریان انقلاب اسلامی شاهد بودیم. مهم‌ترین شعاری که در این خصوص می‌توان به آن اشاره کرد «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» بود. برخی از گروه‌های سیاسی غیرمذهبی هم در بسیاری از مواقع از دیوارنوشته‌ها و پلاکاردها استفاده می‌کردند و به این وسیله اهداف خود را القا می‌کردند که شعاری نظیر «نان، مسکن و آزادی» از آن جمله بود. برخی شعارها نیز متناسب با موقعیت و به عنوان پیام رسمی ملت در قبال یک تهدید یا اعلام موضع در برابر حرکت تبلیغی رژیم روی دیوارها نوشته می‌شد.

مثلا برای پاسخگویی به ادعاهای رسانه‌های گروهی رژیم که همواره بحث مشروعیت و مقبولیت سلطنت و ادامه حکومت پهلوی را مطرح می‌کردند و مدعی بودند که: «سلطنت، موهبتی است الهی که توسط مردم به شاه ودیعه داده می‌شود» این دیوار نوشته جلب توجه می‌کرد:

«مرگ، موهبتی است الهی که ملت به شاه اعطا خواهد کرد». یا به خاطر شهرت محمدرضا پهلوی به خونخواری و ستمگری روی دیوار، این جمله حک می‌شد:

«زالو، مکیدن خون را از شاه آموخت.»

یا در مقابل اظهارات بختیار، آخرین نخست‌وزیر رژیم پهلوی و ادعاهای پرطمطراقی که برای خواباندن شور انقلابی مردم مطرح می‌کرد، این شعار دیواری پاسخ او بود:

«بختیار می‌گوید، تظاهرات و انقلابات مردم، تفریحی است و حتما کشته شدن مردم را هم تفریحی می‌داند.»

گاه ملت برای القای بهتر منظور و مراد خود و همچنین برقراری یک فضای عاطفی از نمادها و نشانه‌ها استفاده می‌کرد. در اوج مبارزات نهضت مردمی، زمانی که ارتشیان مسلح در مقابل مردم صف کشیده بودند و گلوله‌ها را به سمت راهپیمایان نشانه گرفتند، به جای گلوله، شاخه‌های گل روی ماشه‌های نیروهای مسلح جای گرفت و این شعار سر داده شد.

«ارتش بگو جواب گل گلوله است؟»

شاید هدیه گل و طرح چنین شعاری، جزو مؤثرترین شعارهای مردم در این دوره بود که تا حدود زیادی رژیم را درمقابل این شیوه‌های رفتاری نمادین، خلع‌سلاح کرد.

تقسیم‌بندی محتوایی

شعارهای انقلاب اسلامی را به لحاظ محتوایی می‌توان به چند دسته تقسیم کرد.

برخی شعارها حمایتی است. یعنی گروه‌های سیاسی در مورد همراهی یا عدم همراهی با انقلاب و نهضت مردم، موضع خود را در قالب سر دادن شعار عنوان می‌کردند. گاه شعارها درخصوص حمایت از افراد و شخصیت‌ها بود؛ مثل:

خمینی، خمینی قلب من باند فرودگاه توست

ما همه سرباز توایم خمینی / گوش به فرمان توایم خمینی

درود بر شریعتی / معلم شهید ما

گاه شعار در حمایت از طبقه، قشر یا گروهی بوده است:

صف نفت، صف نان / حقه شاه بی‌دین

درود بر برزگر / متحد کارگر

برخی شعارها هم در حمایت از ملل مستضعف و ستمدیده جهان بود مثل:

ملت چرا نشستین / ایران شده فلسطین

بعضی شعارها هم در مخالفت با اشخاص، طبقه، قشر، نهاد، سازمان و دولت‌های بیگانه بود، مثل:

سرنگون باد رژیم استبدادی خاندان پهلوی

پیروزی نهایی / اخراج آمریکایی

آمریکا توخالی است / ویتنام گواهی است

غیر از شعارهای حمایتی یا مخالفت، شعارهای سیاسی، مذهبی، اقتصادی و میهنی را نیز می‌توان جزو دسته‌بندی محتوایی ذکر کرد. با بررسی شعارهای این دوره، می‌توان دریافت که شعارهای مذهبی و پس از آن، شعارهای میهنی بیش از همه مورد توجه مردم قرار داشتند. در بعد مذهبی، مردم معمولا حوادث انقلاب را با وقایع تاریخ صدراسلام و بخصوص قیام کربلا منطبق می‌کردند.

سکوت هر مسلمان / خیانت است به قرآن

عاشورا عاشورا / قیام ملی ما

برقرار می‌کنیم حکومت عدل علی را / سرنگون می‌کنیم رژیم پهلوی را

شعارهای ملی و میهنی که مورد توجه قرار می‌گیرد، بیشتر بر حفظ ارزش‌هایی مثل استقلال کشور و تمامیت ارضی تأکید داشت، نظیر:

به سلطه جویان شرق و غرب / فروش خاک ایران هرگز

قسم به مردم، قسم به میهن / ننشینم از پا تا مرگ دشمن

در جریان انقلاب، برخی از شعارهای اقتصادی هم با زمینه‌های منبعث از فلسفه‌های کمونیسم و سوسیالیسم سرداده می‌شد، مثل:

دولت سرمایه‌دار / دشمن نوع بشر

نان، مسکن، آزادی / حکومت مردمی

کارگر نفت ما / حامی سرسخت ما

که البته در جریان انقلاب، بسیاری از این شعار‌ها با توجه به این که با فرهنگ تناسبی نداشت، کم‌کم به فراموشی سپرده شد. مردم به جای توجه به این شعارها، به پیام‌ها و آرمان‌هایی که پیوندی بین مضامین انحصاری با مفاهیم دینی داشت، روی خوش نشان می‌دادند.

کارگر، کشاورز / اسلام حامی توست

در مجموع همان طور که در سطور پیشین آمد، شعار انقلاب اسلامی و توجه مردم نسبت به آن، با فرهنگ جامعه و ارزش‌ها و هنجارهای مورد تائید توده، پیوندی مستقیم دارد. در جریان انقلاب دیدیم شعارهایی با محتوای دینی، بیشتر مورد توجه مردم قرار می‌گرفت تا پیام‌ها و اهدافی با مضامین اقتصادی یا سیاسی صرف و مغایر با بینش مذهبی که مدنظر گروه‌های سیاسی بود.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار