گویا نیازی نباشد تا به عطاران توضیح داده شود که یک فیلم از اجزای مختلفی تشکیل شده است؛ مثلا اسکورسیزی، که در فیلم عطاران نام او و صحنه‌هایی از فیلم هایش نمایش داده می‌شود را درنظر بگیریم؛ او هم فیلم می سازد، رضا هم... .

به گزارش خبرنگار حوزه سینما باشگاه خبرنگاران؛ رضا عطاران؛ یعنی باید بخندی مگر اینکه ضدش ثابت شود. خب، مشکلی نیست، می خندیم. دیگر چه؟! یعنی یک فیلم تنها با خنده منعقد می شود؟ چیز دیگری لازم نیست؟

گویا نیازی نباشد تا به عطاران توضیح داده شود که یک فیلم از اجزای مختلفی تشکیل شده است؛ مثلا اسکورسیزی، که در فیلم عطاران نام او و صحنه‌هایی از فیلم هایش مثل کازینو، گاو خشمگین و راننده تاکسی نمایش داده می شود را درنظر بگیریم؛ او هم فیلم می سازد، رضا هم... .

چه بگویم؟ بگذارید برای بعد!

و اما بعد... ! شاید از سفرهای خارجی تان فیلم تهیه کرده باشید؛ احتمالا چیزی شبیه به ردکارپت شده است. شاید هم وسوسه شده اید که تصاویرش را تدوین کنید و بصورت یک فیلم در آورید. ایده ی بدی هم نیست! می توانید سال دیگر برای فجر هم بفرستید، این یک.

ولی اگر دنبال این هستید که سیمرغ بازیگری را بگیرید باید بهتر از خودتان باشید و نه مثل عطاران بدتر از خودتان! این دو.

یکی چند تا هم پز ایران و وطن پرستی هم بدهید پروانه ی نمایش خواهید گرفت. این هم سه!

همچنین لازم نیست فیلمنامه ای از قبل آماده کرده باشید. بداهه پیش بروید؛ چه خوب و چه بد. بهتر است مقصد سفرتان را یک جای مثلا جذاب و معروف انتخاب کنید و با چند آدم معروف دیگر هم عکس بیندازید. عطاران که "کن" فرانسه را سوزاند، شما به ونیز بروید؛ هم فال است و هم تماشا. هنگام بازگشت هم با یک پس تولید کم دردسر، سر و ته کارتان را هم بیاورید. خوب است دست آخر، فیلمتان را به کسی یا کسانی تقدیم کنید. مثلا بچه محلهایتان.

اگر به اندازه ی کافی مسخره بازی در آورده باشید، فروش فیلمتان هم تضمین شده است.

البته باید تجربه ای هم داشته باشید و چندین و چند کار، حتی شده در تلویزیون کار کرده باشید. اگر اینطور نباشد، نمی توانید کارتان را جمع کنید.

بعنوان توصیه ی آخر قبل از آن که راهی شوید باید بگویم که خوب است اگر بتوانید به هر ضرب و زوری کارت خانه ی سینما را بگیرید؛ برای ورود به لابی جشنواره های معتبر جهانی لازم می‌شود.

اما از جدی گذشته... عطاران سعی کرده است به مایه هایی از فرهنگ ایرانی، چه با بار مثبت یا منفی، اشاره کند که قدمی مثبت است. منتها به اندازه ای نیست که در اثر خودنمایی کند، شاید بتواند موجب اصلاح و ترغیب شود. ایده ها و طنز کار عمدتا سطحی هستند و عمیق نمی شوند. ناراحت کننده این است که شاید همین سطحی بودن برای فروش اثر بهتر باشد!

از اینهمه آرزوی واهی آنسوی آب که بگذریم، سودای سیمرغ هم واقعا سودای جالبتری نیست.
 
ما می گوییم و تلخ است که کک کسی هم نمی گزد. به این دغلبازی ها چه باید گفت؟
 
سید حسن برهانی

انتهای پیام/ اس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار