![قیمت طلا به یک رکورد جدید صعود کرد](https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1403/11/23/20339410_982.png)
اتفاقات رخ داده در دوران معاصر در حافظه سمعی و بصری بسیاری از انسانهای
زنده ثبت شده و همین حافظه تاریخی کار سازندگان یک اثر را سخت میکند، زیرا
جای کمتری برای اشتباه باقی میگذارد. هنگام روایت قصهای از دوران معاصر
جای زیادی برای جرح و تعدیل وجود ندارد، نمیتوان تخیل هنرمندانه را خیلی
در کار دخالت داد و حقایق را با نیات مختلف دستخوش تحریف کرد، زیرا این
حقایق در ذهن تعداد زیادی از آدمها ثبت شده و مدارک و مستندات حی و حاضر
فراوانی هم برای اثبات آن وجود دارد. به همین دلیل است که به عنوان مثال
ساخت یک اثر تاریخی در مورد دوران حکومت صفویه از چنین جهتی آسانتر است از
ساخت اثری در مورد دوران مشروطه و از همین منظر ساخت یک کار تصویری در
مورد دوران پهلوی دوم نیاز به دقت، وسواس و سختگیری بیشتری دارد تا ساخت
فیلمی که نمایانگر اتفاقات دوره حکومت پهلوی اول باشد.
استفاده از هنر هفتم برای بیان تاریخ
این از وجه هنرمندانه موضوع؛ طرف دیگر قضیه اما برمیگردد به اهمیت تاریخ و
وقایع تاریخی. نیاز به توضیحی نیست که تاریخ و بازنمایی وقایع و حقایق
صورت گرفته در آن تا چه حد برای هر جامعهای لازم و حیاتی است. این یک اصل
بدیهی است که هیچ جامعهای بدون اطلاع از گذشته و زیر و بمهای آن،
آیندهای در پیش نخواهد داشت. در واقع، این گذشته و وقایع آن است که آینده
را میسازد و به قول معروف «راه آینده از گذشته میگذرد». پس آدمی ناچار
است به مطالعه تاریخ و بررسی علت و معلولی وقایع مختلف تاریخی. بخش
تخصصیتر این بررسیها و مطالعات کار علمای علم تاریخ، جامعهشناسان و
روانشناسان است و بخش حساستر و شاید سختتر آن به عهده هنرمندان؛ این
هنرمندان هستند که میتوانند با خلق آثار هنری مبتنی بر واقعیت و حقایق
تاریخی، این حقایق را به شیوهای هنرمندانه در جامعه بازتاب دهند و از میان
هنرهای هفتگانه، به دلایلی که در پیش گفته شد، نقش هنر هفتم در این بین
پررنگتر است و سینما و تلویزیون، یکی از جذابترین مدیومها برای
بازنمایی حقایق تاریخی است.
ظرفیتهای سینمایی یک انقلاب
با ذکر این مقدمه طولانی میتوان راحتتر به سراغ موضوع پرونده این
شماره رفت. انقلاب اسلامی ایران یکی از مهمترین اتفاقات تاریخی قرن و یکی
از بزرگترین انقلابهای تاریخ معاصر بود و طبیعی است که چنین رویداد مهمی
در کنار وقایع مهم دیگر تاریخ معاصر مثل دوران دفاع مقدس یا انقلاب مشروطه
میتواند سرمنشأ ساخت آثار سینمایی و تلویزیونی بسیاری شود. چنان که جنگ نه
چندان طولانی دوم جهانی بعد از گذشت تقریبا 70 سال از اتمام آن همچنان
دستمایه ساخت آثار مهم سینمایی و سریالهای تلویزیونی قرار میگیرد. از
همین رو وجود یک واقعه تاریخی مانند انقلاب اسلامی با این ظرفیتهای
داستانی و تصویری فراوان میتواند به منزله دریایی از نعمت برای نویسندگان و
کارگردانان کشورمان تلقی شود. تقریبا از دو دهه پیش از وقوع انقلاب، سلسله
عوامل و رویدادهایی باعث شکلگیری ریشههای این انقلاب شد. سلسله مبارزاتی
ابتدا به شکل مخفیانه و زیرزمینی و در سالهای آخر به شکل علنی علیه حکومت
وقت شکل گرفت که مجموعه این اعتراضات در نیمه دوم سال 1357 در قالب یک سیل
خروشان نظام 2500 ساله شاهنشاهی را برچید و به استقرار نظام اسلامی منجر
شد.
با توجه به جذابیتهای دراماتیک عجیب این انقلاب، حتی وقایع دهه میانی بهمن
57 هم به تنهایی میتواند مولد ساخت دهها اثر تصویری باشد، چه برسد به
مجموع تمام آن وقایع، مبارزات، شکستها و پیروزیها، زندان رفتنها و دهها
اتفاق ریز و درشت دیگر که وقوع آن در هر کشور میتواند بیمهکننده موفقیت
هنرمندان سینما و تلویزیون آن کشور برای چند دهه باشد!
از همین روسینماگران هر کشور با ساخت آثاری با محوریت انقلاب اسلامی
میتوانند با یک تیر دو نشان بزنند. از یک طرف قادرند رسالت و تعهد
هنرمندانه خود را از طریق بازنمایی علل وقوع یک واقعه مهم بین مردم جامعه
خود انجام دهند و از طرفی میتوانند با استفاده از ظرفیتهای داستانی این
واقعه مهم، آثار به لحاظ هنری و ساختاری ماندگاری نیز تولید کنند. با نگاهی
به ظرفیتهای سینمایی قابل توجه این انقلاب و مشاهده کارنامه سینمایی ـ
تلویزیونی هنرمندان در ساخت آثاری با مضامین انقلابی به نظر میرسد باوجود
تلاشهای صورت گرفته در این حیطه هنوز جای کار بسیار زیاد و عرصههای تجربه
نشده فراوانی وجود دارد که هنرمندان کشور از پرداختن به آن مغفول
ماندهاند. آثار تولید شده با این مضمون نه از نظر کیفی و نه از نظر کمی
بعد از گذشت 35 سال از وقوع انقلاب اسلامی هنوز به سطح قابل قبولی نرسیده و
راه درازی حتی برای رسیدن به نزدیکیهای حد ایدهآل در این حیطه وجود
دارد.
باید و نبایدهای ساخت اثر تاریخی
پرداختن به موضوع جذابی که واقعا در برههای از تاریخ اتفاق افتاده و سرنوشت ملتی را رقم زده، میتواند به لحاظ هنری جذاب و نفسگیر باشد. در مقدمه هم اشاره کردیم گذشته به این دلیل که سازنده آینده است برای هر ملتی حائز اهمیت بوده و این اهمیت وقتی با جذابیتهای سینمایی پیوند بخورد، ارزشی دو چندان نزد مخاطب پیدا میکند. اما صرف اشارهکردن به یک موضوع تاریخی معاصر شرط کافی برای ارزشمند شدن یک اثر هنری به شمار نمیرود و فاکتورهای مهم دیگری نیز در این بین دخیل است که سعی میکنیم به اختصار به هر کدام از این فاکتورها بپردازیم.
رعایت انصاف
سینماگری که به روایت تاریخ میپردازد، خصوصا اگر مدعی باشد که داستانش بر اساس وقایع تاریخی حقیقی نوشته شده است، باید همانند یک مورخ به صورت عینی و منصفانه به بیان حقایق تاریخی بپردازد. در ساخت چنین آثاری دخیلکردن احساسات شخصی و گرایشهای فکری و ایدئولوژیک فردی مترادف است با بیاعتمادی مخاطب نسبت به اثر و در نتیجه نابودی آن اثر. هنرمند باید با ظرافت از وقایع تاریخی طوری داستان بسازد که قضاوت در نهایت بر عهده خود مخاطب قرار بگیرد. چنان که در مقدمه هم اشاره شد، وقایع روی داده در جریان انقلاب اسلامی در عصری اتفاق افتاده که زیر و بم این اتفاقات و بخش اعظمی از آن توسط منابع متعدد شفاهی، مکتوب و تصویری ثبت شده و اسناد فراوانی در مورد آن وجود دارد. پس نادیده گرفتن این حقایق توسط هنرمند و توهین به شعور و حافظه عمومی از سوی او به منزله یک خودکشی حرفهای محسوب میشود. اعتمادسازی و احترام به شعور مخاطب، مهمترین عنصر در ساخت آثار تاریخی است. امروزه با توجه به کثرت و تنوع وسایل ارتباط جمعی و افزایش ضریب نفوذ اینترنت بین خانوادهها، کسب اطلاعات دست اول از منابع گوناگون برای مخاطبان امری آسان و قابل دسترس است، بنابراین باید در آثار سینمایی و تلویزیونی اطلاعات شفاف و درست را ارائه داد تا از این طریق بتوان اعتماد آنها را به رسانه جلب کرد.
تحقیق و پژوهش
هر چقدر به زمان حال نزدیکتر میشویم، منابع تاریخی دست اولتر و اسناد
بجا مانده از وقایع تاریخی قویتر میشود. پس دست سازندگان آثار تاریخی در
تحقیق و پژوهش در مورد واقعه مهمی مثل انقلاب سال 1357 باز است و
سهلانگاری در چنین موردی محلی از اعراب ندارد. صدها ساعت فیلم از وقایع
منجر به وقوع انقلاب در آرشیو نهادهای مختلفی مثل مجلس شورای اسلامی، صدا و
سیما، کتابخانه ملی و حتی آرشیو فیلمخانه ملی موجود است. هزاران صفحه کتاب
و تحقیق در مورد این انقلاب منتشر شده و صدها هزار برگ سند، عکس و تصویر
از دوران پهلوی دوم در دسترس علاقهمندان به تحقیق در این حوزه قرار گرفته.
پس کارگردانی که مترصد ساخت یک اثر در این باره است، عذر و بهانهای برای
اهمال ندارد. اولین گام وی قبل از نگاشتن سناریو، تحقیق است. برای رسیدن به
فاکتور مهم «رعایت انصاف» و دستیابی به یک قضاوت تا حد ممکن عینی، باید
حداکثر تلاش را در راه تحقیق و پژوهش در مرحله حساس پیش تولید به کار بست.
مسلم است عموم مخاطبان سن و سالدار دوران سلطنت پهلوی را از نزدیک دیده و
در آن روزگار زیستهاند، پس نسبت به نوع مکالمات و محاورات آن دوران، نوع
پوشش مردم، سر و شکل خیابانها و دیگر مواردی از این دست اشراف کامل
دارند.
نکته بعدی این که مخاطبان در مورد آثار تاریخی بسیار حساس و نکتهسنج
هستند. چنین مخاطبی با توجه به اشرافش نسبت به آن دوران فقط منتظر یک یا
چند گاف(خطا) سینمایی است و یافتن این گافها میتواند مترادف باشد با
بیاعتمادی نسبت به کلیت اثر.
ساختار هنری مناسب
تمام زحماتی که در مراحل قبل کشیده شده براحتی ممکن است با یک اجرای بد و
یک ساختار ضعیف دود شود و برود هوا. تحقیق و پژوهش و رعایت انصاف وجه
مشترک ارائه وقایع تاریخی در قالب همه هنرهاست. آن چیزی که این ارائه را از
دیگر روشهای ارائه متمایز میکند، متناسبکردن آن با مدیومی است که قرار
است تاریخ در قالب آن روایت شود. بنابراین ساختار سینمایی درست، انتخاب
مناسب بازیگران، طراحی صحنه و لباس دقیق و مبتنی بر تحقیق، گریم بجا،
افزودن جذابیتهای داستانی حاشیهای و ایجاد یک ضرباهنگ مناسب برای تماشاگر
از مهمترین عواملی است که به ارتقای یک اثر سینمایی تاریخی کمک میکند.
ضعف در هر کدام از این عناصر به منزله پایین آمدن ارزش و اعتبار آن اثر نزد
مخاطب است و بدیهی است که هر اثری بدون اعتماد مخاطب، اعتبار ندارد.
در کنار وقت گذاشتن برای تحقیق، باید محیط سمعی و بصری جذابی هم برای
بیننده فراهم کرد و مظروف باید در ظرف قابل قبولی تحویل مخاطبان شود. چه
بسیار کارگردانانی که باوجود تسلط به فنون سینمایی، به خاطر آشنا نبودن با
فضای ژانر فیلمهای تاریخی نتوانستهاند گلیم اثر تاریخیشان را از آب
بیرون بکشند و در این ژانر حرفی برای گفتن نداشتهاند. بنابراین سازنده یک
اثر هنری در باب تاریخ معاصر علاوه بر تسلط کلی بر فنون سینمایی، باید
مختصات ژانر تاریخی را هم بخوبی بشناسد و بتواند آنها را در کار اجرایی
کند.