به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
در این که گفتمان انقلاب اسلامی به دلیل رهبری امام خمینی(ره) گفتمانی اخلاقی بوده، هیچ شبههای نیست اما ساختارهای جامعه ناکارآمد مانده از قبل نیز، باید این گفتمان اخلاقی راکه اتمام اهداف رسول اکرم(ص) بوده، میپذیرفت تا جامعه نبوی شکل گیرد. ویژگیهای این گفتمان را با دکتر مهراب صادقنیا، دکترای جامعهشناسی فرهنگ و عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب به بحث گذاشتیم که درادامه میخوانید:
برخی از ناظران و تحلیلگران در تحلیل مشکلات اجتماعی و فرهنگی کشور گفته اند که چون پیروزی انقلاب اسلامی بسیار سریع بهوقوع پیوست لذا برنامهای مدون به لحاظ اندیشه و به لحاظ نحوه اجرا تبیین و پیشبینی نشده بود. به عبارتی علیرغم اینکه مکتب اسلام لبریز از اندیشههای سازندگی و تعالی فرد و جامعه است لکن، «گفتمان»هایی برای اصلاح فرهنگ جامعه تدارک و آماده نشده بود. آیا شما با این تحلیل موافق هستید؟البته این تحلیل ممکن است با اهداف مختلف و نیز ادبیات گوناگونی ارائه شود. با این حال، تا اندازهای قابل تأمل است. آنچه روشن است آن است که انقلاب اسلامی، مثل هر انقلاب دیگری، ساختارهای موجود جامعه را به چالش کشیده و ناکارآمد دانست. به همین دلیل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شمار زیادی (اگر نگویم همه) از نهادها و نیز سازمانهای فرهنگی و اجتماعی دگرگون شد و در پارهای از موارد نهادهای جدیدی به وجود آمد و یا نهادهایی بهطور کامل تعطیل شد. این خصلت هر انقلابی است.
انقلاب اسلامی ایران به فرموده رهبران و پیشگامانش، در درجه اول یک انقلاب فرهنگی بود.به این بیان که مردم نسبت به وضعیت فرهنگی موجود ناخرسند بوده و مدیرانش را به چالش و نااهلی متهم میکردند. این اعتراض ریشه در فهم دینی و درک عمیق آموزههای دینی داشت. روشن بود که آنان چه میخواهند؛ مردم و رهبران انقلاب و بویژه حضرت امام علیه الرحمه فرهنگ رایج و غالب را مغایر با فرهنگ غنی اسلام میدانستند و به دنبال بسط و تعمیق فرهنگ دینی بودند. آنچه در این میان به گمان من، دشوار مینمود نهادهای اجرایی بود. رهبران انقلاب اسلامی در این که چه نقدی بر فرهنگ موجود دارند یا این که به دنبال چه سنخی از فرهنگ هستند، بیابهام بودند ولی ابهام در آن بود و شاید هنوز هم تا اندازهای، باشد که چه نهادی و با چه ساختاری امکان تحقق این خواستههای فرهنگی را دارد.
مسأله انقلاب فرهنگی را چگونه توجیه میکنید؟ آیا این همان خلأ «گفتمان»ها نبوده است؟اتفاقاً انقلاب فرهنگی و شورای عالی انقلاب فرهنگی، براساس درک درست و روشن از مطالبات فرهنگی انقلاب ایجاد شد. تأسیس این شورا و نیز ترکیب آن، نشان میدهد که چه اهدافی و با چه توان و منابع انسانیای قرار است این تحول فرهنگی را دنبال کنند. تعطیلی برخی دانشگاهها دقیقاً به همین جا برمیگردد که سازمانهای فرهنگی نظیر دانشگاهها و برخی انجمنهای فرهنگی آن زمان امکان تحقق آن اهداف را نداشتند یا با اهداف مورد نظر ناهمسان بودند. به هر حال دانشگاهی که با پشت کردن به فرهنگ اصیل و بومی مردم این کشور، در راستای توسعه و سلطه فرهنگی گام برمیداشت که این مردم با انجام انقلاب آن را مردود میدانستند، باید برای مدتی تعطیل میشد تا امکان و نیروی انسانی مناسب بهبود آن فراهم آید. به هر حال در گفتمان انقلاب به لحاظ نرمافزاری ابهامی نبوده یا دستکم عمیق نبوده است؛ ابهام در چارچوبها و نیز سازمانهای اجرایی است.
به نظر شما پیام اصلی و گفتمان اصلی انقلاب کدام بوده و آیا این گفتمان به نتیجه رسیده است؟ یا باید برای باروری آن تلاش کرد و آیا امروز در ادامه میتوان گفتمان تکمیلی دیگری را مطرح کرد؟انقلاب اسلامی به دنبال یک کیفیت بوده و روشن است که این کیفیت هر روز میتواند بهبود یابد. کیفیت مورد اشاره من یک کیفیت رفتاری و اخلاقی است که بر همه ارکان جامعه و نیز رفتار مردم نظر دارد. آنچه روشن است و البته مهم، تلاش برای حرکت در راستای گفتمانی است که انقلاب اسلامی برای تحقق و تعمیق آن به وقوع پیوسته است.
آنچه اولین خواسته و هدف این گفتمان بود، نفی و طرد حکومتی بود که با تمسک به شعارهای فریبنده تمدن غرب، نظیر توسعه فرهنگی و سیاسی یا انقلاب سفید و... تلاش میکرد تا دین را به حاشیه براند. این هدف برآورده شد. پس از آن ایجاد یک نظام مبتنی بر رأی مردم و آموزههای دینی بود که قاطبه مردم به آن باور داشتند. این نظام نیز با رأی چشمگیر مردم در دوازدهم فروردین 58 یعنی کمتر از دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی تحقق یافت. همین امر نشان میدهد که رهبران انقلاب تا چه اندازه درک روشنی از خواستههای فرهنگی و اجتماعی جامعه و گفتمان انقلاب اسلامی داشتهاند. باقی خواستهها و اهداف انقلاب اسلامی اموری هستند که در سایه این رخداد محقق میشوند.
بر این اساس پیام اصلی انقلاب اسلامی یا خصلت اصلی گفتمان انقلاب اسلامی، نفی ظلم و ایجاد یک حکومت مبتنی بر رأی ملت مسلمان ایران و اخلاق مدار بود. این هدف شرط بنیادین باقی اهداف انقلاب است. روشن است که جریان انقلاب به سمت اهداف متعالی آن است و در مسیر <شدن> قرار دارد. این بدان معنا نیست که این گفتمان کور و پر ابهام بوده یا اهداف خود را چنان آرمانی یافته است که شدنی نیستند؛ بلکه به آن معناست که برای تحقق اهداف گفتمان انقلاب اسلامی باید عنصر زمان را به عنوان یک متغیر معنادار در نظر داشت.
بر اساس آموزههای دین اسلام و همچنین گفته پیامبر اکرم(ص) که هدف از بعثت خویش را تکمیل مکارم اخلاق میداند به نظر میرسد گفتمان اخلاق به عنوان مهمترین پروژه فرهنگی انقلاب میبایستی مطرح گردد.فکر میکنید امام خمینی(ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب این گفتمان اخلاق را چگونه به عنوان اصلیترین گفتمان در نظر داشتهاند؟امام خمینی(ره) چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن هرگز صرفاً از موضع یک سیاستمدار انقلابی سخن نگفت، بلکه همواره از موضع یک آموزگار دین و اخلاق به مسائل مینگریست. توصیهها و نیز سخنرانیهای امام خمینی(ره) بیش از آن که به بیانیههای سیاسی شبیه باشند به منشورهای اخلاقی میمانند که اندیشههای عمیق دینی آنها را پشتیبانی میکنند. همه ما نامه حضرت ایشان را به گورباچف به یاد داریم، یا کیفیت ملاقاتشان را با وزیر امور خارجه شوروی سابق فراموش نکردهایم، هم محتوای نامه و هم شیوه ملاقات و به حضور پذیرفتن نمایندگان آن کشور کاملاً اخلاقی و برخورد یک معلم اخلاق بود. به هر حال، این روشن است که امام خمینی(ره) همواره به اخلاق متکی بود و آن را سرمشق تمام منش سیاسی و اجتماعی خود و دیگر مسئولان کشور میدانست.
طبیعی است که امام خمینی(ره) با تأسی به پیامبر اکرم(ص) و حضرات معصومین علیهم صلواتالله در تلاش بود که سنت اسلامی و اخلاق دینی را بر جامعه حاکم کند. این کار را از خویش و مسئولان محترم حکومتی آغاز کرده بود. امام همواره غایت انقلاب و هدف اصلی خود را تحقق جامعهای دینی و اخلاقی معرفی میکرد، روشن است که تا رسیدن به آن اهداف بلند راهی دراز مانده است.
سی سال زمان قابل قبولی برای ارزیابی یک حکومت و انقلاب نیست. اهداف بلند اخلاقی امام خمینی(ره) در مسیر تحققاند انشاءالله. حرکت انقلاب با توجه به درایت رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و تعهدی که ایشان به امام خمینی(ره) و مبانی اصیل انقلاب اسلامی دارند و شناخت عمیقی که از اهداف انقلاب و تهدیداتش دارند، به سوی همان آرمانهای اخلاقیای است که حضرت امام خمینی(ره) پایهریزی کرده بود.