به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، از این و آن میشنید شلوار مرد که دو تا بشود، دیگر باید فراموشش کنی! گلناز میشنید و به روی خود نمیآورد. بالاخره یک روز اتفاقی ماجرای دوشلواره شدن شوهرش را شنید و مطمئن شد همسرش زن دیگری اختیار کرده است. گلناز از تلخی های زندگیاش می گوید. زنی 27 ساله که برخلاف کمی سنش چین و چروک زیادی بر صورت وی نشسته است.
جرمت چیست؟موادمخدر.
ازدواج کردهای؟دو بار ازدواج کردهام، ولی چه ازدواجی! سیاه بخت شدم.
چند سال داشتی که برای نخستین بار ازدواج کردی؟14 سال داشتم که با یکی از اولین خواستگارهایم ازدواج کردم. او را نمیشناختم، زن همسایه از روی حسادت مرا معرفی کرده بود. خودش دختر داشت، میگفت دخترم درس میخواند، آن وقت برای من خواستگار آورد. خدا از او نگذرد.
از نخستین شوهرت طلاق گرفتی؟10 سال پیش مجبور به طلاق شدم. دست بزن داشت. اعتیاد هم داشت. سرکار نمی رفت. آن قدر کتکم می زد که همسایه ها به دادم می رسیدند و نجاتم میدادند.
بچه هم داشتید؟دو تا پسر دارم که حاصل همان ازدواجند و حالا 11 و 12 ساله هستند.
همسرت بعد از تو ازدواج کرد؟نه، هنوز ازدواج نکرده، اعتیادش شدید است. چه کسی حاضر می شود با او که همیشه خمار است، ازدواج کند؟شنیده ام خانواده اش هم او را از خانه بیرون انداخته اند و کارتن خواب شده.
همان سالهای بعد از طلاقم در یک تولیدی مانتو می دوختم. در آن جا با عباس آشنا شدم. او برایمان خرج کار از بازار می آورد. گفت از همان روزهای اول که مرا دیده، به من علاقهمند شده و چون تنهابوده و همسرش را طلاق داده است، دنبال زن رویاهایش بوده که مرا دیده. من هم با خوش باوری حرفهایش را جدی گرفتم و با او ازدواج کردم. اما این ازدواج هم برایم حاصلی جز بدبختی نداشت.
چرا؟بچه های تولیدی به گوش هوویم رسانده بودند که شوهرت ازدواج کرده، یک روز از سرکار برمیگشتم. دستم را دراز کردم تا در را باز کنم، زنی از پشت سر، روسری ام را گرفت و باهم درگیر شدیم. فهمیدم من و او باهم هوو هستیم. همدیگر را حسابی کتک زدیم.
از شوهر دومت هم طلاق گرفتی؟بله، خیلی فوری به طور توافقی طلاق گرفتیم. شوهرم هروئین می کشید. در طی مدت کوتاهی که با او زندگی کردم خودم هم معتاد شدم. شوهرم زن اولش را طلاق داده بود ولی بعد از ازدواج با من، دوباره با او ازدواج کرده بود. به همین خاطر برای شناسنامه بهانه می تراشید. گویا زن اولش هم شک کرده بود و شناسنامههایشان را در جایی مخفی کرده بود.
مگر تو به خاطر اعتیاد از شوهر اولت طلاق نگرفته بودی؟بله. اما شوهر دومم کم کم به من هروئین داد و من زمانی به خود آمدم که معتاد شده بودم.
بعد از طلاق، خرج اعتیادت را چگونه تأمین میکردی؟باز هم مثل گذشته در تولیدی کار میکردم. اما نه در تولیدی سابق. بعد از طلاق به یک تولیدی دیگر رفتم که در یافت آباد قرار داشت.
خانهات کجا بود؟در سلطان آباد خانهای با سه میلیون تومان پول پیش و 40 هزار تومان ماهانه اجاره کرده بودم. بعد از طلاق تنها زندگی میکردم.
چه شد که زندانی شدی؟برای مصرف خودم به پارک محلمان رفته و نیم گرم هروئین خریده بودم که مأموران شک و من را دستگیر کردند. البته میخواستم مواد را دور بریزم ولی خانمی که پلیس بود دستم را محکم گرفت و مواد را از دستم بیرون آورد.
شغل پدرت چیست؟بازنشسته است. کارگر کوره پزخانه آجرسازی بود.
بچه هایت کجا هستند؟با پدر و مادرم زندگی میکنند. خرجیشان را پدرم می دهد. البته بنده خدا وضع خوبی ندارد. دلم برای پدرم می سوزد.
چه حکمی برایت صادر شده است؟2 سال حبس و دومیلیون تومان جریمه. البته میتوانم با 10 میلیون سند به مرخصی بروم اما خانواده ام سند ندارند.
ملاقاتی داری؟مادرم از جاده ساوه به دیدنم می آید.
به روز آزادیات فکر کردهای؟همیشه فکر می کنم. شبها خواب آزادی را میبینم و روزها گوشم به بلندگوی زندان است که کی اسم مرا برای آزادی صدا خواهند کرد؟ اگر آزاد شوم دیگر به سراغ مواد مخدر نمیروم.