"رامتین خداپناهی" بازیگر سینما و تلویزیون، درگفتگو با خبرنگار
باشگاه خبرنگاران، حوزه سینما گفت: وقتی میتوان نام صنعت را برای سینمای یک کشور بکار برد که یک کمپانی قوی تولید فیلم با سرمایه و زمان و پروژه استاندارد به تهیه فیلم بپردازد م در ایران کمپانی تولید فیلم نداریم پس صنعت سینما هم نداریم و بجای واژه تراشیهای اینگونه و بکاربردن چنین اصطلاحاتی بهتر است از پایه و اساس مشکلات ریشهای سینما را حل کنیم.
خداپناهی هم چنین افزود: ما تبادل بینالمللی فیلم در سراسر جهان را نداریم، سینمای ما بومی است و مخاطبان و خریداران محصولات فرهنگی ماهم محلی هستند مثل خودروی ملی ما که مخصوص چهارچوب وطنی و شاید چند کشور جهان سومی باشد، سینمای ما هم همین است و تا زمانی که فیلم و سینمای ما جهانی و بینالمللی نیست و تبادل محصول فرهنگی نداریم و فقط وارد کننده هستیم نمیتوانیم با فریب دادن خودمان سینما را صنعت بدانیم.
وی عنوان کرد: کمپانی قدرتمند و در واقع ابر رسانه و ابرکمپانی هالیوود را میتوان به جرأت دارای صنعت سینما دانست چون در خلال ارائه فیلم خود یک محصول را هم به کشورهای مخاطب بفروش میرساند. سرمایهای که برای تهیه و تولید فیلم هزینه میشود در مقایسه با سرمایهای که تهیهکنندگان و سرمایهگذاران وطنی به کار میگیرند بسیار بالاتر و استاندارد تر و حرفهای تر است، اما در سینمای ما با سرمایه اندک و سوژههایی که فاقد جذابیت و گیرایی هستند قرار است مخاطب به سینما کشانده شود که نتیجه ای جز وضعیت حال حاضر ندارد. فیلمهای بیکیفیت و سالنهای خالی...
خداپناهی با انتقاد از عوامل فیلمساز گفت: در شرایطی که فیلم با هزینه و سرمایهگزاری یک یا دو میلیاردی، به زحمت چهل، پنجاه میلیون فروش میکند، یعنی تهیه کننده و سایر عوامل حتی یک چهارم سرمایه را به دست نیاوردهاند و ناچاراً از طریق سینمای خانگی و فروش فیلم به سامانه اتوبوسرانی (سیروسفر) و بیمارستانها و... مقداری از سرمایه را برگرداند و این مسائل است که دفاتر سینمایی ما را تبدیل کرده به حجره.
ساخت سیمای هالیوود، کمپانی پیچیده است که فعالیت چندگانه و چندمنظوره دارد و بسیار فراگیر عمل میکند چون از نظام اقتصادی سرمایه داری بهرهمند است و از نظر سیاسی و اقتصادی تمام سینمای جهان را تسخیر کرده است و طبیعتاً وقتی ما با این چنین صنعتهایی روبهرو هستیم گفتن اینکه ما هم در ایران و در کشور خودمان صنعت داریم فقط یک شوخی است.
وی گفت: سوالات زیادی در این زمینه مطرح است، سینمای ما با چه پشتوانهای فیلم سینمایی تولید کند؟ چگونه همین سینمای بومی خود را با همین مخاطب محلی خودمان حفظ کنیم تا همین را هم از دست ندهیم؟ باید با یک روش غیر سیاسی و با دلسوزی و مدیریت درست و اصولی و به دور از واژهسازی کار اصولی انجام دهیم. اقتصاد سینما را تقویت کنیم و با ارائه سوژههای بدیع ونو و جذاب و یک تولید استاندارد بجای تزریق مسکن به رگهای خشکیده سینما، معالجه دائمی کنیم و سینمای بیمار را نجات دهیم.
خداپناهی در بخش دیگری از سخنانش گفت: خود سازمان نهادی که فیلمهای در حال اکران و از اکران درآمده ناموفق را خریداری کند، متضرر میشود چون به احتمال زیاد این فیلمها در این بخش هم موفق نخواهد بود فیلمی پرفروش میشود که سوژه جالبی دارد و فیلمساز مسائلی را رعایت کرده و به ابعادی توجه نموده که برای مخاطب جذاب است اما در همان سوژه اگر فیلم دیگری ساخته شود شاید دیگر موردتوجه و استقبال قرار نگیرد چون یک سوژه جذاب، فقط یکبار و بیشتر دفعه اول برای مخاطب جذاب است .ما در حال حاضر خوراک فکری و ذهنی مناسب به مخاطب نمیدهیم ما باید "سینما برای سینما" داشته باشیم و این مستلزم ارتباط و تبادل نظر و اطلاعات فیلمسازان ما با فیلمسازان موفق جهان، مخصوصاً صنعت سینمای هالیوود است که از علم روز تولید و ساخت فیلم برخوردارند و همیشه و هر لحظه در حال بهروز شدن هستند.
خداپناهی در پایان گفت: ما باید جوابگوی نسل بعد باشیم، گرفتن اسکار و جوایز بینالمللی بسیار خوب و موفقیت چشمگیری است اما نباید ذوق زده شویم و فکر کنیم با یک فیلم اسکار گرفته، ما دارای سینمای بینالمللی شدهایم ما هنوز بومی هستیم، ضمن اینکه تاریخ سینما در مورد آثار و موفقیتهای ما قضاوت خواهد کرد که چه آثاری بماند وکدام نماند ما باید در کمال آرامش، اندیشه و تفکر و دغدغه رابوجود بیاوریم تا بتوانیم سینمای ایران را به سینمای واقعی تبدیل کنیم.
من امیدوارم مدیران دلسوز که دغدغه تحول سینما را دارند با برنامهریزی و مدیریت درست و استاندارد به سینمای ما کمک کنند.
انتهای پیام/ اس