به گزارش خبرنگار حوزه سینما
باشگاه خبرنگاران، نمایش و نشست نقد و بررسی فیلم "اكباتان" در غالب پنجاه و سومين برنامه خانه فیلم فردوس با حضور مهرشاد كارخاني (كارگردان)، شاهد احمدلو (بازیگر)، ستار اوركي (آهنگساز) و محمدرضا لطفی مجری و منتقد، عصر دو شنبه(هفتم بهمن ماه) در فرهنگسرای فردوس برگزار شد.
مهرشاد كارخاني ،کارگردان فیلم "اكباتان" در خصوص گرایش خود به سینما اجتماعی با توجه به سابقه تجاری بودن آثار خود گفت: علاقه من اساسا به سينماي اجتماعي است كه در ذات خود تلخي هم دارد.شايد من متهم به نگاه تلخ در فيلم هايم باشم.اما تعريف من از سينما با نگاه رايج اين روزها فرق دارد. سينماي ايران اين روزها دچار تيكه پراني و لحظه گرايي شده است و خاصيت اش در حد اس ام اس هاي جوك رسيده است.
وی ادامه داد: به اعتقاد من اين سينما نيست.تعريف سينما چيز ديگري است و من با تعريف خودم فيلم مي سازم و اثرم را به دست مخاطب مي رسانم.من در سينماي مستقل و در شرايطي كه بودجه كارهايم غالبا در اندازه يك تله فيلم است مجبورم كار كنم.اما با تمام اين كمبودها و فشارها و حتي بي مهري ها از رسالت و نگاهم كوتاه نمي آيم و به مسيرم ادامه مي دهم.
کارخانی عنوان کرد: "اكباتان" برداشتي آزاد از "فرار از تله" زنده ياد جلال مقدم است و ارجاع و اداي ديني دارد به سينماي دهه هفتاد آمريكا و آثار جدي دهه پنجاه خودمان كه فكر مي كنم سينماي واقعي بودند و در اين مسير من سعي كردم يك نگاه آزاد داشته باشم.شايد بعضي ها وقتي مي فهمند كه اين فيلم برداشت آزاد "فرار از تله" است،بعد از ديدن آن بلافاصله شروع به مقايسه نعل به نعل مي كنند و با اين نگاه فيلم را مورد قضاوت قرار مي دهند،اما بايد بگويم كه نگاه آزاد يعني من فيلمساز حق دارم كه آزادانه هر تغيير و تفاوتي كه فكر مي كنم را در اثر خودم اعمال كنم و براي همين نبايد "اكباتان" را صرفا و اختصاصا با "فرار از تله" مقايسه كرد.اين فيلم يك نقد به اجتماع است،به فضاي سنگين و گرفته شهر با آدمهايي كه هريك در زنداني گرفتار هستند.
وی در خصوص انتخاب بازيگران فيلمش به خصوص شاهد احمد لو اظهار داشت: من اساسا در كارهايم به دنبال بازيگران چهره و اصطلاحا سوپر استار نيستم.يكي به خاطر اينكه اولا آنها دستمزدهاي بالايي دارند و ديگر اينكه من اساسا بعضي از آنها را اصلا بازيگر نمي دانم و بر اين باورم كه آن دسته فقط به دنبال پول هستند و چيز ديگري برايشان مهم نيست.من در فيلم هايم به دنبال بازيگراني هستم كه بيشتر سينماگر هستند تا كاسب.در اين فيلم هم شاهد احمدلو و مزدك ميرعابديني كه خود تحصيلكرده سينما در آمريكا است دقيقا همان مختصاتي را داشتند كه من از بازيگر در ذهن دارم.يعني افرادي كه شغل و حرفه شان برايشان با ارزش و مهم است و به دنبال حاشيه و رنگ و لعاب نيستند.
كارخاني در انتهاي صحبت هايش بودجه ساخت اين فيلم را چيزي حدود دويست و پنجاه تا دويست و شصت ميليون تومان اعلام كرد و از مردم و مخاطبان خواست تا نگاه جدي تري به سينما داشته باشند و فيلم هايي كه شعور آنها را زير سوال مي برند را نبينند.
در ادامه این نشست احمدلو در پاسخ به این سوال اكباتان در چه طبقه اي از فيلم ها قرار مي گيرد و محصوي نهايي چقدر با فيلمنامه اي كه شما در ابتدا خوانديد فاصله يا فرق دارد، اظهار داشت: من اساسا اعتقادي به تقسيم بندي و ژانر بندي در سينما ندارم.به زعم من سينما با هنرهاي تجسمي و نقاشي و غيره فرق دارد كه براي آن سبك درست كنيم.هر فيلمي مي تواند يكسري ويژگي ها داشته باشد كه اين ويژگي ها قرار نيست ژانر يا گونه مانند هنرهاي ديگر باشد.اما فكر مي كنم اكباتان فيلم كارگردان است،چون از آن دست آثاري است كه درست يا غلط صاحب تفكر است و به زرق و برق و ويترين توجهي ندارد و مسئله مند است.
وی ادامه داد: در مورد سوال دوم هم كه محصول نهايي چقدر با فيلمنامه متفاوت است اجازه بدهيد يك مثال عاميانه بزنم.يك بچه وقتي متولد مي شود و پدر و مادر شروع به تربيت و پرورش او مي كنند با وجود تمام تلاش و وقت و عمري كه براي فرزندشان مي گذارند نمي دانند كه اين بچه در آينده قرار است چه چيزي بشود.آيا قرار است يك دانشمند و نابغه بشود؟يا قرار است يك انگل اجتماعي شود؟يا اينكه يك فرد معمولي مانند ميلياردها انسان ديگر شود؟بله!هيچ پدر و مادري نمي تواند با قاطعيت آينده فرزندشان را اعلام كنند و صد البته كه همه هم آرزو دارند و تلاش مي كنند كه بچه شان يك نابغه،يك دانشمند،يك فرد موفق يا يك جراح مطرح شود.
احمدلو تصریح کرد: حالا فيلم و سينما هم دقيقا مانند همين مي ماند.فيلمنامه درست مانند همان نوزاد مي ماند كه همه تلاش مي كنند تبديل به يك اثر موفق بشود،اما باز هم هيچ كس نمي تواند با قاطعيت بگويد كه فيلم يك اثر بد مي شود يا يك شاهكار.اما همه تلاش خود را مي كنند و در اين بين شرايط و موضوعات زيادي هست كه دست به دست هم مي دهد تا نتيجه كار مشخص شود.بله من شايد تصويري كه از فيلمنامه داشتم درصدي بيشتر از اين محصول نهايي بود،اما بايد واقع بين بود.فيلمي كه در يك شرايط سخت و بودجه اي ناچيز ساخته مي شود و هزار فشار و استرس بر روي سازنده اش است مي تواند محكوم به فنا باشد،اما اكباتان فيلم سر پا و زنده اي است و آبرومند است.درست است كه داراي ضعف هايي هست ،اما من فكر مي كنم مقصر فقط شرايط است و بودجه كم.به خدا اگر همين فيلم سيصد ميليون بيشتر بودجه داشت خيلي بيشتر از همين روي كيفيت كار مي آمد.اما متاسفانه در سينماي ما معضل تهيه و توليد امري است كه به شدت ريشه دار است و درحال تبديل شدن به يك بحران مي باشد.
ستار اوركي ،آهنگساز این اثر، نیز در این نشست گفت: من سعي كردم نگاه خود را داشته باشم و اصلا توجهي به موسيقي فيلم "فرار از تله" نداشته باشم.فكر مي كنم هنر اساسا در لحظه خلق مي شود و لحظات نابي را كه استاد حنانه خلق كرده اند ديگر تكرار نشدني است و من اگر مي خواستم به سمت تقليد به آن بروم قطعا با شكست مواجه مي شدم.پس به همين دليل با خود گفتم كه هيچ نگاهي به موسيقي فيلم جلال مقدم نداشته باشم و حسي خودم را پرورش بدهم.من در موسقي فيلم به شدت معتقد به اين موضوع هستم كه موسيقي فيلم هم مانند خود فيلم داراي ژانر و گونه است و بايد آن را رعايت كرد.متاسفانه خيلي از مردم نمي دانند كه موسيقي فيلم يك تخصص جداگانه است كه نياز به شناخت فيلم و سينما دارد.بر اين باورم كه يك آهنگساز ترانه نمي تواند موسيقي فيلم بسازد و اين شاخه قواعد و پيچيدگي هاي خود را دارد.
اوركي در پايان خاطرنشان کرد: براي من در سينماي ايران پيشنهاد كم نيست،اما با كارخاني دوست دارم كار كنم و با تمام شرايط اش كنار مي آيم و دست به دستش مي دهم،چون اين آدم يك تنه مقابل تمام مشكلات ايستاده است و از مسيرش كوتاه نمي آيد و به كارش ايمان دارد و خود را اسير كليشه و تكرار نمي كند.براي همين است كه در تمام كارهاي كارخاني به جز فيلم اول در كنارش بوده ام و با او كار كرده ام.
محمدرضا لطفی (مجری – منتقد) در پایان این نشست با اشاره به ايده و نگاه جسورانه در "اكباتان" برای فرار از كليشه هاي رايج سينماي ايران عنوان کرد: شايد در اين فيلم ايده از اجرا جلوتر باشد و در محصول نهايي ما شاهد نقاط ضعف و ايراداتي باشيم،اما به زعم من با وجود تمام كاستي هاي فيلم همين كه فيلمسازي در فضاي مستقل سعي مي كند تا دچار كليشه نشود جاي خوشحالي است.اكباتان شايد محصول ماندگار و شاهكاري نباشد،اما فكر مي كنم در هر فيلمي بايد شرايط ساخت و توليد آن را هم در نظر گرفت و در يك نگاه باز به نقد آن پرداخت.
وی ادامه داد: بي شك يك نگاه جسور و فراتر از كليشه حتي اگر دچار ايراد و ضعف هم باشد بهتر و محترم تر از يك محصول تكراري و متوسط است.تكرار و كليشه اين روزها آفت سينماي ايران است و همين موضوع به دلايل بسياري باعث شده تا كارگردانان و فيلمسازان ما جرات و جسارت دست زدن به نگاه هاي جديد را از دست بدهند و همين كه كارخاني در يك شرايط مستقل از فيلم دوم خود تا آخرين اثرش سر سختانه با تمام كاستي ها و ضعف ها در اين مسير دوام آورده جاي قدرداني دارد.
انتهای پیام/ اس