شما و همسرتان (سحر ولد بیگی) اولین زوجی هستید که در یک اثر تلویزیونی نقش خواهر و برادر را بازی میکنید. فکر میکردید چنین اتفاقی برایتان پیش بیاید؟ ضمن این که خیلی خوب تصویرگر دعواهای خواهر و برادری هستید.
بله، همان طور که اشاره کردید ما اولین زوجی هستیم که در تلویزیون ایران ایفای نقش خواهر و برادر را در یک اثر نمایشی بازی کردیم. بدون تردید برای خودمان هم غافلگیرکننده بود، اما بعد از پیشنهاد خانم سام و آقای اوجی احساس کردیم ایفای نقش هادی و هدی برایمان تجربه خوبی خواهد بود. از آنجا که نسبت به روحیات و بازی یکدیگر شناخت خوبی داریم، طبیعی است که میدانستیم چه کاری باید انجام دهیم. ضمن این که فیلمنامه باغ سرهنگ هم خیلی خوب نوشته شده بود و به ما میگفت باید چگونه نقش برادر و خواهر را بازی کنیم تا برای مخاطب هم شیرین و دلنشین باشد.
هادی و هدی مثل همه خواهر و برادرها هستند. با وجود علاقهای که به یکدیگر دارند، اما چالشهایی هم میانشان وجود دارد که این چالشها بیشتر به خاطر شیطنت است. فضای گرم و صمیمانه سریال باغ سرهنگ کمک زیادی به ما کرد تا من و سحر با حرارت نقشهایمان را بازی کنیم. از سوی دیگر فلورا سام هم ما را راهنمایی میکرد تا موقعیتهای هادی و هدی درست از کار دربیاید. در ارتباط با دیگر بازیگران سریال هم باید بگویم از تکنیکهای بازیگری استفاده کردیم تا بازیهایمان با آنها هماهنگ باشد.
در این سریال بازیگران پیشکسوت هم حضور دارند که همکاری با آنها خیلی خوب بود و با اطمینان میگویم یکی از ویژگیهای سریال تلویزیونی باغ سرهنگ انتخاب دقیق بازیگران بود و بهترین بازیگران انتخاب شدند. وقتی انتخابها درست باشد به اتفاقات خوبی در طول کار منجر میشود.
اشاره کردید بازی در این سریال برایتان تجربه خوبی بود و از سوی دیگر شما بعد از مدتها در یک اثر تلویزیونی بازی کردهاید. آیا کمکاریتان در تلویزیون دلیل خاصی دارد؟
هر بازیگری علاقهمند است در اثری بازی کند که حرف تازهای برای مخاطبش داشته باشد تا بتواند به واسطه نقش آن را به تماشاگرش منتقل کند. راستش در این مدت فیلمنامههای خوبی به دستم نرسید که من را برای بازی ترغیب کند. تا این که فیلمنامه باغ سرهنگ از سوی مجید اوجی به من پیشنهاد شد. وقتی فیلمنامه را خواندم، خیلی خوشم آمد و احساس کردم نقش هادی برایم جای کار دارد.
خوشحالم بعد از مدتها با یک اثر خوب به تلویزیون آمدم. در قدم اول فیلمنامه نقش مهمی در یک اثر دارد. تا زمانی که فیلمنامه خوب در اختیار نداشته باشیم، نمیتوانیم انتظار تولید یک اثر مناسب هم داشته باشیم. خانم سام با حساسیت و وسواس خاصی فیلمنامه باغ سرهنگ را نوشته که جای هیچ حرف و حدیثی برای بازیگر نمیگذاشت.
همچنین شخصیتها خیلی خوب شخصیتپردازی شدهاند. این در حالی است که برخی مواقع شاهد هستیم که فیلمنامهها شخصیتپردازی خوبی ندارند و کار هنگام پخش چندان مورد رضایت مخاطبان قرار نمیگیرد.
ولی مخاطب انتطار دارد روند برخی اتفاقات در قصه باغ سرهنگ سریعتر باشد، اما این طور نیست. شما چه نظری دارید؟
اتفاقا یکی از ویژگیهای سریال تلویزیونی باغ سرهنگ ریتم تند آن است، حتی متناسب با ریتم تند اتفاقات، بخشهای طنز در فیلمنامه گنجانده شده که این مساله تیزهوشی و هنرمندی نویسنده را میرساند؛ چون تعادل خوبی در کار وجود دارد. معتقدم در این سریال صحنههای طنز و فانتزی گنجانده شده که در دیگر کارها کمتر میتوان آنها را دید.در این سریال حتی یک تیپ تکراری هم نمیبینیم. در حالی که گاهی در برخی آثار نمایشی شاهد تیپهای تکراری هستیم. باید تاکید کنم در سریال تلویزیونی باغ سرهنگ لحظات ناب و خاص زیاد است که حتی برای من که در آثار کمدی و طنز بازی کردهام، تازگی داشت و انگار برای اولین بار بود در چنین موقعیتهایی قرار میگرفتم. همین ویژگی انگیزه من را برای ایفای نقش هادی خوشمرام بیشتر کرد و متقاعد شدم انتخاب خوب و مناسبی داشتهام. با پیشرفت قصه متوجه خواهید شد ریتم سریال مناسب بوده و کند نیست.
یعنی برای بازی در سریال باغ سرهنگ جنسی از بازی را تجربه کردید که در دیگر کارهایتان نبود؟
بله، من با کارگردانان مختلفی کار کردهام. هر کارگردانی نگاه و دیدگاه خودش را در کار دارد که قابل مقایسه با کارگردان دیگری نیست. بازی در سریال تلویزیونی باغ سرهنگ و کارکردن با فلورا سام هم برای من یک تجربه جدید بود. خوشبختانه خانم سام شناخت خوبی نسبت به طنز دارد و آگاهانه فیلمنامه این سریال را نوشته است.
در یک کلام باید بگویم طنز سریال مناسب است و اینطور نیست که در برخی صحنهها طنز زیاد یا کم شود. به هر حال عوامل زیادی در موفقیت یک اثر تلویزیونی نقش دارد. معتقدم سریال باغ سرهنگ همه فاکتورهای یک اثر موفق را دارد.
در مرحله اول یک فیلمنامه منسجم دارد. از سوی دیگر انتخاب بازیگران با دقت انجام شده است. وقتی بازیگر نقش مقابل خوب بازی کند، بدون تردید انرژی خوبش به طرف مقابل هم منتقل میشود تا او هم انرژی لازم را برای ایفای نقش بگذارد. این اتفاق خوب در سریال باغ سرهنگ افتاد.
البته من جزو اولین کسانی بودم که برای بازی در این سریال انتخاب شدم. در ابتدا بازیگران نقشهای مقابلم انتخاب نشده بودند، اما به مرور زمان که بازیگران دیگر به کار اضافه شدند، متوجه شدم کارگردان و تهیه کننده این سریال جزو کسانی هستند که برای کارشان ارزش قائلند و علاقهمند هستند یک اثر خوب و به یاد ماندنی را با حضور بازیگران حرفهای و توانمند برای مخاطبان تلویزیون تولید کنند.
با توجه به این که فلورا سام در کنار نویسندگی و کارگردانی تجربه بازی هم دارد آیا شرایطی را در طول کار فراهم کرده بود که شما ایدههایتان را برای نقشی که بازی میکنید به او اعلام کنید؟
خانم سام جزو کارگردانان انعطافپذیر است که بازیگران در طول کار خیلی با او راحت هستند و هر جا لازم بود شرایط را فراهم میکرد و درباره نقش با بازیگر صحبت میکرد. وقتی من فیلمنامه را خواندم بشدت با شخصیت هادی احساس همذاتپنداری کردم.
او بهدرستی این شخصیت را در قصه تعریف کرده بود و اتفاقاتی که برایش میافتد به حدی منطقی بود که من بدون آن که بخواهم با شخصیت هادی حرکت و زندگی میکردم. این نشاندهنده قوت فیلمنامه است. وقتی شخصیت درست درآمده باشد، بازیگر چنین حسی خواهد داشت و با علاقه کارش را انجام میدهد. همه چیز به حدی کامل و بدون نقص بود که جای حرف برای من بازیگر نمیگذاشت. نویسنده فکر همه بخشهای شخصیت هادی را کرده بود که در موقعیتهای مختلف چگونه باشد. فیلمنامه بهترین کمک را به من کرد تا نقشم را ایفا کنم و جای هیچ شک و شبههای برایم نگذاشته بود.
به نظر من وقتی کارگردان، خودش نویسنده اثری که میسازد باشد، بیشتر نسبت به کار اشراف دارد. از آنجا که فلورا سام خودش فیلمنامه باغ سرهنگ را نوشته بود، بهتر میدانست بازیگران در صحنههای مختلف چگونه موقعیتشان را به تصویر بکشند. من هم در راستای فیلمنامه حرکت کردم. وقتی نویسنده و کارگردان دو فرد مجزا باشند، طبیعی است کارگردان دیدگاه خودش را در کار وارد میکند و ممکن است با ذهنیت نویسنده فاصله داشته باشد. یکی دیگر از ویژگیهای فیلمنامه سریال باغ سرهنگ این است که مخاطب در هر قسمت شاهد یک اتفاق است و این طور نیست که قصه خطی و لاغر باشد. در مجموع روابط و داستان زندگی شخصیتها در 26 قسمت پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و طنزهای این سریال بر خلاف برخی آثار که لوس و بیمزه است، این طور نیست و شاهد طنز ناب هستیم.
هادی خوشمرام بر خلاف جوانان امروزی در برخی صحنهها خیلی خجالتی به تصویر کشیده میشود، بویژه در صحنههایی که میخواهد به خانواده و زن عمویش بگوید که نمیخواهد با دختر عمویش ازدواج کند. فکر نمیکنید این روحیه هادی با جوانان امروزی فاصله دارد؟
هادی خجالتی نیست و درباره این صحنههایی که شما اشاره کردید، باید بگویم او سعی میکند به حرف بزرگترها احترام بگذارد. ضمن این که میخواهد حرف خودش را هم بزند، به همین دلیل سعی میکند با صبر ماجرا را مدیریت کند. هر چه قصه جلوتر برود، متوجه خواهید شد این طور نیست که او خجالتی باشد، بلکه برای زندگیاش هر کاری از دستش بربیاید، انجام میدهد.
در سریال باغ سرهنگ نشان داده میشود هادی برای عرضه آلبوم صدای خسته به بازار با چه سختیهایی روبهرو میشود. به نظرتان این سریال تا چه میزان مشکلات جوانان علاقهمند به فعالیت در حوزه موسیقی را به تصویر میکشد؟
موضوع اصلی سریال، ماجراهای زندگی هادی خوشمرام است که بخشی از آن درباره آلبوم صدای خسته است که میخواهد به بازار عرضه کند. از سوی دیگر وقتی قرار است اثری ساخته شود فیلمنامه مورد تائید قرار میگیرد و همه مسائل در نظر گرفته میشود. خانم سام هم سعی کرده از زاویه جدیدی به مسائل اجتماعی بپردازد و مسائل را مطرح کند، ولی این طور نیست که بگوییم جوانانی که علاقهمند به کار موسیقی هستند، فضای کار برایشان مهیا نیست. در مجموع معتقدم سریال باغ سرهنگ با بهره بردن از طنز و فانتزی توانسته نظر مخاطبان را جلب کند.
اولین سریال دنیاست(باغ سرهنگ)
و اقای نیما فلاح هم تک هستند