به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، ارتباط مادر با فرزند به خصوص در ماه های نخست تولد بسیار قوی است و به
عبارت بهتر آنها را به هم پیوند می دهد. در این دوران نقش پدر ایجاد فاصله
ای معقول در این رابطه است که در واقع مانع از رابطه افراطی آنها می شود.
اما در شرایطی که پدر در خانه حضور ندارد، شخصیت کودک کم کم مانند یک فرد
بزرگسال شکل می گیرد.
البته نمی توان مدعی شد که مادران تنها قادر به
برقراری این فاصله منطقی بین خود و فرزندشان نیستند. در واقع جدایی مادر و
کودک به طور طبیعی پس از مدتی که مادر می خواهد به امور مختلف روزمره اش
برسد، ایجاد می شود. خصوصا " این حالت پس از پایان مرخصی زایمان؛ زمانی که
مادر باید سر کارش برگردد و مجبوراست که کودک را به شخص سومی بسپارد، ملموس
تر است.
مادران تنها معمولا" خود را در کمبود احساسی فرزندشان مقصر می
دانند . درست است که شما خود را به جای کودکتان می گذارید و احساس او را
درک می کنید، اما نباید نگران باشید. در نخستین ماه های زندگی کودک ، او به
عشق و محبت زیادی نیاز دارد که شما به خوبی می توانید آن را تامین کنید.
مسئله بسیار مهم دیگر این که به سلامت جسمی و روحی خود نیز توجه داشته
باشید . زیرا نه تنها بزرگ کردن کودک بدون حضور پدر مشکل است؛ بلکه شما
باید جای خالی او را نیز برای فرزندتان پر کنید که این امر سلامت روحی و
جسمی شما را می طلبد.
18 ماهگی؛ سن شروع پرسش های مختلف
معیار
زندگی برای کودک در سن یک سال ونیم ، همان محیط و اطرافیان اوست. با شنیدن
کلمه "بابا " از دوستان کوچکش ، او نیز تکرار می کند . در این حالت معمولا
مادر بسیار آشفته می شود و بلافاصله این تصور در ذهنش شکل می گیرد که غیبت
پدر ، کودک را به تکرار این کلمه وا داشته است .
گاه فقط سؤالات کودک
در مورد پدرش نیست که مادر را به صحبت کردن ترغیب می کند، بلکه احساسات
درونی او نیز تا حد زیادی در این گفتگوها نقش دارد. شاید زمانی که شما با
فرزند خردسالتان در مورد پدرش صحبت می کنید، او واقعا" تمام صحبت های شما
را درک نکند ؛ اما این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که کلمه "بابا" بین شما و
او یک عبارت ممنوعه نباشد . وقتی که فرزندتان هنوز خیلی کوچک است با او
صحبت کنید ، زیرا در این صورت از بروز نگرانی و ناراحتی هایی که به خاطر
سئوالات بی پاسخ در ذهنش نقش می بندد، پیشگیری کرده اید.
با پیش گرفتن
این رویه ، این مجوز را برای خود صادر کرده اید که در آینده نیز بدون احساس
ناراحتی درباره این موضوع صحبت کنید. با گذشت زمان ، وقتی شما راجع به
ازدواجتان صحبت کنید، به سؤالات کودک در مورد تولدش نیز پاسخ داده اید.
" فرزندم؛ توهم پدر داری ".
اطمینان
بخشیدن به کودک درباره این که همه بچه ها پدر دارند ، در چنین شرایطی
اهمیت بیشتری پیدا می کند. مطمئنا" تو هم مثل همه بچه ها پدر داری؛ منتهی
فقط او با ما زندگی نمی کند" . این کلمات به او اجازه می دهد که ازتخیلاتش
بیرون بیاید ، خصوصا " اگر شما با توضیح جزئیاتی از شخصیت پدرش ، این
کنجکاوی او را ارضا کنید.
حتی اگر احساسات منفی و خاطرات تلخ زندگی
مشترک برشما غلبه دارد، سعی کنید که ابتدا برخی از خصوصیات مثبت را ذکر
کنید . مطمئن باشید زمانی خواهد رسید که او درباره علت غیبت پدرش از شما
سئوال می کند. پس شما مادر عزیز ، سعی کنید با به کاربردن کلماتی ساده این
مسئله را به کودک تفهیم کنید. توجه داشته باشید که او به هیچ وجه مسئول
تصمیمات شما بزرگترها نیست . اگربه این نکته دقت نداشته باشید ، احتمال
دارد که او خود را مقصر و گناهکار جدایی شما بداند.
خود را مقصر ندانید!
صحبت
کردن با کودک راجع به غیبت پدرش برای رشد او مهم و لازم است وشما نباید
دراین باره خود را مقصر بدانید. "رفتن پدر تقصیر من است ". " مامان احساس
بدبختی می کند چون بابا اینجا نیست ، نکند که تقصیر من باشد" و... سئوالاتی
از این قبیل مرتب در ذهن کودک شکل می گیرد و این وظیفه شماست که در طول
زمان آنها را برطرف کنید .
بد نیست که خیلی کوتاه و مختصر راجع به مشکلاتی
که شما را به سمت جدایی پیش برده، با فرزندتان حرف بزنید. "من هم دوست دارم
که پدر در کنار ما باشد ، اما امکان پذیرنیست ". " مهم این است که تو
اینجا کنار من هستی ، چون یک کوچولوی ناز و فوق العاده ای ". این کلمات با
ارزش به او درباره جایگاهی که دارد ، قوت قلب می دهد .
اما هیچ چیز نمی
تواند مانع نگاه حسرت آمیز او به دوستانش شود.در این صورت باید به او کمک
کرد که بدون انکار واقعیت و قبول تفاوتش با دیگران با شرایط کنار بیاید .
تحت هرشرایطی توجه داشته باشید که خود را گناهکار ندانید. در مورد پذیرش
غیبت پدر، کودک نباید احساس کند که در دنیای ظلم و بی عدالتی زندگی می کند .
این وظیفه شماست که به او آرامش خاطر دهید که شانس های زیادی برای موفقیت
در زندگی دارد. نکته مهم دیگر اینکه برایش عذر و بهانه نیاورید چون این نوع
رفتار هیچ کمکی به رشد و پرورش او نمی کند. بر خلاف این اگر رفتار شما
عادی و جدی باشد، می توانید فرزند را در مورد توانایی ها و اعتمادی که بر
او دارید مطمئن کنید.
چند توصیه مهم برای خانواده های بدون پدر - علت جدایی شما هر آنچه هست اما همیشه در مورد همسرتان به خوبی صحبت کنید.
- تا جایی که می توانید امکان ملاقات فرزند با همسرتان را فراهم کنید.
- موقعیت کودک را درک کنید و او را سنگ صبور خود برای درد دل کردن فرض نکنید.
- برای اینکه ارتباط مادر و فرزندی بیش از حد شدید نشود ، ارتباط فرزندتان را با شخص سومی مثل عمو ، دایی و... تقویت کنید.
- هرگز اجازه ندهید از شما تصویر یک والد تنها و نگران در ذهن فرزندتان شکل بگیرد.
خانواده ای متفاوت زمانی
که کودک متوجه می شود روزی که با پدرش زندگی کند هرگز نخواهد رسید، سعی می
کند زندگی خانوادگی متعادل تری نسبت به زندگی پدر و مادرش داشته باشد.
تنها
زندگی کردن با فرزند نیز چندان بی فایده نیست. درغالب موارد ، بچه های تک
والد، بهتر با دیگران و همسالانشان ارتباط برقرار می کنند. وقتی کسی در یک
خانواده کوچک زندگی می کند، طبیعی است که نیاز به برقراری ارتباط با بیرون
از منزل را نیز احساس می کند.
به خاطر داشته باشید سؤالات فرزندان،
شناخت متفاوت آنها از زندگی و نیاز به پذیرش موقعیت خود همه عواملی هستند
که کودک را ترغیب به تفکر می کند و در رشد او مؤثر است. همچنین بهتر است
پاسخ های بزرگترها روشن، واضح و منظم باشد.