غلامحسین ابراهیمی‌دینانی، استاد دانشگاه گفت: فردوسی به عنوان پاسدار زبان فارسی و تاریخ ایران باستان مسلمان و شیعه‌ی تمام عیار است.

به گزارش خبرنگارحوزه رادیو و تلویزیون باشگاه خبرنگاران شب گذشته، جمعه چهارم دی ماه برنامه‌ "معرفت" شبکه چهار سیما با حضور دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی استاد دانشگاه به روی آنتن رفت.



اسماعیل منصوری لاریجانی استاد دانشگاه و مجری برنامه "معرفت " گفت: قطعه‌ای را از شناسنامه تحت عنوان "ستایش پیغمبر" قرائت می‌کنم و از رمز گشایی‌های استاد دینانی بهره می‌بریم.

ترا را دانش و دین رهاند درست در رستگاری بیادت جست/ دلت گر نخواهی که باشد نژند   نخواهی که دایم بوی مستمند

چوخواهی که یابی زهر بد رها  سر اندر نیاری به دام بلا/ بوی در دو گیتی ز بد رستگار نکوکار گردی بر کردگار

به گفتار پیغمبرت راه جوی  دل از تیرگی‌ها بدین آب شوی/ چه گفت آن خداوند تنزیل و وی خداوند امر و خداوند نهی

که من شهر علمم علی ام در است   درست این سخن قول پیغمبرست/ گواهی دهم کاین سخن‌ها ز اوست  توگویی دو گوشم پر آواز اوست

 ابراهیی دینانی در خصوص این ابیات گفت: فردوسی پاسدار زبان فارسی و تاریخ ایران باستان است، بعضی‌ها او را به تهمت‌هایی متهم می‌کنند اما باید بدانند که فردوسی یک مسلمان و شیعه تمام عیار است.

وی ادامه داد: این بیت شعر "من شهر علمم علی‌ام در آن است" درست است زیرا این سخن قول پیغمبر است و  ترجمه این حدیث« انا مدینه العلم و علی بابها» است که من شهر علم هستم و در ورود به شهر علم حضرت علی(ع) است؛ پس کسانی که در شیعه بودن فردوسی تردید دارند حرف خود را پس بگیرند، چون فردوسی با صراحت در این بیت شعر می‌گوید که من شیعه تمام عیار هستم.

این استاد دانشگاه افزود: البته فردوسی انسانی است که زبان فارسی ما را زنده کرده و اگر او نبود زبان فارسی ما وجود نداشت، فردوسی پاسدار زبان فارسی و هویت ملت ایران است و این هویت ایرانی بعد از اسلام هویت اسلامی-ایرانی است.14 قرن تاریخ اسلام داریم، ما نمی‌توانیم بگوییم که اسلام از ایران جداست چون این موارد یکی شده است.

 

ابراهیمی دینانی اظهار داشت: این بیت شعر مدح حضرت رسول(ص) است و غزل و قصیده نیست، اما زبان آن حماسی و از دین و دانش صحبت می‌کند.دین و دانش توام هستند، دین منهای دانش و عقل، و عقل و دین منهای دانایی ثمری نداشته و به جایی نمی‌رسد.دانایی هم بدون دین منحط شده و به جهان مادی تقلیل پیدا می کند.

وی ضمن اشاره به این نکته که این کلمه‌ای فارسی است، گفت: فردوسی دین و دانش، عقل و ایمان را با هم متحد و یکی می‌داند. او با زبان حماسه دین و دانش را در مردم ایران همیشه زنده نگه داشته است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: حماسه برای بعضی از مردم شناخته شده نیست. حماسه زبان مخصوص بوده و زبان غزل، قصیده، حکایت و تمثیل نیست اما یک سبک خاصی دارد. روح حماسه از راز هستی و گرداب مرگ سرچشمه می‌گیرد. این دو از خصلت انسان است. انسان به نابودی و مرگ فکر کرده و به راز هستی نیز می‌اندیشد، انسان خواهان جاودانگی در هستی است.

ابراهیمی دینانی افزود: حماسه زبانی است که تنازع بین راز هستی و گرداب نابودی و مرگ را بیان می‌کند. در این برنامه در مورد اهمیت زبان زیاد صحبت کردیم. انسان در زبان بوده یعنی ناطق است.

وی درخصوص تعریف خود از انسان بیان کرد: بهترین تعریف برای انسان حیوان ناطق بودن است یعنی انسان زبان دارد، اما حیوانات زبان نداشته و با اشارات و صدا صحبت می‌کنند.

این استاد دانشگاه اظهار داشت: انسان، حیوان ناطق است. امروز باید گفت که انسان ناطق حیوان است البته در دنیای مدرنیته می‌گویم، انسان امروز از ناطقیت می‌خواهد به حیوانیت برود و انسان اهل دین و دانش می‌خواهد از حیوانیت به ناطقیت برود، هر دو انسان هستند یعنی انسان هم ناطق بوده و هم حیوان است.

وی گفت: انسان حیوان ناطق است، متأسفانه امروزه بشر می‌خواهد به سمت حیوانیت برود و تنزل می‌کند.

ابراهیمی دینانی تصریح کرد: عظمت علم جدید را نمی‌توان نایده گرفت. اساس علم جدید تجربه حسی است. این تجربه حسی اعتبارش را از عقل می‌گیرد.اگر عقل به تجربه معنی جهت داد و مقصود تجربه را بیان کرد درخدمت انسان است، این هیچ منافاتی با دیانت ندارد. عین دین هم همین است باید به تجربه جهت و معنی داد و مقصد انسان را تعیین که این حیوانیت نبوده و جاودانگی است.از حیوانیت باید به ناطقیت رفت. بعضی‌ها عقل را در خدمت حس می‌گیرند که این خطرناک بوده یعنی از ناطقیت به حیوانیت رفتن است. اگر از حس تعالی پیدا کنیم و از تجربه به تعقل و دانایی برسیم یعنی از حیوانیت به ناطقیت رفتن است.فردوسی به زبان فلسفه سخن نگفته، بلکه با زبان حماسه و حکمت سخن می‌گوید.

ابراهیمی دینانی اظهار داشت: ما زبان و زمان را نادیده می‌گیریم. من اصالت را به زبان می‌دهم، زبان باز می‌شود یعنی اینکه وقتی بچه‌ای سخن می‌گوید زبانش باز شده است، اگر انسان زبان نداشته باشد فکرش به روی عالم بسته است، وقتی انسان توانست سخن بگوید یعنی زبانش باز شده و وجود انسان به روی عالم گشوده می‌شود.

وی ادامه داد: خصلت انسان برون خویش است، هر موجود برون و درون دارد ولی بسیاری از موجودات فرو بسته هستند یعنی در درون خودشان هستند و به بیرون خود احاطه ندارند.

حیوان در حد عزیزه خود بیرون دارد یعنی حیوان محیط اطراف خود را تا اندازه‌ای می‌بیند که غذا و غریزه‌اش تأمین شود ولی بیرون انسان گسترده بوده و باز به کل هستی باز است. درون انسان با زبان به بیرون باز می‌شود.

منصوری لاریجانی گفت: در مقاله‌ای که از "ویلیام جیمز" و "لودویگ ویتگنشتاین" در مورد زبان می‌خواندم و این برای من سوال بود که این دو بزرگوار در آن ماندند که فکر (عقل) چیزی از جنس معنی است و زبان هم از جنس لفظ بوده، چه چیزی این معنی را به لفظ تبدیل می‌کند.

ابراهیمی دینانی در پاسخ به سوال مجری برنامه گفت: "جیمز" و "ویتگنشتاین" خوب کار کردند، تمام فلسفه را به تحلیل زبان خلاصه کرده، یعنی زبان از هر چیزی مهمتر است، اما آنها جاهایی در کارشان اشکال دارد، آنها می‌خواهند معنی را در مصداق پیدا کنند.

وی ضمن اشاره به این نکته که ما بدون معنی زبان نداریم، افزود: امروز تئوری مینینگ مطرح است، معنی یعنی چی، هر چیزی معنی دارد حتی بی‌معنایی نیز معنی دارد. بحث امروز دنیا به خصوص دنیایی که حسی مسلک بوده این است که معنی را کجا می‌توان پیدا کرد.

این استاد دانشگاه اظهار داشت: امروز فلسفه تحلیلی در مسئله معنی گیر کرده که معنی کجا است. معنی در کاربرد پیدا می‌شود.

اصل معنی و زبان ظهور معنی است، زبان لفظ نیست، ما زبان‌های متعددی داریم.

تمام زبان‌های دنیا یک ساختار دارند، الفاظ و لغات متفاوت هستند ولی ساختار زبان یک چیز است.

وی تصریح کرد: ظهور معنی را می‌توان به انواع مختلفی همچون با اشاره، غزل، حکایت، قصیده و نقل بیان کرد.

زبان حماسه، زبان خاصی است که فردوسی با آن سخن گفته و اسطوره را با تاریخ ممزوج کرده یعنی هم مسلمان و هم شیعه کامل و هم تاریخ ما را زنده کرده ایران کشور تاریخ داری است.

دینانی اظهار داشت: در کتابی از "جواهر لعل نهرو" نخست وزیر اسبق هندوستان می‌خواندم که در مقدمه کتاب خود نوشته بود که برای اینکه کسی بخواهد هندوستان را خوب بشناسد باید با فرهنگ ایران آشنایی داشته باشد.

وی ادامه داد: ایران فرهنگ عمیقی را پست سر گذاشته، فردوسی تاریخ ایران را بیان می‌کند که متأسفانه ما با تاریخ خودمان آشنا نیستیم. تا آنجایی که توانستند تاریخ ایران را نابود کردند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: فردوسی اسطوره را با تاریخ ممزوج کرده و با زبان حماسه، تاریخ پدران ما را بیان کرده تا رسیده به اسلام و از حضرت محمد (ص) آغاز کرده است، ما باید شاهنامه را بخوانیم.

منصوری لاریجانی گفت: از سخنان شما این نتیجه را می‌گیریم که زبان حماسی آمیزه‌ای از دین و دانش است که در این بیت شعرش چنین گفته:

به گفتار پیغمبرت راه جوی

دل از تیرگی‌ها بدین آب شوی

این گفتار همان آمیزه‌ای از دین و دانش است.

ابراهیمی دینانی ضمن اشاره به این نکته که گفتار اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته و بی‌نظیر است، افزود: گفتار پیغمبر وحی بوده، گفتار پیغمبر گفتار خداست و زبان پیغمبر زبان حق است.

سخن، سخن خداوند بوده، سخن ما مظهری از سخن خداست. نخستین سخنگو هستی، حضرت حق است.

وی گفت: از صفات خدا متکلم بودن است، زبان را خدا به ما آموخته و زبان موهبت الهی است. این زبان در گفتار پیامبر مستقیم بوده یعنی زبان پیامبر، زبان حق است.

پس باید به گفتار پیغمبر گوش کنیم.

این استاد دانشگاه اظهار داشت: وحی همان تنزیل بوده و با هم یکی است. تنزیل یعنی فرود آمدن (از بالا به پایین آمدن است)، باران نزول الهی و از بالا به پایین می‌آید.

وی گفت: مکمن سخن از مکمن غیب آمده و مکمن غیب از مقام حضرت حق می‌آید. سخن وحی، سخن الهی و مستقیم است. وقتی که پیغمبر سخن می‌گوید یعنی خدا سخن می‌گوید.

دینانی عنوان کرد: بعد از نزول وحی که از بالاترین مرتبه هستی، مکمن غیب آمده است.

امر و نهی یعنی بایدها و نبایدها است، شاید بعضی از مردم ندانند که بایدها و نبایدها چیست، اما بایدها و نبایدها ارزش است.

این استاد دانشگاه افزود: انسان‌ها ارزش‌های اخلاقی دارند در واقع ارزش‌‌های اخلاقی و منشأ آن بایدها و نبایدها است.

و این بایدها و نبایدها از حسن و قبح عقلی سرچشمه می‌گیرد. فردوسی هم در اینجا حسن استفاده را کرده و می‌گوید امر و نهی از اینجا سرچشمه گرفته است.

وی گفت: باب یعنی در، در باید باز شود اگر همه درها بسته باشد، فاجعه می‌شود.

باب گشودن است و عقل به ذات خود بسته نیست. حضرت علی (ع) باب رحمت و ولایت است.

ابراهیمی دینانی اظهار داشت: فکر گشوده خوب بوده، فکر بسته بسیار خطرناک است و منشأ تمام بدبختی‌های عالم و تاریخ درگذشته، حال و آینده، فکر بسته و قفل است.

به طور دقیق جنگ نتیجه بسته بودن فکر است.

وی بیان کرد: متأسفانه بسته بودن فکر مرز ایجاد می‌کند، اگر فکر گشوده و باز باشد قفلی نخواهد بود.

منصوی لاریجانی افزود: این بیت

گواهی دهم کاین سخن راز اوست

تو گویی دو گوشم پرآواز است

عظمت فردوسی را نشان می‌دهد.

ابراهیمی دینانی عنوان کرد: فردوسی، حضرت علی (ع) را راز می‌‌داند یعنی ولایت مطلقه راز بوده و نبی آشکار می‌کند. باید اهل راز بود تا به حضرت مولا رسید.

فردوسی کلمات را دقیق و حکیمانه پست سر گذاشته است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: فردوسی عارف بوده و در مورد زبان و تاریخ ایران سخن می‌گوید، منتها فردوسی تاریخ ما را زنده می‌کند. بعضی‌ها می‌گویند که چرا باید به تاریخ گذشته افتخار کرد. امروز را باید نگاه کنیم.

دینانی ضمن اشاره به این نکته که اگر تاریخ نبود، امروز هم وجود نداشت، افزود: پیشرفت اعلام در اقصی بلاد عالم. اسلام معنوی و معرفتی بوده و اسلام بن لادن نیست.

اسلام معنوی از این سرزمین گسترده شده، اسلام از مکه مکرمه آمده به سرزمین ما و از اینجا به وسیله‌ی اندیشمندان ما به اقصی نقاط دنیا گسترش پیدا کرده است.

وی گفت: اگر تفکر شیعی و معنوی ایرانی‌ها نبود اسلام یا پیش نمی‌رفت و یا اسلام بن لادنی می‌شد.

منصوری لاریجانی اظهار داشت: خدا را شکر همه ایرانی‌ها خوب متوجه می‌شوند، ایرانیت ظرفی برای نشر اندیشه‌های ما است.

ابراهیمی دینانی بیان کرد: مردان بزرگ از مشرق و خراسان بزرگ بلند شدند، فتوت و حماسه از شرق بوده، پیغمبران و همه انبیاء از شرق برخاسته و خورشید معنویت از شرق طلوع می‌کند.

متأسفانه ما شرق را خوب نمی‌شناسیم، باید ما حکمت شرق را بشناسیم.


انتهای پیام/ اس

 

 
برچسب ها: اسماعیل ، معرفت ، استاد
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار