به گزارش
خبرنگار اقتصادي باشگاه خبرنگاران، با توجه به نقش تکنولوژی و صنعت در پیشرفت جوامع خواسته یا ناخواسته نیازمند بکارگیری علوم و فنون جدید هستیم زیرا با استفاده بهینه از این عوامل موجب رشد و شکوفایی جامعه خواهد شد. مسلم است که در مراحل تولید فروش و مصرف محصول نیروی انسانی خلاق و کارآفرین دارای نقش و جایگاه به سزایی است. عدم توجه کافی به این عامل مشکلات فراوانی را متوجه جامعه خواهد کرد.
گفتني است، تغيير و پيشرفت تكنولوزي در دوره قاجار هر 102 سال يكبار ، در جنگ جهاني اول هر50 سال يكبار و در دوره جنگ جهاني دوم هر 20 سال يكبار براي افراد جامعه محسوس و قابل لمس مي نمود امري كه در حال حاضر هر 6 ماه و در زمينه تكنولوژي كمتر از 45 روز اتفاق مي افتد.
بنابراين تغييرات سريع تكنولوژي باعث شد تا طي نيم قرن گذشته فرهنگ اقتصادي خانواده نتواند خود را با آن همگام سازد پيامدهاي بسياري را براي افراد خانواده ، جامعه و كشور داشته باشد.
پيشرفت تكنولوژي در اقتصاد خانواده متاسفانه به دليل نبود برنامه هاي كلان ، زير ساخت ، عدم فرهنگ سازي و اطلاع رساني موجب تغيير فرهنگ اشتغال و كارآفريني، خريد جهيزيه، پس انداز،صرفه جويي و..... شد.
بسیاری از کشورهای جهان با وجود دارا بودن منابع غنی به دلیل کم توجهی به نقش عامل نیروی انسانی در بکارگیری منابع همچنان در زمره کشورهای توسعه نیافته قرار دارند. بدین جهت سرمایه گذاری بر روی نیروی انسانی بالاخص نیروهای توانمند و خلاق بهبود کیفیت نیروی کار و متعاقب آن بهبود کیفیت تولید را به همراه خواهد داشت. برای استفاده مطلوب ازمنابع یک کشور و رسیدن به رشد توسعه همه جانبه لزوم توجه جدی به مقوله کار آفرینی كه در اقتصاد خانواده جاي دارد، امری حیاتی تلقی میشود.
کار آفرینی در اقتصاد خانواده و كلان، امری حیاتی تلقی میشود اقتصاد خانواده نقش مهمی در اقتصاد ملل مختلف دارد. بخش قابل توجهی از کسب وکارهای موجود بر پایه مدیریت یا مالکیت خانوادگی استوار است، به طوری که حدود نیمی از تولید ناخالص ملی از طریق این کسب وکارها تامین می شود. اما تصور و باور اکثر ما از اقتصاد خانواده چیست؟
شیوه ی مدیریت اقتصادی خانواده ها امروزه بخش عمده ای از هویت آنان را تشکیل می دهد. رونق و شکوفایی اقتصادی، رشد و ترقی خانواده را در پی خواهد داشت.
آنچه باعث حفظ و رونق اقتصاد خانواده ها و به تبع آن اقتصاد کشورها می گردد، آموختن این مطلب است که چگونه با کسانی که به آنها علاقه و ارتباط عاطفی داریم، ارتباطات مالی سالم و مناسبی داشته باشیم. شاید این کار ساده به نظر برسد اما در واقع چندان هم ساده نیست.
اقتصاد خانواده دو جنبه ی اساسی دارد: اول؛ مدیریت درآمد از طریق کسب روزی حلال و دوم؛ مدیریت هزینه ها از طریق دستیابی به الگوی مصرف صحیح است. تلاش کافی در جهت دستیابی به منافع اقتصادی در صورتی که با یک سری اصول همراه باشد اقتصاد خانواده را سالم و پایدار می نماید.
ابتدایی ترین مرجع برای افزایش سطح دانش و آگاهی و به روز ماندن، کتاب و نشریات است. ارائه آموزش های لازم به فرزندان و ارتقای سطح عمومی دانش اقتصادی خانواده می تواند زمینه خوبی برای تصمیم گیری های صحیح اقتصادی فراهم آورد.
هنگامی که شما از بالا رفتن هزینه زندگی و نابسامانی اوضاع اقتصادی خانواده صحبت می کنید یا هنگامی که در کوچه، خیابان، مدرسه، مسجد و منزل صحبت های فراوانی پیرامون پول، درآمد، گرانی، کمبود، مالیات، سود و ضرر و فقر و ثروت ... از طرف مردم عادی و گاهی افراد متخصص این مسأله مطرح می شود، نشان می دهد دنیای اطراف ما مملو از مباحث و پدیده های اقتصادی است و هر کس به نوعی درگیر معنای واقعی اقتصاد شده.
مسائل اقتصادی یکی از مهمترین دغدغه های اکثر خانواده هاست و آشنایی خانواده ها با اصول علمی اقتصاد خانواده می تواند آنها را به اتخاذ بهترین تصمیم ها به منظور دستیابی به اهداف بهتر و زندگی مرفه تر یاری کند لذا بر آن شدیم در جهت افزایش اطلاعات خانواده ها در زمینه مدیریت اقتصادی مطالبی را ارائه نمائیم.
فرق اساسی بین اقصاد خانواده و اقتصاد در بازار این است که در اقتصاد بازار فرض می شود واحد اقتصادی خودخواه است و هدف آن حداکثر کردن سود است. اما در خانواده اولاً هدف حداکثر کردن سود یا حداقل کردن مصرف نیست بلکه رضایت خاطر اعضا و حداکثر استفاده آنها با توجه به اهداف خانواده است و ثانیاً خانواده خودخواه فرض نمی شود بلکه منافع افراد خانواده به هم مرتبط است.
گزارش از زينب عبدي
انتهاي پيام/