به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، سریال تلویزیونی «آوای باران» این شبها از شبکه سه سیما پخش میشود و مخاطبان بسیاری را درگیر ماجراهایش کرده است. ماجراهایی که تا به حال بر مدار تلخی بوده و روایتگر فراق پدر و دختری است که ۲۰ سال است از هم دور افتادهاند.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگو با «حمیدرضا پگاه» بازیگر نقش دایی طاها در سریال «آوای باران» به تهیهکنندگی محمد هاشمی اصل و کارگردانی «حسین سهیلیزاده» است:
*از همکاری دوبارهتان با آقای سهیلیزاده بگویید.
-من قبلا هم با ایشان در سریال «آخرین گناه» همکاری کرده بودم. این سریال هم خوشبختانه کار با آقای سهیلیزاده است. از این حضور هم خیلی خوشحال هستم برای اینکه آقای سهیلیزاده کارگردان موفق تلویزیون است و این موضوع از کارنامهاش مشخص است. من این شانس را داشتم که در این کار در خدمتش باشم.
*آوای باران چه ویژگیهایی داشت که شما این کار را پذیرفتید؟
-وقتی که یک کارگردانی پشت کار است که سابقهاش مشخص است و مطمئناً فیلمنامههایی که انتخاب میکند، فیلمنامههای قابل توجه و خوبی است و من خیالم راحت است، قطعا حضور در کار را میپذیرم. در آوای باران هم وقتی فیلمنامه را خواندم دیدم نقش، نقش متفاوتی است، شرایط و شخصیت خیلی متفاوتی است و برای اولین بار ۱۰ الی ۱۵ سالی بزرگتر از خودم را بازی کردم و امیدوارم که خوب بازی کرده باشم.
*همین موضوع بزرگتر شدن برای شما سخت نبود؟
-به هر حال همه نقشها سخت است و این هم یک تجربه متفاوتی بود و سعی کردم باورپذیر شود، البته گریم و لباس هم تاثیرگذار است. تمام سعیمان را کردیم که مجموعه شرایط باعث شود این اتفاق بیفتد و باورپذیر شود.
*برخی بابت درامی که در این سریال وجود دارد، خسته شدهاند و فکر میکنند زیاد شده.
-هر کسی از نگاه خودش و با سلیقه خودش اظهارنظر میکنندو مختار هم هستند. من نمیتوانم بگویم کسی دیگر چطور فکر میکند،این نظر مخاطبان است و نظرشان هم مهم است.
*برخی هم معتقدند داستان تکراری است و جاهایی به فیلمهای هندی طعنه میزند.
-من فکر میکنم ۹۹ درصد قصهها تکراری است ضمن اینکه سریال آوای باران درباره بچههای کار است و این اتفاق فکر نکنم تا به حال ساخته شده باشد اگر هم ساخته شده باشد من نمیدانم. من فکر میکنم آوای باران یک نگاه جدید است و حتماً آقای سهیلیزاده خواستند با نگاه خودشان این قصه را روایت کنند. به نظرم قصهها شاید خیلی وقتها شبیه هم باشند ولی نوع نگاهی که دارند و زاویه نگاهی که دارند و نوع روایتی که دارند باهم متفاوت هستند.
*بحث ماجرای حسی که این دختر و پدر با هم دارند مخاطبی که این کار را میبیند فکر میکند هنوز این پدر نتوانسته با دخترش ارتباط برقرار کند؟
-این چیزی نیست که قابل توضیح دادن باشد برمیگردد به برداشتی که تماشاچی دارد و همانطور که شما میگویید این احساس را تا حدودی داشته که برایش سخت بوده به هر حال توقعِ این را ندارد که بعد از ۲۰ سال چنین اتفاقی برایش افتاده باشد. در شرایطی قرار گرفته که فکر میکند با آن چیزی که تصورش بوده خیلی فرق میکند.
طاها بعد از ۲۰ سال به مجموعهای وارد میشود که یک عده به او دروغ میگویند و یک عده با او روراست هستند، مجموعه اینهاست که درام را میسازد و موقعیتی که شخصیت سریال در آن قرار میگیرد، به همه اینها پرداخته میشود و طبیعی است که لازمه کار است.
*فیلمنامه قسمت به قسمت به دستتان میرسد، کار را برایتان سخت نکرده است؟
-بله. این هم یک هیجانی برای ما دارد و هم همراه با نگرانی است. البته که نگران آینده شخصیتها و عاقبت اینکه چه اتفاقی برای ما میافتد هستیم و طبیعی است که بابت آن نگران باشیم.
*هنگام بازی درباره موارد مختلف با کارگردان تعامل نمیکنید؟
-من به هر حال هر نظری من داشته باشم در مورد شخصیت، در مورد اتفاق، در مورد آن موقعیت خاص نظرم را میگویم منتها دانای کل کار ما کارگردان است که طبیعی است اشراف دارد به قصه بعد از این و قبل از این و ماجراهایی که اتفاق افتاده در بخشهای مختلف کاملا هم طبیعی است که حرف آخر را ایشان میزند.
*درباره سرنوشت شخصیتها؛ دوست دارید آخر و عاقبت شخصیتها چطور باشد؟
-حتما من دوست دارم پایان سریال غیرقابل پیشبینیترین حد ممکن باشد، هر چه که باشد، منتها از منطق خارج نشود البته این بستگی به نظر نویسندگان و تعاملشان با کارگردان دارد.
*بازی با بازیگران کم سن و سالتر از خودتان چطور بود؟
-طبیعی است ما در هر فیلمی که بازی میکنیم درست است حالا پشت صحنه دوست هستیم و صمیمی ولی جلوی دوربین باید شخصیتها را باور کنیم تا ارتباطها باورپذیر دربیاید و ما سعی میکنیم این اتفاق بیفتد.
*از بازخوردها راضی هستید؟
-من که خیلی ارتباط ندارم این را باید رسانهها اظهارنظر کنند که بیشتر با مردم در ارتباط هستند و بازخوردها را میگیرند. اطرافیان هم جدیتر این کار را دنبال میکنند.
*چرا با وقفه در آثار سینمایی یا تلویزیونی حضور پیدا میکنید؟
-من یک یکسالی بود کار نکرده بودم چون پایم را جراحی کرده بودم.
ضمن اینکه حضور ما در آثار به دو تا عامل بستگی دارد؛ به هر حال ما در وهله اول انتخاب میشویم و بعد انتخاب میکنیم. براساس پیشنهادی که میشود ما انتخاب میکنیم. حالا یک وقتهایی آن پیشنهادها، پیشنهادهایی نیست که جذاب باشد و یک وقتهایی هم اینطور نیست و یک کارهایی پشت سر هم پخش میشود. در مورد خودم یکی از دلیل اصلیاش این بود که گفتم و یکی هم کارهایی که متنها و شخصیتهایی که پیشنهاد شده آنهایی نبوده که خیلی باعث شود من پرکار باشم.
*بعضی از بازیگران شده که حتی یک تلهفیلم معمولی را هم قبول میکنند برای اینکه روی آنتن باشند.
-به هر حال هر کسی نگاهی دارد و سلیقهای دارد من هم باید در کارهایی باشم که دوست داشته باشم ولی همیشه هم این اتفاق نمیافتد به همین دلیل سعی میکنم آن را که بهتر است انتخاب کنم.
*سینما و تلویزیون برایتان تفاوت دارد؟
-من سابقهام معلوم است هم سینما کار کردم و هم تلویزیون. انچه برایم ارجحیت دارد، فیلمنامه خوب است و این دو خیلی برایم تفاوت ندارند