اصولا باید «وحدت‏» اسلامى به صورت منطقى تحدید و تفسیر شود تا موضوع تعریف منطقى نداشته باشد نمى‏توان درباره‏ى آن نفیا و اثباتا داورى نمود.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، جمعى از فضلا در محضر حضرت آیت الله سبحانى(دامت برکاته) حضور داشتند، سخن از وحدت اسلامى به میان آمد، و نظرهاى موافق و مخالف مطرح شد.هنگامى كه سخن حاضران به پایان رسید ایشان زمام سخن را به دست گرفتند و با قضاوت خاص میان موافق و مخالف چنین گفتند:

اصولا باید «وحدت‏» اسلامى به صورت منطقى تحدید و تفسیر شود تا موضوع تعریف منطقى نداشته باشد نمى‏توان درباره‏ى آن نفیا و اثباتا داورى نمود.

متاسفانه منادیان وحدت یا مخالفان آن كمتر به این موضوع پرداخته‏اند و غالبا پیامدهاى خوب و بد آن را مطرح مى‏كنند بدون این كه روشن كنند این پیامد از آن كدام تفسیر از وحدت است.

حضرت آیت الله سبحانى افزودند: در سالهاى 1327ه. ش مرحوم میرزا محمد تقى قمى كه از پایه‏گذاران «دار التقریب بین المذاهب الاسلامیة‏» قاهره بود، در مدرسه‏ى فیضیه پیرامون تقریب سخن گفت، و حقا كه او موضوع را به صورت واضح بیان كرد. حاصل گفتار او این بود كه تقریب و یا وحدت دو معنا دارد:

1.تمام فرق اسلامى را در یكدیگر ذوب كنیم و از همگان فرقه واحدى بسازیم و به عبارت روشنتر: شیعه را سنى و یا سنى را شیعه كنیم تا اختلاف از بین برود و وحدت تحقق پذیرد.

مسلما این تفسیر مورد نظر اعضاى دارالتقریب نبوده و در این اعصار این نظریه امكان پذیر نیست، زیرا علاقه و دلبستگى پیروان هر یك از دو گروه به مختصات و ویژگى‏هاى خود، آن چنان محكم و استوار است كه حتى با نبرد خونین نمى‏توان جریان را یك طرفه ساخت تا چه رسد در پرتو مذاكره و گفتگو.

2.هر دو گروه مشتركات فراوانى در عقاید و احكام و اخلاق دارند، مشتركاتى كه آنها را به صورت ملت واحدى در آورده، و در این 14 قرن تحت پوشش اسلام زندگى كرده‏اند،و در عین حال هر دو گروه داراى ویژگى‏هایى در عقاید و احكام مى‏باشند.

منادیان تقریب مى‏گویند: مشتركات دو گروه به قدرى فراوان است كه مى‏تواند پیوند محكمى در میان پیروان هر دو گروه پدید آورد و در عین حال هر گروهى به مختصات خود علاقمند باشد و به عقیده‏ى مخالف نیز احترام بگذارد.

و به دیگر سخن: اختلاف در این ویژگیها مایه‏ى جنگ و خونریزى و مشاجره نباشد و آنها را در زندگى و یا جوامع بین المللى در مقابل یكدیگر قرار ندهد.

در گذشته اردوگاه شرق و غرب فاصله زیادى با یكدیگر داشتند، نظام حاكم بر یكى سوسیالیستى و حاكم بر دیگرى سرمایه‏دارى بود ولى در عین حال هر دو در مواضعى كه با هم نفع مشترك داشتند وحدت رویه را از دست نمى‏دادند. و بسان تیغه‏هاى یك قیچى كه از هم فاصله دارند در قطع یك ریشه مخالف با هم حركت مى‏كردند و ریشه را مى‏زدند.

مسلما باید از وحدت و تقریب به شیوه یاد شده، پشتیبانى كرد، و این كه امروزه شیعه در جهان به طور كامل شناخته نشده، یكى از عوامل آن، وجود بدبینى در طرف مخالف است. اگر این بدبینى از بین برود و هر دو گروه، هم دیگر را تحمل كنند شیعه در جهان به خوبى شناخته مى‏شود، و مشتركات به صورت روشن تجلى مى‏كند.

در اعصار گذشته خصوصا در ایام شكوفایى تمدن اسلامى همكارى میان دانشمندان دو گروه چشمگیر بود. یعنى شیعیان در حوزهى درس استاد سنى حاضر شده و از آن بهره مى‏گرفتند و همچنین سنیان از حوزه درس استاد شیعه استفاده مى‏كردند و در عین حال هر دو گروه با توجه به مشتركات، متمیزات خویش را حفظ مى‏نمودند.

نويسنده:حضرت آیت ‏الله سبحانی


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار