توافق هسته اي ايران و غرب در ژنو معادلات چندين ساله جامعه بين المللي به ويژه غرب درباره برنامه هسته اي ايران را دگرگون کرد.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران ؛ پايگاه اينترنتي لوبلاگ در تحليلي بقلم جاسمين سامزي نوشت : از سالها قبل تاکنون پيش بيني هايي که درباره برنامه هسته اي ايران مي شد جنبه هشدار يا تدافعي داشت ؛ عباراتي مثل اينکه هر لحظه ممکن است ايران به هر قيمت و هر بهانه براي ادامه برنامه هسته اي خود به بمب هسته اي دست يابد و علت اين فرضيه هم فقط يک عبارت تکراري بود : ايران و آمريکا به توافق نخواهند رسيد. 

اما وقتي ايران و گروه پنج بعلاوه يک بيست و چهارم نوامبر "اولين مرحله" توافقنامه ژنو را امضا کردند ، همه چيز به يکباره تغيير کرد. گرچه کشمکش هاي عادي مربوط به اجراي اين توافقنامه شور و شعف حاصله از اين توافقنامه تاريخي و مهم را تحت الشعاع قرار داد ، اما شايد بتوان حداقل بخشي از علت دستيابي به اين توافق را در تحولاتي که اخيرا به وقوع پيوسته است ، جستجو کرد.  

تقريبا يک ساعت قبل از اعلام توافق ميان ايران و گروه پنج بعلاوه يک در هتل اينتر کانتيننتال ژنو که نمايندگان پنج بعلاوه يک و آمريکا حضور داشتند ، من جزو خبرنگارهايي بودم که ساعت دو صبح به زحمت خود را بيدار نگهداشته بودند. دو دور از مذاکرات قبلي را پوشش داده بودم و ديدم که هر دفعه بر تعداد حضور خبرنگاران افزوده مي شد. با اينکه ژنو از گرانترين شهرهاي جهان بود و پرواز مستقيم از واشنگتن دي سي هشت ساعت طول مي کشيد ، صرفه نظر از اينکه توافقي حاصل خواهد شد يا خير ،  دنياي خبر احساس کرده بود قرار بود اتفاق مهمي رخ دهد و به همين دليل هم ، خيل عظيمي از خبرنگاران که راهي اين شهر سرد و خواب آلود شده بودند ، پيش درآمد خوبي براي اين اتفاق بود. 

البته اگر ايران و آمريکا بين سالهاي دوهزارو يازده تا دو هزارو دوازده براي اينکه ببينند آيا  امکان مذاکرات مقامات ارشد و جدي تر در سال دوهزارو سيزده وجود دارد با هم بطور محرمانه در عمان گفتگو نمي کردند ، امضا توافقنامه «طرح اقدام مشترک » باور کردني نبود. گرچه کشورهاي گروه پنج  بعلاوه يک همواره بر وحدت مواضع تاکيد داشتند اما برکسي پوشيده نبود که توافق ژنو در واقع توافقي بود بين ايران و آمريکا و با موفقيت در اين زمينه فصل جديدي در روابط ايران و آمريکا گشوده خواهد شد ؛ فارغ از اينکه دو طرف تا چه حد در اذعان به اين مسئله رفتاري احتياط آميز داشته باشند. 

جدا از موضوع مذاکرات پشت پرده ايران و آمريکا در عمان، اولين علائم تغيير در روابط دو کشور که از دشمنان يکديگر به شمار مي آمدند در شصت و هفتمين نشست مجمع عمومي سازمان ملل آشکار شد. باراک اوباما در اين نشست ظاهرا در واکنش به تعيين ظريف بعنوان رئيس تيم مذاکره کننده هسته اي ايران ، جان کري وزير خارجه آمريکا را مسئول نظارت بر مذاکرات هسته اي منصوب کرد. يک ماه پيش از آن ، رئيس جمهور ايران نيز محمد جواد ظريف ، وزير خارجه ايران را که يک چهره فرهيخته و ديپلمات تحصيل کرده در غرب را ناظر مذاکرات هسته اي خوانده بود.

با اينکه به نظر مي رسيد در حاشيه نشست ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل متحد ايران تعمدا از ديدار ميان حسن روحاني و باراک اوباما در نيويورک طفره رفت ، اما مذاکره تلفني کوتاه بين روساي جمهور ايران و آمريکا را مي توان بالاترين سطح تماس ميان مقامات عاليرتبه دو کشور در سي و چهار سال گذشته دانست. اما ديدار نيم ساعته خصوصي ظريف و کري بود که چرخ تحولات امروز را به گردش در آورد. بلافاصله پس از اين ديدار ، ظريف با حضور درنشستي که به ميزباني بنياد شوراي روابط خارجي برگزار شد به نمايندگي از حسن روحاني بطور في البداهه گزارشي ارائه کرد. ظريف هنگام گزارش کاملا خود را کنترل مي کرد اما مشخص بود که از چيزي به هيجان آمده است. وقتي از وي سوال شد نظر خود را اعلام کند ، روحاني که هنوز اطلاعي از اين ديدار نداشت گفت « شما مي خواستيد اولين قدم برداشته شود ، آنها هم برداشتند.»

مقامات آمريکا در گزارش بعد از توافق ژنو که براي بسياري تنها يک رويا به شمار مي آمد ( البته به غير از بنيامين نتانياهو که توافق ايران و آمريکا برايش يک کابوس بود) ، دو موضوع دائما تکرار مي شد: مذاکره مستقيم با ايران و تحريم. اما به قول يک مقام آمريکا بعد از آنکه دو طرف از حد و مرز قبلي عبور کردند ، تقريبا تمام نگاهها به موضوع تحريم معطوف شد. عکس العمل دولت آمريکا در برابر کنگره در ماه نوامبر که تلاش کرد تحريمهاي بيشتري بر ضد ايران تصويب کند تاکنون بي سابقه بوده است. يک مقام ارشد آمريکا که مسئوليتي در اين رابطه نداشت گفت کاخ سفيد در پاسخ به کنگره اعلام کرد « اعمال تحريم جديد براي ... مضر بوده و .. موجب تضعيف ...» مذاکرات خواهد شد.

نمي توان اين طنز جالب را ناديده گرفت : همان دولتي که سالها در جامعه جهاني لابي مي کرد تا ايران را تحريم کند حالا تلاش مي کند نمايندگان کنگره را متقاعد کند از تشديد تحريم بر ضد ايران خودداري کنند. راضي کردن کنگره بعد از تصميم مقامات آمريکا درباره توافق با ايران لازم بود اما دستيابي به اين توافق فقط زماني ميسر بود که آمريکا برخي مسائل را از قبل بپذيرد : اينکه دولت ايران به هيچ وجه حاضر نيست برنامه هسته اي خود را کنار بگذارد ؛ اينکه حمله نظامي به ايران بي فايده است ؛ اينکه تنها از طريق گفتگوهاي سياسي مي توان از انحراف برنامه صلح آميز هسته اي ايران جلوگيري کرد ؛ اينکه حل اختلافات بر سر برنامه هسته اي ايران از طريق گفتگوهاي سياسي به نفع اسرائيل نيز هست و اينکه آمريکا بايد سياست خود را تعديل کرده و ضمن انعطاف پذيري از تکيه کلام خود مبني بر اينکه «تحريم خوب است» دست بردارد. 

پس از دوران رياست جمهوري محمود احمدي نژاد و فراهم شدن زمينه ورود مقامات و دولتمردان عمل گرا به عرصه سياسي ايران ، ايرانيها نيز مواضع نرمتري بکار گرفتند. يک مقام سابق ارشد آمريکا کمي قبل از پيروزي روحاني در انتخابات به من گفت « ايران بايد رئيس جمهوري داشته باشد که مقامات آمريکا بتوانند در کنار وي بايستند و با او عکس بگيرند.»

روحاني نه تنها براي اين کار فرد مناسبي است ، بلکه در گروه مذاکره هسته اي وي کساني هستند که مدرک دکترا داشته و به انگليسي تسلط دارند ؛ کساني که در غرب تحصيل کردند و مي دانستند اگر با دست پر به کشور باز نگردند ، دولت ايران مواضع برتر خود را در قبال عناصر تندرو از دست خواهد داد. با روي کار آمدن دولت جديد در ايران ، خواسته هاي ايران در مذاکرات سياسي (با غرب) معقول تر شده است و آنها ميدانند چه چيزهايي را بايد درخواست کنند. مجيد تخت روانچي ، معاون وزير خارجه ايران و عضو تيم مذاکره کننده هسته اي بيست وهفتم اکتبر اظهار داشت ايران لغو تدريجي تحريمها را مي پذيرد. وي در گفتگو با پايگاه اينترنتي "ديپلماسي ايران "‌ گفت « طرف مقابل مي تواند گامهايي را براي لغو تحريم بر ضد ايران بردارد ، حتي اگر تحريمهايي که در مرحله اول برداشته مي شوند زياد هم مهم نباشند.»

تا چند سال قبل ، حتي قبول اينکه تحريمها بر اقتصاد ايران آسيب وارد ميکنند يک تابو به شمار مي آمد. بنابراين ، اظهارات معاون وزير خارجه ايران را مي توان تغييري آشکار دانست.
 
اين تغيير مواضع به موهبت اظهاراتي است که آيت الله سيد علي خامنه اي ، رهبر معظم ايران در هفدهم سپتامبر ، يعني پيش از برگزاري نشست ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل در جمع فرماندهان سپاه مطرح کرد. آيت الله خامنه اي طي سخناني اظهار داشت ايران ضمن نرمش قهرمانانه با گفتگوهاي سياسي مخالفتي ندارد. با اينکه آيت الله خامنه اي بيشتر عمر خود  به آمريکا و غرب بي اعتماد بود و آنها را تقبيح مي کرد ، گفتن اين مطلب که وي مخالف گفتگوهاي سياسي نيست ، مطلب جديدي نبود اما تاکيد بر انعطاف پذيري در قبال دشمن در جمع تندروترين و قدرتمندترين اعضا جامعه ايران يعني فرماندهان سپاه کار جديدي بود. پيام حمايت آيت الله خامنه اي از ديپلماتهاي ايران و خطاب کردن آنها بعنوان «فرزندان انقلاب» در جريان مذاکرات هسته اي هم کار تازه اي بود. وي قبل از برگزاري دومين دور نشست ژنو در سوم نوامبر گفت « آنها به بکارگيري تلاشي بزرگ ماموريت سختي را بر عهده دارند» و تاکيد کرد ، « کسي نبايد آنها را تضعيف کرده و به آنها توهين نمايد.»

با اين حال ، بدون تعيين کادر رهبري شايسته در ايران هرگز شرايط براي دستيابي به توافق هسته اي بيست و چهارم نوامبر فراهم نمي شد. بر خلاف احمدي نژاد که مبارزات انتخابات رياست جمهوري وي با اظهارات بي ملاحظه و مجادله انگيزي همراه بود ، روحاني هنگام تبليغات انتخاباتي از « اعتدال » و « همکاري » سخن به ميان آورد و با اينکه ماه اوت در انتخابات به پيروزي رسيد، ايران (در مدتي کوتاه ) در زمينه ارائه تصويري مناسب در عرصه بين المللي به موفقيت هاي بزرگي دست يافت. ارائه چنين تصويري در زمينه فعاليت هسته اي بيش از هر چيز به خوبي مشهود است. پيام ايران از فيس بوک و تويترگرفته تا مصاحبه هاي متعددي که مقامات اين کشور با رسانه هاي معتبر آمريکا و شبکه هاي بين المللي خبري داشتند کاملا روشن و واضع بود : اينکه برنامه هسته اي ما صلح آميز بوده و در صورت کاهش تحريم هاي ناعادلانه ، حاضريم آن را ثابت کنيم. 
  
جواد ظريف ، رئيس تيم مذاکره کننده هسته اي که بارها به خاطر روابط مستحکم با غرب شک و ظنين هايي در داخل درباره وي وجود داشت ، زياد فرقي با سعيد جليلي ، نماينده سابق ايران در مذاکرات هسته اي نداشت. سعيد جليلي مجروح جنگ ايران و عراق و سياستمداري است که در انتخابات رياست جمهور در قبال روحاني شکست خورد ؛ وي و معاونانش از طريق مترجم در مذاکرات هسته اي شرکت مي کردند که همين موضوع سرعت مذاکرات هسته اي را به شدت کاهش مي داد. اما مقامات واشنگتن ظريف را که به خوبي انگليسي صبحت مي کند بعنوان فردي مي شناسند که در تشکيل دولت افغانستان پس از سقوط طالبان در سال دوهزارو يک و همچنين تلاشهايي که براي آزادي گروگانهاي آمريکايي در لبنان بکار گرفت ، نقش مهمي ايفا کرد. وي همچنين به تازگي در ايران مورد تمجيد قرار گرفت زيرا در زمينه کاهش تحريم و گرفتن قول مشروط در خصوص لغو بيشتر تحريمهاي غرب به موفقيت هايي دست يافت که کسي تاکنون نتوانست بدان نائل شود.

ظريف به همراه مجيد تخت روانچي و عباس عراقچي بطور جدي عمل مي کنند و آمريکا و گروه پنج بعلاوه يک با شروع فعاليت آنها نفس راحتي کشيدند. آنها تاکنون نشان دادند آنقدر باهوش هستند که بتوانند از ميان جريانهاي خروشان عرصه سياست داخلي و بين المللي مذاکرات هسته اي را پيش برده و حمايتي را که پس از توافق ژنو بدست آوردند ، همچنان حفظ کنند.

باراک اوباما نيز در آمريکا به يک پيروزي در عرصه سياست خارجي نياز داشت و انتصاب جان کري بعنوان رئيس تيم مذاکره کننده هسته اي آمريکا ثابت کرد وي قصد دارد به وعده هاي مهم سال دوهزارو نه خود مبني بر « پيشرفت » به سوي جمهوري اسلامي عمل کند. در جريان دور دوم مذاکرات هسته اي ژنو ، اين کري بود که تصميم گرفت به ژنو پرواز کند و نشان داد امکان امضا موافقنامه با ايران در دور سوم مذاکرات در ژنو وجود دارد.
 
با وجوديکه موانع جدي بر سر مذاکرات هسته اي وجود داشت که در ماههاي بعد نيز ادامه يافت ، کري و ظريف هر دو ثابت کردند وقتي بطور مستقيم وارد عمل شوند ، مي توانند مشکلات را برطرف کنند. در سايه راهنمايي هاي جان کري و ظريف به معاونان خود (که تلاشهاي آنها را نميتوان ناديده گرفت) و دستورات مستقيم روساي جمهور دو کشور است که روند مذاکرات به جلو حرکت مي کند. 
 اما اگر همه چيز به جان کري و محمد جواد ظريف بستگي داشت ، بحث و مجادلات مربوط به برنامه هسته اي ايران مدتها قبل از اين فروکش کرده بود اما همانطور که شاهد هستيم ، مسائل سياسي داخلي بعنوان  بازوهاي پشتيباني اجراي مفاد توافقنامه تهديد جدي براي «طرح مشترک اقدام» به شمار مي آيند. گرچه بلافاصله پس از آنکه آمريکا در اقدامي از پيش طراحي شده اسامي برخي از افراد و بانکهاي ايران را در فهرست سياه قرار داد مقامات ايران در نشست کارشناسي صحنه مذاکره را ترک کردند ، در صورتيکه کنگره تحريمهاي جديدي بر ضد ايران تصويب کند ، ايران عکس العمل بسيار شديد تري از خود نشان خواهد داد. با اين حال باراک اوباما گفت در صورتيکه کنگره تحريم ايران را تشديد کند ، وي آن را وتو خواهد کرد. 

وزير خارجه ايران در پاسخ به سوال مجله تايم در هفتم دسامبر درباره واکنش ايران به تصويب تحريمهاي جديد گفته بود « تمام توافق ملغي خواهد شد. ما دوست نداريم تحت فشار مذاکره کنيم.» وي همچنين اضافه کرد « در صورت شکست مذاکرات پارلمان ما قوانيني تصويب خواهد کرد. اما اگر به اين اقدام مبادرت کنيم ، راه به جايي نخواهيم برد.» در واقع ، عناصر تندرو در ايران که با از سرگيري رابطه ميان ايران و غرب مخالفند به هر چيزي چنگ مي زنند تا ثابت کنند توافق ژنو براي ايران خوب نبوده است و اينکه دولت روحاني ، دولت ناکارآمدي است.

آنها دوست دارند به دوران طلايي خود در زمان احمدي نژاد يعني پيش از آنکه درگيري هاي حزبي موجب شکست آنها در انتخابات شود ، بازگردند. اگر تندروها بار ديگر بتوانند در عرصه سياسي ايران در موضع برتر قرار گيرند،  برنامه هسته اي ايران که در زمان احمدي نژاد توسعه يافت اما با گذشت سه ماه از دوران رياست جمهوري روحاني « شاهد تغييرات عمده اي» نبوده است ، به طور چشمگيري رشد و توسعه مي يابد. 

به قول داريل کيم بال ، مدير عامل انجمن کنترل تسليحات « موافقتنامه بيست و چهارم ژنو پيچيده بوده و در سطوح مختلف موثر واقع مي شود. » وي افزود « سلسله مراتب متعدد و تعابير مختلفي وجود دارد که طرفين مذاکره بايد درباره آن به توافق برسند... اما اگر حل اين اختلافات با تاخير مواجه شود ، مطمئنم اين اختلافات حل شدني هستند.» 

وي همچنين اضافه کرد « بسيار به نفع ايران است توافق بعمل آمده را اجرايي کند تا تحريم عليه ايران کاهش يابد و اين کشور بتواند هر چه سريعتر براي دستيابي به توافق نهايي ، مذاکرات را از سر گيرد. اين به نفع گروه پنج بعلاوه يک نيز هست که فعاليت هسته اي مناقشه انگيز ايران به خصوص غني سازي بيست درصدي را متوقف کنند.»

علي رغم سمت و سويي که برنامه هسته اي ايران در پيش گرفته است ، وضعيت زندگي هفتاد و پنج ميليون ايراني به موفقت در حل يک راهکار بستگي دارد. اگر روحاني بتواند به وعده هايي که درباره حل اختلاف بر سر برنامه هسته اي ايران داده است عمل کند ،  براي عمل به ديگر وعده هاي خود مانند کاهش فضاي سياسي امنيتي و آزادي زندانيان سياسي ، از اهرم فشار قوي تري برخوردار خواهد شد. همچنين ، ايرانيها فضاي باز بيشتري براي هدايت وي به آن سمت و سو خواهند داشت. 

از همه مهمتر اينکه با اجراي موفقيت آميز مرحله پاياني توافقنامه ايران و غرب ، خطر وقوع جنگ فاجعه بار ديگري در منطقه خاورميانه کاهش مي يابد و شرايط براي همکاري هاي منطقه اي ايران و آمريکا بهبود خواهد يافت. البته شک و ترديد ، بدگويي ها و بدبيني ها ادامه خواهد يافت با اين حال هرگز اوضاع تا اين اندازه خطرناک نبوده است و براي اولين بار پس از سي و پنج سال ، روساي جمهور ايران و آمريکا در يک جبهه قرار مي گيرند.

انتهای پیام / 
برچسب ها: معادله ، غرب ، توافق ، ایران ، هسته ای
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار