*شما به عنوان يك پژوهشگر آيا رخدادهايی مانند باريدن برف قرمز يا مه ماندگار طي چند ماه اخير را رخدادهايي طبيعي مي دانيد؟
مرادی: قبل از هر چيز بايد رخدادهاي عجيب ديگري را هم به آنچه گفتيد اضافه كنم كه همگي به نوعي به يكديگر مرتبط هستند. چيزهايي مثل فرونشستن يك شبه گردي تيره بر روي تمامي اجسام و اشيا در شهر اصفهان، آن هم در عرض چند ساعت كه در هفته اول ديماه رخ داد و بعد از آن تا به اكنون چندين بار تكرار شده است.
يا سر درد شديد و همزمان بسياري از مردم طي روزهاي گذشته و يا سرفه هاي شديد و بي امان درصد قابل توجهي از مردم، به حدي كه در تاكسي، اتوبوس، مغازه، كلاس درس و غيره كاملا مشهود است. هيچكدام از اينها دليل طبيعي ندارد. شهر اصفهان بخاطر شرايط اقليمي و توپوگرافي خاص خود چندان مه خيز نيست. حال آنكه مدتهاست مردم اين شهر شاهد مه تقريبا غليظي بخصوص در ساعت هاي شب تا صبح هستند.
پس شما دليل اين رخدادهاي عجيب را چه مي دانيد؟ و آيا دليلي داريد كه اين رخدادها طبيعي نيستند؟
قطعا دلايل علمي قوي داريم كه نشان مي دهد اين رخدادها طبيعي نيستند. اول آنكه چنين رخدادهايي در شهر اصفهان هيچگاه سابقه نداشته است. مثلا مه غليظ كه هر روز تكرار شود در شهر اصفهان سابقه نداشته، پس عواملي غير طبيعي آن را سبب شده است.
دوم اينكه براي تشكيل مه رطوبت هوا بايد بسيار بالا باشد، حال آنكه در بسياري از موارد شاهد تشكيل مه در درصدهايي از رطوبت پايين بوده ايم و يا بارش برف قرمز يا خاكستري بيانگر وجود موادي غير طبيعي در برف است. اگرچه در برخي كشورها به دليل وجود ريزگردهايي از خاك هاي رنگي مانند رس در لايه هاي جو شاهد بارش برفهاي رنگي بوده ايم، اما اين مورد در اصفهان مصداق ندارد.
حال براي حل معما كافيست سري به جدول آلودگي هوا در سايت اداره كل حفاظت محيط زيست اصفهان بزنيد تا به عمق فاجعه پي ببريد و از ديدن عددهاي شگفت انگيز مربوط به شاخص آلودگي هواي اصفهان كه متاسفانه به نوعي سانسور مي شوند شوكه شويد.
درباره اين اعداد توضيح دهيد و اينكه چه ارتباطي ميان اين اعداد و رخدادهاي عجيب اصفهان وجود دارد؟
با كمال تاسف بايد بگويم اصفهان هم اينك به خطرناكترين شهر دنيا از نظر زيست محيطي تبديل شده و مسوولان پايتخت نشين هم سالهاست اين شهر را فراموش كرده اند.
مدتي قبل بود كه اهواز به عنوان آلوده ترين شهر دنيا معرفي شد. اين بخاطر وجود ريزگردهاي عربي در هواي اين شهر بود كه البته بخاطر بارشهاي مناسب مدتي است از اين ريزگردها خبر چنداني نيست و اين ريزگردها اگرچه خطرهاي فراواني دارند اما به هر حال منشا طبيعي دارند، حال آنكه آلودگي هاي شهري و صنعتي منشا غيرطبيعي و بسيار خطرناك دارند.
بعد از آن همواره تهران را به عنوان آلوده ترين شهر ايران معرفي كرده اند
و شاهد تعطيلي هاي فراواني در اين كلانشهر بوده ايم، در حالي كه آمار
منتشر شده از طرف سازمان بهداشت جهاني، اصفهان را از نظر آلودگي شهري در
رتبه اول كلانشهرهاي ايران نشان مي دهد! اگر شك داريد كافي است سري به جدول
هاي مربوط به شاخص هاي آلودگي هوا در دو كلانشهر تهران و اصفهان بزنيد. طي
روزهاي بحراني هفته اول ديماه اعداد مربوط به ميانگين شاخص آلودگي در
تهران بين 140 تا 160 يعني در شرايط هشدار در نوسان بود. حال آنكه در
اصفهان اين اعداد بين 235 تا 288 در نوسان بود يعني در شرايط اضطرار و حتي
در گستره 12 ساعته اين اعداد از 300 هم فراتر رفت. اين عدد در بزرگراه شهيد
خرازي اصفهان به رقم بي سابقه 356 و شرايط بحراني هم رسيد! ببينيد اعداد
تهران چقدر است و اصفهان چقدر.
پس چرا اصفهان با وجود اين اعداد وحشتناك تعطيل نمي شود؟
مرادی: شايد اين چند دليل داشته باشد. اول اينكه مسوولان اصفهاني طي سال هاي اخير مانور چنداني روي اين اعداد و ارقام نداشته اند و به نوعي ماجرا را لاپوشاني كرده اند. اگر فاجعه اصفهان در سطح كشور پررنگ بشود عملكرد مسوولان اصفهاني در كنترل آلودگي زير سوال مي رود.
دوم اينكه دستورالعمل تعطيلي ها در تهران با اصفهان متفاوت است و در تهران به محض ورود به شرايط هشدار شاهد تعطيلي هستيم، حال آنكه در اصفهان با وجود گذشتن از شرايط هشدار و ورود به شرايط اضطرار كه بسيار خطرناك تر از شرايط هشدار است حتي مهدكودك ها هم تعطيل نمي شود.
شايد اگر اصفهان هم مسوولاني عالي رتبه داشت دستورالعمل هاي تعطيلي تغيير
مي كرد جاي تاسف است كه در اين اعداد وحشتناك كه مي بايست تمام شهر اصفهان،
حتي بانك ها هم تعطيل شود، حتي مهدكودك ها هم تعطيل نمي شود.
آيا اعداد مربوط به شاخص آلودگي اصفهان فقط بصورت موقتي بالا رفته يا در همه روزهاي سال چنين است؟
مرادی: سوال خوبي پرسيديد. متاسفانه در تمام سال وضع به اين گونه است و همين موجب شده اصفهان آلوده ترين كلانشهر ايران و حتي جهان شود زيرا در ليست آلوده ترين شهرهاي جهان بيشتر شهرهاي ذكر شده داراي اعداد آلودگي بالا ولي با ذرات كم خطرتر هستند و نوع آلودگي مثلا آلودگي گرد و خاك يا ناشي از سوزاندن چوب و غيره است، اما در اصفهان با طيف وسيعي از مولكول هاي پيچيده فوق العاده سمي و سرطانزا روبرو هستيم.
به عنوان مثالي ديگر فقط در بيش از سه هفته اي كه از ديماه گذشته، هفت روز ميانگين آلودگي شهر بالاتر از 200 بوده است. آيا چنين چيزي در تهران حتي براي يكبار هم ديده شده است؟! در همين مدت كه از ديماه سپري شده ميانگين آلودگي شهر اصفهان پانزده روز بالاتر از مرز هشدار بوده است! تقريبا در تمام طول سال ميانگين شاخص آلودگي شهري در اصفهان از همه كلانشهرها بالاتر است كه متاسفانه بخاطر سومديريت ها و برداشت بي رويه آب در بالادست كه منجر به خشك شدن زاينده رود و خشك شدن بيش از 500ميليون اصله درخت شده، ميزان ريزگردها نيز به آلودگي شهري اضافه شده است. به همه اينها آلودگي آبهاي زيرزميني ناشي از فعاليت هاي صنعتي در اصفهان را هم اضافه كنيد.
عملكرد دولت تدبير و اميد در كنترل آلودگي اصفهان چگونه بوده است؟
اگرچه فرصت اين دولت براي سر و سامان دادن به نابساماني هاي دولت قبلي تا به اينجا محدود بوده اما متاسفانه بايد گفت حداقل در زمينه كنترل آلودگي اين دولت هم فقط شعار داده است، نشان به آن نشان كه در بودجه سال جديد ارقام نااميد كننده اي براي كنترل آلودگي در نظر گرفته شده است،
حداقل در زمان استاندار قبلي چند روزي اصفهان در اعداد آلودگي بسيار پايين
تر بطور كلي تعطيل شد، اما استاندار جديد ظاهرا فقط شعار مي دهد! دردناكتر
اينكه از مسوولان بهداشت اصفهان كه بايد در اين وضع فرياد بكشند ناله اي
هم برنمي خيزد! نيروگاه ها، كارخانه هاي سيمان و برخي صنايع ديگر در اصفهان
مازوت مي سوزانند و مواد بسيار سمي ناشي از اين نوع احتراق دقيقا به خورد
مردم داده مي شود و استاندار و مسوولان محيط زيست اصفهان فقط شعار مي دهند،
پس بالاتر از استاندار چه كسي مسوول كنترل اين نابساماني مي تواند باشد.
اما خانم ابتكار كه ظاهرا خيلي برنامه براي كنترل آلودگي كلانشهرها داشتند؟
مرادی: قبل از هر چيز يك نفر خانم ابتكار را پيدا كند! اگر هر جاي ديگر كره خاكي بود و مردم يك شهر در اعداد وحشتناك بالاي دويست زندگي مي كردند، مسوول محيط زيست آن كشور اعلام وضع فوق العاده مي كرد و دستور شرايط ويژه و بحراني مي داد، اما متاسفانه خانم ابتكار كاملا همسو و هماهنگ با دستگاه هاي آلوده كننده عمل مي كند و حتي در مقاطعي به حمايت از آنها بر مي خيزد.
به عنوان مثال ايشان مي گويد كنترل آلودگي زمانبر است! اين حرف بسيار نسنجيده اي است كه به نوعي چراغ سبز نشان دادن به صنايع آلوده كننده براي ادامه كارشان است، يعني آنها براي بازي با جان مردم همچنان فرصت دارند يا به عنوان مثال دكتر حافظي عضو شوراي شهر تهران از قول خانم ابتكار نقل مي كند كه ايشان گفته اند: " در ماجراي بنزين غير استاندارد ما موقتا توافق كرديم كه چنين شود و چنان شود" و دكتر حافظي در برنامه اي زنده كه از شبكه سلامت پخش شد صريحا خطاب به خانم ابتكار گفت: " شما توافق كرده ايد؟ مگر شما مي توانيد بر سر جان مردم توافق كنيد؟" جاي تاسف دارد كه رييس سازمان محيط زيست هنوز از خطرهاي آلودگي حتي اگر موقتي باشد، چيزي نمي داند.
پس شما معتقديد مدارس اصفهان بايد در مقاطعي تعطيل مي شد؟
فراتر از اين را مي گويم. وقتي تهران در اعداد ميان 150 تا 160 به تعطيلي كشيده مي شود، چرا در اصفهان در مواردي كه با عدد و رقم عرض مي كنم حتي مهدكودك ها هم تعطيل نشد؟
سوم ديماه ميانگين 172، چهارم ديماه ميانگين 258 شرايط اضطرار!، پنجم ديماه ميانگين 255 شرايط اضطرار!، ششم ديماه ميانگين 235 كه البته جمعه بود، هفتم ديماه ميانگين 288 شرايط اضطرار! ، چهاردهم ديماه ميانگين 188، پانزدهم ديماه ميانگين 169، هيجدهم ديماه ميانگين 225، نوزدهم ديماه ميانگين 185، بيستم ديماه ميانگين 191 كه جمعه بود و اعداد جمعه را براي اطلاع رساني مي گويم، بيست و يكم ديماه ميانگين 205، بيست و دوم ديماه ميانگين 178، بيست و سوم ديماه ميانگين 198! بيست و چهارم ديماه ميانگين 12 ساعته 235.
شما كنترل آلودگي در شهر اصفهان را چگونه مي بينيد؟
مرادی: بهتر است اين سوال را از جدول آلودگي شهر اصفهان بپرسيد كه بهترين جواب را به شما مي دهد! اگر دو سال قبل اعداد آلودگي نهايتا به 160 يا 170 مي رسيد، اكنون اين اعداد بالاي 300 هستند اين نشان مي دهد چقدر موفق بوده ايم.
يك ضرب المثل هست كه مي گويد:" بوريا باف اگرچه بافنده است، نبرندش به كارگاه حرير" اين يعني هر كسي توان بافتن حرير را ندارد. در ماجراي آلودگي هم كنترل آن به افرادي سپرده شده كه اين كاره نيستند و توان مديريتي لازم را ندارند.
به عنوان مثال در اين شرايط بحراني، شهر روند طبيعي خود را دارد. اطلاع رساني به شهروندان وحشتناك ضعيف است. مردم نمي دانند چيزي را كه مدتهاست مي بينند آلودگي است نه مه حتي خود مسوولان كنترل كننده آلودگي هم درك درستي از آلودگي ندارند طرح زوج و فرد در اصفهان مضحك است، تنها در چند خيابان آن هم بصورت نصف و نيمه را مگر مي شود طرح زوج و فرد دانست؟ طرح زوج و فرد هم جواب نمي دهد.
در شرايط هشدار بايد از درب خانه هيچ خودروي تك سرنشين و حتي شايد دو سرنشين اجازه تردد نداشته باشد. در آلودگي اوايل ديماه پليس و شهرداري را موظف كردند اجازه تردد به كاميونها در شهر و ساخت و سازهاي شهري را ندهند، حال آنكه در اوج آلودگي كاميون ها بيشتر از هميشه در شهر جولان مي دادند و شهرداري هم از اين گوش شنيد و از آن گوش بيرون كرد.
حتي از تردد بي سابقه كاميون ها در سطح شهر طي روزهاي آلوده قبلي عكس هايي نيز موجود است در ضمن پليس راهنمايي و رانندگي ساعت 9 شب به بعد كه معمولا اوج آلودگي است كجا هست كه بخواهد جلوي كاميون ها را بگيرد؟! اكثر ماموران راهنمايي و رانندگي بعد از ساعت 9 شب در خانه هستند در ضمن پليس اگر آلودگي را درك مي كرد به مامورانش كه حداقل دوازده ساعت در شبانه روز در خيابان ها ايستاده اند، ماسك ضد آلودگي مي داد بطور كلي بايد گفت كنترل آلودگي در شهر اصفهان بيشتر به تئاتري كمدي شبيه است و به مصاحبه هاي كليشه اي براي فرماليته كردن ماجرا ختم مي شود.
آيا ماسك هاي ضد آلودگي موجود در بازار مي تواند مناسب باشد؟
متاسفانه بايد بگويم داروخانه ها و فروشگاه هاي تجهيزات پزشكي مملو از ماسك هاي تقلبي چيني شده است، كه بايد به وزيران بهداشت دولت قبلي و دولت فعلي مدال افتخار داد كه كار را به جايي رسانده اند تا داروخانه هاي ما كه با جان مردم سر و كار دارند بي هيچ ترسي از اقلام تقلبي استفاده كنند دردناكتر اينكه ماسك هاي ضد آلودگي تقلبي را بيماران مبتلا به بيماري هاي خطرناك مانند بيماران قلبي عروقي، سرطاني، تنفسي و عفوني استفاده مي كنند و در بسياري موارد استفاده از ماسك هاي معمولي سودمندتر از استفاده از اين ماسك هاي گران قيمت و تقلبي است.
دردناك است كه بنزين تقلبي را چيني ها به ما مي دهند، هواي شهرهايمان را آلوده مي كنند و بعد كمال استفاده را از اين آشفته بازار مي برند و ماسك تقلبي را هم روانه بازارهايمان مي كنند.
شما از عرضه بنزين با استاندارد يورو چهار در اصفهان خبر داريد؟
مرادی: متاسفانه عليرغم قول مسوولان براي عرضه اين بنزين در اصفهان از آبانماه گذشته، حتي يك قطره از اين نوع بنزين در شهر اصفهان توزيع نشد، حال آنكه درصد قابل توجهي از آن در پالايشگاه اصفهان توليد مي شود و به تهراني كه اعداد آلودگي اش نصف اصفهان است فرستاده مي شود! و سهم مردم اصفهان از اين بنزين كه در پالايشگاه شهرشان توليد مي شود دو چيز است، يكي: آلودگي هاي پالايشگاه و دوم: مازوت باقيمانده از فرايندهاي پالايش كه به نيروگاه هاي مجاور شهر داده مي شود تا نيروگاه هاي اصفهان بجاي گاز آن را بسوزانند و آلودگي شديد آن را نثار مردم اصفهان كنند.
جالب است بدانيد در شهر آلوده اي مانند اصفهان، نيروگاه هاي مجاور شهر ركوردار سوزاندن مازوت ميان ساير نيروگاه هاي كشور هستند و اين آلودگي دقيقا روي شهر اصفهان و ساير شهرستان هاي مجاور اين شهر مانند شاهين شهر، خميني شهر و حتي نجف آباد ته نشين مي شود. جالب تر مي شود اگر بدانيد شهرستان هاي كوچك استان اصفهان مانند خميني شهر، شاهين شهر، نجف آباد، مباركه و زرين شهر در مقاطع فراواني از تهران هم آلوده تر هستند! فقط هفتم ديماه گذشته، ميانگين آلودگي خميني شهر 186، نجف آباد 183 و شاهين شهر 181 بوده است.
پس شما علت بارش برف قرمز و خاكستري و ساير رخدادهاي عجيب را آلودگي اصفهان مي دانيد؟
بي شك همينطور است. شايد علت قرمز ديده شدن برف در برخي جاها نوعي كروماتوگرافي باشد كه موجب شده برخي تركيبات در آلودگي شهر اصفهان جدا شود و با برف پايين بيايد و يا آنكه برف تميز بر زمين نشسته و برخي تركيبات آلودگي كه زير نور مرئي رنگ قرمز را باز مي تاباند، در سطح زمين با آن تركيب شده باشد
، در مورد برف خاكستري هم كه همه چيز مشخص است. جالب است بدانيد كه طي ماه هاي گذشته بارها با وجود بارش برف و يا باران در يك روز، ميانگين آلودگي شهر اصفهان از هشدار هم فراتر رفته و حتي در روزي كه بارش داشته ايم گاهي ميانگين شاخص آلودگي از 200 هم فراتر رفته، اين يعني فاجعه نماد اين فاجعه را بايد ميان هفتاد هزار اصفهاني سرطاني جستجو كرد همانها كه زماني دامانمان را خواهند گفت... بايد ميان پنجاه نفري كه هر روز به ليست سياه سرطاني هاي ديار نصف جهان اضافه مي شوند جستجو كرد، بايد ميان جوانان زير بيست سالي كه بخاطر سكته قلبي در بيمارستان هاي اصفهان جان مي دهند يافت.
در آخر اگر حرف ناتمامي باقي مانده بفرماييد.
مرادی: متاسفانه بنا به دلايل مختلفي اوضاع اصفهان چه در زمينه خشك شدن زاينده رود و چه در زمينه پايتخت شدنش در سرطان، بيماري ام اس و برخي بيماريهاي لاعلاج سانسور مي شود،
من از همه خبرنگاران، روزنامه نگاران، عكاسان خبري، اساتيد دانشگاه، نخبگان و مسوولان دلسوز همچنين از همه مردم باغيرت ايران زمين عاجزانه مي خواهم به كمك اصفهاني ها بيايند و براي اين فجايع چاره اي بيانديشند. شك نكنيد كه فاجعه اصفهان دست كمي از فاجعه زلزله بم ندارد، تنها تفاوت در اين است كه آنجا در چند ثانيه بخاطر پديده اي طبيعي و غير قابل كنترل چهل هزار هموطن جان سپردند، اينجا در چند سال بخاطر پديده اي كه خودمان مسوولش هستيم و قابل كنترل هم است، چند صد هزار هموطن جان خواهند داد.
همين هفته گذشته سازمان بهداشت جهاني رسما اعلام كرد كه آلودگي شهرها علت اصلي بيماري سرطان است بايد منتظر سونامي ابتلا به بيماري هاي ديگري در شهر اصفهان و ساير كلانشهرهاي آلوده باشيم، زيرا معمولا بيماري هاي ناشي از آلودگي در دو بازه كوتاه مدت و بلند مدت خود را نشان مي دهد. در آخر باز هم از همه دلسوزان ايراني براي مهار اين معضل كمك مي طلبيم،