این وعده در حالی داده شد که حدود ده سالی از مصوبه هیات وزیران برای ساماندهی میدان مشق زمان قاجار یا باغ ملی فعلی برای ایجاد یک قطب فرهنگی میگذرد، اما این ساماندهی با وجود پایان یافتن کارهای مطالعاتی در دولت هشتم در طول سالهای گذشته به فراموشی سپرده شد و با توجه به پیگیری مجدد معاونت میراث فرهنگی گویا قرار است این طرح دوباره به اجرا درآید.
اکنون در محوطه این میدان تاریخی، ساختمانهای متعددی وجود دارد که بسیاری از آنها در اختیار سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیست.
از بناهای ارزشمندی که در این منطقه وجود دارد، میتوان به سر در باغ ملی، ساختمان شماره 3 وزارت امور خارجه، موزه 13 آبان، موزه ایران باستان، موزه سکه، کتابخانه ملی، کاخ شهربانی، کاخ وزارت امور خارجه، عمارت ثبت اسناد و املاک، موزه پست و مخابرات، سازمان خدمات درمانی نیروهای مسلح فعلی، ساختمان شماره 7 وزارت امور خارجه، بنای وزارت جنگ سابق و موزه ملک اشاره کرد.
این میدان از شمال به خیابان سرهنگ سخایی و از جنوب به خیابان امام خمینی(ره)، از شرق به خیابان فردوسی و از غرب به خیابان سی تیر محدود میشود و دلیل نام گرفتن آن به میدان مشق در زمان قاجار این بود که زمانی نظامیان در سربازخانه مرکزی آن، مشق نظام میکردند. علاوه بر آن اتفاقاتی چون اعدام میرزا رضا کرمانی، ضارب ناصرالدینشاه و اعدام شیخفضلالله نوری، پرواز نخستین بالن، پرواز طیاره، نمایش دوچرخهسواری و... در این میدان رخ داده است، اما حالا بسیاری از بناهای تاریخی آن در دست نهادهای دولتی است و با وجود ظرفیتهای بسیار برای تبدیل شدن به یک باغ فرهنگی به منطقهای شلوغ برای کسب و تجارت و تردد انواع وسایل نقلیه مبدل شده است.
با توجه به ویژگیهای تاریخی و ارزشمند این منطقه در اوایل سال 1382 هیات وزیران به منظور حفظ و احیای بناهای تاریخی و موزههای موجود، ساماندهی میدان مشق و تبدیل شدن آن را به قطب فرهنگی تاریخی تهران تصویب کرد برای اجرایی شدن آن نیاز بود تا بودجهای در اختیار سازمان میراث فرهنگی برای تملک ساختمانهای در اختیار دیگر نهادها قرار گیرد. طرحی که کار مطالعات آن در دولت هشتم به انجام رسید، اما در دولت نهم و دهم اجرای آن به صورت جدی پیگیری نشد و در این سالها هم هیچگاه مسئولان، پاسخ روشنی درباره سرنوشت آن ندادند.
هماکنون مهدی حجت، معاون میراث فرهنگی از تلاشی دوباره برای ایجاد یک باغ فرهنگی در حوزه باغشاه خبر میدهد تا بتوان آن را با سرعت بسیار و با سرمایهگذاری اندک ایجاد کرد. وی میگوید: این مکان بهدلیل نزدیکی به مترو و قرار گرفتن بناهای تاریخی ارزشمند میتواند به یک مجموعه فرهنگی خوب تبدیل شود.
محمدرضا کارگر، مدیرکل امور موزههای کشور بهعنوان یکی از مجریان انجام این طرح در گفتوگو با جامجم، این منطقه را یکی از تاریخیترین مناطق تهران میداند و توضیح میدهد: تهران قدیم را میتوان در این مجموعه شناخت و چنین مجموعهای تاریخی در همه جای دنیا وجود دارد که این مناطق تاریخی را با کاربری فرهنگی حفظ کردهاند و سعی میشود برای جذب گردشگردی از آن استفاده شود.
وی ادامه میدهد: مردم کشورهایی که دارای چنین مجموعه تاریخی ارزشمندی هستند، معمولا برای هواخوری و پرسه زدن و کسب آرامش به چنین مکانهایی که تبدیل به یک مرکز فرهنگی و مناسب شدهاند میروند، اما مردم ایران شاید اوقات خود را بیشتر ترجیح میدهند به خارج از شهر بروند و امروز شاهد آن هستیم که این منطقه تاریخی راسته فروش لوازم اتومبیل، ساعت، لوازم الکترونیک، موبایل و... شده است؛ در حالی که در هیچ جای دنیا چنین اماکن تجاری را در مرکز و قلب شهر ایجاد نمیکنند. متاسفانه امروز از تمام نقاط تهران و از شریانهای مختلف جمعیت انبوهی وارد این منطقه میشود و جمعیت انبوهی عصر خارج میشود و در این منطقه میبینیم که وانتبارها و کامیونتها در حال حمل بار هستند و تبدیل شدن این منطقه به محل خرید و فروش برخی از محصولات باعث شده است تا بافت تاریخی این منطقه کاربری مسکونی را از دست بدهد و خانههایی که راسته بازار نیستند تبدیل به انبار شود که متاسفانه هر از گاهی نیز شاهد آتشسوزی در این خانهها هستیم.
وی میافزاید: قبل از دولت نهم و دهم بحث ساماندهی این منطقه خیلی جدی مطرح شد و اجرای آن به مرحوم مهندس سراجالدین کازرونی که 9 سال تجربه وزارت مسکن را بهعنوان وزیر و چهار سال ریاست سازمان میراث فرهنگی را در کارنامه خود داشت، سپرده شد. ایشان با توجه به تجربیات و ارتباطشان با مدیریت کلان کشور این مسئولیت را پذیرفتند و من هم که آن زمان در موزه ملی مسئولیت داشتم با آقای کازرونی وارد مرحله اجرا شدیم؛ اولین اقدام ما این بود که تمام منطقه را نقشهبرداری و وسعت آن را مشخص و علاوه بر آن ویژگیهای هنری و کارکردهای آن را نیز شناسایی کنیم.
کارگر ادامه میدهد: در آن زمان مطالعات کامل انجام گرفت. مالکیت، قدمت و شرایط ایستایی بناها، دوره تاریخی و کارکردها مشخص و پیشنهاد شد که این بناها در این مجموعه چه کاربریهایی میتواند داشته باشد و چه میزان از این بناها کارکردهای فرهنگی خواهد داشت و همچنین مشخص شد که چقدر از این محوطهها وقف هستند. همچنین ارزش ملکهایی که خصوصی هستند چقدر میتواند باشد نیز بررسی و گزارش آن برای تصمیمگیری به سازمان داده شد. این اقدامات زمانی به اجرا در آمد که دولت هشتم رو به پایان بود و برای ادامه طرح عملا در دولت نهم و دهم نیز هیچ کار عملی و اقدام جدی صورت نگرفت و طرح روی زمین ماند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا برای ایجاد یک باغ فرهنگی در این منطقه باید بناهای تاریخی که در دست برخی از نهادهاست تخلیه شود، میگوید: اجرای این طرح به این معنی نیست که برخی گمان میکنند وزارت خارجه در گام اول باید اینجا را تخلیه کند. اجرای این طرح قطعا مراحل مختلفی دارد؛ در بحث اول توافقی است که باید با شهرداری انجام شود و نوع کاربری که این منطقه میتواند داشته باشد مشخص شود و یکسری از بناهایی که از سوی ارگانهای دولتی آماده واگذاری است و مورد استفاده نیست باید با آنها وارد تعامل شد. خود کتابخانه ملی و فضایی که آنجا وجود دارد خالیست و خیلی جاهای دیگر هم وجود دارد، سازمانها خودشان اعتراف میکنند که بناهایی که در اختیار دارند با کاربریهای فعلی مناسب نیست و ساختمانها در حال فرسایش است، بنابراین خود آنها تمایل دارند با سازمان میراث فرهنگی وارد مذاکره شوند و آنها را معاوضه کنند یا اینکه ما تشویق کنیم خود آنها موزه ایجاد کنند، مثلا اگر ساختمانی برای اداره ثبت است چه اشکالی دارد تبدیل به موزه اداره ثبت شود.
کارگر میگوید: در این منطقه تعداد 11 موزه وجود دارد و از شاخصترین نهادهایی که آنجا حضور دارند میتوان به وزارت امور خارجه و ارتش اشاره کرد.
مدیرکل موزهها و بناهای تاریخی توضیح میدهد: برخی از نهادها برای اجرای این طرح ابراز تمایل کردند، ولی وارد مذاکره نشدیم؛ البته در دولت هشتم با وزارت امور خارجه صحبت شد، اما آن زمان وزارت امور خارجه هنوز ساختمان شهربانی را خریداری نکرده بود و اعلام کرده بود که فضایشان محدود است. هماکنون که ساختمان شهربانی را خریداری و مرمت کردهاند، کار مذاکره یک مقدار مشکلتر است. به هرحال اینها موضوعاتی است که باید در مورد آن تصمیمات جدی گرفته شود و اینطور نیست که بتوان در موردش راحت اظهارنظر کرد.
مطالعه دوباره طرح
کارگر با اشاره به اینکه کار ایجاد باغ فرهنگی بعد از سالها وقفه دوباره دنبال میشود، میگوید: چون در مصوبه هیات وزیران مجری و پیگیریکننده سازمان میراث فرهنگی است، سازمان باید یکبار دیگر طرح را مطالعه و یک گزارش جدید از جمعبندیها به دولت ارائه و جلسات مشترک رسمی با شورای شهر و شهرداری برگزار کند. پیش از این درباره این موضوع صحبت بسیار شده است و شورای شهر در جریان عمومی آن قرار دارد. به هرحال باید نظر هیات دولت را درباره این گزارش بدانیم و بعد ببینیم آیا با آن موافقت خواهد شد و در نهایت مسئولیت به چه کسی واگذار میشود. چون در این طرح خیلی از دستگاهها مثل وزارت راه و شهرسازی، میراث فرهنگی، شهرداری و وزارت کشور دخیلند و این طرح یکی از طرحهای کلان ملی به حساب میآید. وی میافزاید: گزارش این طرح آن موقع به هیات دولت رفت، ولی چون اواخر عمر دولت هشتم بود پاسخی داده نشد و دولت نهم و دهم نیز به این طرح ابراز علاقه نکرد و واردش نشد، بنابراین طرح باید دوباره بازبینی شده و یک گزارش جامع به هیات دولت فرستاده شود.
وی درباره اینکه گزارش چه زمان تحویل داده میشود، میگوید: فعلا جلسات در حال شکلگیری است و سازمان میراث فرهنگی بهعنوان متولی کار را شروع کرده است، هر چند مطالعات در آن زمان کافی بود، ولی باید روی آن مطالعات بررسی مجدد شود و درباره پیشنهادها و راهکارها باید نگاه جدیدی صورت گیرد. ما پیشبینی میکنیم که این گزارش را تا پایان سال به دولت ارائه دهیم.