اجرای برنامههای زنده ورزشی به طور کلی کار دشواری است بخصوص در شرایطی که بخواهیم زنده بودن و گفتوگو محور بودن را هم به آن اضافه کنیم. با این مختصات، به نظر میرسد که اجرای این برنامه، تجربه جدیدی برای شما در این حوزه محسوب میشود.
گفته شما کاملا درست است. البته هرچند اجرای برنامههای ورزشی بخصوص برنامههای گفتوگومحور به دلیل آنکه نیازمند بداههگویی مجری است، بسیار مشکل است اما به هر حال خیلی هم در این زمینه بیتجربه نیستم و مدتها برنامه رخصت را اجرا کرده بودم که اتفاقا آن هم گفتوگو محور بود. البته ساختار و نوع برنامه ورزش از نگاه دو، با آن برنامه تفاوتهای زیادی دارد، در اینجا به دلیل تعدد و طیف گسترده مهمانها، زمان طولانیتر برنامه و ویژگی آن که یک مقدار عریانتر و صریحتر به مسائل مختلف میپردازد، کار اجرا را سختتر هم کرده است. انصافا باید بگویم کار سختتری است ولی من از همان ابتدا هم که وارد این برنامه شدم به هرحال تجربهام و پیشینهام تا اندازه زیادی به من کمک کرد که پا پیش بگذارم و اجرای این برنامه را قبول کنم، یا به قول معروف نترسم و پایم نلرزد. وقتی جلو آمدم و اجرای این برنامه را پذیرفتم تا حدودی خودم هم تردید داشتم که آیا این برنامه به این زودی میگیرد و مخاطبان از آن استقبال خواهند کرد یا نه؟ اکنون که نتیجه کار را میبینم خیلی خوشحالم که از همان قسمتهای اول برنامه، اتفاقات خوبی رخ داد و برنامه مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. فکر میکنم که این موفقیت دلایل مختلفی داشته باشد؛ شاید گروه برنامهساز حرفهای و قوی که پشت این برنامه فعالیت میکند، موضوعات حساس و جذاب برنامه یا مهمانهای مشهور و چهرههای عرصههای مختلف ورزشی و هنری، همه اینها دست به دست هم داده تا برنامه دیده شود و مردم از آن استقبال کنند. کمکم احساس کردیم که بیننده برنامه را پس نزد و آن را پذیرفت.
فکر میکردید که برنامه این قدر زود مورد توجه قرار گیرد؟
فکر نمیکردم این قدر زود این اتفاق بیفتد. به هرحال باید توجه داشت در بسیاری موارد یک برنامه برای آنکه بتواند در دل مخاطب جا باز کند نیازمند زمان زیادی است و مردم باید آن را به صورت مداوم تماشا کنند تا این اتفاق بیفتد. اما در مورد این برنامه فکر میکنم یک مقدار این منحنی پیشرفت را با شیب تند طی کردیم، با این حال به نظرم حفظ این محبوبیت و جایگاه مهمتر و البته سختتر از بهدست آوردن آن است؛ اینکه بتوانیم این وضع را حفظ و بیننده را همچنان با خود همراه کنیم تا بیننده شرطی شود و برنامه را به صورت مداوم ببیند، همه اینها در برنامهسازی مهم است. به هر صورت برای تولید این برنامه، یک گروه بزرگ از عوامل پشت صحنه زحمت میکشند تا رضایت مردم را بدست آورند. آزمون و خطا، کاستی و اشتباه هم همه جا و در تمام برنامهها وجود دارد و در برنامههای زنده هم احتمال اشتباه و خطا زیاد است. برنامه ما هم قطعا کاستیهایی دارد، به هرحال برنامه ما نو پاست اما خوب سعیمان این است که اتفاق خوبی در ورزش بیفتد و من فکر میکنم ظرفیت رسانه ورزشی ما یا ورزش ما در رسانه، هنوز بالقوه مانده و به فعل تبدیل نشده است. باید از این ظرفیت بخوبی استفاده کرد و قدمهای بهتری هم در این زمینه برداشت.
همان گونه که اشاره کردید شما پیش از این نیز اجرای برنامههای گفتوگو محور ورزشی را تجربه کرده بودید اما در این برنامه با طیف گستردهتری از مهمانان روبهرو میشوید و مجبور به گفتوگو با ورزشکاران از رشتههای مختلف تا بازیگران و هنرمندان رشتههای دیگر و گاه حتی سیاسیون نیز هستید.
تمام این موضوعاتی که اشاره کردید مهم است و این کار مجری را سختتر میکند. ضمن اینکه ملاحظاتی هم هست، به هرحال ما یک زمین بازی داریم که باید در آن چارچوب حرکت کنیم. هر چقدر به حاشیهها نزدیکتر شویم و روی خطوط قرمز حرکت کنیم کار ما جذابتر و بهتر میشود، اما خوب این کار یک مقدار سخت است، هم هنرمندی میخواهد، هم سختیهای زیادی دارد. البته منظورم از هنرمندی، خودم نیستم بلکه کل مجموعه و گروه برنامهساز و عوامل پشت صحنه را میگویم. هنرمندی میخواهد که نزدیک به این خطوط حرکت کنیم در عین اینکه به قول معروف از آن خطوط رد نشویم، توپ هم از خط بیرون نرود و اوت هم نشود. به همین دلیل هر چقدر به حاشیهها برویم و روی خطوط بازی کنیم بهتر است، ولی من فکر میکنم این نوع کار، جذابیتهای خاص خودش را هم دارد، وقتی محصول کار را میبینیم و اینکه مردم چقدر با برنامه ارتباط برقرار کرده و آن را هر هفته پیگیری میکنند و در واقع برنامه این قدر دیده شده، حالا چه نکات مثبتاش چه منفی به هرحال دیده میشود این یک قوت قلبی است برای ما و همه همکاران برنامهساز.
سری جدید ورزش از نگاه دو در حالی آغاز شد که دائم در آنونسها و در حین برنامه بر عبور از خط قرمزها و متفاوت بودن این برنامه تاکید میشود، در چنین فضایی قطعا عملکرد شما به عنوان مجری نیز به گونهای دیگر ارزیابی میشود و نیازمند اجرایی متفاوتتر هستید.
بله دقیقا درست است. من فکر میکنم که مخاطب خودش به اندازه کافی هوشمند است یعنی میداند ما چه موقع در حال رعایت یک هنجار هستیم و کجا صریح صحبت میکنیم. مثلا در یکی از برنامههایمان که به وزنهبرداری اختصاص داشت، فضا به گونهای پیش رفت که به نوعی به مخاطبان پیغام میداد که همیشه و همه جا هم قصدمان بندبازی روی خطوط قرمز و جذب مخاطب نیست. قصدمان به نوعی کمک به حل ماجرا بود و اتفاقا در آن برنامه این اتفاق افتاد، اینکه توانستیم نشان دهیم که در برنامه ما و رسانه ملی یک ظرفیتهایی وجود دارد برای اینکه در بسیاری موارد خلاهای حوزه ورزش را پر و آسیبهای مورد نظر را ترمیم کنیم. فکر میکنم این موقعیت خوبی بود که در آن برنامه ایجاد شد و نشان داد که واقعا همیشه هم نمیخواهیم روی خطوط قرمز بندبازی کنیم بعضی جاها هم اصلا میخواهیم قدمی را برای حل مشکل برداریم و کار را از این طریق پیش ببریم. بنابراین اصولمان این است که با رعایت همه هنجارهای جامعه، بتوانیم به نوعی روی خطوط قرمز هم راه رفته، ابایی از آن نداشته باشیم که برخی مسائل را به شکلی صریح و بیپرده مطرح کنیم و در عین حال مردم را در عرصه ورزش محرم خود بدانیم.
نوع اجرا، لحن و بیان شما تا اندازه زیادی با فضا و ساختار برنامه متناسب است، این شیوه اجرا حاصل تجربه شخصی و حرفهای خودتان است یا حین مشورت و گفتوگو با تهیهکننده به آن رسیدید؟
پیش از آغاز برنامه، جلسات متعددی را با عوامل و بخصوص تهیهکننده برنامه داشتیم و در اینباره بارها گفتوگو کردیم، علاوه بر آن نکات و مشاورههای بسیاری را هم از برخی دوستان و کارشناسان گرفتم. البته این مشاورهها فقط محدود به این برنامه نیست و همیشه از نظر کارشناسان بهره میگیرم. به هرحال خود را کامل نمیدانم و هر روز برای بهتر شدن در این حوزه تلاش میکنم اما در اجرای این برنامه به طبع پیشینه اجرا و تجربهای هم که در این زمینه دارم کمک بسیاری به من کرد و در عملکردم بیتاثیر نبود. فکر میکنم که این پیشینه و مشورتها همه با هم به من کمک کرده است.
به هرحال تخصص اصلی شما فوتبال است، چطور خود را برای اجرای برنامه که اتفاقا در بسیاری موارد موضوعاتی غیرفوتبالی دارد آماده میکنید؟
با توجه به طیف گستره موضوعات و ممکن نبودن تسلط به همه موضوعات، معمولا در هر برنامه با مطالعات خاص و مشورت و گفتوگو با اهل فن، کارشناسان و کسانی که در آن زمینه اطلاعات داشته و زیر و بم کار را میدانند، سعی میکنم مسلط سر صحنه بیایم. البته باید توجه داشت که ده هفته برای یک برنامه تلویزیونی عمر خیلی زیادی نیست و هنوز در ابتدای راه هستیم. برای بهتر شدن برنامه هم از همه ابزارهای موجود استفاده میکنیم، از نظر مردم کوچه و خیابان کمک میگیریم، از نظرسنجیهای سازمان و واحد ارتباطات مردمی شبکه دو بهره میگیریم و از کارشناسان مختلف، استادان دانشگاه و اتاق فکر خودمان نیز بهره میگیریم. هنوز راه داریم برای بهتر شدن برنامه.
در اجرای برنامه تمرکز اصلیتان بیشتر روی مسلط شدن بر موضوعات است یا به جذاب شدن گفتوگو بیشتر فکر میکنید؟
فکر میکنم مورد اول باشد. برای یک مجری مهم این است که بر موضوعات تسلط کافی داشته و به نوعی در این زمینه پخته عمل کند، بخصوص در برنامهای که موضوعات متنوع و گستردهای دارد که همه رشتههای ورزشی را در بر میگیرد. مخاطب و مهمانان برنامه انتظار دارند که مجری بر موضوعات مسلط باشد و تلاش ما هم این است که با اطلاعات کامل و جامع داشتن از سوژهها، برنامهای تاثیرگذار را تولید کنیم.