گاردین از دولت امریکا خواست فرصت پایان جنگ سرد با ایران را از دست ندهد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،به نقل از ایران هسته ای- روزنامه انگلیسی گاردین در مقاله ای با اشاره به اینکه مصادیق متعدد نشان می دهد سیاست امریکا علیه ایران تاکنون خصمانه بوده از دولت این کشور خواست فرصت پایان جنگ سرد با ایران را از دست ندهد.

متن کامل این مقاله که روز 14 در 1392 به قلم مارک جوف و شلدون ریچمن نوشته شده در ادامه می آید.

***

دموکرات ها و جمهوری خواهان کنگره آمریکا که در تردید داشتن درباره توافقنامه هسته ای موقت ایران اتفاق نظر دارند در ماه ژانویه در تلاش برای تصویب دور جدیدی از تحریم های اقتصادی علیه مردم ایران هستند.  این اقدام به احتمال قوی مانع از پیشبرد توافقنامه شش ماهه کنونی می شود، به مذاکرات برای دستیابی به توافقنامه ای جامع پایان می دهد و ما را به مسیر جنگ (با ایران) بازمی گرداند.

خصومت کنگره آمریکا در قبال ایران در یک دیدگاه جهانی سیاه و سفید ریشه دارد: آمریکا و اسرائیل دموکراسی های لیبرال هستند که از حقوق فردی و عزت انسانی دفاع می کنند و این در حالی است که ایران یک رژیم دین سالار مستبد است که از تروریسم حمایت می کند و هر اقدامی را در دامنه توان و قدرت خود برای محو کردن اسرائیل از روی نقشه به انجام می رساند.

جهان به ندرت به صورت سیاه و سفید است و تا زمانیکه طرفین نقطه نظرات یکدیگر را درک نکنند، معمولا اختلافات حل نمی شود.  با درنظر گرفتن این مسئله، شاید بررسی و تعمق بر روی برخی از حقایق ناخوشایند که باعث می شود ایرانی ها درباره منطق و خرد کنگره تردید داشته باشند ارزشمند باشد.

این ادعا که سیاست های آمریکا از نگرانی درباره حقوق بشر نشات می گیرد با تاریخ روابط آمریکا و ایران همخوانی ندارد.  همانطور که سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) هم اکنون اعتراف کرده است این سازمان در سال هزار و نهصد و پنجاه و سه دولت منتخب و دموکراتیک ایران سرنگون کرد و محمد رضاه شاه پهلوی را در این کشور به قدرت رساند.  دولت آمریکا در بیست و پنج سال بعد از این حادثه و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال هزار و نهصد و هفتاد و نه از شاه مستبد ایران حمایت کرد؛ در دوران شاه ایران رژیمی بر این کشور حکومت می کرد که رابطه نزدیکی با اسرائیل داشت.

پلیس مخفی شاه -ساواک- به نیرویی وحشی و خشن تبدیل شد و دهها هزار شهروند ایرانی را بدون محاکمه بازداشت می کرد و شکنجه می داد.

اسناد وحشی گری این رژیم تا دهه هفتاد در غرب به خوبی یافت می شود.  به طور مثال در گزارش کمیسیون بین المللی حقوقدانان در سال 1976 آمده است: شواهد فراوانی درباره استفاده نظام مند از روش های غیرمجاز شکنجه روانی و جسمی مظنونان سیاسی در خلال بازجویی حکایت دارد.

با این حال دولت های متوالی آمریکا تا دقایق آخر از شاه ایران حمایت کردند و پس از سرنگونی اش از وی در برابر تعقیب کیفری محافظت کردند.

آمریکا نه تنها در به قدرت رسیدن رژیمی در ایران مشارکت کرده که غیرنظامیان بی گناه ایرانی را شکنجه کرده است بلکه مدارکی وجود دارد که از همکاری و مشارکت سیا با ساواک حکایت دارد.

شبکه خبری سی بی اس آمریکا در گزارشی در سال 1980 به رابطه نزدیک این دو سازمان اطلاعاتی اشاره کرد.  درک این تاریخچه اهمیت بسزایی دارد چرا که چشم انداز واقعه گروگان گیری در سفارت آمریکا را روشن تر می کند که در دوران ریاست جمهوری کارتر به مدت چهارصد و چهل و چهار روز ادامه یافت.

بسیاری در ایران بر این عقیده اند کارمندان سفارت آمریکا به ساواک کمک می کردند از این رو آنها اهداف درستی برای انتقام جویی بودند.  تردیدی نیست که این عملیات گروگانگیری صرفا یک اقدام سادیسمی و بدون هرگونه رفتار تحریک آمیز نبوده است.

بدرفتاری آمریکا با ایران بعد از سرنگونی شاه این کشور ادامه یافت.  اکنون این موضوع روشن شده است که بعد از حمله صدام دیکتاتور معدوم عراق به ایران و آغاز جنگ وحشیانه هشت ساله، دولت ریگان از عراق حمایت نظامی و اطلاعاتی کرده است.

شین هریس و متیو ام اید سال گذشته در مقاله ای در فارن پالسی نوشتند: «سیاست آشکار ریگان تضمین پیروزی عراق در این جنگ به هرقیمتی بود».

عراق با آگاهی از این دیدگاه دولت آمریکا، از سلاح های شیمیایی علیه نیروهای ایرانی استفاده کرد و هزاران نفر از آنها را کشت.  سوابق محرمانه دولتی که مدت زمان محرمانه بودن آنها سپری شده است نشان می دهد دولت ریگان با نمایندگی ویژه دونالد رامسفلد به ارتش صدام در تولید و استقرار سلاح های وحشتناک کشتار جمعی کمک کرده است؛ سلاح هایی که شامل عناصر شیمیایی و بیولوژیکی است.

در سال 1988، در حالی که جنگ عراق و ایران ادامه داشت، ناو وینسنت آمریکا یک هواپیمای مسافربری ایرانی را بر فراز خلیج فارس هدف قرار داد که در نتیجه این حمله همه دویست و نود سرنشین این هواپیما از جمله شصت و شش کودک جان باختند.  ناخدای این کشتی گفت در آن زمان با حمله قایق های جنگی ایران مواجه بوده است و آنها هواپیمای مسافربری ایرباس آ سیصد ایران را به اشتباه یک جنگنده اف چهارده تلقی کرده اند.

ایران نیز در مقابل گفت پرواز 655 ایران هر روز در ساعت مشابه از این منطقه پرواز کرده است.  شاهدان در نیروی دریایی ایتالیا در مجاورت ناو آمریکا اعلام کردند این هواپیما در حال اوج گرفتن هدف گرفته شد.  آمریکا در سال هزار و نهصد و نود و شش، غرامت صد و سی و یک میلیون و هشتصد هزار دلاری درخواستی ایران را در دیوان بین المللی دادگستری تسویه کرد.

با اینکه بجا بود دولت آمریکا مسئولیت این اشتباه را می پذیرفت، این کشور نتوانست ضرر و زیان مردم ایران را جبران کند و این در حالی بود که تعداد قربانیان غیرنظامی این حادثه بیشتر از حادثه بمب گذاری هواپیمای پان امریکن صد و سه بر فراز لاکربی اسکاتلند بود.

خصومت آمریکا در قبال ایران در قرن جدید نیز ادامه یافت.  به رغم تلاش های ایران برای همکاری با آمریکا بعد از حملات یازدهم سپتامبر (رژیم شیعه ایران با طالبان و القاعده سنی در افغانستان مخالف است)، جرج بوش رئیس جمهور آمریکا در سال دو هزار و دو ایران را به عنوان یکی از اعضای محور شرارت به همراه کره شمالی و عراق برشمرد.  آمریکا یک سال بعد صدام را برانداخت و عراق را اشغال کرد و بدین ترتیب نیروهای آمریکایی را در جناح های شرق و غرب ایران قرار داد.  نیروهای ایران در نهایت در سال دو هزار و یازده یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکا را به کنترل خود درآوردند که در حال پرواز در حریم هوایی این کشور در صدو چهل مایلی مرز افغانستان بود.

با نگاهی به سیاست آمریکا در قبال ایران، متوجه می شویم این سیاستی کاملا خصمانه بوده است.  اکنون زمان آن رسیده است به جای داستان بافی برای خودمان، واقعیت روابط مان را با ایران بپذیریم، حتی آژانس های اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا می گویند این کشور در حال ساخت سلاح هسته ای نیست.  ما فرصتی تاریخی برای پایان دادن به این جنگ سرد مخرب با ایران داریم که چه بخواهیم یا نخواهیم به عنوان یک قدرت اصلی در خاورمیانه باقی می ماند.  اگر کنگره آمریکا بخواهد این فرصت را از بین ببرد، یک فاجعه به بار می آید. 
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار