به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، روزنامه "گاردین" در مقالهای به قلم "مارک جاف" و "شلدون ریچمن" مینویسد: در ماه ژانویه، دموکراتها و جمهوریخواهان کنگره که همگی نسبت به توافق موقت هستهای ایران بدبین هستند، تلاش خواهند کرد که دور جدیدی از تحریمهای اقتصادی را علیه ملت ایران، به تصویب برسانند. چنین اقدامی، به احتمال بسیار زیاد، توافق 6 ماهه کنونی را بر هم زده، مذاکرات را از دستیابی به راه حلی جامع باز داشته و احتمال جنگ را افزایش خواهد داد.
*** آمریکاییها باید روی حقایق ناخوشایندی که موجب بدبینی ایران نسبت به کنگره شده است، تعمق کنند
خصومت کنگره نسبت به ایران، در یک جهانبینی ساده بینانه سیاه و سفید ریشه دارد که طبق آن، آمریکا و اسرائیل، لیبرال دموکراتهایی هستند که از حقوق فردی و کرامت انسانی دفاع میکنند، در حالیکه ایران، حکومت مستبدی است که حامی تروریسم است و برای محو کردن اسرائیل از روی نقشه کره زمین، دست به هر کاری خواهد زد.
تا زمانی که هر یک از طرفین این اختلاف و دشمنی، از دیدگاه طرف دیگر باخبر نگردد، اختلافات حل و فصل نخواهد شد. نویسندگان این مقاله معتقدند که با در نظر گرفتن این موضوع، شاید بهتر باشد که آمریکاییها به برخی از حقایق ناراحتکننده و ناخوشایندی که باعث شده تا ایران نسبت به کنگره بدبین شود، پرداخته و روی آنها تعمق کنند.
*** کودتای 28 مرداد و حمایت 25 ساله آمریکا از شاه مستبد ایران
این ادعا که سیاستهای آمریکا از نگرانی آن در مورد حقوق بشر سرچشمه میگیرد، با پیشینه روابط ایران و آمریکا کاملا مغایرت دارد. چرا که سیا، سرانجام مسئولیت کودتای 1953 (28 مرداد 1332) و سرنگونی دولتی که در نتیجه انتخابات دموکراتیک به روی کار آمده بود و بازگرداندن محمدرضا شاه پهلوی به قدرت را پذیرفت. به علاوه، دولت آمریکا، در دوره 25 ساله پس از کودتا ، تا زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، از شاه مستبد و دیکتاتور ایران ـــ که رژیم وی دارای روابط نزدیکی با اسرائیل بود ـــ حمایت کرد.
*** سابقه تاریک ساواک، حتی در غرب نیز مستند شده است
پلیس مخفی شاه ــ ساواک ــ رفته رفته به اوج بیرحمی و قساوت رسید، تا جاییکه در نهایت، بدون محاکمه و دادرسی، اقدام به بازداشت و زندانی کردن و شکنجه دهها هزار تن از شهروندان ایرانی میکرد. اقدامات وحشیانه رژیم شاهنشاهی ایران در طی دهه 1970، به خوبی در غرب مستند شده است. به عنوان مثال، در گزارشی که در سال 1976، از سوی «کمیسیون بین المللی حقوقدانان» که مقر آن در شهر ژنو است، منتشر شد، این کمیسیون نتیجه گیری کرده است که: «شواهد فراوانی وجود دارند که حاکی از استفاده منظم و سیستماتیک از روشهای شکنجه جسمی و روحی مظنونان سیاسی در طول بازجویی آنها است.» با اینحال، دولتهای آمریکا یکی پس از دیگری، تا آخرین لحظه از شاه حمایت کرده و پس از سرنگونی وی، او را از پیگرد قانونی محافظت کردند.
*** کمکهای سازمان سیا به ساواک
آمریکا نه تنها از رژیمی که ایرانیهای بیگناه را شکنجه میکرد، حمایت کرد، بلکه شواهدی وجود دارد که ثابت میکند سازمان سیا به ساواک کمک میکرد. در این خصوص، یک گزارش مربوط به سال 1980، در برنامه 60 دقیقهای شبکه «سی بی اس»، به طور مستند، به روابط نزدیک بین این دو سازمان میپردازد. آگاهی از این پیشینه، به خصوص در درک و تغییر چشمانداز ماجرای گروگان گیری سفارت آمریکا ــ تسخیر لانه جاسوسی ــ را که بیش از 444 روز از دولت کارتر به طول انجامید، اهمیت به سزایی دارد. بسیاری در ایران معتقد بودند که کارکنان سفارت آمریکا در تهران، به ساواک کمک میکردند و در جنایات آن شریک بودند؛ از این رو اقدام به تسخیر لانه جاسوسی کردند.
*** عراق با آگاهی و کمک دولت آمریکا، از سلاحهای شیمیایی علیه مردم ایران استفاده کرد
بدرفتاری آمریکا با ملت ایران، پس از سرنگونی شاه نیز ادامه پیدا کرد. اکنون برای همه روشن شده است که دولت ریگان با ارائه «کمکهای اطلاعاتی و نظامی» خود به عراق و صدام حسین در حمله به ایران در سال 1980، و آغاز جنگی 8 ساله، از عراق حمایت کرده است. «شان هاریس» و «متیو ام اید»، سال گذشته در مجله «فارن پالیسی» نوشتند: « آنچه برای دولت ریگان حائز اهمیت بود، پیروزی سیاست دولت وقت آمریکا در عراق، ولو به هر قیمتی بود.» عراق با آگاهی دولت آمریکا، از سلاحهای شیمیایی علیه مردم ایران استفاده کرد و جان هزاران نفر را گرفت. افشای اطلاعات دولت آمریکا نشان داد که دونالد رامسفلد، فرستاده ویژه دولت ریگان به عراق، در تولید و گسترش این سلاحهای وحشتناک کشتار جمعی، که سلاحهای بیولوژیکی و عوامل شیمیایی را شامل میشدند، کمک کرده است.
*** فاجعه هواپیمای مسافربری ایران، تا ابد مهر ننگی بر پیشانی آمریکا خواهد بود
در سال 1988، زمانی که جنگ ایران و عراق هنوز در جریان بود، یک ناو جنگی آمریکایی موسوم به «یو اس اس وینسنس»، یک هواپیمای مسافربری ایرانی را مورد هدف قرار داد و جان 290 مسافر آن را که 66 کودک را شامل میشد، گرفت. فرمانده این ناو آمریکایی ادعا کرد که در آن زمان احتمال داده بود که این هواپیما، یک «اف-14 تامکت» ایرانی است که در حال شیرجه زدن به سمت ناوچه جنگی است. ایران در مقابل اعلام کرد که پرواز 655، هر روز در همان زمان ایران را ترک میکند. شاهدان عینی نیروی دریایی ایتالیا و کسانی که در نزدیکی این حادثه بودند، گفتند که در زمان حمله ناو آمریکایی به هواپیمای ایرانی، هواپیمای مذکور در حال صعود و اوج گیری بود. در سال 1996، دولت آمریکا به دنبال شکایت ایران به دادگاه بین المللی لاهه، در نهایت پذیرفت که 131.8 میلیون دلار به قربانیان این حادثه غرامت بپردازد. هر چند آمریکا مجبور شد که مسئولیت این فاجعه را قبول کند، اما این کار جان از دست رفته ایرانیان بیگناه را که در نتیجه این حمله کشته شده بودند، به آنها باز نمیگرداند.
*** رفتار خصومتآمیز دولت آمریکا با ایران در قرن 21
خصومت و دشمنی آمریکا با ایران، در قرن جدید نیز ادامه پیدا کرد. به رغم تلاشهای ایران در مبارزه با طالبان و القاعده در کشور همسایه خود در افغانستان، که پس از حملات 11 سپتامبر صورت میگرفت، جورج بوش، رئیسجمهور آمریکا در سال 2002، ایران را یکی از اعضای «محور شرارت» در کنار کره شمالی و عراق دانست. این رفتار خصومت آمیز ادامه داشت تا اینکه در نهایت، در سال 2011، نیروهای ایرانی یک پهپاد جاسوسی آمریکایی را در داخل مرزهای هوایی ایران، که تقریبا 140 مایل (حدود 220 کیلومتر) با مرز افغانستان فاصله داشت، به تصرف خود درآوردند.
*** در هر صورت، ایران یکی از قدرتهای بزرگ در خاورمیانه باقی خواهد ماند
نویسندگان این مقاله در انتها به این موضوع اذعان میکنند که با بررسی سیاست آمریکا در طول این سالها در قبال ایران، میتوان دریافت که آمریکا در تمام مدت، سیاست کاملا خصمانهای را علیه ایران در پیش گرفته است؛ اما وقت آن رسیده که آمریکاییها به جای آنکه روی مواضع سرسختانه خود اصرار بورزند، این حقیقت را در مورد روابط خود با ایران، قبول کنند که حتی آژانسهای اطلاعاتی آمریکایی و اسرائیلی نیز اعتراف کردهاند که ایران قصد تولید سلاح هستهای را ندارد. اکنون فرصتی تاریخی برای آمریکا فراهم شده تا بتواند به این جنگ سرد و ویرانگر با ایران خاتمه دهد؛ چرا که در هر صورت، ایران یکی از قدرتهای بزرگ در خاورمیانه باقی خواهد ماند. اگر کنگره این فرصت را از بین ببرد، باید منتظر یک فاجعه بود.
انتهای پیام/