به گزارش حوزه سینمای جهان
باشگاه خبرنگاران به نقل از مووی مگ؛ اولین قسمت از فیلم " جی آی جو " در سال 2009 ، برای خلق یک خط مش جدید در حیطه آثار بلاک باستری به سینماها آماده بود و با تبلیغ فراوان ، توانست توجهات زیادی را به خود جلب نماید. شخصیت های این داستان همگی برگرفته از اسباب بازی های معروف محصول کمپانی هاسبرو می باشند که می توان گفت در نزدیک به نیم قرن پیش تولید و روانه بازار شدند و از آن روز تا به امروز، این شخصیت های نظامی آمریکایی تغییرات بسیاری را به خود دیده اند.
اما برخلاف محبوبیت عروسک های جی آی جو که می توان گفت این محبوبیت بیشتر به ریشه ناسیونالیستی در آمریکا بر می گردد، فیلم " جی آی جو : خیزش کبرا " ، علی رغم تبلیغات وسیع و فروش بسیار خوبی که داشت، نتوانست موفقیت در خور توجهی در جلب حمایت مخاطب بدست آورد. پس از استقبال ضعیف تماشاگران از محتوای داستانی " خیزش کبرا " ، کمپانی پارامونت و MGM ، ساخت دنباله برای " جی آی جو " را تایید کردند اما فرصت خواستند تا تغییرات کلی در داستان ایجاد کرده و سپس آن را به سینما ارائه کنند. حالا پس از نزدیک به 4 سال، قسمت جدید " جی آی جو " به سینماها آمده که تفاوت زیادی با " خیزش کبرا " دارد.
در قسمت جدید " جی آی جو " ، رئیس جمهور قلابی ( جاناتان پرایس ) ، اعضای گروه نظامی " جی آی جو " متشکل از دوک ( چنینگ تاتم ) ، رودبلوک ( دواین جانسون ) فلینت ( دی جی کوترونا ) و بانو جی ( آدریان پالیسکی ) را به پاکستان می فرستد تا به برنامه از پیش تعیین شده کاخ سفید درباره برنامه های هسته ای این کشور رسیدگی کنند. اما به محض ورود این گروه نظامی به خاک پاکستان و قرارگیری در موقعیت مذکور، آنها محکوم به به تلاش برای بدست آوردن مخفیانه سلاح هسته ای می شوند و سیل حمله ها به این گروه و نابودی آنها آغاز می گردد. این در حالی است که فرمانده گروه کبرا ( لوک برایسی ) نیز به تازگی موفق به فرار از زندان شده و او هم در پی انتقام از گروه " جی آی جو " می باشد.
" جی آی جو : تلافی " برخلاف قسمتاول که تمامی اتفاقات فانتزی ممکن و غیرواقعی را در قالب یک داستان جدی مطرح کرده بود و به شدت هم این روند مضحک بود، از پایبندی کمتری به فانتزی های احمقانه برخوردار هست و خوشبختانه دیگر شاهد صحنه های عجیب و غریب که حتی باعث تعجب طرفداران سینمای اکشن هم شده بود ، نیستیم. نکته جالب اینجاست که به جز چند بازیگر، تمام عوامل فیلم نیز در قسمت دوم تغییر کرده اند و به این ترتیب به راحتی می توان گفت که " تلافی " اثری متفاوت از " خیزش کبرا " محسوب می شود.
در بخش داستانی ، " تلافی " مسلماً در مقایسه با " خیزش کبرا " یک جهش رو به جلو محسوب می شود که اشتباهات فاحش قسمت اول را تکرار نکرده، اما اگر از " خیزش کبرا " و مقایسه آن با " تلافی " خودداری کنیم، باید گفت که " تلافی " کماکان اثری آشفته در روایت، با مجموعه ای وسیع از اتفاقات بی ربط به یکدیگر است که منطق و دلیل در آن جایی ندارد. چینش پازل های داستان و خرده داستانهایی که در فیلم روایت می شوند، ابداً جذابیتی برای مخاطب ندارد ولی نکته امیدوار کننده در مورد " تلافی " این است که زمان دیالوگ گویی بازیگران و همچنین سکانس های ضد اکشن، به اندازه کافی کم هستند تا مخاطب به عمق فاجعه فیلمنامه پی نبرد و خیلی زود مشکلات آن را فراموش کند.
البته نکته مهم برای مخاطب " جی آی جو : تلافی " مسلماً فیلمنامه قوی و یا کلوزآپ های چند دقیقه ای و یا حتی لانگ شاتهای عظیم هنری نیست. در واقع " تلافی " هیچگونه ادعایی در بخش هنر سینما ندارد و هر آنچه بر آن تاکید کرده ، اکشن جذاب است که خوشبختانه اینبار به خوبی از پس آن برآمده است.
مطمئناً به یاد دارید که در " خیزش کبرا " مجموعه ای از صحنه های متنوع اکشن ( نینجا و شمشیر، تیراندازی، مبارزه تن به تن و... ) به شکل واقعاً بی نظمی بر پرده سینماها ظاهر می شد که لرزش دوربین در این موقعیت ها ، به راحتی می توانست باعث ایجاد سردرد و در موارد حاد، میگرن شود ! در " تلافی " نیز تمام این اکشن ها وجود دارند. نینجاها و مبارزات تن به تن و انفجارها ، در قسمت جدید " جی آی جو " نیز به خوبی خودنمایی می کنند اما خوشبختانه اینبار این موقعیت های اکشن به خوبی کنترل شده و دیگر خبری از آشفتگی در اجرای آن نیست و می توان گفت اینبار دیگر به راحتی می توانید از تماشای اکشن " تلافی " ( که به نظرم بسیار هم هیجان انگیز هستند ) لذت کافی را ببرید.
خوشبختانه در قسمت جدید " جی آی جو " ، بازیگران شناخته شده ای به پروژه اضافه شده اند که هرکدام از آنها یک بِرند موفق در سینمای اکشن محسوب می شوند. دواین جانسون که رفته رفته در حال تبدیل شدن به انتخاب اول فیلمسازان برای ساخت آثار اکشن به شمار می رود، یکی از چهره های موفق " تلافی " است که به خوبی توانسته بارِ اکشن فیلم را بر دوش بکشد. جانسون این روزها یکی از محبوب ترین هالیوود به شمار می رود و حضورش برای فیلمسازان یک امتیاز ویژه محسوب می شود. چنینگ تاتم که یکی از بازمانده های قسمت قبل به شمار می رود، در این چند سال وقفه ای که میان ساخت قسمت اول و دوم رخ داد، در مجموعه ای از اثار رمانتیک و کمدی ایفای نقش کرد که این مورد شاید قبول وی در اثری اکشن با آن فرم چهره جدی و اصطلاحاً عبوث، را کمی مشکل کند ( فیلم " مایک جادویی " را هم به خاطر بیاورید! ). با اینحال تلاش وی برای اثبات موقعیت اش ، به اندازه کافی مثمر ثمر بوده و تاتم را فارغ از تمام رقص ها و آوازهایی که می خواند، می توانیم که در " تلافی " در قامت یک نظامی حرفه ای بپذیریم. بروس ویلیسِ کلاسیک ( فکر میکنم می توان به وی لقب اکشن کار کلاسیک داد! ) نیز حضور موفق خود را در " جی آی جو " جشن گرفته است. البته مسلماً ، " تلافی " اثری نیست که بروس ویلیس بتواند درخشش ویژه ای در آن داشته باشد، اما قرارگیری او در کنار دواین جانسون در این فیلم و دیالوگ های بامزه ای که میان این دو رد و بدل می شود ( البته این دیالوگ ها یکی در میان میگیرد ) ، یکی از مفرح ترین بخش های غیراکشن " تلافی " را تشکیل می دهد که تماشای آن بهرحال میتواند برای دوستداران سینما هیجان انگیز و جذاب باشد. ویلیس در " تلافی " مانند همیشه بهترین حضور را در جلوی دوربین داشته و در بخش اکشن هم بدون شک عالی است. شاید بدترین عضو این قسمت ، شخص RZA باشد که ظاهراً علاقه ی خاصی به نینجا بودن در سینما دارد! RZA ایفاگر شخصیتی در " تلافی " هست که هیچگونه پیچیدگی رفتاری، گفتاری و شنیداری در آن مشاهده نمی شود و راحت ترین تعریف برای بازی او در این فیلم ، عنصر خنثی می باشد!
شاید " جی آی جو : تلافی " یک اثر عالی نباشد و اشکالات ریز و درشت آن از جمله پایان بندی و داستان بهرحال احمقانه اش ، دافعه برای تماشای این فیلم در تماشاگر ایجاد کند، اما به نظرم " تلافی " را به دلیل اکشن منظم تر و حضور بازیگران مطرحی که این اکشن ها را به بهترین شکل ممکن رهبری کرده اند، باید دید. حقیقت درباره " جی آی جو " این است که کسی از این فیلم انتظار فیلمنامه ای قوی با ارتباط قوی میان شخصیت های داستان ندارد و هر آنچه که شما باید درباره " جی آی جو : تلافی " دوست داشته باشید، اکشن است که خوشبختانه در این بخش " تلافی " اصلاً کم نگذاشته است. هر وقت به این موضوع فکر می کنم که کارگردان " تلافی " همان فردی که دو سال پیش اثر مستندی درباره جاستین بیبر به نام " جاستین بیبر : هرگز نگو هرگز " با آن فرم حماسی و به شدت لوسی که برای معرفی بیبر در نظر گرفته بود می باشد ، از جایم بر می خیزم و جان ام چو ( بی شباهت هم به جی آی جو نیست! ) را به جهت ساخت " تلافی " ، تشویق می کنم!
منبع: مووی مگ انتهای پیام/ اس