به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان باشگاه خبرنگاران، با افزاش حاشیهنشینی شهرها و کمرنگ شدن و فروریختن هنجارها و باورهای دینی، فقر، فقر فرهنگی، بیکاری، بیتوجهی والدین، خانواده ناسالم، کمبود محبتها، تحقیر و شکنجههای روحی و جسمی دوران کودکی و... دلیلهای اجتماعی و محیطی در پرورش یک بزهکار است.
البته در این میان نقش ژنتیک نیز در پرورش یک شخصیت ضد اجتماعی بیتاثیر نیست مثلا وقتی ژن MAO-A مسئول میزان سرتوئین که عامل اصلی تعیین شخصیت انسان است غیر طبیعی عمل کند فرد ناخودآگاه به ناهنجاریهای اجتماعی گرایش پیدا میکند و البته همچنین طبق تحقیقات پژوهشگران، نازکی ناحیه اوربیتال کورتکس که ناحیه کنترل رفتارهای اخلاقی است در اقدام به ناهنجارهای اجتماعی تاثیر به سزایی دارد و عموما این ناحیه در قاتلان نازکتر از افراد عادی بود و فعالیت کم این ناحیه به معنای کنترل کم روی رفتارهای خشم، عصبانیت، خوردن، نوشیدن است.
بنا بر این گزارش آمیخته این دو عامل (محیط و ژنتیک) فردی میشود ضد اجتماعی فردی که به تاثیرات وحشتناک کارشان روی دیگران و جامعه فکر نمیکنند و به جای احساس گناه و پشیمانی از انجام قتل حتی استرسشان کمتر شده و احساس تسلی نسبی میکنند، آنها به خاطر آزارها تحقیرها و کمبودهای دوران کودکی احساس میکنند هیچ ارزشی در دنیا ندارند برای همین آنها نیز با حس انتقام هیچ اهمیتی برای دنیا قائل نمیشوند.
آنها معمولا با انگیزههای مختلفی همچون
الف. ارضا حس هیجان
ب. بدست آوردن موقعیت بهتر (ثروت و شهرت و...)
پ. احساس حس قدرتمندی (جبران گذشته)
ت. انتقام از دنیا
دست به اعمال جنایتکارانه میزنند
به طور کل وقتی هدف باشد اما بستر و وسیله درست رسیدن به آن فراهم نباشد باید منتظر فروریختن هنجارها و افزایش آمار جرائم و جنایت بود.
انتهای پیام/