به گزارش خبرنگار حوزه موسیقی
باشگاه خبرنگاران، تصنیف «آمدهام شاه پناه بده» یکی از آثار ماندگاری است که در مدح امام هشتم، امام رضا(ع) اجرا شده است.
این تصنیف دلانگیز را استاد «علی محمد کریم خانی» از اساتید آوازهای مذهبی اجرا کرده است.
همچنین موسیقی آن ساخته « آثار عظیمی نژاد» و « علیرضا کهن دیری» است.
متن این قطعه بسیار زیبا که به نام « آمده ام شاه پناهم بده» مشهور بوده در زیر بیان شده است.
گفتنی است، استاد« علی محمد کریم خوانی» به سبب اجرای این تصنیف مورد تقدیر قرار گرفته است.
آمدم ای شاه ، پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حَرمَت ملجأ در ماندگان
دور مران از در و ، راهم بده
ای گل بی خار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حَریمت به مَثَل کهرباست
شوق وسبک خیزی کاهم بده
تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جان سوز به آهم بده
لشگرشیطان به کمین من است
بی کسم ای، شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری ، یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطا بخش همه عالمی
جمله ی حاجات مرا هم بده
انتهای پیام/ ص
السلام عليك يا علي ابن موسي الرضا
يا رضا شفاعت كن
دست هر آشفته ای را پیش تو رو می کند
در لباس خادمان مهربانت، آفتاب
صبح ها، صحن حرم را آب و جارو می کند
ماه هر شب کنج بست "شیخ حر عاملی"
یاد معصومیت آن بچه آهو می کند
یاد معصومیت آن بچه آهو ...یاد تو
کوچه های شهر را لبریز "یا هو " می کند
باد، هم مثل نگهبان درت... بدو ورود
غصه را از شانه های خسته، پارو می کند
عطر نابی می وزد از کوچه باغ مرقدت
هر که می آید حرم ... این عطر را بو می کند
×××
...خادمی می گفت که... آقا به وقت بدرقه
دست زائر را پر از گل های شب بو می کند
دست هر آشفته ای را پیش تو رو می کند
در لباس خادمان مهربانت، آفتاب
صبح ها، صحن حرم را آب و جارو می کند
ماه هر شب کنج بست "شیخ حر عاملی"
یاد معصومیت آن بچه آهو می کند
یاد معصومیت آن بچه آهو ...یاد تو
کوچه های شهر را لبریز "یا هو " می کند
باد، هم مثل نگهبان درت... بدو ورود
غصه را از شانه های خسته، پارو می کند
عطر نابی می وزد از کوچه باغ مرقدت
هر که می آید حرم ... این عطر را بو می کند
×××
...خادمی می گفت که... آقا به وقت بدرقه
دست زائر را پر از گل های شب بو می کند
میدونی دلم شکسته
چند ماهه فقط وقتی این اهنگو گوش میدم بقضم میترکه و گریه می کنم
اای حرمت ملجا درماندگان بطلب منو
دور مران و راهم بده تا سبک بشم
دلتنگم....
تورو خدا واسه دل شکسته م دعا کنید...
شاید مرا کبوتر جلد حرم کنی
آقای من! کلاغ به دردت نمی خورد!؟
از راه دورآمده ام باورم کنی
با ذوق وشوق آمده ام حضرت رئوف
فکری به حال رنگ ِ سیاه پرم کنی
زشتم قبول؛ بچه ی آهو که نیستم
باید نگاه معجزه بر جوهرم کنی
باید تورا به پهلوی زهرا قسم دهم
تا عاقبت به خیرترین نوکرم کنی
مادر سپرده است به دست شما مرا
گفته فقط شما ببری کربلا مرا
تو را به جان جواد الائمه عزيز نازنينت قسمت ميدهم عزيز دل مرا كه خوب نامش را ميداني به عنايت خودتون و كرامتتون شفا دهيد آقا جونم من يقين دارم جوابمو ميدين و مطمئنم رومو زمسن نميزارين ممنونتونم دوستتون دارم
آقا جان بطلب بیام پابوست
دل تو دلم نیست...
این روزا حالم خیلی بده...
فقط یه خبر حالمو خوب میکنه که خودت میدونی چیه...
زیاد منتظرم نزار...............
این خلق فضای ایستا
لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بده
بی پناهم، خسته ام، تنها؛ به دادم می رسی؟
گـرچـه آهـو نیـستـم؛ اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوهـا، بـه دادم می رسی؟
از کبوترها کـه می پـرسم، نشانـم می دهند
گنبد و گلدسته هایت را، به دادم می رسی؟
ماهـی افـتاده بر خـاکم، لبـالـب تشنـگـی
پـهنه آبی تـرین دریـا؛ به دادم می رسی؟
مـاهِ نـورانیِ شب هـای سیـاهِ عـمرِ مـن
ماهِ من، ای ماهِ من؛ آیا به دادم می رسی؟
من دخیل التماسم را بـه چشمت بستـه ام
هشتمین دردانه زهرا(س)، به دادم می رسی؟
بـاز هم مشهد، مسافرها، هیاهـوی حـرم
یک نفر فریاد زد: آقا! به دادم می رسی؟