كرمان دو بار جشن كپرزدايي را به خود ديده اما آن‌طور كه مسئولان مختلف استان مي‌گويند هر بار بي‌آبي باعث شد تا روستائيان در نقاط ديگري از استان كه آب وجود دارد ساكن شوند و براي اين‌كه كودكانشان از تحصيل محروم نشوند، كپرها را داير كنند.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،دانش‌آموزان 40 روستاي شهرستان اليگودرز در حالي هنوز در مدارس كپري درس مي‌خوانند كه دولت نهم و دهم بارها جشن كپرزدايي را برگزار كرده بود. جشن‌هايي كه بيشتر صداي آن‌ها در استان‌هاي سيستان و بلوچستان، هرمزگان و كرمان شنيده مي‌شد و كمتر كسي خبر از مدارس كپري در اليگودرز به فاصله 383 كيلومتر از پايتخت دارد.

اليگودرز يكي از شهرهاي سرد استان كوهستاني لرستان است كه علاوه بر مدارس كپري به گفته «محمدتقي توكلي» نماينده مردم اين شهر در بهارستان، 190 مدرسه تخريبي از ديگر مشكلاتي است كه دانش‌آموزان اين شهر با آن دست و پنجه نرم مي‌كنند. هرچند جشن كپرزدايي دردي را هم از استان‌هايي كه با اين نام معروف شدند دوا نكرد و همچنان دانش‌آموزان بسياري در اين استان در بن كپر‌ها درس مي‌خوانند.

بي آبي

كرمان دو بار جشن كپرزدايي را به خود ديده اما آن‌طور كه مسئولان مختلف استان مي‌گويند هر بار بي‌آبي باعث شد تا روستائيان در نقاط ديگري از استان كه آب وجود دارد ساكن شوند و براي اين‌كه كودكانشان از تحصيل محروم نشوند، كپرها را داير كنند. هرچند تأثیر نقش كم آبي و مهاجرت را در ايجاد دوباره مدارس كپري نمي‌توان انكار كرد اما كپرنشيني تنها به مناطق محروم روستايي منتهي نمي‌شود و در استان‌هاي جنوب‌شرقي و در دل مناطق شهري هم كپرنشيني بيداد مي‌كند. به گزارش خبرنگار ما «بندرچابهار» تنها بندري است كه به آب‌هاي آزاد راه دارد و مي‌تواند تأثير بسزايي در رشد اقتصادي مردم منطقه و كشور بازي كند اما كپرنشيني در دل بندر چابهار از جمله اتفاقاتي است كه چهره اين بندر زيبا را مخدوش كرده است. همچنين مي‌توان مناطق وسيع كپرنشيني را در دل بندرعباس به‌وضوح ديد.

كپرنشيني‌هايي كه در سايه بلندمرتبه سازي‌ها گم شده‌اند. براي مثال در بندرعباس و در دو سوي يك خيابان مي‌توان با دو بافت متفاوت رو‌به‌رو شد. بافتي كه در آن زندگي در خانه‌هاي ساخته شده از سيمان و آجر جاري است و بافتي كه كپر‌ها روي پستي و بلندي‌هاي زمين جاري شده و كودكان پا برهنه در ميان آن‌ها جست و خيز مي‌كنند. كپرهايي كه نه ساكنان آن‌ها و نه دانش‌آموزاني را كه نمي‌خواهند از پيشرفت عقب بمانند از گزند باد و باران و گرماي وحشتناك تابستان دور نمي‌كنند. علاوه بر گرماي طاقت‌فرسا،حضور جانوران موذي چون عقرب‌ها هم سلامت و زندگي دانش‌آموزان را تهديد مي‌كند.

 همين چند ماه پيش بودكه نيش «عقرب» جان يكي از دانش‌آموزان ميانشهري در 700 كيلومتري كرمان را گرفت. نيش‌هايي كه به جان دانش‌آموزان ديگر از جمله دانش‌آموزي به نام «محدثه‌» هم افتاد اما او خوش شانس‌تر از دانش‌آموز ديگر بود و با كمك اولياي مدرسه جان سالم به در برد. برخي‌ها از كپرنشيني به عنوان يك سنت و فرهنگ در ميان مردم جنوب و جنوب شرقي كشور ياد مي‌كنند. كپري كه البته آن‌ها را از بلاياي طبيعي محفوظ نمي‌دارد مسأله‌اي كه شايد بتوان در استان‌هايي چون كرمان، سيستان و بلوچستان و هرمزگان آن را مطرح كرد اما نمي‌توان آن را به زندگي اليگودرزي‌ها نسبت داد. از سوي ديگر افكارعمومي اعتقاد دارد كه فرهنگ و معماري سنتي كه نتواند سلامت جان ساكنان آن را تضمين كند بايد سامان داد يا به‌طور كامل كنار گذاشته شود. هرچند ساماندهي به اين كپرنشيني‌ها به گفته برخي از مسئولان استاني كرمان بهانه‌اي براي افزايش اعتبار استان بدون اين‌كه تغيير در شكل مدارس استان بدهد، بوده است.

مدارس تخريبي

همان‌طور كه «محمدتقي توكلي» درباره وجود 190 مدرسه تخريبي در اليگودرز هشدار مي‌دهد و آن را از مشكلات جدي آموزشي اين شهر معرفي مي‌كند. سقف مدارس فرسوده و نامقاوم جنوب و شرق كرمان هم به هشدارهاي زيادي از سوي اولياي مدارس آن منجر شده است. مسأله وقتي حادتر مي‌شود كه اين فرسودگي با زلزله‌هاي گاه به گاه كرمان در شهرهاي مختلف همراه مي‌شود. زلزله‌هايي كه هرازگاهي جان و تن شهروندان آن را مي‌لرزاند. مدارسي كه پيشتر هم در زلزله‌هاي فهرج و ريگان تخريب شده و هنوز دست مرمت اصولي روي آن‌ها كشيده نشده است. اليگودرز هم به گفته توكلي مركز آموزش عالي دولتي ندارد:«يك مركز دانشگاهي آموزش علمي فناوري كه براي اين شهرستان مجوز دارد هنوز براي آغاز عمليات اجرايي دنبال زمين است.» همين مسأله مشكلات بي شماري در حوزه آموزش و پرورش براي اين شهرستان به وجود آورده است. هرچند مدارس كپري در لرستان تنها به اليگودرز منتهي نمي‌شود و اين مسأله ساير شهرهاي استان را هم رنج مي‌دهد.

كلاس‌هاي چند پايه

آن‌طور كه «محمد ديمه‌ور» معاون آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش مي‌گويد در حال حاضر 51 هزار كلاس چند پايه در سطح كشور وجود دارد كه دانش‌آموزان و معلمان در دورترين نقاط و سخت‌ترين شرايط آن مشغول به درس خواندن و آموزش هستند. معلماني كه البته حقوق آن‌ها تفاوت چنداني با ديگر معلماني كه در مدارس شهري و در نقاط توسعه يافته فعاليت مي‌كنند، ندارد. يكي از معلمان مناطق عشايرنشين شهرستان عنبرآباد استان كرمان مي‌گويد: «به عنوان معلم براي دانش‌آموزان عشاير كوچنده مشغول تدريس هستم اما به لحاظ وضعيت حقوقي هيچ تفاوتي با معلماني كه در شهرها مشغول تدريس هستند ندارم، با وجود اين‌كه با سختي كار رو به رو هستم اما حدود 2 سال است كه حق كوچ دريافت نكرده‌ام.»

او از جمله معلماني است كه همراه عشاير كوچ مي‌كند تا دانش‌آموزان عشايري از ادامه تحصيل باز نمانند. حق كوچي كه در دو سال گذشته به دليل تأمين نشدن اعتبار آن در سال گذشته و امسال نه او كه به هيچ يك از معلمان كوچ رو پرداخت نشده است. مسأله‌اي كه «عبدالرسول شكيبافر»، مدير كل مدارس عشاير و مناطق كمتر توسعه يافته وزارت آموزش و پرورش هم آن را تأييد مي‌كند. معلم‌هايي كه مجبورند چند پايه را در زير يك كپر تدريس كنند تا اين سؤال پيش بيايد كه در 45 دقيقه تا يك ساعت كلاس چند پايه را مي‌شود با هم تدريس كرد؟ هرچند كلاس‌هاي چند پايه تنها به مدارس كپري منتهي نمي‌شود و بسياري از دانش‌آموزان عشاير ساير نقاط كشور هم با همين مشكل دست و پنجه نرم مي‌كنند.

يك مشكل ديگر هم به مشكلات اين معلم‌ها اضافه شده و آن تدريس پايه‌اي به نام پايه ششم ابتدايي است.در پايه ششم براي تدريس برخي دروس مانند كار و فناوري به تجهيزات خاص همچون رايانه نياز است اما آن‌ها مي‌پرسند چگونه مي‌توان در زير چادر عشايري رايانه هم داشت؟ به گفته معلمان كوچ‌رو دانش‌آموزان عشاير در مقايسه با دانش‌آموزان شهري سواد پايين‌تري دارند، با توجه به مشكلات پايه ششم هم بدون شك با مشكلات متعدد بيشتري به پايه هفتم مي‌روند.

اين درحالي است كه به گفته شكيبافر طي دو سال گذشته دستورالعمل ساماندهي تعداد دانش‌آموزان در كلاس‌هاي عشايري را ابلاغ كرديم كه بر اين اساس تعداد دانش‌آموزان در كلاس‌هاي عشاير كاهش يافت به گونه‌اي كه براي كلاس‌هاي 6 پايه 10 تا 12 دانش‌آموز بايد در كلاس حضور داشته باشند و علت برگزاري كلاس‌‌هاي چندپايه در مناطق عشايري كمبود نيروي انساني است و در مناطقي كه معلمان داوطلب باشند مي‌توانيم كلاس‌هاي عشايري را در دو شيفت برگزار كنيم. اما اين سؤال باقي مي‌ماند كه با توجه به وضعيت حقوقي معلمان كوچ رو، آيا كسي حاضر مي‌شود در اين شرايط سخت كار كند؟ شرايط امروز نشان مي‌دهد كه پاسخ اين سؤال منفي است. شرايط سختي كه البته به تكميل تحصيلات دانش‌آموزان عشايري هم منتهي نمي‌شود. دانش‌آموزاني كه بسياري از آن‌ها بويژه دختران دانش‌آموز در همان پايه ابتدايي باقي مي‌مانند.

پسر‌ها هم معمولاً اگر خانواده موافقت كند به شهر و خانه يكي از اقوام مي‌آيند تا تحصيلات خود را ادامه بدهند تا اين سيكل معيوب همچنان آينده كودكان روستايي و عشايري را مبهم كند. كودكاني كه اگر شانس بياورند به جاي كپر يا چادر، كانكسي به آن‌ها خواهد رسيد كه البته خيلي هم در دفع سرماي كشنده زمستان مؤثر نيست.

سرماي شين‌آباد

زمستان يك سال پيش بود كه آتش به جان 29 دانش‌آموز يك مدرسه در روستاي شين آباد پيرانشهر افتاد. آتشي كه دو دانش‌آموز را به كام مرگ فرستاد تا تراژدي تلخ آتش‌سوزي‌ها در زمستان در مدرسه همچنان ادامه داشته باشد. دانش‌آموزانی كه برخي از آن‌ها همچنان با عمل جراحي فراوان رو به رو هستند و معلوم نيست كه تيغ جراحي بتواند زخم هايي را كه روي تن و جان آنها نشسته است ، درمان كند. آمارهاي «مرتضي رئيسي» رئيس سازمان نوسازي،‌ توسعه و تجهيز هم نشان مي‌دهد كه بخاري‌هاي نفتي، امسال هم كلاس‌هاي درس را ترك نخواهند كرد. او از تجهيز 15 هزار كلاس درس در مناطق سردسير به شوفاژ و آغاز توزيع بخاري‌هاي تابشي خبر مي‌دهد.

مناطقي كه به گفته او دانش‌آموزان زيادي دارد. اما اين همه، تعداد واقعي مدارسي كه بخاري نفتي دارند، نيست. به گفته رئيسي ‌150 هزار كلاس درس در كشور وجود دارد كه با بخاري نفتي گرم مي‌شوند كه براي اصلاح اين وضعيت و مجهز كردن اين كلاس‌ها به سيستم گرمايشي حرارت مركزي به اعتبار يك هزار ميليارد توماني نياز است. اعتباري كه در حال حاضر وجود ندارد و آن طور كه او مي‌گويد مجبور شده‌اند دست به انتخاب بزنند:« با اعتبار 100 ميليارد توماني كه به دست ما رسيده است، سيستم گرمايشي 15 هزار كلاس درس با اولويت مناطق سردسير و استان‌هاي بزرگ كه تعداد دانش‌آموزان زيادي دارند اصلاح مي‌شود و براي مناطق روستايي كه تعداد كلاس‌هاي درس آن‌ها كمتر از 3 كلاس است از بخاري نفتي تابشي بهره مي‌بريم كه تاكنون 15 هزار بخاري تابشي را ميان مدارس توزيع كرديم و 30 هزار بخاري ديگر نيز خريداري شده است.»

رئيسي مي‌گويد بر اساس قانوني كه در مجلس مصوب شد، وزارت نفت از طريق شركت گاز موظف است به ازاي مصرف هر مترمكعب گاز طبيعي 100 ريال به عنوان عوارض از مشتركين دريافت كند و پس از واريز به خزانه‌، اين وجوه براي احداث خطوط لوله گازرساني به شهرها و روستاها با اولويت مناطق سردسير هزينه شود. 200 ميليارد تومان از اين منابع براي تأمين و استانداردسازي سامانه گرمايشي مدارس با اولويت مدارس روستاها به وزارت آموزش و پرورش اختصاص مي‌يابد.
او با بيان اين‌كه حذف بخاري‌هاي نفتي و گازي در دستور كار آموزش و پرورش است، مي‌گويد: «تا زمان ايمن‌سازي كامل 150 هزار كلاس درس بايد نكات ايمني رعايت شده و مديران مدارس بازرسي‌هاي مرتبي را از وضعيت بخاري‌هاي مدارس داشته باشند.»

اما يك مسأله ديگر هم باقي مي‌‌ماند وآن كلاس‌هاي كپري و چادري در مناطق سرد كويري و كوهستاني است. بدون شك براي اين كلاس‌ها نه مي‌توان بخاري نصب كرد نه مي‌توان بخاري نفتي تابشي داير كرد بلکه بايد فكر ديگري كرد.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
reza
۱۶:۳۴ ۰۶ دی ۱۳۹۲
تو رو خدا مسئولین یه فکری بکنند که دیگه شاهد خبرهایی مثل مدرسه "درودزن"نباشیم
آخرین اخبار