در اين گزارش ميخوانيد:
چرا ایالات متحده از سياستهاي خارجي و منطقهاي چين ميهراسد؟
چگونه سياستهاي اخير پكن بر سياستهاي منطقهاي واشنگتن تاثير گذاشته است!؟
مهمترين نگراني و چالش اقتصادي حال حاضر چين،مسئله تامين امنيت انرژي است. مصرف انرژی چین در طول دو دهه گذشته بيش از دو برابر افزایش یافته است و اكنون پس از پشت سر گذاشتن ایالات متحده (در سال 2010 )به عنوان بزرگترين مصرف كننده انرژي جهان شناخته ميشود.(بنا به گزارش آژانس بین المللی انرژی)
مقامات چینی از خلیج فارس تا شاخ آفریقا به دنبال تامين منابع انرژي مورد نياز خود هستند. منابع خارجی بیش از 30 درصد از کل مصرف نفت چین را تشكيل مي دهند.
77 درصد از واردات نفت چين از غرب افریقا و آسیا ،عمدتا از طريق آبي و از طریق اقیانوس هند تامين مي شود.
علاوه بر واردات نفت، حدود 30 درصد از معاملات چین از طريق راههاي دریايي -به ارزش بیش از 300 میلیارد دلار –و از طريق اقیانوس هند،انجام ميشود.
چین حفاظت از حمل و نقل دريايي را، عمدتا براي واردات انرژی خود،و براي حفظ منافع ملیاش حياتي مي داند. چين و رقباي جهاني اين قدرت نوظهور،به خوبي مي دانند كه اخلال در راههاي دريايي در تامين انرژي اين غول مصرف كننده،باعث صدمات جدي به بدنه اقتصادي چين خواهد انجاميد.
بنابر همين امر، پكن نگاه ويژه اي به راههاي آبي و تامين امنيت آن داشته است.
از گسترش بنادر در امتداد مسیرهاي دریايي و اتصال خاورميانه تا سواحل چین،و تلاشهای چینیها براي نفوذ در اقیانوس هند را به عنوان استراتژي "رشته مرواریدها" ميشناسند.
ايالات متحده و هند از اولويتهاي اين استراتژي ميباشند.
اقيانوس هند دارای 36 كشور در سراسر کمربند ساحلی خود است.
بالاترین تناژ کالا جهان، يعني 65٪ از نفت و 35 درصد از گاز جهان ، از اقيانوس هند میگذرد. در حال حاضر روابط بین المللی براساس مزيت جغرافیایی اقتصاد و امنیت انرژی لحاظ ميگردد كه همين امر مهمترین بخش از رشد اقتصادی یک کشور محسوب ميشود.
امنیت انرژي یکی از منافع امنیت ملی حیاتی برای كشورهاي توسعه یافته و در حال توسعه است.
در حال حاضر، ایالات متحده، قدرتمندترین نیروی دریایی جهان است که نگاه ويژهاي براي حضور در منطقه اقیانوس هند دارد.
چین نيز برای ایجاد تعادل میان قدرت ایالات متحده در منطقه در دفاع از منافع خود - با توجه به نیازهای اقتصادی و انرژی رو به رشد خود- وارد صحنه شده است.
بیش از 75 درصد از واردات نفت چین از طریق تنگه مالاکا از طریق اقيانوس هند انجام ميشود.
رهبری چین نيز از این ضعف استراتژیک به عنوان "معضل مالاکا " نام ميبرد.
چين زیرساختهای دریایی در منطقه را براي ارتقا امنيت راههاي دريايي و مسيرهاي تامين انرژي خود مهم ميداند.
اتحاد با پاکستان و میانمار نيز در اين خصوص بوده است.
استراتژیستهای چینی خواستار ساخت خطوط انتقال نفت از طریق میانمار و پاکستان ميباشند تا از اين طريق وابستگي پكن به راههاي آبي كمتر گردد.
از لحاظ امنیت انرژی چین، بندر گواتر به عنوان یک حصار استراتژیکي عمل میکنند،چرا كه مسدود کردن تنگه مالاکا از سوي آمريكا در جريان تنش با تايوان،چین و تامين انرژي آن را به مخاطره خواهد انداخت.
از نقطه نظر نظامی، بندر گواتر در حال حاضر براي نظارت بر ترافیک تجاری و نظامی از طریق تنگه هرمز از اهميت ويژهاي برخوردار است.
دسترسی مستقیم به اقیانوس هند از طریق بندر گواتر براي چين يك مزيت استراتژيكي و یک مکان کلیدی برای نیروی دریایی پكن در آینده خواهد بود.
پيشتر پاکستان و چین بر ايجاد یک خط 3000 کیلومتري راه آهن بین گواتر و کاشغر در جولای 2010 رايزني كردهاند. برقراري امنيت در پاكستان و همسايگان اسلام آباد براي تحقق روياي چين از اهميت خاصي برخوردار است.
با اين اوصاف،با نگاهي به فعاليتهاي منطقهاي آمريكا در كشورهايي مانند پاكستان هند افغانستان تايوان و كره جنوبي و غيره،ميتوان چنين استنباط كرد كه بيشتر تحولات منطقه آسيا به عرض اندامي آمريكا و چين بر ميگردد.
چین در دهه گذشته تلاش زيادي برای ایجاد روابط دیپلماتیک با تعداد زیادی از کشورهای اقیانوس هند داشته است.
در اين استراتژي امکانات حمل و نقل برای اتصال استانهای غربی محاط به خشکي چین به مسیرهای بازرگانی دریایی در اقیانوس هند مدنظر قرار داشته است.
چین در سالهاي اخير بندرهاي زيادي را در منطقه اقیانوس هند ايجاد كرده است که همين امر افزایش توان عملیات نیروی دریایی پكن در منطقه مورد نظر را افزايش خواهد داد. اين بنادر به ادعاي مقامات چيني كاركرد تجاري دارند، اما همين بنادر تجاري مزيتي هم براي نیروی دریایی چین در منطقه خواهند داشت، اعم از تعمیرات، منابع و تداركات و غيره...
استراتژي"رشته مرواریدها"، بنگلادش (چیتاگونگ)، برمه (سيتو جزیره کوکو)، سریلانکا (هامبانتوتا)، پاکستان (گوادر) و تانزانیا (باگامويو) را شمال ميشود. اقیانوس هند به يكي از مسیرهاي اصلی تجارت چین با دنياي بيرون تبديل شده است و همين امر امنیت این مسیر را به يكي از دغدغه هاي پكن تبديل ساخته است. هند توانايي رويارويي با استراتژي رشته مرواریدهاي چين را ندارد چراكه پكن به یک نیروی اقتصادی مهم در اقیانوس هند تبديل شده است از طرفي پكن با ارائه مشوقهای اقتصادی بسیار جذاب به كشورهاي هدف،شرايط پذيرش ساخت پورت های چینی و تلاشهای مدیریتي را براي خود فراهم ساخته است.
نیروی دریایی چین نيز ماموریت آموزشی خود در خارج از آب های ساحلی را در شش سال گذشته افزايش داده است. در آن دوره شش ساله،حدود بیست تمرین (مانور) نظامي در دریاهای آزاد در غرب اقیانوس آرام برگزار شده است. ماموريتهاي برون مرزي مانند مبارزه با دزدان دریایی سومالی،و انجام مانورهاي نظامي در آبهای آزاد از جمله فعاليتهاي اخير نيروي دريايي چين به شمار ميآيد.
نوگرايي در حوزه نظامی یکی از چهار برنامه اصلي چين براي تغيير، اصلاح و ارتقا چین بشمار ميآيد.در اين سالها پكن چهار حوزه آموزش و پرورش، صنعت و زیرساخت، نظامی و کشاورزی را در دستور كار خود قرار داده است.
بزرگترین نگرانی استراتژیک چین - بقای رژیم و ثبات داخلی -مستقيما با اقتصادش مرتبط است. برای تداوم رشد اقتصادی خود، چین به طور فزایندهای به تامين كنندگان خارجي انرژی، مواد خام و مواد غذایی وابسته است. بنابراین توسعه "راه ارتباط دريايي" یا (SLOCs) براي پكن بسيار حیاتی است چرا كه بیش از 70٪ از تجارت چین از طریق خطوط دریايي است. بيشترين بخش تامين كننده انرژی چين از معادن زغال سنگ (65%) و نفت (30%) است ،كه مابقي انرژي چين مربوط به گاز، برق هسته ای و برق آبی است.
پيشتر چین به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت در شرق آسیا شناخته ميشد، اما در سال 1993 به یک واردکننده كامل تبديل شد و در سال 2004،پس از پیشی گرفتن از ژاپن به دومین وارد کننده نفت جهان تبديل شد. براساس برآوردهاي انجام شده تا سال 2020، 60 درصد از نفت کشور چين را واردات تشكيل خواهند داد كه اين رقم در سال 1995 تنها 8 درصد را به خود اختصاص ميداد. همچنین بیش از 65 درصد از واردات نفت چین از خاور میانه و آفریقا بوده است.
موضوع ديگر اينكه،تنگه مالاکا به لحاظ استراتژيك برای چین بسیار مخاطره آمیز است چرا که اگر در باریکترین قسمت آن در سنگاپور تنش يا اخلالي ايجاد شود،ميتواند تا 2 هفته رفت و آمد به چین را مختل کند. بنابراین اگر یک اختلال در جريان انتقال و تحویل كالا (اعم از انرژي) ايجاد شود،اقتصاد چین مستقيما متضرر خواهد شد. بنابراین چین به خوبي بر اهمیت حفاظت از راههاي ارتباطي دريايي خود واقف است بنابراين ثبات ارتباطات فرامنطقه اي چين ،عرضه نفت از خاور میانه را بدون وقفه تضمين خواهد كرد.
چنین حفاظتی پيشتر توسط نیروی دریایی ایالات متحده در قالب استقرار دائمی یک ناو هواپیمابر در منطقه خلیج فارس صورت پذيرفته است. چین تاكنون در موضع يك "سواری مجانی" قرار داشت،به عبارتي ديگر از حفاظت آزاد و مجاني نیروی دریایی ایالات متحده بدون نیاز به پرداخت هزینه برای آن،از منطقه خاورميانه انرژي مورد نظر خود را تامين ميكرد.
با این حال، در چند سال گذشته ایالات متحده روند کاهش بودجه دفاعی خود را (هرچند جزئي) در كنار كشف ميادين نفتي بيشتر در دستور كار قرار داده است و همين امر وابستگي ايالات متحده به نفت خاورمیانه را در آینده نزديك كاهش خواهد داد. دیر یا زود ایالات متحده در تعهد خود برای تامین امنیت خطوط حمل و نقل در خاور میانه (راه هاي آبي) تجديد نظر خواهد كرد.
از این رو، پس از آنكه واشنگتن چنين رويهاي را اتخاذ كند،چین نيز متعاقبا منابع بیشتری را بايد نسبت به حفظ امنیت خطوط حمل و نقل در خاور میانه اختصاص دهد!
در نقشه زیر خطوط حمل و نقل نفتي چين از جزیره هاینان تا خاورمیانه را مشاهده ميكنيد.
منبع: استراتفور
** استراتژی "رشته مرواریدها" چين
اين استراتژي مانند مرواریدهايي ميماند كه در یک رشته به هم گره خوردهاند و هر یک از مرواریدها نشان دهنده یک کشور است كه به مثابه يك پورت (دروازه) ميمانند كه چین از اين طريق به آن كشور و كشورهاي همسايه دسترسي خواهد داشت. رشتهای که با مروارید نقش رابط را ايفا ميكند همان خطوط ارتباط دریایی است. رشته مروارید حضور چين و پایگاههای نظامی در امتداد "خطوط ارتباط دريايي" را از چین به خلیج فارس در خاور میانه مهيا ميكند. هر مروارید به طور معمول با امکانات رفاهی، باندهای پروازی و پایگاههای نیروی دریایی همراه است.
اولین مروارید در جزیره هاینان در جنوب چین واقع شده است. چینی ها پيشتر به روز رسانی پایگاه نیروی دریایی و تجهیزات نظامی را در اين جزيره انجام دادهاند. این ميدان بزرگ زیردریایی و پایگاه کشتی جنگی، به دلیل موقعیت استراتژیک آن در جنوب دریای چین ساخته شده است. ورودی آن بسیار بزرگ و وسيع است،كه همين مزيت میتواند امكان ورود 50 زیردریایی متعارف و هسته ای را به داخل و خارج آن فراهم نمايد، بدون آنكه ماهوارههای جاسوسی غربی چنين جابجايي را تشخیص دهند!
مروارید دوم بندر هامبانتوتا در سریلانکا -با وجود اعتراضهای زیاد هند- است. با این حال این پروژه با مشكلات موجود،در جريان است و چین در نظر دارد بسته مالي 1.2 ميليارد دلاري را براي تاسيسات اين پايگاه اختصاص دهد. سرمایه گذاری چین در این زمینه افزایش خواهد یافت .يكي از دلايل مطرح، حفاری نفت در شمال شرق سریلانکا و موضوع انرژي اعلام شده است. بندر هامبانتوتا در حمل و نقل هوایی تاسیسات ذخیره سازی سوخت، پالایشگاه LNG و سوخت گیری کشتی از مزيت هاي منحصر بفردي هم برخوردار است.
سومين مروارید در بندر چیتاگونگ در بنگلادش واقع شده است. چهارمين مرواريد، جزیره وودی است كه در 300 مایلی شرق مجمع الجزاير پاراسل واقع شده است. یک فرودگاه هم برای این منظور تدارك ديده شده است. بندر سيتو در میانمار، مارآو در مالدیو و بندر گوادر در پاکستان نيز چنين رويكردي را دارند. بندر گواتر و پایگاه نیروی دریایی آن، به دلیل اهميت استراتژیکي اش در فاصله 240 کیلومتر از تنگه هرمز،در نوع خود از اهميت ويژه اي برخوردار است.
در خصوص "استراتژی بزرگ چين" ،چین 3 مرحله را در يك دوره 50 ساله براي خود مشخص كرده است. در اين برنامه (3 مرحله اي) دو بعد اقتصادی و نظامی مدنظر قرار گرفته است.
در مرحله اول توسعه از سال 2000 تا 2010 ،چین دو برابر كردن توليد ناخالص داخلي و همچنين ارتقا نیروی دریایی از "آب هاي سبز" تا "آب هاي آبی" (از ژاپن تا فيليپين) را محقق كرد.
مرحله دوم از سال 2010 تا 2020 ، دو برابر شدن توليد ناخالص داخلي و توسعه ناوگان 'ناو هواپیمابر' ،گسترش حوزه فعاليت هاي دريايي (فراتر از مرحله اول) از گوام به اندونزی،از برنامه هاي اين مرحله اعلام شده است.
و در نهایت، از سال 2020 تا 2050 برنامه ارتقا چين به عنوان يك ملت نسبتا پيشرفته و حضور در سطح جهانی آبهاي آبي ، که می تواند قدرت رو به جلوي چين را در تمام اقیانوسهای جهان محقق گرداند،در دستور كار قرار دارد. با تغییر دکترین از بعد داخلي به دنبال ايجاد یک چشم انداز فرا منطقه اي، سیاست خارجی چین نيز متاثر از اين دكترين در مسير گسترش نفوذ جهانی خود برآمده است.
هند پيشتر به ایالات متحده درخصوص "استراتژی رشته مرواریدها"ي چين اين هشدار را داده بود كه اين موضوع استراتژیک فراتر از بعد تجاری است و از شمال به جنوب را شامل خواهد شد. يكي از دلايل نگراني هند اين است كه برخي از دشمنان قدیمی هند مانند پاکستان و سریلانکا در اين استراتژي به عنوان مهرههاي مروايد نقش ايفا ميكنند. بنابراین همه این تحولات نشان دهنده آن است كه " نفوذ ژئوپولیتیک چین" از طریق پورت هاي جديد و باندهای پروازی و همچنین ایجاد روابط دیپلماتیک از جزیره هاينان تا خلیج فارس رو به رشد بوده است. این مرحله گذر در منطقه آسيا،به عنوان یک استراتژی برای قطع نفوذ ایالات متحده در این بخش از جهان و همچنين كنترل هند تلقي ميشود.
نقشه زیر نشان میدهد که چگونه استراتژي رشته مرواریدهاي چين ،هند و سایر نقاط آسیای جنوبی را محاصره كرده است:
رشته دوم مرواریدها نيز در اقیانوس آرام در حال شکل گیری است. چین پيشتر نيز بخاطر یک خلاء قدرت به جا مانده از فرانسویها و آمریکاییها، حضور قوی در جزایر اقیانوس آرام داشته است.
دلايل ذيل چرايي اهميت اين منطقه براي پكن را نشان ميدهد:
> اجراي سیاستهای چین در منطقه (قدرت منطقه)
> مقابله با نیروهای ایالات متحده در گوام و هاوایی در صورت رویارویی (در آینده)
> موقعیت استراتژیک اقیانوس آرام
از چندي پيش ،تایوان به لابی كردن از همسايههاي خود در اقیانوس آرام براي به رسميت شناختن تايوان به عنوان یک کشور و جمع آوري رای در سازمان ملل متحد روي آورده است. تايوان برای مدتی با ملت هایی مانند کیریباتی، نائورو، پالائو، تووالو، جزایر مارشال، و جزایر سلیمان روند موفقي را طي ميكرد. در عوض تایوان وعده ارائه كمك به اين همسايه ها را به عنوان اقدام تشويقي ،اعلام كرده بود. متعاقبا چین وارد عمل شد و براي مقابله با تايوان پيشنهاداتي را براي 24 همسايه منطقهاي ارائه داد كه تنها 6 كشور همكنون به تايوان وفادار ماندهاند. چین نه تنها کمکهاي مالي را براي آنها فراهم كرده بلكه زیرساخت هايي مانند جادهها، مدارس و ساختمانهای دولتی را برای آنها فراهم ساخته است.
موضوع انرژي،در خصوص برقراري روابط با اين كشورها براي چين نيز اهميت ويژهاي برخوردار است. بنابر گزارشهاي موجود، بیش از 1000 بنگاه دولتی وجود دارند كه بیش از 10 میلیارد دلار جابجايي سرمايه را رقم ميزنند. اين منطقه بازار بسيار مناسبي براي كالاهاي چيني نيز بشمار ميآيد.
جزایر اقیانوس آرام بین خط استوا و خط روزگردان بین المللی قرار دارند كه همين امر آن را به یک مکان ایده آل برای ردیابی ماهوارهای تبديل ساخته است. کیریباتی تنها کشور در این دسته محسوب ميشود كه چین در سال 1997 یک ایستگاه ردیابی ماهوارهای در آن ساخته است.(بر روی جزیره مرجانی تاراوا.)
از ایستگاه تاراوا برای راه اندازی و پیگیری موشک (یا کلاهک های هسته ای و یا ماهواره) و نیز برای کنترل نیروی دریایی ایالات متحده و تاسیسات نظامی در اقیانوس آرام ميتوان استفاده كرد. این ایستگاه نیز نقش مهمی را در اولین ماموریت فضایی برای فرستادن سرنشین و همچنین ماموریت ماه دارا است.
رشته سوم اين مرواریدها به احتمال زیاد قاره آفریقا است چرا كه بیش از 20 درصد از واردات نفت چین از اين منطقه بوده است. به گفته منابع، سوآكوپموند در نامیبیا در حال حاضر سومين مقر استقرار ماهواره و ایستگاه ردیابی چین پس از بسته شدن پایگاه تاراوا، محسوب ميشود. دیگر ملتهای آفریقا در ساحل شرقي آفریقا در مرحله بعدي قرار خواهند گرفت. بندر هامبانتوتا در سریلانکا که دارای امکانات سوخت برای سوخت گیری کشتی و تدارکات است، نقطه اتصال مناسبي برای کشتی های چینی در راه آفریقا نيز محسوب ميشود.
توسعه استراتژي "رشته های مروارید" چين می تواند به عنوان بخشی از طرح بلند پروازانه چین برای تقویت و نفوذ پكن در طرح ریزی قدرت جهانی قلمداد شود.
نقشه زیر: حرکت استراتژیک چین با پراکندگی بنگاههای دولتی در سراسر جهان -که از آنها براي سرمایه گذاری در هر گونه تحول مثبت اقتصادی در نقاط مختلف جهان استفاده ميكند-را نشان ميدهد.
همانطور که ميبينيد، چین بنگاههای دولتی خود را در سراسر جهان وارد عمل كرده است و در زمان مناسب به مناطق خاص و مدنظر پكن كه بهترین فرصت برای تقویت نفوذ چين در جهان را فراهم ميكند،مورد استفاده قرار خواهد داد.
گزارش از حسینی
منابع:
http://www.malaysiachronicle.com/index.php?option=com_k2&view=item&id=201131:chinese-string-of-pearls-strategy-complement-its-global-economic-domination&Itemid=2#ixzz2oE7OjnPl
http://www.strategypage.com/dls/articles/The-String-Of-Pearls-That-Is-Choking-India-4-30-2013.asp
ipripak.org/pa/ipr13.pdfChina’s String of Pearls: An Analysis
انتهای پیام