به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران قم، چهل روز است در سوگ ابر مردی نشستیم که قلب اسلام با خون رگهای پاره پاره گلوی او میتپد. عشق زمینی در عاشورا بیمعنی میشود، عاشورا و اربعین، نقطهای برای آغاز و پایان عشق نیست، بلکه چلهای عارفانه در تشیع سرخ علوی است.
قلب زمین فشرده شده و کربلا در زمین نمیگنجد، کربلا یک سرزمین با وسعتی مشخص نیست، این سرزمین با خون سالار شهیدان به وسعت یک تاریخ شناخته میشود.
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب کاشوب در تمام ذرات عالم است...
شهادت مظلومانه امام حسین (ع) و یارانش و اسارت خاندانش، درختِ سرخ تشیع را در کربلا به شکوفه نشاند. بیش از 1400 سال است که مسلمانان جهان بر سر و سینه میزنند و در غم شهیدان کربلا به سوگ مینشینند. مردمی عاشق از گرداگرد جهان، برای زیارتی عاشقانه و بیعتی عارفانه خود را به کربلای حسینی میرسانند.
به دور از هر قومیت، زبان و رنگ، با بر افراشتن پرچم لبیک یا حسین، با پای پیاده روانه حریم حرمش میشوند. هر سال اربعین رنگ و بویی دیگر دارد، برای اثبات عشق، یک فریاد «یا حسین» کافیست، امسال بازماندگان از این زیارت عاشقانه، قم را کربلا کردند.
هزاران عزادار حسینی در حالی که بر سر و سینه میزدند مسیر حرم حضرت معصومه (س) را پیش گرفتند و این مصیبت را به بانوی کرامت تسلیت گفتند.
بوی عطر عشق حسینی، روز اربعین را در قم کربلا کرد و مشام عزادارن را نوازش داد. این مردمان عزادار برای عرض تسلیت مسیر مسجد مقدس جمکران را پیش گرفتند تا به حضرت حجت(عج) تسلیت بگویند.
خادمان حسینی مسیر را برای زائران سوگوار در جمکران مهدی (عج) آماده کرده و با دعوت ایشان در ایستگاههای صلواتی، مسیر پیاده روی هشت کیلومتری را کوتاه کردند.
یکی از هیئتهای عزداری که با پای برهنه مسیر حرم حضرت معصومه (س) تا مسجد مقدس جمکران را حرکت میکردند با نوایی غمناک، نوحه زبان حال حضرت زینب (س) را در روز اربعین میخواندند.
زینبم من، زینبم رو در وطن آوردهام کس نیارد در وطن رنجی که من آوردهام
هرکه آید از سفر، سوغات آرد در وطن من هزاران خاطرات دلشکن آوردهام
بادلِ چون لاله پژمرده، هفتاد و دو داغ در وطن از مرگ هفتاد و دو تن آوردهام
یوسفم را گرگهای کربلا بدریدهاند در وطن تنها از او یک پیرهن آوردهام
چهل روز است که شیعیان با برپایی تکایا و محافل عزاداری، فریاد یا حسین سر میدهند. اربعین یک واژه نیست؛ کتابی قطور و پرماجراست. کتابی که گذر زمان و حادثههای زمین، هرگز نمیتواند نوشتههای آن را محو کند.
اربعین، صدای عدالت و صداقت و شاخ و برگهای درخت آزادگی است که از خاک کربلا روییده و تا ژرفای روزها و روزگاران ریشه دوانیده است.
پیادهروی عزداران حسینی در مسیر حرم تا جمکران این مسئله را بر همگان روشن کرد که از اینجا تا کربلا راهی نیست. کافی است کبوتر دلت را به سوی کربلای امام حسین (ع) پرواز دهی.
عاشقان برای رسیدن به مسیر عاشقی با پای پیاده مسیری طولانی را حرکت کردند، باران اشک در آسمان چشمان سوگوارشان پایانی نداشت. برخی فرصت را غنیمت شمرده و زیارت اربعین میخواندند.
اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ ،اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ، اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ...
سلام بر ولى خدا و دوست او، سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او، سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیدهاش، سلام بر حسین مظلوم و شهید، سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتاریها اسیر بود و کشته اشکِ روان گردید...
چهل روز است که فرشتگان همراه با زمینیان سوگواری میکنند و خون میگریند. کربلا داغی است که بر پیشانی تاریخ مانده و جاودان شده است.
کربلا نبض غیرت زمین است، کربلا بغضی است که در گلوی زمین سنگ شده است، بغضی که روزی خواهد ترکید و از صخرههای خاک، فوّاره میزند. میلیونها نفر با پیاده مسیری به طول هفت کیلومتر را پیمودند تا به امام زمان خویش عرض تسلیت کنند.
پیر و جوان، کودک و خردسال، مرد و زن همه آمده بودند و با نوایی سوزناک قصه پر غصه چهل روز درد شهادت مظلومانه امام حسین (ع) را با اشک زمزمه کردند.
اشک در پهنای صورت مادر که با پای پیاده، خستگی راهی بس طولانی را برجان خود و دخترش خریده بود به چشم میخورد. فریاد «العطش، العطش ... » کاروان های عزداری و هیئتهای سینه زنی قلبت را میفشرد و تقاضای شفا، از سوی مادری که دست دختر معلول خود را در دست گرفته بود توجه همه را به خود جلب میکرد.
مادر با شفیع قرار دادن حضرت معصومه (س) و امام زمان (عج) و با سوگواری برای امام حسین (ع)، میخواست که شفای دخترش را از حضرت دوست بگیرد.
«مظلوم حسین»، «وای حسین»، «بی سر حسین» ... فریادی بود که روز اربعین در مسیر حرم تا جمکران طنینانداز شده بود. در این میان برخی در لباس پلیس برای امنیت، برخی در لباس پزشک برای سلامت و برخی هم در لباس امدادگر به عاشقان و سوگواران حسینی خدمت میکردند.
جمکران، امسال میزبان عزداران اربعین حسینی بود که همراه با کاروان پیاده کربلا در بینالحرمین قم به عزاداری پرداختند و در قلب تاریخ، این عظمت را به ثبت رساندند.
من آن مرغم که بال و پر ندارم
پریدن را خوشم شهپر ندارد
من مینالم که بازویم ببستند
همی نالم به سر معجر ندارم
عزیر جان زهرا زینبم من
در این طوفان غم مادر ندارم
بسان کشتی بی بادبانم
در این امواج غم لنگر ندارم
بیرقهای سرخ و سیاه در دست هیئتهای عزاداران حسینی، جمکران را نینوایی دیگر ساخت. خیل میلیونی جمعیت هشت کیلومتر راه را در نوردیدند تا به صاحب الامر این واقعه را تسلیت بگویند.
کربلا رودخانهای است که به دنبال قدمهای موعود جاری است، تا روزی که غرامتِ این خون قطره قطره از یزیدیان گرفته شود. کربلا بیعتی است که تا آمدن موعود همچنان باقی خواهد ماند. کربلا خاطرهای نیست که در حافظه خاک، فراموش شود. کربلا وجدانِ خاک است که هیچ گاه نخواهد خفت، حتی اگر چهل روز... چهل سال... چهارده قرن... از آن بگذرد./ز
گزارش: سمانه سادات فقیه سبزواری