تو خوشحال از اینکه بالاخره از شر دردهای بی‌امان خلاص می‌شوی با ناامیدی و گریه نوبتی برای معاینه تقاضا می‌کنی و او نیز با خونسردی و آرامش می‌گوید: برای شما سه ماه دیگه ساعت 5 وقت دارم، خوبه؟

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران قم، این روزها از ترس هزینه‌های سنگین نه می‌توانی چیز مقوی بخوری و نه حتی بیمار شوی، همه کار می‌کنی تا بیماری دور و برت پرسه نزند و اگر هم از بد روزگار دچارش شوی باید فکر برخی مسائل را بکنی؛ قیمت‌های ویزیت پزشک‌های عمومی هم که پله‌ها را دو تا یکی بالا می‌رود، داروها و مخلفات آن نیز به قدری هستند که مطب نرفته نفس کشیدن را برایت سخت می‌کند.

فرض بر اینکه بیمار شده‌ای و با دو دو تا چهار تا کردن و زدن از برخی نیازها و احتیاجات تصمیم به مراجعه به پزشک می‌گیری با هزار امید گوشی را بر می‌داری و نوبت دکتری که شاید تنها راه نجاتت باشد را می‌گیری، پس از اینکه شنیدن بوق‌های مکرر که یادآور صدای مانیتور اتاق عمل است کلافه‌ات می‌کند بالاخره منشی به یادش می‌افتد که گوشی مطب زنگ می‌خورد و تو خوشحال از اینکه بالاخره از شر دردهای بی امان خلاص می‌شوی با ناامیدی و گریه نوبتی برای معاینه تقاضا می‌کنی و او نیز با خونسردی و آرامش می‌گوید: برای شما سه ماه دیگه ساعت 5 وقت دارم، خوبه؟

در اینجاست که ناامیدی مانند آوار بر سرت می‌ریزد با التماس و زاری‌کنان وقتی برای روز بعد می‌طلبی و ناله کنان می‌گویی: «حتی آخرین نفر، یا میان نوبت» با همه نیرو و دلی شکسته التماس می‌کنی التماس‌هایی که شاید تا به حال به هیچ بشر دو پایی نداشته‌ای، اما جوابی نمی‌گیری و منشی به راحتی بدون اینکه حتی توجهی به دردت داشته باشد ارجاعت می‌دهد به سه ماه دیگر....

در اینجاست که بند «پ» از نوع پارتی جواب می دهد اگر بیمار از اقوام و آشناهای پزشک باشد به راحتی می‌تواند بر روی صندلی کنار پزشک برای معاینه بنشیند و اگر از دوستان منشی باشی که دیگر چه بهتر، بدون حتی کوچکترین دغدغه و نگرانی منتظر حضورش در اتاق پزشک می‌شود؛ بدون اینکه نیازی باشد مانند عده بسیاری التماس و ناله سر دهد، با این اوصاف باید به دردهایمان بگوییم بروید و چند وقت دیگر بیائید فعلاً نمی‌توانیم پاسخگوی شما باشیم.

اینکه پزشک برای رسیدن به اینجا چه دردها و سختی‌ها کشیده است بر هیچ فردی پوشیده نیست، اما باید بدانی هنگامی که هدفت با زندگی آدم‌ها عجین شده است دیگر اوضاع فرق دارد، هنگامی که قدم برداشتی و نجات جان آدم‌ها زندگی‌ات شد باید بدانی همین آدم‌ها در رسیدن تو به این جایگاه بی نقش نبوده‌اند و زندگی تو از همین آدم‌هاست...

وای به حال فردی که از شهر و دیاری دور با هزار امید راهی مطب پزشکی می‌شود با ورود و درخواست نوبت گاهی با برخوردهای زننده‌ای مواجه می‌شود که شاید قید شخصیت را بزند و حرف‌هایی که نباید را بر زبان جاری کند در اینجا بیمار مقصر و گناهکار به حساب می‌آید و عده‌ای از منشی‌ها چهره‌ای حق به جانب گرفته و سعی در اثبات حرف خود می‌کنند.

و امان از روزی که کارت به عکس و آندوسکوپی و آزمایشگاه بکشد که درد و غصه بیماری از یک طرف و نداری و جیب‌های خالی از طرف دیگر ناامیدی را نثارت می‌کند و اگر نداشته باشی کلاهت پس معرکه است. این روزها دردها هم درد دارند و نداری زندگی به گونه‌ای است که نداشته باشی نفس کشیدن به شماره می‌افتد، پس در این دنیا باید فکری به حال خود کرد؛ ای کاش دردها درمان می‌شد و همه چیز پول نبود..../س


 

برچسب ها: قم ، لطفا ، سه ، ماه ، دیگر ، مریض ، شوید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.