به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از شبکه تلويزيوني ان اچ کي، پروفسور نوام چامسکي زبانشناس و صاحبنظر سياسي در آمريکا در گفتگو با اين شبکه گفت:آمريکا در جهان هرکاري که مي‌خواهد انجام مي‌دهد زيرا خودش را رئيس جهان مي‌داند.

وقتي آمريکا عليه کشورهاي ديگر به اقدام نظامي مبادرت و آنها را بمباران مي‌کند، اين کار سبب مي شود مردمي که هدف قرار گرفته‌اند براي انتقام گرفتن از مهاجمان اقدام کنند. با اين اوصاف، ساکنان روستايي که در چنين حمله‌اي هدف قرار مي‌گيرند به تروريستهاي بالقوه تبديل مي‌شوند. 

بنابراين، اقدامات آمريکا در اين زمينه سبب از بين رفتن خطر تروريسم نمي‌شود بلکه باعث مي‌شود خطر اقدامات تروريستي شکل بگيرد. اين وضع خطري جدي براي امنيت ملي آمريکا است اما متاسفانه اين مسئله، براي دولت آمريکا اولويت چنداني ندارد. تامين امنيت واقعي کشور براي دولت آمريکا اولويت زيادي ندارد. دولت کارهايي انجام مي دهد که سبب به خطر افتادن امنيت کشور مي شود.

چامسکي گفت: آمريکا در گذشته آزادي بيان زيادي داشت. مردم آمريکا در گذشته مي‌توانستند با مستندات ، اطلاعات زيادي  به دست بياورند و متوجه شوند که در درون دولت آمريکا چه مي‌گذرد. اما وقتي به اسناد فاش شده درباره اقدامات سالهاي اخير آمريکا در حوزه هاي امنيتي مراجعه مي کنيم متوجه مي‌شويم که اين اقدامات به هيچ وجه با امنيت آمريکا مرتبط نبوده است. البته در اين اقدامات فقط يک نوع امنيت مدنظر بوده که عبارت بوده است از تامين امنيت براي دولت آمريکا درمقابل مردم اين کشور! درواقع به مردم به چشم دشمن نگريسته مي‌شود و نمي‌خواهند اجازه بدهند مردم بدانند دولت چه کارهايي انجام مي‌دهد. با اين اوصاف، مي‌بينيم که ساختار امنيتي در آمريکا عمدتا محافظ کساني است که در مسند قدرت هستند و از آنها درمقابل نظارتها و پايشهاي مردمي محافظت مي‌کند. در چنين قالب به امنيت واقعي مردم آمريکا اولويت چنداني داده نمي شود.  پس از يازده سپتامبر، تامين امنيت واقعي اولويت چنداني براي آمريکا بنوده است. براي نمونه وقتي دولت جرج بوش رئيس جمهور سابق آمريکا به فکر حمله به عراق بود، دستگاههاي اطلاعاتي آمريکا و انگليس و فرانسه هشدار مي دادند که تهاجم به عراق سبب افزايش خطر تروريسم مي شود که درعمل نيز همينطور شد. در حال حاضر هم مي بينيم اوباما بزرگترين جنگ با تروريسم را هدايت مي‌کند. او به اقدامات در استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين ادامه مي‌دهد. اين حملات فقط سبب قتل افرادي مي شود که کاري انجام نداده اند. اين اقدامات، تروريستي است. اين اقدامات سبب شکل گرفتن تروريستهاي بالقوه مي‌شود.

وي در ادامه افزود: آمريکا تفسيرهاي خودش را از مسائل ارائه مي‌کند. براي نمونه مي توان به سخنان باراک اوباما درباره معاهده تسليحات شيميايي و استفاده از اين جنگ افزارها در سوريه توجه کرد. اوباما گفته است اين معاهده استفاده از تسليحات شيميايي را ممنوع کرده است. حال آنکه اين سخن نادرست است. در اين معاهده تاکيد شده است ساخت تسليحات شيميايي و به دنبال آن استفاده ازاين جنگ افزارها ممنوع است. چرا اوباما عبارتهاي توليد و انبار تسليحات شيميايي را حذف کرد و فقط به عبارت استفاده از تسليحات شيميايي بسنده کرد.

 علت اين مسئله آسان است . علت آن اين است که متحد آمريکا در منطقه يعني اسرائيل به توليد و انبار کردن تسليحات شيميايي مشغول است. دولت اوباما نمي‌خواهد هيچ کاري به ضرر اسرائيل انجام بدهد. اسرائيل صدها سلاح هسته‌اي در اختيار دارد اما آمريکا مانع هرگونه تلاش براي عاري سازي منطقه از تسليحات هسته‌اي شده است. اين درحالي است که (به علت تحولات منطقه ) فرصتي فوق العاده بوجود آمده است تا معاهده منع توليد و انبار و استفاده از تسليحات شيميايي را بر منطقه تحميل کنيم. اما دولت آمريکا در اين زمينه هيچ کاري انجام نمي دهد. براي دولت آمريکا سخن گفتن ازاين موضوع ممکن نيست زيرا اين قاعده درباره اسرائيل نيز تعميم پيدا مي‌کند و آمريکا نمي خواهد اينطور شود. اين قاعده درباره آمريکا نيز مصداق پيدا مي کند زيرا آمريکا نيز به استقرار تسليحات کشتار جمعي مشغول است. بنابراين، واژه‌هاي مربوط به ساخت و انبار تسليحات کشتار جمعي غيرقابل بيان است! چگونه ممکن است آمريکا بگويد کشوري آزاد است اما نتوان اين دو عبارت را بيان کرد. نمي‌توان از اين دو عبارت در شبکه‌هاي تلويزيوني يا روزنامه‌هاي آمريکا يا بحثهاي دانشگاهي استفاده کرد. اين سخنان فراتر از گفتمان غالب سکولاري در آمريکا است.جهان به گونه اي معجزه آسا از جنگ هسته‌اي نجات پيدا کرده است. بارها جهان درآستانه چنين تقابلي قرار گرفته است. بارها خطر تکرار انفجار هسته‌اي در جهان بوجود آمده است.در يکي از اين موارد هواپيماهاي بمب افکن جنگي آمريکا به اشتباه چند بمب اتمي را بارگيري کرده‌اند و ممکن بود اين بمبها استفاده شوند که اگر اين اتفاق رخ مي‌داد بخشهاي زيادي از آمريکا ازجمله واشنگتن ويران مي‌شد.

 در سال 1983 نيز اتفاق مشابهي در روسيه رخ داد طوري که اطلاعات اشتباهي درباره حمله هسته‌اي به روسيه داده شد و اگر مقام مسئول براي شليک تسليحات هسته‌اي روسيه ، از دستورها تخطي نمي‌کرد ، جنگ هسته‌اي پيش مي‌آمد.

 در زمان رونالد ريگان رئيس جمهور پيشين آمريکا ، برنامه شبيه سازي حملات به اتحاد جماهير شوروي سابق اجرا مي‌شد. مسکو اين برنامه را تهديدي براي خودش مي‌دانست. خوشبختانه مسکو به اين برنامه واکنش نشان ندادکه علت آن نيز سرپيچي يکي از مقامات نظامي روسيه بود. صدها بار چنين وضعي پيش آمده است و جهان به صورت معجزه آسا از جنگ هسته‌اي نجات پيدا کرده است. اما مشخص نيست اين وضع تا چه زماني به قوت خود باقي خواهد ماند.